انتخابات ریاستجمهوری مصر: گزینهها و گزارههای آتی
انتخابات ریاستجمهوری مصر: گزینهها و گزارههای آتی
یکشنبه 3 اردیبهشت 1391
تنشهای سیاسی با رد صلاحیت ده نامزد اصلی انتخابات ریاستجمهوری مصر، وارد مرحله حساسی شده است. در این میان، بیشترین واکنش به اقدام کمیته عالی انتخابات ریاستجمهوری مصر از سوی خیرت الشاطر، کاندیدای اصلی اخوانالمسلمین و نیز عمر سلیمان، مهره کلیدی و معاون حسنی مبارک انجام شده است. در حالی که اخوانالمسلمین پس از کسب اکثریت آرای کرسیهای پارلمانی، خود را برای پیروزی در انتخابات ریاستجمهوری آماده میساخت و تلاش داشت که همچنان با حفظ میانهرَوی و ارتباط همزمان با احزاب لیبرال و نظامی، از تشدید خشونتهای سیاسی جلوگیری کند، اما اقدام اخیر کمیته عالی انتخابات ریاستجمهوری باعث شده که خیرت الشاطر شورای نظامی حاکم بر مصر را به توطئهچینی و نیز مصادره انقلاب ژانویه 2011 متهم سازد. وی اعلام داشته است که گویا عوامل امنیتی و اطلاعاتی رژیم سابق مصر در کمین انقلاب مصر نشستهاند تا با وارد نمودن مهرههای خویش نظیر عمرو موسی و احمد شفیق به ماندن در قدرت و حفظ پستهای کلیدی امیدوار باشند؛ گرچه اخوانالمسلمین نامزد ذخیره خود را به نام محمد مرسی، رهبر شاخه حزب آزادی ـ عدالت وارد رقابت انتخاباتی خواهد نمود. با وجود این، حذف خیرت الشاطر از صحنه انتخابات ریاستجمهوری نوعی انتقامگیری از اخوانیها به دلیل اقبال عمومی به جنبش و احتمال پیروزی قطعی بر رقبای سیاسی قلمداد میشود. در این میان، برخی از تحلیلگران منطقه بر این باورند که شورای نظامی حاکم بر مصر در اقدام هدفمند برای بیطرف نشان دادن خود در بحث رد صلاحیتها و جلوگیری از آشوب و هرگونه تنش سیاسی در جامعه، همزمان با رد صلاحیت کاندیدای اصلی اخوانیها (خیرت الشاطر) عمر سلیمان را نیز حذف نموده تا با فریب افکار عمومی زمینه و شرایط را برای ورود مهره دیگر خود به نام عمرو موسی (دبیرکل اتحادیه عرب) آماده سازد؛ چراکه عمرو موسی بهعنوان چهره میانهرو در انقلاب ژانویه 2011 تلاش نموده که همراهی با مطالبات مدنی مردم و مخالفت با سیاست مبارک بهویژه در ارتباط با اسرائیل، شرایط را برای ارتقای سیاسی خویش و رسیدن به هرم قدرت فراهم نماید؛ چهرهای که از سوی کشورهای محافظهکار عرب نظیر عربستان سعودی و شیخنشینهای حوزه خلیج فارس هم مورد تأیید قرار گرفته و آمریکا نیز نسبت به این گزینه روی خوش نشان میدهد. لذا شورای کمیته انتخابات دلیل رد حذف عمر سلیمان را عدم کسب هزار امضا در یکی از استانها و خیرت الشاطر را هم به جرایم امنیتی و زندانی شدن نسبت داد، اما بهنظر میرسد در کنار این دو چهره معروف رد صلاحیت شده (خیرت الشاطر و عمر سلیمان)، حذف ایمن نور، کاندیدای لیبرالها از حزب الغد، و حازم ابواسماعیل از جریان سلفی، به نوعی شرایط را برای توازن مجدد میان شورای نظامی و نیز اخوانیها فراهم نماید. آنچه مسلم است اخوانالمسلمین مانند دیگر گروههای سیاسی به دنبال اهداف سیاسی و دست یافتن بر قدرت است و گفتههای برخی از رهبران اخوان با فعالیتهای سیاسی این جنبش همخوانی ندارد و آن را فقط در راستای شعارهای تبلیغاتی باید ارزیابی نمود. در این میان، پس از تحولات اخیر میتوان سناریوهای ذیل را برای انتخابات ریاستجمهوری مصر و تحولات آینده آن متصور بود:
سناریوی اول: نزدیکی هر چه بیشتر جریانات سلفی به بدنه اصلی اخوانالمسلمین و تلاش مستمر برای کسب پست ریاستجمهوری از طریق حمایت همهجانبه از محمد مرسی. در این صورت با توجه به آنکه اکثریت پارلمان مصر در اختیار اخوان و جریان سلفی است، جریان اسلامگرا میتواند نسخههای جدیدی را برای حذف کاندیداهای مورد حمایت شورای نظامی و مهرههای پیشین مبارک تدارک ببینند. با وجود این، اقدام اخوانی به رادیکالیزه شدن اوضاع داخلی مصر خواهد انجامید و واکنش ارتش و لیبرالها و جریانات ملی هم را در پی خواهد داشت، همچنین باید در نظر داشت که راهبرد مشخص آمریکا هم به جلوگیری از یکپارچگی قدرت سیاسی در مصر معطوف شده است؛ چراکه پیروزی قطعی اخوانیها در انتخابات ریاستجمهوری میتواند برای اسرائیل هم در منطقه چالشزا باشد.
