شکلگیری
شکلگیری الگوی 1+5 در آسیای مرکزی: ضرورت مدیریت رویکرد متوازن ایران در عرصه دیپلماسی
گر کالجی
گر کالجی
یکشنبه 3 تیر 1396

ترکیب 1+5 در ادبیات سیاسی سالهای اخیر بیش از هر چیز تداعیکننده ترکیب پنج کشور عضو دائم شورای امنیت به اضافه آلمان در روند مذاکرات هستهای با ایران بود؛ اما طی دو سال اخیر اخیر ترکیب 1+5 کاربرد دیگری نیز یافت و برای اطلاق به همکاریهای پنج کشور منطقه آسیای مرکزی با ایالات متحده آمریکا نیز مورد استفاده قرار گرفته است؛ البته با این تفاوت که در نگارش انگلیسی آن به جایP5+1 که درمورد مذاکرات هستهای ایران به کار میرفت، از ترکیب C5+1 برای نشان دادن ترکیب کشورهای آسیای مرکزی و آمریکا استفاده شده است. ترکیب C5+1 برای نخستینبار در جریان سفر جان کری، وزیر خارجه وقت ایالات متحده آمریکا به منطقه آسیای مرکزی مطرح شد؛ سفری که از ٣١ اکتبر تا سوم نوامبر ٢٠١٥ میلادی (نهم تا دوازدهم آبان ١٣٩٤) به طول انجامید و طی آن جان کری در شهرهای بیشکک، سمرقند، آستانه، دوشنبه و عشقآباد با مقامات ارشد پنج کشور منطقه آسیای مرکزی دیدار و رایزنی نمود و علاوهبر دیدارهای جداگانه، برای نخستین بار پس از فروپاشی شوروی، اجلاس مشترک آمریکا و پنج کشور منطقه آسیای مرکزی در چهارچوب فرمول ١+ ٥ (پنج کشور آسیای مرکزی و آمریکا) در شهر سمرقند ازبکستان تشکیل شد. دومین نشست 1+5 (1) در هشتم آوریل 2016 میلادی در واشینگتن و سومین نشست 1+5 نیز در حاشیه اجلاس سازمان امنیت و همکاری اروپا در هامبورگ آلمان در هشتم دسامبر 2016 میلادی برگزار شد. هر چند بعد از آغاز دوره ریاست جمهوری دونالد ترامپ در ژانویه 2017 میلادی تا کنون (ژوئن 2017)، جلسه دیگری تحت عنوان 1+5 میان ایالات متحده آمریکا و پنج کشور آسیای مرکزی تشکیل نشده است.
ژاپن کشور دیگری است که سال ها قبل از ایالات متحده آمریکا کوشش نمود با توجه به حضور رو به گسترش چین در آسیای مرکزی و نقش این منطقه در حوزه تامین انرژی و مناسبات اقتصادی و تجاری، سیاست یکپارچه و هماهنگی را درقبال منطقه آسیای مرکزی در پیش گیرد. مکانیسم مورد نظر توکیو تحت عنوان اجلاس «آسیای مرکزی + ژاپن» (2) در 28 اوت سال 2004 میلادی شکل گرفت و از آن مقطع تاکنون، اجلاسهای مشترک آسیای مرکزی و ژاپن در سطح وزیران امور خارجه در آستانه قزاقستان (28 اوت 2004)، تاشکند ازبکستان (چهارم مارس 2005)، توکیو ژاپن (دهم نوامبر 2012)، بیشکک قرقیزستان (هفدهم جولای 2014) و عشق آباد ترکمنستان (اول می 2017) برگزار شده است. در جریان اجلاس اخیر آسیای مرکزی + ژاپن در عشق آباد، ریاست دورهای اجلاس از ترکمنستان به تاجیکستان واگذار شد و اجلاس آتی در سال 2018 میلادی در شهر دوشنبه برگزار خواهد شد. نکته شایان توجه این که در پنجمین نشست وزرای امور خارجه مذاکرات آسیای مرکزی و ژاپن که سال 2014 میلادی در پایتخت قرقیزستان برگزار شد، قرارداد ده ساله همکاریهای متقابل میان کشورهای آسیای مرکزی و ژاپن امضا شد و درراستای همین مکانیسم، «شینزو آبه»، نخستوزیر ژاپن از تاریخ 22 تا 28 اکتبر سال 2015 میلادی (سی مهر تا ششم آبان 1394) مشابه جان کری، سفر دورهای خود را همزمان به پنج کشور آسیای مرکزی یعنی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان انجام داد که به روشنی گویای کوشش ژاپن در اجرای یک سیاست و رویکرد هماهنگ دیپلماتیک در قبال منطقه آسیای مرکزی است.
