شش دلیل مطلوبیت پیروزی بایدن برای ایران


بر اساس تحلیل های انجام شده توسط وبسایت 538 درباره نظرسنجی های مختلف راجع به انتخابات آمریکا، جو بایدن نامزد حزب دموکرات تقریبا بطور میانگین بین 4 تا 7 درصد از رقیب خود پیش است و در آرای الکترال نیز در برخی ایالت های کلیدی وضعیت بهتری نسبت به ترامپ دارد. می توان گفت تا اینجای کار بایدن شانس بیشتری برای پیروزی در انتخابات آمریکا دارد؛ با این حال، در مدت باقی مانده تا انتخابات این روند ممکن است تغییر کند.

فارغ از این مساله که چه کسی برنده نهایی انتخابات در آمریکا خواهد شد، سوالی که در محافل سیاسی و رسانه ای ایران مورد توجه قرار گرفته این است که پیروزی کدام یک از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا برای جمهوری اسلامی ایران گزینه مطلوب تری است؟ برخی استدلال می کنند که اساسا دموکرات ها به طور سنتی بیش از جمهوریخواهان برای ایران هزینه و فشار ایجاد کرده اند و بنابراین روی کار آمدن یک دموکرات لزوما خبر خوبی برای ایران نیست. عده ای نیز معتقدند که اساسا با تغییر دولت در آمریکا و روی کار آمدن بایدن به جای ترامپ، قرار نیست تغییر مهم و محسوسی در سیاست این کشور نسبت به ایران ایجاد شود. اما به نظر می رسد این است که در شرایط کنونی، پیروزی جو بایدن به دلایل زیر می تواند در مقایسه با ترامپ گزینه مطلوب تری برای ایران باشد:

1- کاهش نفوذ و دسترسی جریانات و لابی های ضدایرانی در دولت آمریکا: از زمان به قدرت رسیدن ترامپ، یک جریان قدرتمند و سازماندهی شده از لابی ها و تحلیل گران ضدایرانی با محوریت اندیشکده ها و نهاد هایی مانند «بنیاد دفاع از دموکراسی ها» و «سازمان متحد علیه ایران هسته ای» و با مدیریت و هدایت افرادی مانند مارک دوبوئیتز و حمایت رژیم اسرائیل، امارات و عربستان در دولت آمریکا محوریت گفتمان سازی و جهت دهی به تصمیم گیری در قبال ایران را بر عهده گرفته که نه تنها دولت ترامپ را در مسیر اقداماتی مانند خروج از برجام، وضع تحریم های گسترده علیه ایران و ترور شهید سلیمانی قرار داد بلکه به دنبال تثبیت و غلبه گفتمانی در آمریکا و حتی جهان است. یکی از اولین نتایج و پیامدهای پیروزی بایدن در انتخابات، کاهش نفوذ و دسترسی این جریان است؛ موضوعی که آن ها از همین حالا هم متوجه شده اند و ضمن انتقاد از مواضع و سیاست های بایدن و مشاوران او به ویژه در حوزه سیاست خارجی، بدنبال ایجاد سازوکارهای حقوقی برای محدود کردن امکان تغییر سیاست‌ها از سوی بایدن به ویژه در قبال ایران هستند.

2- به حاشیه رفتن اپوزیسیون طرفدار تحریم و جنگ: دولت ترامپ با مدیریت و هدایت پمپئو و برایان هوک و اخیرا الیوت آبرامز در راستای سیاست اعمال فشارحداکثری به ایران با هدف دوگانه «تسلیم» یا «تغییر نظام سیاسی» روابط گسترده ای با بخش هایی از اپوزیسیون ایرانی که مدافع تحریم یا حمله نظامی به ایران هستند، برقرار کرده و ضمن تلاش برای اعتباربخشی به آن ها به تقویت این جریانات به ویژه طیف سلطنت طلب پرداخته اند. اگرچه این موضوع همواره یکی از محورهای سیاست آمریکا در قبال ایران بوده است اما از یک سو در دولت ترامپ به اوج خود رسیده و از سوی دیگر با توجه به مواضع و سیاست های بایدن اون تمایل زیادی برای اولویت دادن به اوپوزیسیون در مقایسه با حکومت جمهوری اسلامی ایران ندارد؛ حمایت جریانات مذکور از ترامپ و انتقاداتی که به بایدن دارند می تواند نشانه ای بر تایید این موضوع باشد.