سناریوی دوم: با حذف عمر سلیمان از التهابات موجود در فضای ناامن مصر کاسته شود و نظامیان با تغییر مهره بدل خویش (عمر سلیمان) با مهرههای اصلی (عمرو موسی)، شرایط را برای بقا در پستهای کلیدی و تقسیم قدرت با اخوانیها فراهم سازند. بیتردید افکار عمومی مردم مصر، بهویژه جنبش جوانان 6 آوریل، نسبت به عمرو موسی دیدگاه منفی ندارند و سیاستهای اعلانی وی در داشتن روابط مستقل با کشورهای منطقه و رد لزوم اتحاد استراتژیک با اسرائیل میتواند اقبال عمومی را نسبت به پیروزی وی بر رقیب بیشتر سازد. همچنین جوانان مصر بهعنوان موتور محرکه اصلی انقلاب ژانویه 2011 نسبت به دیدگاه متناقض رهبران اخوان در برخورد با مسائل داخلی و خارجی اعتراض دارند و این جنبش بارها از سوی عامه مردم به همدستی و مماشات با شورای نظامی حاکم بر مصر متهم شده بود. از این منظر، عنوان میشد اخوانیها موضع شفاف و صادقانهای را در مورد چگونگی محاکمه عناصر اصلی حکومت مبارک و خاندان وی از یک سو و چگونگی تنظیم سیاست خارجی با اسرائیل و آمریکا از سوی دیگر اتخاذ نکردند؛ اقداماتی که از دید جوانان مصری نوعی دهنکجی به آرمانهای انقلاب محسوب میشود. در این میان، چهبسا عمرو موسی بتواند با تحریک بیشتر افکار عمومی بر ضد اخوان به خواستههای نظامیان هم جامه عمل بپوشاند؛ سناریویی که مطلوب آمریکا و کشورهای محافظهکار عرب نظیر عربستان و قطر هم است.
سناریوی سوم: با شروع دور تازهای از ناآرامی و تعویق احتمالی انتخابات ریاستجمهوری، ضمن فروپاشی سامانه متزلزل سیاسی کشور، بار دیگر فضا برای بازگشت دوباره انقلابیون به میدان التحریر و بروز ناآرامی بیشتر فراهم میگردد. بیتردید قدرت همچنان در دست شورای نظامی است و نظامیان نمیخواهند همانند انتخابات پارلمانی با تن دادن به مطالبات مدنی و انتخابات آزاد، بازنده این رقابت سرنوشتساز سیاسی باشند. بنابراین، بعید نیست رهبران نظامی مصر در صورت عدم توانمندی در کنترل اوضاع و با علم به اینکه انتخابات ریاستجمهوری آتی نقطه پایان قدرت آنهاست، به فکر اجرای طرح خام خویش و اعلان حکومت نظامی و یا انجام کودتا برای تثبیت اوضاع باشند. بدین ترتیب، چالش اصلی در وضعیت موجود میان شورای نظامی و اخوانالمسلمین است. عدم تفاهم میان این دو عنصر اصلی تأثیرگذار در مورد چگونگی انجام و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری میتواند به ناامنی و ملتهبتر شدن فضای امنیتی منجر شود.
نظر شما