دلایل اهمیت تأسیس پایگاه نظامی چین در کنار مرز ایران و پاکستان


چین قصد دارد دومین پایگاه دریایی فراملی خود را با کاربردهای نظامی در بندر جیوانی پاکستان تأسیس کند. احداث نخستین پایگاه فراملی چین در سال 2016 در کشور کوچک «جیبوتی» واقع در شاخ آفریقا و در تقاطع اقیانوس هند و دریای سرخ، با وسعت 36 هکتار آغاز شد و در ژوئیه 2017 نخستین نیروهای دریایی چین وارد این پایگاه شدند. این نیروها از سپتامبر سال گذشته میلادی مشغول مانورهای نظامی هستند. 
اما پس از جیبوتی، چرا «جیوانی» پاکستان؟ و چرا حضور نظامی نیروی دریایی چین در این بندر کوچک به‌ویژه برای جمهوری اسلامی ایران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است؟ 
به‌نظر می‌رسد چند عامل چین را متقاعد ساخته که این‌بار در پاکستان حضور نظامی خود را تقویت کند:
1. موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی جیوانی: نخستین دلیل گزینش جیوانی به‌عنوان پایگاه دریایی ازسوی پکن موقعیت جغرافیایی و ژئواستراتژیک آن بوده است. این بندر در شبه‌جزیره‌ای واقع در محل تلاقی دریای عمان و اقیانوس هند در شرق خلیج گوادر و 85 کیلومتری بندر گوادر پاکستان و حدود سی کیلومتری بندر گواتر ایران در مرز مشترک استان سیستان و بلوچستان و ایالت بلوچستان پاکستان واقع شده است. 
ازسوی‌دیگر، بررسی دلایل گزینش دست‌کم دو بندر جیبوتی و جیوانی نشان می‌دهد که اصولاً چین با وسواس، حساسیت و دقت زیاد مکان‌هایی را انتخاب می‌کند که به‌ظاهر موقعیت تجاری یا سیاسی خاصی ندارند؛ اما به‌لحاظ ژئواستراتژیک راه را برای پیشبرد اهداف توسعه‌طلبانه این کشور بسیار هموار می‌سازند. این روش تا حد زیادی یادآور سیاست‌های استعمارگران بریتانیایی، پرتغالی و فرانسوی در قرون 15 تا 19 میلادی در قاره‌های آسیا، آفریقا و آمریکا و همچنین ورود خزنده و آینده‌نگرانه مهاجران صهیونیست به فلسطین در قرن بیستم است. این بازیگران سنتی نیز در ابتدا از مناطق و شهرها و بنادر کوچک شروع کردند و در ادامه شهرهای بزرگ و مراکز کشورها را هدف قرار دادند. نفوذ به غرب آسیا از یک منفذ کوچک مانند بنادر حاشیه‌ای گوادر و جیوانی در حدود پنج سال گذشته فرصت مغتنمی برای پکن است تا جای پای خودش را در این منطقه راهبردی مستحکم کند.
2. لزوم رصد تحرکات رقبا: حضور نظامی در جیوانی به‌معنای دراختیار گرفتن گلوگاه تردد کشتی‌های تجاری و ناوهای جنگی قدرت‌های فرامنطقه‌ای و همسایگان پاکستان (مثل ایران و هند) و درمجموع تحت‌نظر گرفتن تحرکات این کشورهاست که برخی از آنها لزوماً روابط خوبی با چین ندارند. 
