سیاست گازی ترکمنستان؛ از شکست در تنوع بخشیدن به مسیرهای صادرات گاز تا باجخواهی از ایران
سیاست گازی ترکمنستان؛ از شکست در تنوع بخشیدن به مسیرهای صادرات گاز تا باجخواهی از ایران
شنبه 18 دی 1395
طی یک دهه اخیر ترکمنستان دو بار در فصل زمستان اقدام به قطع جریان گاز به ایران کرده است؛ یکبار در سال 1386 در اوج سرمای زمستان، و بار دیگر در روز یکشنبه ماه جاری (11 دی 1395)، بازهم در فصل زمستان. قطع اخیر گاز در شرایطی رخ داد که تنها یک روز از اعلام خبر تفاهم گازی بین مدیرعامل شرکت گاز ایران و همتای ترکمن خود میگذشت. دلایل مختلفی را میتوان برای تبیین رفتارهای غیردوستانه ترکمنستان در برابر جمهوری اسلامی ایران در دوران ریاستجمهوری بردی محمدوف برشمرد. چند ماه قبل از قطع گاز نیز ترکمنستان به افزایش ناگهانی و شدید تعرفه عبور از خاک خود برای کامیونداران ایرانی اقدام کرده بود. بههرحال، باید بدانیم که بخش اعظم درآمد ملی ترکمنستان از صدور گاز بهدست میآید و دراینخصوص ترکمنستان در کنار روسیه، قطر و آذربایجان رقبای ایران در عرصه گازی هستند؛ بنابراین برای درک چرایی این رفتار ترکمنستان باید به سیاستهای گازی این کشور در یک دهه اخیر بپردازیم.
بهطور مشخص، سیاستهای گازی ترکمنستان را میتوان به دو دوره تقسیم کرد. در دوره پیش از سال 2009 و پس از آن. در دوره اول، افزایش مداوم قیمت جهانی انرژی و تقاضا برای آن بهعلاوه، رقابت قدرتهای بزرگی همچون: روسیه، چین، اتحادیه اروپا و هند بر سر گاز ترکمنستان، قدرت چانهزنی این کشور را افزایش داده بود؛ اما پس از سال 2009، افول این رقابتها که بهتبع کاهش قیمت انرژی و تقاضا رخ داد، موجب شد که ترکمنستان بهجای وابستگی به روسیه، به چین وابسته شود و بهاینترتیب، عشقآباد با کاهش رقابت قدرتها، یک ارباب جدید (چین) را جایگزین ارباب قدیمی (روسیه) کرد. قطع جریان گاز به ایران در بار اول در اوج قدرت بهلحاظ درآمدهای گازی و توجه فراوان بینالمللی به ترکمنستان و بار دوم در بحبوحه بحران اقتصادی ناشی از کاهش قیمت انرژی و کاهش رقابت صورت گرفت.
یک سیاست پایدار دولت ترکمنستان تنوع بخشیدن به مسیرهای صدور گاز با هدف رهایی از وابستگی به روسیه بوده است و جالب آنکه اولین کشوری که دراینزمینه به ترکمنستان کمک کرد جمهوری اسلامی ایران بود که در سال 1997 خط لوله گاز کردبچه ـ کردکوی را احداث کرد؛ اما جدیترین حرکت ترکمنستان دراینجهت در آوریل 2006 با امضای توافقنامهای با چین برای ساخت یک خط لوله گاز با ظرفیت سی میلیارد متر مکعب صورت گرفت که البته با توافقهای بعدی قرار شد ظرفیت آن به 65 مترمکعب افزایش یابد. این وضعیت برای روسیه ناخوشایند بود؛ زیرا روسیه بهلحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی مایل به حفظ جایگاه مسلط خود بر صادرات گاز ترکمنستان بود و در آوریل 2003 توافقنامه 25 سالهای بین ترکمنستان و روسیه برای عرضه دو تریلیون مترمکعب در کل دوره امضا شده بود.
