واکنش روسیه به حمله آمریکا به سوریه؛

درس‌هایی برای متحدان


ارتش آمریکا با همراهی انگلستان و فرانسه روز جمعه13 آوریل در واکنش به حملات شیمیایی منتسب به نیروهای بشار اسد در هفته گذشته که منجربه مرگ بیش از شصت نفر و مجروحیت بیش از هزار غیرنظامی شد، سه هدف متفاوت را برای بمباران سوریه اعلام کرد. این اهداف مرتبط به برنامه تسلیحات شیمیایی سوریه معرفی شده است. درطی این عملیات هیچ نیروی آمریکایی و متحد این کشور آسیب ندیده و در رابطه با شمار تلفات نیروهای سوری خبری اعلام نشده است. تقریباً یک سال پیش نیز ترامپ حمله‌ای نظامی را در واکنش به حملات شیمیایی به شمال سوریه ازسوی دولت اسد صورت داد. در آن حمله شیمیایی بیش از هشتاد نفر کشته شده بودند. آن حمله آمریکا نیز با واکنش جدی ازسوی روسیه مواجه نشد؛ این درحالی بود که پیش از حمله اخیر نیز برخی مقامات روسی از مقابله جدی روسیه با مهاجمان سخن گفته بودند. پس از انجام حمله نیز روسیه تنها در رابطه با عواقب این حمله هشدار داده و ولادیمیر پوتین این حمله را یک اقدام تجاوزگرانه که می‌تواند تأثیری مخرب بر نظام روابط بین‌الملل بگذارد خواند؛ اما از اقدام متقابل دراین‌زمینه سخن نگفته و تنها خواهان برگزاری نشست فوری شورای امنیت سازمان ملل برای بررسی اوضاع شد. دراین‌میان هم روسیه و هم سوریه بعد از حملات اعلام کردند که شمار قابل توجهی از موشک‌های شلیک‌شده به سوریه رهگیری و منهدم شده‌اند.
دراین‌میان آنچه می‌توان در رابطه با واکنش روسیه به این اقدام آمریکا و متحدانش گفت اینکه هم روسیه و هم آمریکا از ایجاد یک چالش جدی اجتناب کرده و هیچ طرفی خواهان گسترش بحران در سوریه درحال‌حاضر نیست. در این حملات هیچ‌یک از هزاران نیروی روسی مستقر در سوریه ازسوی حمله آمریکا، انگلستان و فرانسه مورد تهدید قرار نگرفته و هیچ‌کدام از سیستم‌های دفاع هوایی روسیه به‌کار گرفته نشد؛ به‌طوری‌که به‌نظر می‌رسد دو طرف مطابق با قوانین از قبل نوشته‌شده عمل کرده و یک مواجهه محدود را مدیریت نمودند. برهمین‌اساس، می‌توان گفت اگر حملات آمریکا دارایی‌های روسیه به‌خصوص پرسنل نظامی این کشور را هدف قرار می‌داد، داستان متفاوت بود. 
در تئوری جنگ میان آمریکا و روسیه می‌تواند  همانند یک واقعه نظامی مثل زمانی‌که ترکیه هواپیمای نظامی روسیه را ساقط کرد باشد که روسیه ترجیح داد اقدام متقابلی صورت ندهد؛ یک مجموعه‌ای از برخوردهای نظامی باشد مثل آنچه که اخیراً بین هند و پاکستان صورت گرفته است؛ یک جنگ محدود در صحنه سوریه باشد؛ یک مواجهه منطقه‌ای یا جهانی میان روسیه و آمریکا؛ یا یک جنگ بزرگ و همه‌جانبه میان روسیه و آمریکا باشد. امری که به‌نظر می‌رسد هیچ‌کدام از دو طرف خواهان آن نیستند.
روسیه حملات موشکی ازسوی نیروهای آمریکا، انگلستان و فرانسه را در درجه اول واکنش غرب به نقش روبه‌رشد مسکو در جهان می‌‌بیند. عدم حمله به مناطقی که در حوزه پایگاه‌های روسیه در سوریه می‌باشد به این معناست که آمریکا، انگلستان و فرانسه نیز تلاش می‌کنند از مواجهه نظامی با روسیه در سوریه اجتناب کنند. دراین‌میان یک عامل سیاسی نیز در مدیریت این منازعه دارای نقش است و آن اینکه ترامپ خواهان روابط نزدیک با مسکو است؛ به‌طوری‌که حتی در توئیت روز چهارشنبه خود ـ بعد از تهدید به حملات موشکی ـ درباره همکاری آمریکا و روسیه سخن گفت؛ لذا سخت است که باور کنیم که آمریکا روابط با روسیه را با هدف قرار دادن نیروهای روسی در حمله به سوریه به خطر بیندازد؛ ضمن اینکه پوتین نیز گرچه ممکن است خواهان بهبود روابط مسکو با واشینگتن نباشد اما خواهان جنگ نیز نیست. روسیه به‌خوبی می‌داند که هنوز توان مقابله نظامی با آمریکا را ندارد؛ برهمین‌اساس رهیافت روسیه درقبال تقابل با آمریکا در سوریه می‌تواند شامل موارد زیر باشد: 
1. به تأخیر انداختن مواجهه تا حد ممکن؛ 2. تلاش برای حفظ هرگونه مواجهه در پایین‌ترین سطح گسترش؛ 3. درصورت امکان به‌کارگیری گسترش نامتقارن و افقی منازعه؛ 4. بالا بردن سطح هزینه‌های حمله آمریکا؛ 5. تلاش برای فشار به متحدان آمریکا به‌منظور ایجاد اختلاف میان آنها؛ 6. تلاش برای از کار انداختن آمریکا در سطح سیاسی ازطریق بالا بردن هزینه سیاسی حمله؛ و 7. تلاش برای ایجاد تدریجی شرایط محیط جنگی بطوریکه حملات آمریکا را خنثی کند.
دراین‌میان می‌توان حدس زد با توجه به نقش فزاینده سه کشور روسیه، ایران، و ترکیه در حل‌وفصل بحران سوریه، هدف اصلی از حملۀ موشکی قدرت‌های غربی به سوریه، تثبیت خود به‌عنوان یک طرف تأثیرگذار برای مذاکرات انتقال قدرت باشد. در این متن مسکو نیز بی‌میل نخواهد بود که با بهره‌گیری از حملات موشکی اخیر، اسد را برای انعطاف در مذاکره با مخالفانش تحت فشار قرار دهد.
درمجموع این عدم واکنش روسیه و یا حتی احتمال هماهنگی با آمریکا از قبل می‌تواند هشداری برای متحدان این کشور باشد که تعهدات و محدودیت‌های قدرت روسیه را مدنظر قرار داده و بیش از اندازه بر روی توان و اراده این کشور سرمایه‌گذاری نکنند.