3- ترغیب و تشویق دیگر کشورها به از سرگیری زودهنگام تعامل با ایران: علاوه بر تحریم ها گسترده و ثانویه در دولت ترامپ برای کاهش روابط ایران با دیگر کشورهای جهان، برایان هوک بارها اعلام کرد که به کشورهای مختلف سفر کرده تا آن ها را برای قطع تعامل و تجارت با ایران مجاب کند؛ موضوعی که روندها و آمارهای چند سال اخیر نیز تا حدودی تحقق آن را تایید می کند. این کشورها عمدتا به دلیل نگرانی از فشارها و هزینه هایی که از جانب دولت ترامپ بر آن ها تحمیل شود، روابط خود را با ایران حتی به قیمت منافع خود به پایین ترین حد ممکن رساندند. پیروزی بایدن با توجه به مواضع و دستورکاری که برای سیاست خارجی و به طور خاص در رابطه با ایران اعلام کرده است، این پیام را به کشورهای ثالث می دهد که دیگر خبری از قاطعیت سیاست فشارحداکثری نیست و دولت آمریکا احتمالا مسیر مذاکره و گفتگو با ایران را در پیش خواهد گرفت؛ در نتیجه، پیش از آنکه دولت احتمالی بایدن ابتکار کاهش فشارها و محدودیت ها بر ایران را آغاز کند، این روند از سوی دیگر کشورها اغاز شده و آن ها با سرعت بیشتری به مسیر تسهیل تجارت و تعامل با ایران باز خواهند گشت.

4- تاثیر بر بازار داخلی ایران: یکی از مهمترین و فوری ترین اثرات پیروزی بایدن که بیش از هرچیزی برای مردم ایران محسوس خواهد بود، ترکیدن حباب و کاهش بخشی از تورم در بازارهایی مانند ارز، مسکن و خودرو خواهد بود؛ زیرا ادراک غالب در داخل جامعه ایران و فضای بازار نیز این است که روی کار آمدن بایدن فضای کنونی روابط دوکشور را تغییر خواهد داد و مسیر مذاکره را هموار خواهد کرد. اثرات روانی این موضوع می تواند از اثرات واقعی و عینی که بر بازار ایران خواهد داشت، بیشتر باشد و در زمان کوتاه تری رخ دهد.  تحقق این مساله ضمن آرام کردن فضای اقتصاد داخلی و افزایش قدرت و ابتکار عمل دولت در مدیریت شرایط اقتصادی، می تواند تا حدود زیادی امید و آرامش را به بخش های مختلفی از جامعه که از شرایط زندگی خود ناراضی هستند بازگرداند و امکان اقدامات احساسی و هیجانی را در جامعه کاهش دهد.

5- عدم همراهی بایدن با ابعاد و اجزاء سیاست خاورمیانه ای ترامپ: دولت ترامپ به موازات مهار و مقابله با نفوذ ایران در منطقه، در سال های گذشته اولویت خود را از یک سو عادی سازی روابط اعراب با اسرائیل و از سوی دیگر متحد کردن این دو جبهه علیه ایران قرار داده است؛ در این راستا سیاست هایی مانند «معامله قرن» را به نفع رژیم صهیونیستی پیگیری و حمایت بی سابقه ای از برخی کشورهای عربی مانند عربستان و امارات به عمل آورده است؛ بایدن نگاه متفاوتی به مساله دارد و با اجزاء و ابعاد این سیاست همراه نیست؛ به سیاست گفتگو و تعامل با ایران معتقد است و اولویت راهبردی آمریکا را متحد کردن منطقه علیه ایران نمی داند، انتقادات زیادی از عربستان دارد و برخلاف ترامپ با سیاست‌های زیاده خواهانه نتانیاهو در رابطه با فلسطین به ویژه در موضوع الحاق کرانه باختری موافق نیست. پیروزی بایدن و پیگیری سیاست های اعلامی در رابطه با غرب آسیا می تواند روندها و اجزاء مختلف سیاست غرب آسیایی ترامپ را تغییر دهد.

6- امکان بیشتر حرکت ایران در فضای خاکستری: بایدن مخالف هرگونه اقدام نظامی و افزایش سطح تنش با ایران است و برخلاف جریانات محافظه کار در دولت ترامپ که از گسترش سطح تنش استقبال و حمایت می کنند، در این زمینه محتاط تر است. از سوی دیگر، رژیم اسرائیل به اندازه ای که از حمایت همه جانبه ترامپ برای اقدامات آفندی خود اطمینان دارد، به حمایت و همراهی آمریکا در دوره بایدن خوشبین نیست. این موضوع می تواند تا حدودی به ایران امکان آزادی عمل بیشتری برای حرکت در منطقه خاکستری و ابزارسازی در این زمینه را بدهد.

با روی کار آمدن بایدن، سیاست آمریکا در قبال ایران دگرگون نمی شود؛ او همانطور که گفته از اجماع جهانی برای فشار بیشتر به ایران و تبدیل تحریم ها به امتیاز استفاده خواهد کرد و به اصطلاح به دنبال «نقد کردن» تحریم ها خواهد بود. با این حال، به نظر می رسد که بیش از هرچیز ابعاد و جنبه های ناخواسته و غیرارادی پیروزی او برای ایران فرصت محسوب خواهد شد به طوری که منجر به سست شدن پیچ و مهره های سیاست فشارحداکثری در ابعاد و جنبه های مختلف، پیش از تصمیم رسمی و ارادی آمریکا برای توافق و تعامل با ایران خواهد شد.