بیش از دوسوم صادرات ترکمنستان را گاز تشکیل میدهد و دریافت کنندگان آنهم محدود به روسیه، ایران و چین بودند. روسیه که از سال 2009 به کاهش میزان خرید گاز از ترکمنستان روی آورده بود، از ابتدای سال 2016 خرید گاز ترکمنستان را بهکلی قطع کرد. این درحالی است که جمهوری اسلامی ایران همچنان به خرید گاز ترکمنستان ادامه داد و دومین خط لوله (دولتآباد ـ سرخس ـ خانگیران) را هم در سال 1388 راهاندازی کرد. بهاینترتیب، بازار گاز ترکمنستان در عمل به ایران و چین محدود شد (ایران با دریافت نه و چین با دریافت سی میلیارد متر مکعب گاز در سال). با ادامه روند کاهش قیمت جهانی انرژی و ناتوانی ترکمنستان در تنوع بخشیدن به مسیرهای صادراتی، اقتصاد این کشور با بحران شدیدی روبهرو شده است؛ بهویژه اگر بدانیم که بخشی از صادرات گاز ترکمنستان به چین بابت بازپرداخت وامهای چین محاسبه میشود و فعلاً درآمدی نصیب عشقآباد نمیکند.
ازسویدیگر، مقایسه رفتار ایران و اتحادیه اروپا درمورد یک رویداد مشابه (قطع گاز) میتواند آموزنده باشد؛ زیرا روسیه هم در سالهای 2006 و 2009 گاز را به اروپا قطع کرده بود. این اقدام روسیه موجب تغییر جهت اساسی در سیاست انرژی اتحادیه اروپا شد و تلاشهای وسیعی برای کاهش وابستگی به گاز روسیه صورت گرفت. هرچند این تلاشها در عمل نتوانست اهداف اتحادیه اروپا را برآورده کند. برای مثال: پروژه خط لوله گاز نابوکو به شکست انجامید؛ اما مسکو برای حفظ بازار اروپا ناچار شد خود به اجرای پروژههای دیگری برای صدور گاز به اروپا بپردازد؛ پروژههایی همچون جریان گاز جنوبی و ترکیش استریم. درواقع، سیاست اتحادیه اروپا بهگونهای بود که بذر نگرانی را در دل مسکو کاشت و این کشور را برای حفظ بازار اروپایی خود به تکاپو واداشت. متأسفانه این مسئله درمورد سیاست کشورمان درست عکس آن بوده است و بیشازآنکه ترکمنستان بابت این رفتار خود بهعنوان شریکی غیرقابل اعتماد شناخته شود و نگران ازدست دادن مسیر ایران شود، بیشازپیش به نتیجهبخش بودن این سیاست امیدوار شد؛ با وجودیکه طبق برخی برآوردها ازجمله: گزارشات سالیانه شرکت نفت انگلیس (BP) ایران بهلحاظ ذخایر گاز رتبه اول جهانی را داراست.
نگاهی به آمار و ارقام ارائه شده در گزارش سال 2016 «بیپی» میتواند بخشی از مشکلات ایران در حوزه گاز را نشان دهد که در جدول زیر ارائه شده است.
نگاهی به آمار و ارقام ارائه شده در گزارش سال 2016 «بیپی» میتواند بخشی از مشکلات ایران در حوزه گاز را نشان دهد که در جدول زیر ارائه شده است.
* تریلیون متر مکعب (tcm)
*میلیارد متر مکعب (bcm)
با بررسی آمار ارائه شده در این جدول بهخوبی میتوان دریافت که هرچند ایران دارای بیشترین ذخایر گازی در جهان است؛ اما قادر نیست بیش از مصرف داخلی چنان حجمی از گاز را تولید کند که به رقیبی جدی برای سایر صادرکنندگان گاز در منطقه تبدیل شود. حال آنکه این امر درمورد سایر کشورهای مندرج در جدول فرق میکند و آنها قادر بهصدور بخش بزرگی از گاز خود هستند؛ بنابراین نقطه ضعف اساسی کشورمان در حوزه گازی این است که میزان تولید و مصرف گاز تقریباً مساوی است.
نظر شما