جمهوری خلق چین نیز کوششی تقریباً مشابه ایالات متحده آمریکا و ژاپن را در سطح منطقه آسیای مرکزی نشان داده است؛ چنانچه شی جی پینگ، رئیسجمهور چین، در جریان سفر دورهای خود به چهار کشور آسیای مرکزی (ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان) در سوم تا سیزدهم سپتامبر 2013 میلادی بود که طرح راه ابریشم موسوم به «یک کمربند ـ یک راه»(3) را مطرح نمود. بههمیندلیل از این سفر جی پینگ تحت عنوان «تور آسیای مرکزی»(4) نیز یاد شده است. کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی نیز در سالهای اخیر سعی در اجرای یک رویکرد یکپارچه و هماهنگ درقبال این منطقه داشتهاند که تشکیل «مجمع همکاریهای اقتصادی کشورهای عرب با آسیای مرکزی و آذربایجان»(5) را میتوان نماد این رویکرد یکپارچه و هماهنگ دانست.
مجموع مواردی که در رابطه با تحرکات دییپلماتیک ایالات متحده آمریکا، ژاپن، چین و کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی در سطح منطقه آسیای مرکزی اشاره شد، یه روشنی گویای کوشش این بازیگران در شکلدهی و اجرای یک رویکرد متوازن مبتنیبر «الگوی 1+5» است. این درحالی است که مروری بر مناسبات دیپلماتیک ایران با کشورهای آسیای مرکزی گویای آن است که ایران در اوایل دهه 1990 میلادی بهگونهای پیشگام این رویکرد متوازن بوده است. چنانچه مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت ایران، در سال 1373 به جز تاجیکستان که درگیر جنگ داخلی بود، از چهار کشور آسیای مرکزی، یعنی قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان دیدار کرد. متاسفانه این رویکرد متوازن که از آن میتوان با عنوان «تور دیپلماتیک ایران در آسیای مرکزی» یاد کرد، در دولتهای دیگر ایران تکرار نشد. نکته شایان توجه این که در همین مقطع (دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی)، شاهد اتخاذ رویکرد تقریباً متوازنی نیز درقبال منطقه قفقاز هستیم. شرکت لئون ترپطروسیان در آیین افتتاح راهآهن بافق ـ بندرعباس در سال 1995 میلادی به موازات شرکت حیدر علیاف، در مراسم افتتاح خط راهآهن سرخس ـ تجن در می 1996 میلادی، دیدار حسن حبیبی، معاون اول وقت رئیسجمهوری ایران، به فاصلۀ کمتر از سه ماه از باکو (28 اکتبر 1996)، تفلیس (چهارم نوامبر 1996) و ایروان (دسامبر 1996) و سفر همزمان علیاکبر ولایتی به ایروان و باکو در آوریل 1997و نیز سفر ادوارد شوارد نادزه، رئیسجمهور وقت گرجستان، در سال 1993 از ایران و به موازات آن سفر هاشمی رفسنجانی در آوریل 1995 به گرجستان به روشنی گویای اتخاذ رویکرد تقریباً متوازن ایران در عرصه مناسبات دیپلماتیک درقبال منطقه قفقاز در این مقطع است که متأسفانه مشابه آن در مقاطع بعدی دنبال نشد.
درواقع، اگر از این منظر به روند سیاست خارجی و مناسبات دیپلماتیک ایران با کشوهای آسیای مرکزی و قفقاز نگریسته شود، میتوان به این جمعبندی رسید که رویکرد تقریباً متوازن ایران در این مناطق از دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی به بعد روند نامتوازنتری به خود گرفت؛ بنابراین با توجه به تجربیات گذشته و نسبتاً موفق دیپلماتیک ایران و نیز کوششی که ازسوی بازیگرانی مانند ایالات متحده آمریکا، ژاپن، چین و کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی در شکلدهی و اجرای یک رویکرد متوازن مبتنیبر «الگوی 1+5» در سطح منطقه آسیای مرکزی صورت پذیرفته است، ایجاب میکند که دیپلماسی کلان ایران در سطح این منطقه و نیز منطقه قفقاز، «رویکرد متوازن در عرصه دیپلماسی» را بهصورت جدیتری مورد توجه قرار دهد و زمینه را برای سفر همزمان وزیر امور خارجه و رئیسجمهور ایران به پنج کشور آسیای مرکزی و نیز در مقطعی جداگانه به سه کشور قفقاز جنوبی در قالب «سفر دورهای» و «تور دیپلماتیک» فراهم کند. تجربیات کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و ژاپن در سطح منطقه آسیای مرکزی و نیز فرانسه در قفقاز جنوبی (ازجمله سفر هم زمان نیکلای سارکوزی به سه کشور قفقاز در اکتبر 2011 و تکرار آن ازسوی فرانسوا اولاند می 2014 میلادی) نشان میدهد که درصورت برنامهریزی هدفمند میتوان به این مهم دست یافت. تردیدی نیست که در روند پیشبرد «مدیریت رویکرد متوازن در عرصۀ دیپلماسی»، «توازن» به معنی «تساوی» نیست و ایران متناسب با ظرفیتها و تواناییهای متفاوت کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز میتواند سیاست خارجی مورد نظر خود را به پیش ببرد. نکته مهم، حفظ رویکرد متوازن در عرصه کلان دیپلماتیک است که در تنظیم مناسبات ایران با کشورهایی مانند: ازبکستان و تاجیکستان در آسیای مرکزی و ارمنستان و جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی بسیار حائز اهمیت است.
