اهداف و رویکردهای استراتژیک عربستان در قبال پاکستان


اهداف و رویکردهای استراتژیک عربستان در قبال پاکستان
 
 
یکشنبه 27 تیر 1395
 
 
 
عربستان در شرایطی که خود را در تنگناهای منطقه‌ای می‌بیند، که ترجیح می‌دهد در غیاب حمایت هژمون و با قدرت‌گیری رقیب جدی خود در منطقه یعنی تهران به شبکه‌ای از اتحادها و ائتلاف‌ها دست یابد تا ادامه حیات منطقه‌ای بدون غرب برای این کشور مقدور باشد.

بدین منظور ریاض نیاز به سلسه‌ای از دوستان منطقه‌ای قدرتمند و حتی ضعیف، ولی دارای اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک نیاز دارد تا نقش منطقه حائل را برای سعودی‌ها ایفا کنند.

با این رویکرد جایگاه اسلام‌آباد می‌تواند برای ریاض تعیین‌کننده باشد. قدرت نظامی بالا، پتانسیل‌های امنیتی چشمگیر، مالکیت سلاح هسته‌ای، ظرفیت‌های مذهبی و تأثیرگذاری بر جریان‌های افراطی، وجود حدود 1.5 میلیون پاکستانی در کشورهای عربی در عین اقتصاد متزلزل، نیاز مالی شدید، درگیری در یک رقابت نفس‌گیر با قدرتی به‌نام هند و بحران شدید انرژی پاکستان را به ائتلاف‌سازی مطلوب برای ریاض تبدیل می‌کند.

اما فقط وجود انگیزه‌ها نمی‌تواند دو بازیگر را به سمت روابط راهبردی در منطقه سوق دهد، شاهد این مدعا عدم شرکت اسلام‌آباد در ائتلاف برای تروریسم به رهبری ریاض و عملیات نظامی سعودی‌ها علیه حوثی‌های یمن با وجود ملاحظات ذکر شده است.

اما در شرایطی که پاکستان محتاطانه در منطقه به اعراب می‌نگرد. امتیازدهی ریاض برای نزدیکی به پاکستان ایجادکنندۀ فرصت‌های مغتنمی است که از طریق ایجاد چتر هسته‌ای و فروش تسلیحات بازدارنده می‌تواند موازنه قوا را به نفع اعراب و عربستان تغییر دهد.

در این میان، پاکستان محدودیت‌های داخلی خاص خودش را دارد که باعث احتیاط در توسعه روابط با عربستان می‌شود. به‌طورکلی جامعه و خاصه بدنۀ روشنفکری و رسانه‌ها در این کشور به‌رغم وجود نیازهای مالی و مساعدت کشورِ متمولی چون عربستان به کمک‌های مالی این کشور چندان خوش‌بین نیست و آن را عامل ایجاد اختلافات فرقه‌ای و تنش‌های مذهبی در کشور می‌دانند. امری که برای پاکستانی‌ها ملموس است و طی چهار دهه گذشته به‌واسطه حمایت ریاض از جنبش‌های افراطی تنش‌ها و ناآرامی‌های زیادی در پاکستان ایجاد کرده است.

این در حالی است که این شکل ملاحظات در مورد تحرکات منطقه‌ای اسلام‌آباد نیز وجود دارد به‌طوری که تحت تأثیر همین آگاهی سیاسی میان مردم و جریان‌های سیاسی، پاکستان به بازیگری غیرعلاقمند به دخالت و نقش‌آفرینی در تحولات منطقه تبدیل شده است.

در این میان؛ به‌نظر می‌رسد ریاض نیز به محدودیت‌های داخلی متحد خود واقف گشته و از این نظر به تنظیم خواسته‌های خود می‌پردازد و تلاش کرده تا ریاض نظر اسلام‌آباد را برای یارگیری از میان جریان‌های افراطیِ فعال در خاک پاکستان برای ایفای نقش در تحولات منطقه و تقویت جریان‌های تکفیری در خاورمیانه جلب کند. این امر وقتی برای ریاض پراهمیت‌تر می‌شود که در نظر داشته باشیم پاکستان تنگ‌نظری خاصی نسبت به ایجاد هژمونی ریاض در جهان عرب و جهان اسلام ندارد.

با تکمیل هم‌پوشانی شرایط دو بازیگر، گسترش روابط تاریخی دو طرف در زمینه‌های جدید و با لحاظ کردن محدودیت‌های طرفِ پاکستانی در آینده نزدیک ما شاهد بسترهای تعاملی جدید امنیت محور فی‌مابین دو بازیگر خواهیم بود.

تلاش‌هایی که از جانب دستگاه امنیتی ریاض به‌واسطه نفوذ در میان مدارس و جریان‌های همسو در حال انجام است شرایطی را در آینده نزدیک ایجاد خواهد کرد که در کنار کمک‌هایی مانند تحویل 50000 بشکه نفت رایگان به‌طور ماهیانه به پاکستان اهداف حداقلی این قدرت منطقه‌ای نیز برآورده شود.

ازاین‌رو شاهد هستیم که سعودی‌ها با شروع و شدت گرفتن تحولات منطقه به‌جز کمک‌های اقتصادی به دولت و مراکز دینی و مدارس اسلامی در پاکستان سرمایه‌گذاری قابل ملاحظه‌ای در احزابی مانند مسلم لیگ و نهادهای تأثیرگذاری همچون ارتش انجام داده‌اند، تا میزان انطباق‌پذیری پاکستانی‌ها را با اهداف منطقه‌ای خود افزایش داده و از سواری مجانی به این کشور پرهیز کنند.