پیشنهاد انتشار رسمی و عمومی برآورد سالانه ج.ا.ایران از تهدیدات امنیت ملی


کشورهای گوناگون سالانه نسبت به انتشار برآورد خود از امنیت ملی اغلب ناظر بر اهداف، چالش‏‌ها و تهدیدات پیش رو اقدام کرده و آن را در مرئا و منظر نخبگان و سیاستمداران قرار می‏دهند. گزارش ارزیابی تهدیدهای جهانی آمریکا، راهبرد امنیت ملی روسیه، گزارش سالانه اداره حفاظت از قانون اساسی آلمان، گزارش ارزیابی از تهدیدات علیه امنیت ملی نروژ، گزارش سازمان امنیت داخلی بلژیک از تهدیدات اصلی داخلی و خارجی بلژیک در حوزه سیاسی و امنیتی و گزارش سالانه خدمات امنیتی سوئد نمونه ای از این موارد می‌‏باشند. البته این اقدام صرفا به کشورهای غربی منحصر نبوده و برخی از دیگر کشورها نیز چنین اسنادی را در قالب راهبرد امنیت ملی یا تهدیدات امنیت ملی، سالانه یا هر چند سال یکبار منتشر می نمایند.

اسناد امنیت ملی و در قضیه حاضر برآورد ملی از تهدیدات امنیت ملی عموما به هدف بازتنظیم رفتار ساختارها و نهادهای ذی مدخل در حوزه امنیت ملی نگاشته شده و به عنوان یک نقشه راه مطمح نظر قرار می‏گیرد. این اسناد عمدتا نشان دهنده گفتمان حاکم بر نوع مواجهه آن کشور با تهدیدات امنیت ملی در حوزه داخلی و خارجی است. حال این سوال مهم به ذهن خطور می‏کند که چرا این کشورها، ادراک خود از تهدیدات امنیت ملی را به صورت عمومی منتشر ساخته و به یک تعبیر با انتشار علنی آن، ادراکات خود را با دیگر کشورها به اشتراک می‏گذارند؟ آیا شناختن این ادراکات توسط رقباء و متخاصمین خود یک نوع تهدید به شمار نمی‏آید؟ اینکه چرا یک کشور، برآورد خود از تهدیدات امنیت ملی را منتشر می‌‏سازد، می‏‌توان دلایل متعددی را برشمرد؛