ژاپن کشور دیگری است که سال ها قبل از ایالات متحده آمریکا کوشش نمود با توجه به حضور رو به گسترش چین در آسیای مرکزی و نقش این منطقه در حوزه تامین انرژی و مناسبات اقتصادی و تجاری، سیاست یکپارچه و هماهنگی را درقبال منطقه آسیای مرکزی در پیش گیرد. مکانیسم مورد نظر توکیو تحت عنوان اجلاس «آسیای مرکزی + ژاپن» (2) در 28 اوت سال 2004 میلادی شکل گرفت و از آن مقطع تاکنون، اجلاسهای مشترک آسیای مرکزی و ژاپن در سطح وزیران امور خارجه در آستانه قزاقستان (28 اوت 2004)، تاشکند ازبکستان (چهارم مارس 2005)، توکیو ژاپن (دهم نوامبر 2012)، بیشکک قرقیزستان (هفدهم جولای 2014) و عشق آباد ترکمنستان (اول می 2017) برگزار شده است. در جریان اجلاس اخیر آسیای مرکزی + ژاپن در عشق آباد، ریاست دورهای اجلاس از ترکمنستان به تاجیکستان واگذار شد و اجلاس آتی در سال 2018 میلادی در شهر دوشنبه برگزار خواهد شد. نکته شایان توجه این که در پنجمین نشست وزرای امور خارجه مذاکرات آسیای مرکزی و ژاپن که سال 2014 میلادی در پایتخت قرقیزستان برگزار شد، قرارداد ده ساله همکاریهای متقابل میان کشورهای آسیای مرکزی و ژاپن امضا شد و درراستای همین مکانیسم، «شینزو آبه»، نخستوزیر ژاپن از تاریخ 22 تا 28 اکتبر سال 2015 میلادی (سی مهر تا ششم آبان 1394) مشابه جان کری، سفر دورهای خود را همزمان به پنج کشور آسیای مرکزی یعنی قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان انجام داد که به روشنی گویای کوشش ژاپن در اجرای یک سیاست و رویکرد هماهنگ دیپلماتیک در قبال منطقه آسیای مرکزی است.
جمهوری خلق چین نیز کوششی تقریباً مشابه ایالات متحده آمریکا و ژاپن را در سطح منطقه آسیای مرکزی نشان داده است؛ چنانچه شی جی پینگ، رئیسجمهور چین، در جریان سفر دورهای خود به چهار کشور آسیای مرکزی (ترکمنستان، قزاقستان، ازبکستان و قرقیزستان) در سوم تا سیزدهم سپتامبر 2013 میلادی بود که طرح راه ابریشم موسوم به «یک کمربند ـ یک راه»(3) را مطرح نمود. بههمیندلیل از این سفر جی پینگ تحت عنوان «تور آسیای مرکزی»(4) نیز یاد شده است. کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی نیز در سالهای اخیر سعی در اجرای یک رویکرد یکپارچه و هماهنگ درقبال این منطقه داشتهاند که تشکیل «مجمع همکاریهای اقتصادی کشورهای عرب با آسیای مرکزی و آذربایجان»(5) را میتوان نماد این رویکرد یکپارچه و هماهنگ دانست.
