امام موسی صدر و مسئله رژیم صهیونیستی


از بدو خلقت، بشر درپی یافتن رابطه بین پدیده‌های مختلف بود تا بتواند آینده محتمل را با توجه به ارتباط آنها با یکدیگر پیش‌بینی کند و خود را از خطرهای احتمالی محفوظ بدارد و بر اساس این نیاز، علم بشری شکل گرفت. ابتدا این امر در کشاکش با طبیعت به تلاش برای بقا و حفظ سلامت جسمی خلاصه می‌شد تا اینکه به‌تدریج، جوامع بشری شکل گرفتند و انسان این نیاز را احساس کرد که در نوع ارتباط با هم‌نوعان خود ‌باید به‌گونه‌ای رفتار کند که از آسیب‌های اجتماعی نیز به دور باشد؛ ازاین‌رو، انسان به‌دنبال کشف روابط بین پدیده‌های اجتماعی رفت. هر روز که جوامع بشری پیچیده‌تر می‌شدند، بر پیچیدگی علوم اجتماعی نیز افزوده شد؛ زیرا این جوامع همواره دچار تحولات، زایش‌ها و تکثیرهایی بوده‌اند که تحول آنها، ماهیت اصلی کنش‌ها و واکنش‌های گسترده اجتماعی، سیاسی، حقوقی، فرهنگی و اقتصادی را شکل می‌داد و آنها را سامان می‌بخشید. یکی از حوزه‌های اصلی علوم اجتماعی، روابط بین دو جامعه بشری در قالب طوایف، اقوام، ملت‌ها و دولت‌هاست که در قالب علم روابط بین‌الملل ظهور می‌یابد تا دغدغه بشری را در پدیده‌هایی همچون قدرت، جنگ و صلح بررسی نماید و برای یافتن راه‌حل بهتر، تبیین و تحلیلی مناسب ارائه دهد.

بررسی و تحلیل این پدیدها نیازمند تلاش فکری و نظری به‌منظور ارائه راهکارهایی برای شناخت، تبیین و ارائه راه‌حل گذار از وضعیت موجود در عرصه بین‌الملل است که این امر نیز جز با پژوهش و تحقیق میسر نمی‌شود. لازمه انجام پژوهش و تحقیق علمی استفاده از روش مناسب و منطقی برای شناخت بهتر روابط بین پدیده‌هاست.

در دنیای امروز، اگر تصمیمات در حوزه علوم انسانی مبتنی‌بر راهبرد شناخته‌شده و علمی نباشند یا با بی‌توجهی به اصول و قواعد علمی و تحقیقاتی صحیح همراه باشند، موجب بروز انحراف از شناخت بهتر مفاهیم می‌شوند و نتیجه آن برای جامعه انسانی بحران‌زا و درنتیجه مصیبت‌بار است.

یکی از حوزه‌های پژوهش‌های علمی در روابط بین‌الملل، بررسی دیدگاه‌ها و اقدامات افراد اثرگذار در یک سطح بین‌المللی یا منطقه‌ای است؛ زیرا بخش مهمی از تاریخ تحولات جوامع، اقوام یا ملت‌ها را شخصیت‌های اثرگذار تشکیل می‌دهند؛ اشخاصی که در اتفاقات و وقایع مهم تاریخی ایفای نقش کرده و با افکار و اقداماتشان نقاط عطفی در روند تحول جامعه خویش شده‌اند. این اشخاص در مقام مراجع فکری در آن جوامع، رهبری حرکت‌ها و تحولات مهمی را عهده‌دار بوده و جریان‌های مهمی را آفریده‌اند.

