سیاست دوگانه آمریکا در منطقه موجب تقویت جبهه تروریسم میشود
گسترش خطر سیاهپوشان داعش برای شهروندان غربی و سربهنیست شدن خبرنگاران آمریکایی و انگلیسی و سرازیر شدن آنها به چاههای نفتی، ترس و نگرانی قدرتهای غربی را از ادامه حیات این گروه افزایش داده است. دولتهای غربی و عربی تا دیروز سیاست سکوت توأم با رضایت را نسبت به پروژه نسلکشی داعش در پیش گرفته بودند، که نتیجه آن کشته شدن بیش از دویست هزار شهروند سوریهای و بیخانمانی و آوارگی بیش از 40 درصد از کل جامعه 22 میلیونی سوریه در کنار قتل بیش از 1800 شهروند عراقی میباشد. همه این جنایتها در چهارچوب روابط قدرت و منافع استراتژیک قدرتهای بزرگ قابل تحلیل است. اقدامات گروههای تروریستی تا زمانی که در راستای خواستهها و اهداف سیاسی قدرتهای بینالمللی است، تحت عنوان مبارزه و تلاش برای رسیدن به آزادی و دموکراسی تفسیر میگردد. در این میان، تعرض به جان و مال انسانها، امری حاشیهای و عادی تلقی میشود؛ اما بهمحض چرخش عملیاتی داعش بهسمت دولتهای عربی و غربی، نگاهها و استراتژیها نسبت به این گروه تغییر کرد. دولتهایی که تا دیروز در صف حامیان داعش بودهاند، امروزه در تلاش برای راهاندازی ائتلاف جهانی علیه حیات سیاسی این گروهند.
راستیِ دلایل و چرایی این چرخش سیاسی در کجاست؟ بهعبارتی، چه عوامل و دلایلی موجب تحرک دیپلماتیک رهبران آمریکایی برای تشکیل ائتلاف جهانی علیه این گروه شده است؟ فاجعه انسانی در کوهستانهای سنجار، زندهبهگور کردن دختران و فروش زنان در بازار نینوا، و دیگر جنایتهای بیسابقه کافی نبود که رهبران آمریکایی مانع استمرار نسلکشی این گروه از مدتها قبل گردند؟ همه این مسائل یادآور ایده خلاقانه و آموزنده رابطه حقیقتها و دانش است. این دیدگاه واقعیتها را برساخته گفتمان و روابط قدرت میداند. در طی تاریخ، این قدرت و منافع بوده که نوع بازی و قاعده در روابط بینالملل را شکل داده است. در پس منافع و قدرت بازیگران، چهبسا گروههای تروریستی به مبارزانی آزاده و حقطلب تعبیر شدهاند و بالعکس.
ظهور و پیدایش داعش هم از این قرار است. با توجه به فعالیت این گروه علیه دولت مرکزی سوریه و همخوانی این عملیات با منافع و استراتژی کلان قدرتهای بزرگ غربی و منطقهای همچون عربستان و ترکیه بهعنوان نماینده مخالفان حکومت از سوی این دولتها شناخته شده بود و ازاینرو، از امکانات مالی و لجستیکی سران عربی و ترکیه برخوردار گشت؛ اما با تغییر مدار عملیاتی داعش و نشانهگیری آن بهسوی شهروندان آمریکایی و انگلیسی، نگاهها و تصورات نیز نسبت به این گروه تغییر کرد. بدینترتیب، حامیان دیروز داعش، به مخالفان امروز تبدیل شدهاند.
بیتردید طبق همان فرمول طلایی منافع و قدرت این چرخش سیاسی از سوی آمریکاییها تغییری تاکتیکی و ژستگونه است. اقدام جدید کنگره آمریکا مبنی بر تصویب بسته پانصد میلیون دلاری برای تجهیز مخالفان میانهرو، تردیدها و نگرانیها را نسبت به نیت واقعی آمریکا در حذف داعش و تروریسم از منطقه افزایش داده است. این اقدام نشانگر ادامه روند سیاست اشتباه آمریکا در کمک به مخالفان میانهرو سوریه است. اوباما با این اقدام بهنوعی درصدد رفع نگرانیهای لابیهای صهیونیستی و جمهوریخواهان است که مبارزه با داعش به معنی تقویت موضع اسد نیست و این کشور همچنان استراتژی حذف اسد از قدرت را دنبال میکند. بیتردید بسته حمایتی جدید به تقویت موضع میانهرو نخواهد انجامید. اگر آمریکاییها واقعاً بهدنبال تضعیف داعش از منطقه هستند، راهی جز همکاری با دولت مرکزی سوریه ندارند. با توجه به موضع قوی داعش و جبهه النصره در سوریه، تضعیف دولت مرکزی در سوریه بیتردید موجب گسترش دامنه عملیات آنها خواهد شد. بنابراین، آمریکاییها باید با کنار گذاشتن سیاست دوگانه خود، مانع افزایش خشونت، افراطیگری و تقویت جبهه تروریسم در منطقه گردند.
عامل دیگر در چرخش سیاسی آمریکا به ترس و نگرانی آنها از تضعیف متحدان سنی منطقهای خود بازمیگردد. با توجه به اعلام خلافت از سوی ابوبکر بغدادی و تلاش برای گسترش مراکز عملیاتی داعش در اردن و عربستان و جذب نیرو از این کشورها و همچنین تهدید آمریکا از سوی سرکرده این گروه که بهزودی داعش را در درون مرزهای خود خواهند دید، ترس و نگرانی آمریکا از سقوط متحدان محافظهکار و همچنین گسترش خطر تروریستی به دورن مرزهایش افزایش یافته است.
رهبران داعش از ظرفیتهای حداکثری شهروندان دولتهای عربی برای جذب و پیوستن به داعش مطلعند. ریشههای مشترک مذهبی و عقیدتی از سویی، و بدبینی و نفرت عربها از دولتهای خود و غرب در کنار زمینههای عقیدتی و ضدیت با غرب داعش از سوی دیگر، محرک بسیار اثربخشی برای ورود آنها به گروه تروریستی داعش است. بیتردید ادامه فعالیتهای ویرانگرانه داعش و درگیری دولتهای عربی موجب تقویت قدرت منطقهای جمهوری اسلامی ایران خواهد شد؛ امری که لابیهای رژیم صهیونیستی و جمهوریخواهان در کنگره آمریکا بهشدت مخالف آن هستند.
درخصوص رژیم صهیونیستی نیز باید گفت تیغ دولبه داعش از سویی با استمرار خشونتها و کشتارهای انسانی موجب تضعیف دشمنان این رژیم در منطقه گردیده و از سوی دیگر، با توجه به ایدئولوژیک و افراطی بودن این گروه، سران این رژیم نگران اقدامات آینده این گروهند. یکی از ویژگیهای گروههای تکفیری در غیرقابل پیشبینی بودن عملیات آنهاست؛ ازاینرو، سران صهیونیستی این احتمال را میدهند که سران این رژیم با توجه به حملات دولتهای غربی، عملیات خود را بهسوی آنها نیز نشانهگیری کنند. بدینترتیب، آمریکاییها با درک چنین خطری و نگرانی از افزایش قدرت منطقهای ایران، برای حذف سیاسی این گروه در منطقه در تلاشند.
نظر شما