معناشناسی انتقال تجهیزات نظامی آمریکا به اردن


یکی از ابعاد حضور ایالات‌متحده در منطقه خاورمیانه حضور نظامی است. کم و کیف حضور نظامی این کشور تابع تصمیمات سیاسی است که اتخاذ می­شود. لذا جهت­گیری­های سیاسی این کشور می­تواند به فهم ما در رصد و درک تحرکات نظامی آن کمک کند. یکی از مهم‌ترین تصمیمات سیاسی آمریکا در سال­ها و به‌ویژه ماه­های اخیر، کاستن از اهمیت خاورمیانه در تصمیمات و اولویت­های سیاسی به‌منظور تمرکز برچین است. متأثر ازاین‌جهت گیری سیاسی، حضور نظامی آمریکا در منطقه خاورمیانه در حال تجربه دو تحول مهم است؛ نخست اینکه آمریکا طبق تصمیمات قبلی متعهد به خروج نظامی از افغانستان تا پایان آگوست 2021 و خروج نیروهای نظامی خود از عراق تا پایان سال 2021 است. این موضوع ازآن‌جهت مهم است که جنگ افغانستان و عراق اصلی­ترین عاملی است که در 20 سال گذشته سبب حضور گسترده نظامی آمریکا در منطقه شده است. این تحول به معنی پایان دادن به جنگ­های طولانی آمریکا در خاورمیانه است که پرداختن به آن خارج از بحث این نوشتار است.

دوم انتقال مرکز انبار و پشتیبانی نیروهای نظامی آمریکا از قطر به کشور اردن است. طبق بیانیه ارتش آمریکا در ماه گذشته، این کشور سه پایگاه نظامی خود در منطقه السیلیه قطر که محل انبار مهمات و تجهیزات سنگین نظامی مانند تانک­ها و نفربرهای زرهی بود را تعطیل و آن‌ها را به کشور اردن انتقال داده است. در کنار تجهیزات سنگین نظامی، ایالات‌متحده برخی از نیروهای نظامی خود را نیز به اردن انتقال داده است به‌گونه‌ای که تصور می­شود اردن به مرکز فرماندهی و پشتیبانی نیروهای نظامی آمریکا در حوزه مسئولیت سنتکام تبدیل می­شود یا اینکه حداقل اردن یکی از فرماندهی­های آمریکا در سطح منطقه خواهد شد. همچنین آمریکا 8 باطری سامانه دفاعی پاتریوت در کشورهای چون عربستان، عراق و کویت را تعطیل کرده است. سؤال اساسی که مطرح می­شود این است که اقدام نظامی آمریکا در انتقال تجهیزات نظامی خود به اردن چه معنا و مفهومی دارد. در پاسخ می­توان نکات زیر را مطرح کرد:

اول اینکه اقدام آمریکا به معنی انتقال این پیام است که خارج کردن نیروهای نظامی از منطقه به معنی پایان عملیات نظامی احتمالی آمریکا در آینده نیست و این کشور با حفظ تجهیزات سنگین نظامی خود در کشور اردن، آمادگی دارد در صورت نیاز، عملیات نظامی جدید انجام دهد. درواقع، چون آمریکا پایگاه اصلی نیروی هوای این کشور در قطر یعنی العدید را تعطیل نکرده است، می‌توان این‌گونه استنباط کرد که پایگاه العدید همان‌گونه که در جنگ­های عراق و افغانستان نشان داده شد شاخه تهاجمی حضور نظامی آمریکا است و پایگاه این کشور در اردن شاخه دفاعی و نقش حمایت و پشتیبانی را دارد.

دوم اینکه اردن ازاین‌جهت انتخاب‌شده که این کشور تقابل و منازعه خاصی با همسایگان ندارد و لذا اقدام آمریکا نه سبب تحریک اردن و نه همسایگان آن خواهد شد. اردن در منازعات منطقه­ای، کشور نسبتاً بی­طرفی است. ازیک‌طرف با رژیم صهیونیستی در صلح قرار دارد و از سوی دیگر با عربستان نیز روابط مطلوبی دارد. صرفاً روابط این کشور با سوریه مناسب نیست که باید گفت عمده کشورهای عربی بعد از 2011 روابط مناسبی با سوریه ندارند. بااین‌حال احتیاط اردن در رابطه با سوریه سبب شده مرزهای جنوبی سوریه برخلاف مرزهای شمالی آن در مجاورت ترکیه، آرامش و ثبات بیشتری داشته باشد. ازاین‌رو، اردن برخلاف کشورهای چون عربستان نمی­تواند از حضور نظامی آمریکا در خاک خود برای مخاطره­جویی با همسایگان استفاده کند. لذا ثبات نسبی داخلی در اردن و روابط نسبتاً مطلوب اردن با همسایگان و حتی کشورهای منطقه، این کشور را به مکانی مطلوب برای میزبانی تجهیزات نظامی آمریکا تبدیل کرده است.

سوم اینکه تاکنون رویه این بوده است که حضور نظامی آمریکا در منطقه خلیج‌فارس متمرکز بوده است اما به نظر می­رسد آمریکا در حال توزیع نیروهای خود در سطح منطقه از طریق انتقال بخشی از نیروهای خود به منطقه شام (شامل سوریه، اردن، لبنان و سرزمین­های اشغالی) است. امروزه بخشی از نیروهای نظامی آمریکا در شمال سوریه، در شرق سوریه و مرز بوکمال و نیز غرب عراق مستقر است. با حضور نیروهای نظامی آمریکا در اردن این حلقه کامل می­شود و آمریکا در کنار حضور در منطقه خلیج‌فارس در منطقه شام نیز حضور دارد. لازم به ذکر است که شاید یکی از اصلی­ترین دلایل توجه به منطقه شام تهدید گروه­های افراطی چون داعش است. حضور در منطقه شام نه‌تنها امکان مقابله با این گروه­ها در سوریه را ممکن می­سازد بلکه همچنین امکان دفاع از منافع آمریکا در عراق را نیز میسر می­سازد.

چهارم اینکه آمریکا با توزیع نیروهای خود در منطقه خلیج‌فارس و شام امنیت نسبی نیروهای خود را نیز افزایش داده است. روشن است اگر تمام تجهیزات نظامی آمریکا در خلیج‌فارس متمرکز باشد از امنیت کمی در مقابل جنگ­های احتمالی مانند حملات موشکی ایران برخوردار است. لذا آمریکا با ارسال بخش حمایت و پشتیبانی نیروهای خود به منطقه­ای دورتر، عملاً سعی کرده امنیت نیروها و تجهیزات خود را افزایش دهد. درواقع توزیع نیروها در سطح منطقه به این معنی است که آسیب­پذیری ایالات‌متحده در مقابل ضربات غافلگیرکننده کاهش پیداکرده و امکان تلافی برای این کشور همچنان وجود دارد.

در پایان باید گفت که اگر تصمیمات سیاسی آمریکا کمک می­کند تحرکات نظامی این کشور را درک کنیم، تحرکات نظامی آن نیز کمک می­کند به فهم بهتری از جهت­گیری­های سیاسی آن پی ببریم. تحرکات نظامی اخیر آمریکا در منطقه گویای این نکته است که آمریکا اراده سیاسی لازم برای ماندن در خاورمیانه و انجام عملیات نظامی در صورت نیاز را دارد و این کشور هرگز خاورمیانه را به‌صورت کامل رها نخواهد کرد.