سناریوهای پیشِ روی رهبری حزب محافظه‌کار انگلستان


نخست‌وزیر انگلستان و حزب محافظه‌کار انگلستان، با چالش‌های قابل توجهی در حوزه مواجهه با پدیده برگزیت مواجه هستند؛ چالش‌هایی که می‌تواند بر وضعیت آینده حزب محافظه‌کار و همچنین رهبری این حزب تأثیر بگذارد. به‌نظر می‌رسد نخست‌وزیر انگلستان با سه مشکل اصلی در حوزه برگزیت مواجه است. می‌دانیم که انگلستان امروزه در دوراهی انتخاب ترتیبات «با دسترسی پایین به بازار واحد اروپا» ولی با کنترل بالای انگلستان بر قواعد اقتصادی و تجاری (مدل کانادایی) و یا ترتیبات با «دسترسی بالا به بازار واحد اروپایی» ولی «کنترل اندک بر فرایند قاعده‌سازی اتحادیه اروپا» (مدل نروژی) مواجه است. در این نگاه نخستین مشکل خانم می آن است که حرکت او به سمت انتخاب هرکدام از مدل مورد اشاره در قالب انتخاب برگزیت نرم و یا برگزیت سخت، واکنش شدید جناح مقابل (و درمورد انتخاب برگزیت سخت، واکنش شدید اتحادیه اروپا) را به‌همراه خواهد داشت. در ماه‌های اخیر و به‌ویژه پس از برگزاری انتخابات اخیر پارلمانی در انگلستان، دامنه اختلافات و تنش‌های داخلی حزب محافظه‌کار بیش‌ازپیش افزایش یافته است. در این چهارچوب، اقناع نخست‌وزیر انگلستان درخصوص انتخاب هریک از ترتیبات مورد اشاره آسان نخواهد بود؛ برای مثال، درحالی‌که طرفداران مدل نروژی بر این نکته تأکید خواهند که در قالب این مدل می‌توان به نگرانی مردم انگلستان درخصوص حرکت آزاد نیروی کار پاسخ داد، طرفداران مدل کانادایی، مدل نروژی را به‌عنوان سیستمی که بازتابی از بازار واحد اروپایی بر کل اقتصاد انگلستان خواهد بود معرفی خواهند کرد.
مشکل دیگر خانم می آن است که راه‌حل «فقدان توافق درصورت توافق بد» با توجه به پیامدهای گسترده و در اکثر موارد ناشناخته شکست مذاکرات با طرف اروپایی نمی‌تواند چندان مورد تأکید قرار گیرد. چالش بعدی پیشِ روی خانم می نیز نحوه مواجهه اتحادیه اروپا با ترتیبات و یا مدلی است که درنهایت انگلستان انتخاب خواهد کرد؛ برای مثال، درخصوص موافقت اتحادیه اروپا با استفاده از مدل نروژی در تنظیم روابط با طرف انگلیسی و در دسترس قرار دادن بازار واحد بدون حرکت آزاد نیروی کار تردید جدی وجود دارد.
به‌نظر می‌رسد با توجه با موارد مورد اشاره بتوان چند سناریو را درخصوص وضعیت آینده حزب محافظه‌کار و رهبری آن متصور شد. سناریوی نخست آن است که خانم می یا موفق به اجماع‌سازی و تسلط بر محافظه‌کاران درون کابینه شود و یا با متمایل شدن به یکی از دو جناح اصلی حزب در حوزه برگزیت، به شفاف‌سازی سازوکار مواجهه با مذاکرات خروج بپردازد. بدیهی است در چهارچوب این سناریو اعمال تغییرات در کابینه و ازجمله خروج برخی از وزرا ازجمله وزیر امور خارجه از کابینه دور از ذهن نخواهد بود. نشانه‌هایی از تمایل خانم می به جناح طرفدار مدل نروژی نیز وجود دارد. جدا از سخنرانی خانم می در فلورانس که نشانه‌هایی از انعطاف در مذاکرات خروج ازجمله در حوزه صورت‌حساب طلاق از اتحادیه اروپا و دوره گذار در آن هویدا بود، افرادی چون وزیر محیط زیست به‌عنوان یکی از برگزیتیرهای مهم حزب نیز نشانه‌ای از انعطاف ازجمله در حوزه مشارکت در بودجه اتحادیه اروپا در دوره گذار از خود نشان داده‌اند. به‌نظر می‌رسد جدا از نگرانی از پیامدهای شکست مذاکرات، یکی از دلایل این انعطاف، به تردید جدی درخصوص سطح توانایی بوروکراتیک انگلستان در ترک کامل اتحادیه اروپا در سال 2019 بازمی‌گردد و از این منظر دوره گذار می‌تواند گزینه قابل قبولی باشد.
سناریوی دیگر نیز آن است که با موقعیت فقدان دسترسی به اجماع و یا عدم تغییر موازنه قوا به نفع یکی از دو جناح اصلی حزب مواجه شویم. در این حالت، با توجه به اینکه گزینه‌های دیگر رهبری حزب مانند وزیر امور خارجه و یا وزیر برگزیت نیز ایده‌های بهتری روی میز نمی‌گذارند و گزینه‌های بهتری برای رهبری حزب محافظه‌کار و مدیریت مذاکرات خروج نیستند، در ضمن با توجه به نگاه عمل‌گرایانه، لزوم حمایت از خانم می در شرایط حساس مذاکرات، ممکن است شاهد استمرار حضور وی به‌عنوان رهبر حزب محافظه‌کار و نخست‌وزیر باشیم. البته خروجی این سناریو، استمرار سیاست دو پهلو حرف زدن و فقدان صراحت به‌همراه سیاست خرید زمان توسط دولت انگلستان خواهد بود که به‌دلیل فقدان توان تصمیم‌گیری نهایی، با وجود آگاهی از پیامدها، ممکن است به شکست مذاکرات خروج بینجامد.
بدبینانه‌ترین سناریو در مقابل حزب محافظه‌کار نیز آن است که ازجمله به‌دلیل رهبری ضعیف خانم می در مواجهه با برگزیت، حدنصاب کافی در مجلس عوام برای برگزاری انتخابات درون حزبی رهبری حزب ایجاد شود. البته انتخاب نخست‌وزیر جدید در قالب این سناریو نیز به‌معنای پایان مناظرات طولانی‌مدت در درون حزب محافظه‌کار درخصوص نحوه مواجهه با پدیده اتحادیه اروپا نخواهد بود. 
به‌نظر می‌رسد، در میان‌مدت و بلندمدت نیز، اختلافات و رقابت‌های موجود درون حزب محافظه‌کار در حوزه مواجهه با پدیده اروپا با شدت و ضعف ادامه داشته باشد؛ واقعیتی که جدا از اینکه که خانم می موفق به اجماع‌سازی و تسلط بر محافظه‌کاران درون کابینه در حوزه برگزیت شود و یا به‌دلیل پویش‌های سیاسی مرتبط با برگزیت مجبور به کناره‌گیری از قدرت شود، تأثیرات قابل توجهی بر سپهر سیاسی انگلستان بر جای خواهد گذارد.