دوره جدید روابط جمهوری اسلامی ایران با فرانسه و اتحادیه اروپایی


 
 
لوران فابیوس وزیر امور خارجه دولت سوسیالیست فرانسه روز سه‌شنبه 6/5/1394 در راس یک هیات بلندپایه عازم ایران شد. این اولین سفر وزیر امور خارجه فرانسه به ایران طی ۱2 سال اخیر بود. فرانسه طی یک دهه گذشته عملا رویکرد بایکوت سفرهای بلندپایه سیاسی ـ اقتصادی به ایران را در پیش‌گرفته بود و به‌ویژه در دولت‌های نهم و دهم ما شاهد عزیمت هیات‌های بلندپایه در این حد از فرانسه و تقریبا سایر کشورهای اروپایی به ایران نبودیم. در یک سال اخیر هیات‌های پارلمانی از مجلس ملی و سنای فرانسه به ایران سفر کردند، همچنین هیات بلندپایه اقتصادی و تجاری متشکل از مسئولین عالی شرکت‌های بزرگ فرانسوی در سال گذشته به ایران آمد. سفر لوران فابیوس اولین سفر در این سطح به تهران و بویژه بعد از توافقنامه هسته‌ای وین می‌باشد و بیانگر چشم‌انداز مهمی در روابط ایران، فرانسه و اتحادیه اروپاست.
فرانسه نقش سرسختانه‌ای را در مذاکرات هسته‌ای با ایران داشت تا جایی‌که خیلی‌ها عنوان می‌کردند نقش پلیس بد به فرانسه داده شده و این کشور نقش سخنگویی رژیم اسرائیل وکشورهای عربی را در مذاکرات با ایران ملحوظ داشته و یا به دنبال بهره‌برداری سیاسی در رابطه با کشورهای عربی و اسرائیل بوده است. شرکت‌های فرانسوی پژو، سیتروئن و رنو نیز برخورد خوبی با شرکای خودروساز ایرانی خود نداشتند و در خیلی جاها با خالی کردن عرصه، مشکلات زیادی برای خودروسازان ایرانی و مصرف‌کنندگان داخلی ایجاد کردند. با این چشم‌انداز، بنظر می‌رسد فابیوس با سفر به ایران به دنبال این بود تا دیر نشده جای خود را در بازار بزرگ ایران پیدا کند و قراردادهای مهمی با طرف‌های ایرانی به امضا برساند. فرانسه گسترش روابط با ایران را در کنار مناسبات بسیار گسترده اقتصادی نظامی با کشورهای عربی منطقه می‌خواهد.
خاطرنشان می‌شود به‌طور سنتی، فرانسه از فردای جنگ جهانی دوم و بخصوص از دوران جمهوری پنجم در سال ۱۹۵۶ یک سیاست عربی داشته است که تمامی دولت‌ها و روسای جمهوری فرانسه این سیاست عربی را دنبال کرده‌اند. با جمع‌بندی مذاکرات هسته‌ای بین ایران و ۱+۵ در وین، به نظر می‌رسد فرانسه با بسترسازی در کشورهای عربی و قراردادهای خوبی که با این کشورها منعقد کرده است، اکنون می‌خواهد رابطه خود را با ایران هم عادی کند و از نظر منافع فرانسه، بهترین حالت ممکن این است که هم بازار ایران و هم بازار کشورهای عربی را داشته باشد. در این راستا بنظر می‌رسد فرانسه تلاش می‌کند مناسبات سیاسی بین ایران و کشورهای عربی نیز بهبود یابد و حساسیت در روابط ایران و کشورهای عربی کاهش یابد. این امر کاملا در جهت منافع فرانسه بوده و این کشور بدون نگرانی از اختلافات ایران با اعراب سعی می‌کند با هر دو طرف مناسبات گسترده و سازنده‌ای برقرار سازد. البته این امر نمی‌تواند به ضرر ما باشد و احیانا منافع معقولی نیز از آن برای ایران حاصل می‌شود.
همکاری‌های منطقه‌ای قطعا از محورهای مهم گفت‌وگوهای ایران و اروپا است و فرانسه بعد از قرارداد سایکس ـ پیکو در سال 1916 همواره در ارتباط با کشورهای عربی به‌ویژه در سوریه و لبنان فعال بوده و از طرف دیگر بین ایران و فرانسه اختلاف‌نظرها و اشتراکاتی در این زمینه وجود داشته است. دیدگاه‌های دو طرف در برخی موارد خیلی نزدیک بوده است با این حال زمانی که مشکلاتی در سوریه ایجاد شد فرانسه مواضع سرسختانه‌ای در قبال دولت بشار اسد اتخاذ کرد که این مساله باعث دوری مواضع دو کشور شد. لذا بنظر می‌رسد فرانسه مایل به رایزنی با ایران در ارتباط با انتخابات ریاست‌ جمهوری لبنان است و با توجه به نفوذی که جمهوری اسلامی ایران در لبنان دارد علی‌القاعده موضع ایران و دانستن نظر ایران برای فرانسوی‌ها مهم است. این در حالی است که در سوریه موضع دو طرف خیلی به هم نزدیک نیست و اختلافاتی وجود دارد اما در عراق ممکن است تهران و پاریس بتوانند تعامل و راهکارهایی در ارتباط با مقابله با گروه داعش و همکاری با دولت عراق داشته باشند.
روابط ما با کشورهای اروپایی در یک نقطه عطف جدید قرار دارد و بنظر می‌رسد هر دو طرف علاقمند هستند خلاء ناشی از یک دهه روابط فریز شده و راکد را هرچه سریعتر پر نمایند. در این شرایط قطعاً افزایش همکاری‌های اقتصادی تجاری و حضور در بازار بزرگ ایران اولویت اول کشورهای اروپایی با ایران است. دیپلماسی اقتصادی تجاری می‌تواند راهکار عملی طرفین برای ارتقا همکاری‌ها باشد. در مرحله بعدی و بعد از ارزیابی مناسبات اقتصادی، می‌توان به گسترش همکاری‌ها در سطح سیاسی و دیپلماتیک توجه نمود. برای کشورهای اروپایی اولویت اصلی مناسبات فیمابین، افزایش سطح همکاری‌های اقتصادی تجاری است و مناسبات سیاسی در مرحله بعد قرار دارد.
بنظر می‌رسد از این به بعد شاهد رقابت سنگین کشورها و شرکت‌های اروپایی با یکدیگر و همچنین با شرکت‌های آسیایی خواهیم بود و چه بسا شرکت‌های آمریکایی هم کم‌کم وارد این تعاملات شوند. با توجه به نقش موقعیت مهم ژئواستراتژیک و همچنین جذابیت‌های بازار ایران که روند حضور شرکت‌های اروپایی در ایران از یک سال و نیم پیش را بدنبال داشته و تمهیدات لازم هم فراهم شده است ما باید مواجه با دوره‌ای از مناسبات گسترده‌تر با کشورهای اروپایی باشیم. در این میان نهادینه کردن روابط با اتحادیه اروپایی از طریق یک موافقتنامه همکاری اقتصادی اهمیت بسیار زیادی دارد که باید در زمان لازم در مذاکرات آتی با مقامات اتحادیه اروپایی و کشورهای اروپایی مطرح ساخت.