به‌علاوه، مقامات چینی به این موضوع واقف‌اند که هرگونه تلاش برای تقویت حضور فرامرزی به‌ویژه در منطقه تنش‌آلود آسیای جنوبی می‌تواند بحران امنیتی دیرپا و رقابت سیاسی میان هند و پاکستان را تشدید کند. بنابراین فعلاً موضع روشنی ازسوی پکن در زمینه دلایل انتخاب جیوانی به‌عنوان دومین پایگاه نظامی فراملی آن اتخاذ نشده است. درمقابل، رسانه‌ها و تحلیلگران هندی و چینی بیشتر روی پیامدهای این اقدام چین برای توسعه آتی بندر چابهار ایران ازسوی دهلی نو متمرکز است. چابهار به‌عنوان تنها بندر اقیانوسی ایران در دسامبر 2017 شاهد افتتاح نخستین فاز اسکله اصلی خود (اسکله شهید بهشتی) توسط دکتر روحانی، رئیس‌جمهور ایران و با حضور وزیر مقامات ارشد هند و افغانستان بود. درصورت تکمیل کل طرح توسعه چابهار حجم تجارت بین هند و افغانستان ازطریق ایران از 5/2 میلیون تُن کنونی به 80 میلیون تُن بالغ خواهد شد. 
درواقع به باور گروهی از تحلیلگران، تأسیس پایگاه دریایی در جیوانی به‌روشنی به‌معنای آغاز دور تازه رقابت میان چین و هند در منطقه است؛ همچنان‌که تلاش پکن برای توسعه بندر گوادر، همین مفهوم را به طرف‌های هندی و ایرانی القاء کرده و نگرانی هند را که با پاکستان و چین رقابت و اختلافات دیرینه دارد، برانگیخته است.
می‌توان گفت با توجه به تلاش فزاینده دهلی نو برای عملیاتی کردن راهبرد آمریکایی مشهور به «هندی ـ اقیانوس آرام» در دوران نخست‌وزیری ناراندرا مودی، چین درنظر دارد با همکاری پاکستان به بهانه تأمین امنیت مسیرهای دریایی به‌عنوان بخشی از طرح کلان «جاده ابریشم نوین چین» طرح‌های جایگزینی مثل احداث پایگاه نظامی جیوانی و کریدور اقتصادی چین ـ پاکستان (CPEC) را به اجرا دربیاورد تا بدین‌ترتیب به آمریکا و هند بفهمانند که نمی‌توانند هر کاری بخواهند انجام دهند. 
3. تشدید شکاف میان پاکستان و آمریکا: اسلام‌آباد و واشینگتن از سال 2001 به‌دنبال تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان، مهم‌ترین هم‌پیمان ایالات متحده خارج از «ناتو» بوده اما تا سال 2017 درمجموع درپی مرگ اسامه بن‌لادن، رهبر پیشین القاعده و به‌ویژه از پایان سال 2014 با خروج اکثر نیروهای ائتلاف بین‌المللی از افغانستان افزایش فشارهای دولت و کنگره آمریکا بر پاکستان برای کاستن از حمایت‌های اطلاعاتی، مالی و آموزشی از طالبان و شبکه حقانی روابط دو کشور را به حدی تیره ساخت که دولت اوباما با حمایت کنگره، پاکستان را به تعلیق کمک‌های اقتصادی و تسلیحاتی تهدید کرد. 
با اعلام راهبرد جدید دولت ترامپ برای افغانستان و آسیای جنوبی در اوت 2017 که در آن، پاکستان به‌خاطر اهمال در سرکوب پیکارجویان مستقر در این کشور محکوم شد و آنگاه تعلیق رسمی کمک نظامی و امنیتی 225 میلیون دلاری واشینگتن به اسلام‌آباد در 4 ژانویه 2018، مقامات پاکستانی ازجمله خواجه محمد آصف، وزیر امور خارجه و ژنرال عاصف غفور، سخنگوی ارتش اعلام کردند دیگر دلیلی برای استمرار هم‌پیمانی کشورشان با آمریکا وجود ندارد. آنها بدون نام بردن از کشوری خاص، مدعی شدند گزینه‌های دیگری برای هم‌پیمانی در منطقه وجود دارند که پاکستان با کمک آنان می‌تواند روند صلح میان دولت و طالبان در افغانستان را پیش ببرد. این واکنش صریح با استقبال عمران‌خان، رهبر حزب «تحریک انصاف پاکستان» مواجه شد و او قطع روابط با واشینگتن و توقف تمام همکاری‌های اطلاعاتی و دیپلماتیک با آمریکایی‌ها در منطقه را خواستار شد.
