انتخابات ریاستجمهوری درایران، پیام تبریک از مسکو
انتخابات ریاستجمهوری 1400 ایران با توجه به جریان مذاکرات مربوط به احیای برجام، بیش از پیش مورد توجه سایر کشورها قرار گرفت؛ چراکه نتیجه انتخابات در تعیین سمتوسوی سیاست خارجی ایران، جایگاه غرب در آن و در نتیجه آینده مذاکرات تاثیرگذار بود. انتخاب آقای رئیسی بهعنوان رئیسجمهور منتخب، واکنشهای متفاوتی را بهصورت رسمی و غیررسمی به دنبال داشت که در میان آنها پیام تبریک ولادیمیر پوتین بهعنوان نخستین پیام از سوی بالاترین مقام رسمی یک کشور، حائز اهمیت به نظر میرسد. هرچند برخی رسانهها و مقامات، دلیل این امر را به رویکرد کلی روسیه در خصوص ایران بهعنوان شریکی مطمئن و قابل اتکاء نسبت دادند اما چنین موضوعی را لازم است فراتر از یک نگاه کلی و ژورنالیستی مورد تبیین و تحلیل قرار داد.
اساساً روسیه در برخی موضوعات کلان با ایران دارای اشتراک است که ایالات متحده و مخالفت با نظام تکقطبی از جمله آنهاست. اگرچه وجه مشترک فوق، دو بازیگر را به سمت اتخاذ سیاست و در نتیجه استراتژی مشترک سوق نداده اما زمینه همکاری را برای آنها فراهم آورده است خصوصاً آنکه مسکو از سال 2014 همانند تهران متاثر از تحریمهای آمریکا شده و این مؤلفه، اراده دو بازیگر را در مسیر فوق افزایش داده است. درک و دریافت مسکو از سیاست کلی حاکمیت ایران مبنی بر مقابله با هژمون و یکجانبهگرایی آمریکا مشخص و معین است اما در خصوص دولتها و نحوه اجرای سیاستهای کلان خارجی تفاوتهایی وجود دارد که این امر، اهمیت رئیسجمهور منتخب نزد روسیه را تبیین میکند.
روسها علاقمندند تا ایران بهعنوان کشوری قدرتمند در منطقه که اراده مقابله با واشنگتن را دارد به همکاری و همراهی هرچه بیشتر با بازیگران شرقی خصوصاً روسیه و چین تداوم بخشد و ازاینرو نزدیک شدن به محور غرب در نزد آنان چندان خوشایند نیست. هرچند از کنترل ایران در قالب برجام و دور شدن تهران از چارچوب هستهای توسط غرب استقبال کردند اما تعاملاتی بیش از این را میان ایران و غرب برنمیتابند. لذا روسیه از دولتهایی که سیاست خارجی را در ظرف تعامل با غرب اجرایی میکنند، عمدتاً استقبال نکرده و همکاری و تعامل را به سمت سایر نهادهای اجرایی ایران سوق میدهد در حالیکه دولتهایی دارای تعامل گسترده با شرق (نهتنها چین و روسیه بلکه طیفی از کشورهای واقع در آسیا از غرب تا شرق است) مورد اعتماد روسیه واقع شده و همکاری خود را به سوی آنها پیش میبرند. در توضیح این مسئله میتوان گفت از منظر سیاسی، روسیه برای ایفای نقش قدرت بزرگ در منطقه به بازیگرانی اکتفا میکند که همراهی با غرب را در دستور کار ندارند و در این راستا، ایران همواره گزینه مطلوبی محسوب میشود اما عمدتاً دولتهای اصلاحطلب، مبنای سیاست خارجی را بر تعامل با غرب(بهطورکلی بازیگران غربی) قرار میدهند که زمینه نگرانی روسیه را فراهم میکند. البته این موضوع از بعد اقتصادی هم قابل تحلیل است، زیرا عمدتاً تعامل با غرب منجر به رفع تحریم و فروش بیشتر نفت ایران و در نتیجه کاهش قیمت نفت میشود که این موضوع به دلیل اقتصاد نفتی روسیه، چندان خوشایند این کشور نیست. علیایحال هرچند در خصوص دولت آقای رئیسی هرگونه اظهارنظری، زودهنگام است اما به نظر میرسد پیام تبریک پوتین نشانهای از ادراک روسیه مبنی بر جایگاه فعالتر محور شرق در سیاست خارجی دولت سیزدهم خواهد بود. در این خصوص، منتخب مردم در نخستین نشست خبری خود اعلام کرد: « سیاست خارجی دولت ما از برجام شروع نمیشود و به برجام نیز محدود نخواهد شد، بلکه ما تعاملی گسترده و متوازن را در سیاست خارجی دنبال خواهیم کرد.»[1] موضعگیری فوق بدان معناست که توازن در سیاست خارجی به معنای تعامل با غرب در قالب عزتمندانه و مقتدرانه با هدف تضمین منافع ملی از یکسو و همکاری با شرق و خصوصاً همسایگان به شکل دوستانه از سوی دیگر در زمره برنامه سیاست خارجی دولت سیزدهم خواهد بود.
نظر شما