یکی از موضوعات روابط بین‌الملل که در قرن اخیر ذهن پژوهشگران این حوزه را به خود مشغول کرده، قضیه فلسطین است. این قضیه در این زمان، به نماد ظلم ایدئولوژی توسعه‌طلب و نژادپرست صهیونیسم به ملت و سرزمین فلسطین تبدیل‌، و موجب آوارگی میلیون‌ها انسان از سرزمین پدری خود شده است؛ به‌ همین ‌دلیل است که مقاومت ضد اسرائیلی از فصول برجسته قضیه فلسطین است. در موضوع مقاومت ضد اسرائیلی، افراد و شخصیت‌هایی در شکل‌گیری و استمرار آن مؤثر بوده‌اند که گاه این تأثیر، برآیندی مثبت و همراه با پیروزی داشته و گاه برآیند آن منفی و همراه با شکست بوده است که شناخت صحیح هر دو پدیده از بُعد آسیب‌شناسی مقاومت بسیار مهم و ضروری به‌نظر می‌رسد.

به‌دلیل حساسیت زیاد و ابعاد گوناگون، بررسی نقش افراد اثرگذار در مقاومت، در برابر انحرافاتی چون افراط‌وتفریط، نیازمند کار علمی و تحقیقاتی دراین‌خصوص است و باید نخبگان علمی و اجرایی در حوزه‌های مختلف تخصصی و میان‌رشته‌ای این زمینه فعال شوند تا از حاصل این تحقیقات برای تصمیم‌گیری بهتر در آینده و جلوگیری از تکرار اشتباهات بهره برد.

بخشی از تداوم و بقای روند مقاومت ضد اسرائیلی، مرهون شخصیت امام موسی صدر است که اندیشه‌ها، خدمات و فعالیت‌هایش همچنان مؤثر باقی ‌مانده و زمینه‌ساز پیروزی‌هایی برای آن شده است. ایشان در مقام مرجع دینی شیعیان لبنان در سال 1959 از ایران به این کشور مهاجرت نمود؛ ولی به‌دلیل نیاز جامعه خود به تحول‌آفرینی در سایر حوزه‌های مغفول پرداخت.

به‌علت ویژگی‌های منحصربه‌فرد، ایشان از‌یک‌سو، در مدیریت و رهبری به اصلاح امور فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی طایفه شیعه لبنان اقدام کرد و ازسوی‌دیگر، از جایگاه مهمی در سطوح مختلفی ازجمله فکری، سیاسی و خط‌مشی‌های کلی در روند مقاومت ضد اسرائیلی برخوردار شد.

امام موسی صدر در ایجاد ساختار نظری و کارکردی مقاومت نقش شایان توجهی داشته‌اند و آثار حضورشان همچنان مشهود است. ایشان در چهارچوب مقالات، سخنرانی، مصاحبه با رسانه‌ها، ملاقات با مقامات سیاسی و دینی و از همه مهم‌تر، اقدامات و فعالیت‌های خویش، آرا و افکار خود را درخصوص مقاومت تبیین کرده‌اند.

این نوشتار درپی پاسخگویی به این سؤال است که امام موسی صدر دارای چه افکار و اندیشه‌ای درمورد اسرائیل بود که با توجه به این افکار چه سیاستی و اقداماتی را در مواجهه با آن اتخاذ کرد و آثار آن بر مقاومت ضد اسرائیلی چیست؟ پاسخ موقت به‌عنوان فرضیه اصلی آن است که امام موسی صدر با توجه به زمینه‌های فکری مذهبی و اخلاقی خویش، رژیم صهیونیستی را توسعه‌طلب و بزرگ‌ترین دشمن جهان اسلام می‌دانست و تنها راه مقابله با آن را مقاومت همه‌جانبه می‌دانست که همه جامعه باید در آن دخیل باشند، که تأثیرات آن را در اشکال مختلف در مقاومت کنونی شاهد هستیم.

به‌نظر می‌رسد که بنیان و اساس مقاومت تبیین‌شده امام موسی صدر، مقاومتی فراگیر و واقع‌بینانه همراه با شالوده‌ای مذهبی و اخلاقی است که بر نقش جدی همه اصناف و گروه‌های جامعه در سطوح مختلف فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مبارزاتی استوار است که می‌تواند الگویی مناسب برای مقاومت کنونی باشد.