  1. اعلام هشدار به رقباء و متخاصمین؛ به عنوان نمونه در گزارش سال 2021 پلیس امنیت نروژ، ادعاهایی در زمینه انتقال فناوری و دانش و رصد نمودن پناهندگان و مخالفین از سوی ایران مطرح شده‌‏است. در گزارش سالانه اداره حفاظت از قانون اساسی آلمان، از ایران به عنوان حامی گروه‏های اسلام گرا با گرایش شیعی به محوریت حزب‌الله لبنان یاد شده و اظهار می‏‌د‌‌ارد ایران در تلاش است با هدف گسترش و به بروز‏رسانی برنامه موشکی؛ اقلام، تجهیزات، دانش و فناوری مرتبط با برنامه‏های موشکی را در قالب معاملات تجاری در خاک آلمان خریداری نماید. همچنین آمده‏‌است؛ نیروهای امنیتی ایران بی وقفه در حال شناسایی و رصد نیروهای اپوزوسیون ساکن در شهرهای آلمان هستند. علاوه بر این فعالیت ایران در حوزه جاسوسی و حملات سایبری را دیگر حوزه‌‏های تهدید علیه امنیت آلمان برشمرده‏‌است. گزارش سالانه خدمات امنیتی سوئد نیز ایران را در کنار چین و روسیه یکی از بزرگ‌ترین تهدیدها برشمرده و اعلام می‏دارد ایران برای تاثیرگذاری و استخدام محققان در سوئد تلاش می‏‌نماید. این گزارش همچنین می‌افزاید ایران در سوئد جاسوسی صنعتی می‏‌کند و این اتفاق عمدتا شامل محصولات و صنایع فناوری پیشرفته سوئدی است که می‌‎‏توانند در برنامه‏‌های هسته‌‏ای هم مورد استفاده قرار بگیرند. این کشورها با درج تلاش ایران در جهت کسب فناوری‌‏های دوگانه در جهت گسترش برنامه هسته‏‌ای و موشکی در پی اعلام این هشدار به ایران می‏‌باشند که سرویس‏‌های اطلاعاتی کشورهای متبوعه‌‏شان توانسته‏‌اند به سطحی از اطلاعات در رابطه با چگونگی اقدامات ایران در این حوزه دست یابند. پیگیری ایران و متعاقبا عدم توقف این اقدامات می‌‏تواند واکنش‌های مقابله‏‌ای را در پی داشته‌‏باشد. این اعلام اطلاع تا حدی می‏تواند به احتیاط بیشتر نهادهای ایرانی در پیگیری این قبیل اقدامات در خاک آلمان بینجامد.
  2. خط سوزی؛ کشورها با انتشار برآورد خود از تهدیدات امنیت ملی به رقباء و متخاصمین اعلام می‏‌دارند تلاش ایشان (نوع، جنس و گستردگی) اقدامات را درک کرده‌‏اند. کشور موضوع این اقدامات خود بدین باور رسیده که به جهت گستردگی و برخی ملاحظات سیاسی و اجتماعی و بعضا بین‌المللی، از امکان مقابله موثر با آن اقدامات بهره مند نیست و یا حتی به جهت پیچیدگی های حاکم بر اقدامات رقباء و متخاصمین، از اشراف و شناسایی بیش از پیش بازمانده است. این مهم کشور موضوع اقدامات را بدین نتیجه می‏‌رساند که با اعلان عمومی و ذکر برخی جزئیات، خط و مسیر بکارگیری شده از سوی کشور یا کشورهای اقدام کننده را بسوزاند یا به اصطلاح سرخ کند.
  3. فریب؛ یکی از دلایل اعلان رسمی برآورد تهدیدات امنیت ملی، فریب و به انحراف کشاندن اذهان مخاطبان با تمرکز ویژه بر رقباء و متخاصمین می‌‏باشد. کشور منتشر کننده سند با بیان اقدامات کشورهای رقیب یا دشمن که بر علیه منافع و امنیت ملی اش سازمان داده شده است بعضا فریب و انحراف اذهان مخاطبان خود را پیگیری می‏‌کند. بدین توضیح که کشور اعلان کننده، صرفا توانسته به میزان اندکی از اطلاعات راجع به چگونگی انجام اقدامات یا نیازمندی کشور رقیب یا دشمن دست پیدا کند اما با بیان کلیاتی در گزارش، در پی القاء این نکته است که بر کل مسیر و خط بکارگیری شده از سوی رقباء و دشمنان، اشراف و آگاهی دارد. حال آنکه میان آنچه که فهم شده وآنچه واقعا در حال انجام است، فاصله معتنابهی وجود دارد. این بیان ممکن است کشور رقیب و متخاصم را به این باور رساند که تمام حلقات و زنجیره‏‌های بکار گرفته شده از سوی وی در جهت تامین و تحقق پروژه، تحت اشراف و شناسایی قرار گرفته و همین امر، موجبات اختتام، احتیاط و صرف هزینه‏‌های مضاعف در جهت مستور ماندن را به همراه خواهد داشت.
  4. ادراک سازی؛ شاید مهم‏ترین دلیل انتشار عمومی این اسناد، ادراک سازی با هدف تاثیرگذاری بر نظام فکری –معرفتی متحدین در نوع توصیف و مواجهه با پدیده ها و مسائل امنیت ملی است. ادراک سازی فعالیتی است که به ما کمک می‏‌کند تا تصور و برداشت دیگران از خود را به گونه‌ای که می‏‌خواهیم، تغییر دهیم. همچنین براساس تعریفی دیگر، ادراک سازی عبارت است از فعالیت‌‏هایی در راستای ارایه اطلاعات به مخاطبین به منظور تاثیرگذاری بر عواطف، انگیزه ها، استدلال های شخصی و برآوردهای سازمانی ایشان به گونه‏ای که برداشت‌‏های مدنظر آغاز‏کنندگان این فعالیت‏‌ها در بازنمود رفتارهای بیرونی آنان دیده شود.