مجموع مواردی که در رابطه با تحرکات دییپلماتیک ایالات متحده آمریکا، ژاپن، چین و کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی در سطح منطقه آسیای مرکزی اشاره شد، یه روشنی گویای کوشش این بازیگران در شکلدهی و اجرای یک رویکرد متوازن مبتنیبر «الگوی 1+5» است. این درحالی است که مروری بر مناسبات دیپلماتیک ایران با کشورهای آسیای مرکزی گویای آن است که ایران در اوایل دهه 1990 میلادی بهگونهای پیشگام این رویکرد متوازن بوده است. چنانچه مرحوم هاشمی رفسنجانی، رئیسجمهور وقت ایران، در سال 1373 به جز تاجیکستان که درگیر جنگ داخلی بود، از چهار کشور آسیای مرکزی، یعنی قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان و ترکمنستان دیدار کرد. متاسفانه این رویکرد متوازن که از آن میتوان با عنوان «تور دیپلماتیک ایران در آسیای مرکزی» یاد کرد، در دولتهای دیگر ایران تکرار نشد. نکته شایان توجه این که در همین مقطع (دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی)، شاهد اتخاذ رویکرد تقریباً متوازنی نیز درقبال منطقه قفقاز هستیم. شرکت لئون ترپطروسیان در آیین افتتاح راهآهن بافق ـ بندرعباس در سال 1995 میلادی به موازات شرکت حیدر علیاف، در مراسم افتتاح خط راهآهن سرخس ـ تجن در می 1996 میلادی، دیدار حسن حبیبی، معاون اول وقت رئیسجمهوری ایران، به فاصلۀ کمتر از سه ماه از باکو (28 اکتبر 1996)، تفلیس (چهارم نوامبر 1996) و ایروان (دسامبر 1996) و سفر همزمان علیاکبر ولایتی به ایروان و باکو در آوریل 1997و نیز سفر ادوارد شوارد نادزه، رئیسجمهور وقت گرجستان، در سال 1993 از ایران و به موازات آن سفر هاشمی رفسنجانی در آوریل 1995 به گرجستان به روشنی گویای اتخاذ رویکرد تقریباً متوازن ایران در عرصه مناسبات دیپلماتیک درقبال منطقه قفقاز در این مقطع است که متأسفانه مشابه آن در مقاطع بعدی دنبال نشد.
درواقع، اگر از این منظر به روند سیاست خارجی و مناسبات دیپلماتیک ایران با کشوهای آسیای مرکزی و قفقاز نگریسته شود، میتوان به این جمعبندی رسید که رویکرد تقریباً متوازن ایران در این مناطق از دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی به بعد روند نامتوازنتری به خود گرفت؛ بنابراین با توجه به تجربیات گذشته و نسبتاً موفق دیپلماتیک ایران و نیز کوششی که ازسوی بازیگرانی مانند ایالات متحده آمریکا، ژاپن، چین و کشورهای عربی به محوریت عربستان سعودی در شکلدهی و اجرای یک رویکرد متوازن مبتنیبر «الگوی 1+5» در سطح منطقه آسیای مرکزی صورت پذیرفته است، ایجاب میکند که دیپلماسی کلان ایران در سطح این منطقه و نیز منطقه قفقاز، «رویکرد متوازن در عرصه دیپلماسی» را بهصورت جدیتری مورد توجه قرار دهد و زمینه را برای سفر همزمان وزیر امور خارجه و رئیسجمهور ایران به پنج کشور آسیای مرکزی و نیز در مقطعی جداگانه به سه کشور قفقاز جنوبی در قالب «سفر دورهای» و «تور دیپلماتیک» فراهم کند. تجربیات کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا و ژاپن در سطح منطقه آسیای مرکزی و نیز فرانسه در قفقاز جنوبی (ازجمله سفر هم زمان نیکلای سارکوزی به سه کشور قفقاز در اکتبر 2011 و تکرار آن ازسوی فرانسوا اولاند می 2014 میلادی) نشان میدهد که درصورت برنامهریزی هدفمند میتوان به این مهم دست یافت. تردیدی نیست که در روند پیشبرد «مدیریت رویکرد متوازن در عرصۀ دیپلماسی»، «توازن» به معنی «تساوی» نیست و ایران متناسب با ظرفیتها و تواناییهای متفاوت کشورهای آسیای مرکزی و قفقاز میتواند سیاست خارجی مورد نظر خود را به پیش ببرد. نکته مهم، حفظ رویکرد متوازن در عرصه کلان دیپلماتیک است که در تنظیم مناسبات ایران با کشورهایی مانند: ازبکستان و تاجیکستان در آسیای مرکزی و ارمنستان و جمهوری آذربایجان در قفقاز جنوبی بسیار حائز اهمیت است.
پاورقی
1. گر کالجی، سفر وزیر امور خارجه آمریکا به آسیای مرکزی؛ تأملی بر ماهیت و اهداف مکانیسم ١+ ٥، موسسه مطالعات ایران و اوراسیا (ایراس)، ٧ آذر ١٣٩٤.
2. Central Asia plus Japan
3. One Belt One Road
4. Central Asia tour
5. Forum on Economy and Cooperation of Arab Countries with Central Asian States and Azerbaijan
3. One Belt One Road
4. Central Asia tour
5. Forum on Economy and Cooperation of Arab Countries with Central Asian States and Azerbaijan
نظر شما