ایشان با درک عمیق خطر ایدئولوژی صهیونیسم برای منطقه غرب آسیا و جهان اسلام سعی در ایجاد جامعه‌ای مقاوم در مقابل جامعه منفعل داشت و همین مباحث به‌تدریج زمینه‌ساز ایجاد جنبش مقاومت لبنانی در برابر تجاوزات صهیونیست‌ها در قالب اسرائیل به جنوب به لبنان شد.

امام موسی صدر در سال 1978 به‌طرز مشکوکی از صحنه لبنان حذف شد که بی‌شک، افکار و اقداماتش در قضیه فلسطین یکی از اسباب این امر بوده است؛ چه از طرف برخی از اشخاص ماجراجو که ایشان را مانعی در راه رسیدن به اهداف خود می‌دانستند و چه از طرف عوامل وابسته به صهیونیسم که خطر ایشان را برای خود درک کرده بودند. ایشان تا لحظه ربوده شدن، از مقابله با توسعه‌طلبی صهیونیسم دست برنداشت و اکنون نیز تبلور فکر و اندیشه‌اش را در جنبش مقاومت لبنانی ازجمله جنبش امل و حزب‌الله شاهد هستیم که در کنار عوامل دیگری چون انقلاب اسلامی ایران، باعث تداوم و وارد شدن سخت‌ترین ضربات به پیکره رژیم صهیونیستی شده است.

به‌نظر می‌رسد در شرایط فعلی، ضرورت شناخت اندیشه‌های مختلف درباره رژیم صهیونیستی و استفاده از آن برای تقویت جریان مقاومت نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. دراین‌راستا، آشنایی هرچه بیشتر با اندیشه‌های امام موسی صدر در مقام رهبری اثرگذار در ایجاد مانع در روند توسعه‌طلبی رژیم صهیونیستی موجب شناخت و تحلیل بهتر تحولات منطقه غرب آسیا به‌عنوان یکی از مناطق استراتژیک جهان نیز می‌شود.

گفتنی است این نوشتار حاصل راهنمایی، جهت‌دهی علمی و پژوهشی و مساعدت بی‌دریغ دکتر سید جلال دهقانی فیروزآبادی به عنوان استاد راهنما و همینطور همکاری شایسته تقدیر اساتیدی همچون: مرحوم دکتر حسن شلبی، دکتر رامز عمار، دکتر محسن کمالیان، استاد سمیح هیدوس، شهید دکتر غضنفر رکن‌آبادی، دکتر علی اسمعیلی اردکانی، دکتر محمد شقیر، دکتر حبیب فیاض، دکتر مهدی غروی و دکتر خنجر حمیه است که راه‌گشای این پژوهش بودند و در اینجا از این بزرگواران تشکر و سپاسگزاری می‌کنم. همچنین از بذل حمایت مؤسسه مطالعات و تحقیقات بین‌المللی ابرار معاصر تهران به‌ویژه مدیرعامل محترم آقای دکتر عابد اکبری و دیگر عوامل همچون خانم ریحانه مکی، خانم منیره آذری و خانم منصوره سعادت تشکر ویژه دارم. در ضمن از خانواده محترم صدر به‌خصوص آقای سید صدرالدین صدر و خانم حورا صدر، کارکنان دانشگاه اسلامی در لبنان، مقامات سیاسی و حزبی ازجمله جنبش حزب‌الله و جنبش امل لبنان، فعالان رسانه‌ایی، کارکنان محترم کتابخانه‌ها، ادارات و سفارتخانه‌ها در کشورهای لبنان و جمهوری عربی سوریه، وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران، که در قالب مصاحبه، همفکری و تسهیل امور اجرایی همکاری فراوانی را مبذول داشتند، تشکر و قدردانی خالصانه‌ای می‌نمایم.