افغانستان در چنبره طالبان


افغانستان در چنبره طالبان

 
سه‌شنبه 16 آذر 1395
 
 
طالبان در اواخر فصل عملیاتی جاری خود در افغانستان به‌سر می‌برد که معمولاً به ماه‌های گرم سال محدود می‌شود. بررسی رویدادهای مربوط به داعش و طالبان حاکی از مخاطره‌آمیز بودن و سیال بودن اوضاع دارد و بنابراین نیازمند توجه جدی و راهبردی به این مسئله است. با اوج گرفتن حملات طالبان در سراسر افغانستان که اکنون طبق برخی گزارش‌ها بیش از یک‌سوم خاک این کشور را در تصرف خود دارند مناطق غربی و شمال غربی این کشور در کنار مرزهای ایران و ترکمنستان هم در امان نمانده است و در هفته‌های اخیر به‌ویژه ولایات فراه، بادغیس و فاریاب صحنه قدرت‌نمایی طالبان بوده است. ولایت فراه به‌تدریج درحال دچار شدن به همان وضعیتی است که در ولایات قندوز و هلمند وجود دارد و طالبان با محاصره مرکز ولایت می‌کوشد حلقه را تنگ‌تر کند و دیر یا زود به تصرف آن نائل شود. با توجه به همجواری فراه با ولایت هلمند تسری ناامنی از هلمند به این ولایت خیلی هم عجیب به‌نظر نمی‌رسد. در بادغیس هم که با ترکمنستان مرز مشترک دارد تحرکات طالبان شدت گرفته است و این امر موجبات نگرانی بیش‌ازپیش عشق‌آباد را فراهم می‌کند. حملات مرزی در یک سال اخیر در این منطقه شدت گرفته است و تاکنون چندین مرزبان ترکمن جان خود را ازدست داده‌اند؛ امری که موجب شد ترکمنستان به‌شدت تدابیر امنیتی را تشدید کند و حتی با کنار گذاشتن اصل بی‌طرفی، فعالانه برای تقویت نیروهای ضدطالبان در خاک افغانستان وارد عمل شود. درمجموع، به‌نظر می‌رسد طالبان قصد دارد با ناامن کردن شمال و غرب افغانستان نیروهای افغان را دچار پراکندگی بیشتر کند.

گزارش اخیر مربوط به محاصره مرکز ولایت فراه توسط طالبان بسیار مهم است و به‌این‌ترتیب می‌توان فراه را بعد از قندوز، هلمند و ارزگان چهارمین ولایت در افغانستان دانست که در محاصره طالبان قرار گرفته‌اند و به‌این‌وسیله طالبان نشان داده است در اجرای راهبرد نظامی نسبتاً تازه خود در بستن راه‌ها و تنگ کردن حلقه محاصره نسبتاً موفق بوده است. ناتو برای پیشگیری از سقوط فراه ناچار شده است گروهی از مربیان و مشاوران نظامی را روانه این شهر کند. نیروهای طالبان در تازه‌ترین پیشروی‌های خود موفق شدند یک بار دیگر طی یک سال گذشته وارد شهر قندوز شوند و این مرکز ولایتی مهم را به‌طور موقت به اشغال خود درآورند. محاصره سایر مراکز هم می‌تواند همین وضعیت را برای آنها رقم بزند. در هلمند هم تقریباً می‌توان از تصرف کامل آن توسط طالبان سخن به میان آورد و به‌نظر می‌رسد حوزه نفوذ دولت افغانستان در این ولایت به مرکز آن محدود شده است.