بااین‌حال، هم مقامات چینی و هم پاکستانی به‌خوبی می‌دانند که آمریکا به مساعدت پاکستان در افغانستان نیاز دارد و بدون کمک اسلام‌آباد، روند انتقال تدارکات برای حدود پانزده هزار نیروی نظامی آمریکایی و ناتو عملاً ناممکن است. دولت ترامپ نیز به موازات نزدیک شدن پیشتر پاکستان به چین به‌ویژه در ابعاد اقتصادی و نظامی، درخواهد یافت که توان محدودی برای وارد کردن یکجانبه فشار بر پاکستان با هدف واداشتن آن به برآوردن خواسته‌هایش در ابعاد سیاسی و امنیتی دارد؛ ضمن آنکه چین با وجود تلاش برای دامن زدن به اختلافات پاکستان و آمریکا، از تقویت نیروهای پیکارجو در خاک پاکستان که محرک اصلی نیروهای افراط‌گرای فعال در استان مسلمان‌نشین «شین‌جیانگ» چین محسوب می‌شوند, خرسند نمی باشد؛ به‌همین‌دلیل نیز پکن مانند واشینگتن می‌کوشد با نزدیک شدن به پاکستان ضمن برقرار کردن کنترل خودش بر مسیر تردد کشتی‌های تجاری و نظامی چینی در غرب اقیانوس هند ازطریق بنادر جیوانی و گوادر، به دولت ترامپ اطمینان دهد که حضور محدود نظامی چین در جنوب ایالت بلوچستان پاکستان تهدیدی برای منافع آمریکا در پاکستان و جنوب آسیا به‌شمار نمی‌رود.
 
اهمیت استقرار نظامیان چین در مرز مشترک پاکستان ـ ایران برای جمهوری اسلامی ایران
همان‌گونه که اشاره شد، به‌نظر می‌رسد یکی از اهداف اصلی چین از احداث پایگاه نظامی در بندر جیوانی، دادن هشدار به هند و ایران در زمینه گسترش همکاری‌های اقتصادی در آینده نزدیک با محوریت توسعه بندر چابهار است. بااین‌حال، پکن درحال‌حاضر روابط تجاری و سیاسی نزدیکی با ایران دارد و تهران حتی اگر بخواهد، نمی‌تواند از منافع حاصل از حضور چینی‌ها در بازار پررقابت ایران و غرب آسیا و البته از حق وتوی چین در شورای امنیت سازمان ملل به سود جمهوری اسلامی چشم‌پوشی کند. بنابراین احتمال نمی‌رود واکنش خاصی از طرف ایران در برابر انتشار خبر استفرار محدود نیروهای نظامی چین در مجاورت مرزهای این کشور و پاکستان ابراز شود. حتی شاید مقامات ایرانی از تخلیه احتمالی ساکنان بخش‌هایی از غرب بلوچستان پاکستان به‌منظور ایجاد یک منطقه امنیتی در مرز مشترک این کشور و ایران به دلایل امنیتی استقبال کنند. 
باوجوداین، باید دانست که حضور مصلحتی و راهبردی ارتش چین در جنوب غرب پاکستان درصورتی درجهت منافع ملی ایرانیان خواهد بود که با همگرایی سیاسی و اطلاعاتی میان چین و پاکستان با ایران با هدف کاهش تحرکات تروریستی از داخل پاکستان بر ضد امنیت شهروندان ایرانی همراه شود که تحقق آن با توجه به اولویت‌های امنیتی و اقتصادی چین در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی بعید به‌نظر می‌رسد.