قطر در آستانه کودتای داخلی یا تهاجم خارجی


قطر در آستانه کودتای داخلی یا تهاجم خارجی

 
چهارشنبه 17 خرداد 1396



تنش در روابط قطر با عربستان و برخی کشورهای عربی بالا گرفته است. بعد از جدال‌های لفظی و رسانه‌ای در روزهای گذشته، عربستان در روز دوشنبه ارتباط دیپلماتیک خود را با قطر قطع کرد. به‌دنبال آن بحرین، امارات، مصر، یمن و چند کشور دیگر نیز روابط خود را با قطر قطع کردند. فشارها بر دولت قطر به قطع روابط سیاسی متوقف نماند و شامل روابط بانکی، تجاری و مراسلاتی نیز شد؛ به‌طوری که کشورهای مذکور هرگونه مراوده تجاری یا استفاده از بنادر و فرودگاههای خود را برای قطر ممنوع اعلام کردند. عربستان حتی به اتباع قطر چهارده روز وقت داده است که خاک عربستان را ترک کنند و برای سفر اتباع خود به قطر نیز مجازات سه سال حبس و ده هزار ریال سعودی جریمه تعیین کرده است. عربستان همچنین هشدار داده است که احتمال مخالفت با عبور گاز قطر از این کشور وجود دارد.


این شرایط منجربه شکل‌گیری این سؤال شده است که آینده این بحران چه خواهد شد؟ در پاسخ به این سؤال باید گفت شواهد و قرائن حاکی از شکل‌گیری سناریویی خطرناک برای قطر دارد به‌طوری که به‌نظر می‌رسد، هدف عربستان و متحدانش تغییر هیئت حاکمه قطر یا سیاست‌های این کشور ازطریق کودتای داخلی یا تهاجم خارجی است.


در واکنش به بحران اخیر در منطقه اکثر کشورها ازجمله ایران، ترکیه و فرانسه با ابراز نگرانی خواستار حل‌و‌فصل اختلافات ازطریق مذاکرۀ مسالمت‌آمیز شده‌اند. کویت پیشنهاد میانجیگری داده که با موافقت قطر روبه‌رو شده است. پاکستان هنوز موضعی نگرفته و عراق نیز اعلام بی‌طرفی کرده است.


دراین‌میان دونالد ترامپ در نخستین واکنش به بحران به‌وجود آمده در توییتی نوشته در جریان دیدارش از غرب آسیا خواستار توقف تأمین مالی افراط‌گرایی شده و رهبران عرب به سمت قطر اشاره کرده‌اند. وی افزوده: «خوب است که سفر به عربستان و دیدار با پادشاه و پنجاه کشور نتیجه داد. گفتند موضعی سخت درقبال تأمین مالی افراط‌گرایی می‌گیرند، تمام شواهد علیه قطر بود. شاید این آغاز پایان تروریسم باشد». از این صحبت ترامپ می‌توان نوعی موافقت با اقدام عربستان و متحدان آن در قطع رابطه با قطر و فشار بر این کشور را برداشت کرد. اگر این برداشت صحیح باشد، آن‌گاه باید گفت سناریویی خطرناک علیه قطر شکل گرفته است.


اگرچه اختلاف قطر و عربستان مسبوق به سابقه است؛ اما این شرایط نشان می‌دهد بحران کنونی متفاوت از دفعات قبل بوده و حل‌وفصل آن به‌راحتی امکان‌پذیر نخواهد بود. تصمیم عربستان و متحدانش برای قطع همۀ روابط با دوحه و بستن مرزهای زمینی، دریائی و هوائی با این کشور برای اولین بار است که صورت می‌گیرد. اتخاذ چنین تصمیماتی در عرصه روابط بین‌الملل بیانگر آمادگی برای بروز شدیدترین واکنش‌هاست. بااین‌حال، با توجه به واکنش‌های اولیه قطر به‌نظر می‌رسد امیر این کشور قصد ندارد در برابر عربستان و متحدان آن کوتاه بیاید. ازسوی‌دیگر اغماض و کنار آمدن عربستان با شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، نیز بعید به‌نظر می‌رسد؛ زیرا اگر قرار بر چنین کاری بود بعد از تکذیب چندباره سخنان منتسب به وی و قبل از اوج گرفتن بحران به این قائله خاتمه می‌داد.


عربستان سعودی توانسته است در چند ماه اخیر دو اقدام مهم انجام دهد. اول آنکه دیدگاه دونالد ترامپ درباره عامل اصلی بی‌ثباتی در منطقه و حمایت از تروریسم را از خود به ایران منتقل کند. ترامپ درحالی که در کارزار انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به صراحت از عربستان انتقاد کرده و این کشور را حامی تروریسم و بی‌ثباتی در منطقه خطاب کرده بود، در اولین سفر خارجی خود به همین کشور، ایران را عامل اصلی بی‌ثباتی در منطقه دانست و خواستار ائتلاف کشورهای مسلمان علیه ایران شد. اقدام دوم عربستان هم تغییر دیدگاه ترامپ درباره حامی مالی تروریسم در منطقه از خود به قطر است. اگرچه قطر در سال های اخیر از جبهه النصره حمایت مالی و سیاسی کرده است، جای هیچ شکی نیست که حامی اصلی تروریسم در غرب آسیا عربستان سعودی و ایدئولوژی افراطی مورد حمایت این کشور است.


لذا می‌توان پیش‌بینی کرد با توجه به چراغ سبز ترامپ، در روزهای آتی احتمالاً یا با کودتایی در داخل قطر برای تغییر در هیئت حاکمه این کشور روبه‌رو خواهیم شد یا شاهد حمله نظامی ازسوی عربستان و متحدان آن به قطر خواهیم بود. کودتای داخلی لزوماً خارج از کشور هدایت نخواهد شد، بلکه جناح‌های دیگر قدرت در قطر هنگامی که شرایط را دشوار ببینند برای پایان دادن به بحران اقدام به کودتا خواهند کرد. به درازا کشیدن بحران امکان نارضایتی در میان مردم و پیوستن به مخالفان نظام را افزایش خواهد داد؛ لذا کودتا و تغییر هیئت حاکمه در قطر با هدف پایان دادن به بحران کنونی انجام خواهد گرفت. از این منظر فردی باید روی کار بیاید که با سیاست‌های عربستان هم راستا باشد.


اما اگر شرایط داخلی قطر مانع از بروز کودتا شود، آنگاه احتمال حمله نظامی ازسوی عربستان و متحدانش به این کشور عربی افزایش خواهد یافت. این حمله می‌تواند ازسوی عربستان، امارات، بحرین و با همکاری مصر صورت بگیرد. حمله نظامی نیز با هدف تغییر هیئت حاکمه قطر یا تغییر سیاست‌های منطقه‌ای آن خواهد بود. البته تهاجم نظامی به یکی از اعضای شورای همکاری خلیج فارس توسط دیگر اعضاء مشروعیت این نهاد را از بین خواهد برد. ازاین‌‌‌منظر شاید گزینه مناسب برای عربستان کودتای داخلی در قطر باشد؛ اما آنچه مشخص است این بحران باید به صورتی خاتمه یابد که سودی برای عربستان داشته باشد.