در همین راستا نگاهی به گزارشات منتشره از سوی کشورهای غربی در توصیف وضعیت امنیت ملی خود در حوزه خارجی نشان می‌دهد این کشورها همواره یک موضوع که به زعم شان تهدید بود یا در پی تهدید انگاری آنند را در سالیان متعدد در برآوردهای خود درج می نمایند. تکرار این تهدید یا تهدیدانگاری در درک متحدین آن کشور از تهدید مطروحه اثرگذار بوده و به تدریج متحدین به جرگه آن کشور در اعمال فشار بر کشور موضوع فیه می‌‏پیوندند. موضوع تهدیدانگاری از فعالیت‏‌های سایبری ج.ا.ایران در گزارش‏‌های منتشره از سوی دولت ایالات متحده آمریکا و متعاقب آن تکرار این تهدید در گزارش‏های منتشره از سوی کشورهای اروپایی شاهدی بر این مدعاست. از این فرایند به یکسان سازی ادراک تعبیر می‌‏گردد.

  1. یکی دیگر از اهداف اعلان رسمی برآورد امنیت ملی از ناحیه کشورها، انحراف اذهان از تهدید واقعی و معرفی خود به عنوان تامین کننده امنیت و برطرف کننده تهدید می باشد. نگاهی به گزارش ارزیابی روندهای تهدیدات جهانی آمریکا نشان می‏دهد این کشور، اقدامات منطقه‌ای، قدرت نظامی، حملات علیه منافع آمریکا، برنامه هسته‌ای، توان سایبری، مداخله و قدرت نفوذ را از عناصر تهدید ایران نسبت به امنیت ملی آمریکا برشمرده‌‏است. این درحالی است که سلسله اقدامات آمریکا در طی سالیان گذشته در تمامی حوزه‌‏های پیش گفته به شکل‏‌گیری شرایط غامض، پیچیده و ناامن‌کننده انجامیده‏است. یا اداره حفاظت از قانون اساسی آلمان در گزارش سالانه خود 80 مرتبه از عبارت ج.ا. ایران استفاده و ایران را به عنوان تهدید کننده نظام سیاسی-حقوقی آلمان توصیف کرده است. تصریح به مرکز اسلامی هامبورگ و مسجد امام علی (ع) در این گزارش دقیقا نشان از تلاش آلمان در جهت تهدید انگاری از فعالیت‌های ایران با عنوان حمایت از گروه‌‏های اسلام‌گرا شیعی دارد.

حال ج.ا.ایران که در منطقه پرچالش غرب آسیا قرار گرفته، منطقه‌‏ای که به جهت نقش آفرینی مخرب بازیگران دولتی و غیر دولتی آبستن حوادث متعددی بوده و خواهد بود. این امر ایجاب می‏کند ج.ا.ایران که هم اکنون به دلایل گوناگون و مجاهدت‏‌های مخلصانه وافر به سطحی از قدرت موثر و در بعضی شرایط و مواقع به سطحی از قدرت مطلق در پیش برندگی امور منطقه دست یابد، با تبیین درست و رسمی از مواضع خود در قبال تحولات منطقه و حتی برخی روندهای جهانی اولا از سوء برداشت رقباء و متحدین از مواضع و چرایی کنش‏های ایرانی ممانعت بعمل آورد (انتقال بلاواسطه رویکردها و رهیافت های ایرانی) ثانیا با انتشار این برآورد تحقق برخی از اهداف مطروحه را پی بگیرد. در این چارچوب خط سوزی، هشدار به رقباء و متخاصمین و ادراک سازی از مهم ترین اهداف بشمار می‏‌آید.

علی ای حال پیشنهاد می‌گردد ج.ا.ایران، انتشار رسمی و عمومی گزارش ارزیابی از تهدیدات امنیت ملی با نگاهی به سطوح منطقه‌ای و بین‌الملل را در دستور کار خود قرار دهد.