در شمال افغانستان همچنان قندوز در کانون حملات طالبان قرار دارد و پس از آنکه برای دومین بار طی یک سال اخیر طالبان موفق به تصرف شهر قندوز شد عملیات بیرون راندن طالبان از شهر و پاکسازی آن به‌سختی صورت گرفت و بعید به‌نظر می‌رسد که نیروهای افغان بتوانند از بروز چندباره این قبیل حملات جلوگیری کنند. طالبان با راهبرد نظامی خود ابتکارعمل را به‌دست گرفته است و دائماً درحال گسترش قلمرو تحت کنترل خود است و به‌عبارتی از همان راهبردی بهره می‌گیرد که زمانی قرار بود دیوید پترائوس، فرمانده پیشین آمریکا و ناتو در افغانستان، به اجرا بگذارد و نام آن را راهبرد لکه جوهر گذاشته بود. به‌عبارت‌بهتر، قرار بود مناطق امنی ایجاد شود و سپس همچون یک لکه جوهر به مناطق مجاور بسط یابد. اکنون طالبان همان را به اجرا گذاشته است با این تفاوت که مناطق ناامن را به‌هم می‌چسباند. ناامن شدن بغلان در جوار قندوز هم می‌تواند برهمین‌اساس تبیین شود. اگر به جغرافیای حملات طالبان در افغانستان توجه شود به‌خوبی می‌توان فهمید که طالبان ازیک‌سو در مناطقی چون قندوز، هلمند و فراه تمرکز کرده است و ازسوی‌دیگر درحال تسری آن به ولایات همجوار است چنانکه درمورد هلمند به ارزگان و فراه تسری داده است در قندوز به بغلان و بلخ و تاحدی جوزجان و در فراه به غور و فاریاب گسترش داده است. اگر این روند ادامه یابد نیروهای افغان قادر نخواهند بود اوضاع را همچنان در کنترل خود نگه دارند و عقب‌نشینی‌های «تاکتیکی» که اکنون درمورد برخی ولسوالی‌ها رخ می‌دهد شامل حال کل ولایات نیز خواهد شد و به‌این‌ترتیب بر قدرت چانه‌زنی طالبان افزوده خواهد شد. درمجموع طالبان شش مرکز ولایت در افغانستان را درمعرض سقوط قرار داده است شامل مراکز ولایت‌های قندوز (شهر قندوز) و بغلان (پل خمری) در شمال، مراکز ولایت‌های ارزگان (ترین‌کوت) و هلمند (لشکرگاه) در جنوب و مراکز ولایت‌های فراه (شهر فراه) و فاریاب (میمنه) در غرب. این امر تاکنون به آواره شدن ده‌ها هزار نفر از ساکنان این شهرها منجر شده است.


روسیه و کشورهای آسیای مرکزی همچنان به‌شدت نسبت به رخنه داعش به آسیای مرکزی ازطریق افغانستان نگران هستند و به‌ویژه مقام‌های روسیه معتقدند که آمریکا هم درمورد میزان حضور داعش در افغانستان پنهانکاری می‌کند و هم اینکه از گسترش ناامنی به آسیای مرکزی به‌طور ضمنی حمایت می‌کند. به عقیده روس‌ها، مرز بین طالبان و داعش در شمال افغانستان مبهم است و باوجودی‌که منابع غربی تعداد نیروهای داعش در افغانستان را اندک جلوه می‌دهند (کمتر از 1500 نفر) منابع روسیه عموماً تعداد آنها را چندبرابر برآورد می‌کنند و ترکیب نیروهای داعش را هم عمدتاً متشکل از اتباع کشورهای آسیای مرکزی تلقی می‌کنند. ازسوی‌دیگر، در میان کشورهای آسیای مرکزی، تاجیکستان بیش از سایر کشورهای منطقه نگران تسری ناامنی‌ها از افغانستان است و به‌همین‌دلیل ضمن پناه بردن به حمایت نظامی مستقیم مسکو (به‌دلیل استقرار پایگاه نظامی روسیه) به تقویت پاسگاه‌های مرزی خود همت گماشته است. تاجیکستان به‌دلیل پیشینه ناامنی ناشی از افغانستان به‌شدت نگران حضور هزاران جنگجویی است که در شمال افغانستان مشغول فعالیت هستند.