مواضع و چالش‌های اتحادیه اروپا در جریان استقلال فلسطین


مواضع و چالش‌های اتحادیه اروپا در جریان استقلال فلسطین

 
چهارشنبه 23 آذر 1390
 

موضع اتحادیه اروپا در قبال استقلال فلسطین چیست و چه چالش یا چالش‌هایی پیش روی اتحادیه قرار دارد؟

از زمان مطرح شدن استقلال فلسطین و شناسایی این کشور در سازمان ملل متحد رویکردهای متفاوتی از سوی کشورهای دنیا مشاهده شده است. در این رابطه برخی موافق، عده‌ای مخالف و موضع تعداد کمتری از کشورها همچنان نامعلوم است. در این بین، اتحادیه اروپا به‌عنوان نهادی که انتظار می‌رود موضع واحدی در قبال تحولات و چالش‌های تأثیرگذار بین‌المللی و به‌طور خاص مسئله استقلال فلسطین اتخاذ نماید، در قبال این مسئله همچنان دچار چنددستگی و اختلاف‌نظر است. از آنجا که نوع رویکرد اتحادیه اروپا نسبت به استقلال فلسطین می‌تواند نقش اتحادیه را در روند صلح خاورمیانه تضعیف و تأثیرگذاری این نهاد را در حل‌وفصل سایر چالش‌های منطقه‌ای و بین‌المللی دچار مشکل کند، اهمیت آن دوچندان می‌گردد. اگر عدم درک صحیح از بحران مالی و اختلاف‌نظر در میان اعضای اتحادیه اروپا در بعد داخلی و منطقه‌ای به تعمیق بحران و گسترش آن به سایر کشورهای حوزه یورو انجامیده است، پس عدم اتخاذ موضع واحد در قبال مسئله فلسطین نیز در بعد خارجی و بین‌المللی، اتحادیه اروپا را به انحاء مختلف متضرر خواهد کرد. در ادامه به بررسی مواضع و چالش‌های اتحادیه اروپا در این زمینه خواهیم پرداخت.


موضع کشورهای عضو اتحادیه اروپا در قبال استقلال فلسطین را می‌توان براساس تازه‌ترین مواضع رسمی و غیررسمی به سه دسته تقسیم کرد که البته در رأی‌گیری اخیر در یونسکو و شورای امنیت سازمان ملل متحد برخی از آرا مشخص گردید:

ـ کشورهایی که به‌نظر می‌رسد در سازمان ملل به استقلال فلسطین رأی دهند. این کشورها عبارتند از: بلژیک، قبرس، دانمارک، فنلاند، یونان، ایرلند، لوکزامبورگ، مالت، اسلوونی، و اسپانیا.


ـ کشورهایی که آشکارا موضع مخالفت با استقلال فلسطین و همسو با آمریکا اتخاذ کرده‌اند که عبارتند از: بلغارستان، آلمان، مجارستان، ایتالیا، جمهوری چک، هلند، رومانی، اسلواکی، و لهستان.


ـ کشورهایی که در چگونگی اتخاذ موضع در قبال استقلال فلسطین مرددند. در این رابطه می‌توان به فرانسه، سوئد، و انگلیس اشاره کرد که البته اخیراً وزارت امور خارجه فرانسه اعلام کرد استقلال فلسطین را وتو نمی‌کند و به آن رأی ممتنع خواهد داد.


گرچه اتحادیه اروپا اواخر سال گذشته میلادی (2010) بر شناسایی فلسطین در زمان مناسب تأکید کرد، این اتحادیه تا کنون موفق به اتخاذ موضع واحد نگردیده و همان‌طور که مشخص است در این رابطه دچار شکاف شده است. حتی در نشست چندی پیش وزرای خارجه اتحادیه اروپا (سپتامبر 2011) در بندر سوپوت لهستان نیز اعضا نتوانستند در این مورد توافق کنند. این نشست پس از آن برگزار شد که برخی کشورهای اروپایی در اعتراض به اختلاف‌نظر اعضا معتقد بودند درخواست عضویت فلسطین در سازمان ملل موجب شکاف در میان کشورهای اروپایی می‌شود، پس لازم است اتحادیه اروپا موضع واحدی را اتخاذ نماید. پس از نشست بی‌نتیجه در لهستان، اتحادیه اروپا سیاست ترغیب محمود عباس در عدم ارائه درخواست شناسایی فلسطین را تقویت نمود، اما باز هم موفق نشد. با این حال، آنچه به ذهن می‌رسد اینکه براساس روندهای موجود احتمالاً در جلسه پیش روی مجمع عمومی سازمان ملل، موضع هماهنگی را از آنها شاهد نخواهیم بود. مصداق این پیش‌بینی را می‌توان در موضع متفاوت کشورهای بزرگ اروپایی در قبال عضویت فلسطین در یونسکو یافت. در جریان رأی‌گیری درباره عضویت فلسطین در یونسکو فرانسه موافقت خود را اعلام داشت، آلمان مخالفت کرد و انگلیس و ایتالیا رأی ممتنع را ترجیح دادند. اختلاف‌نظرها در حالی است که افکار عمومی کشورهای اروپایی، موافق استقلال فلسطینند. براساس نظرسنجی بی‌بی‌سی، در فرانسه 54 درصد حامی استقلال فلسطین و 20 درصد مخالف آنند. در انگلیس 53 درصد حامی و 26 درصد مخالف و در آلمان 53 درصد حامی و 28 درصد مخالف استقلال فلسطین هستند.
 


اما آنچه مهم به‌نظر می‌رسد تأثیر عدم اتخاذ موضع واحد بر انسجام و وزن سیاسی اتحادیه اروپاست؛ چراکه اولین نتیجه آن ایجاد چنددستگی در میان اعضای اتحادیه است. مهم‌ترین تأثیر چنین اختلاف‌نظرهایی نیز مستقیماً به نقش اتحادیه اروپا در روند صلح خاورمیانه بازمی‌گردد. از آنجا که اتحادیه اروپا پس از سال 2002 در قالب گروه چهارجانبه به‌طور مستقیم در روند صلح خاورمیانه نقش‌آفرینی کرده است، این اختلاف‌نظر به بی‌اعتمادی سایر اعضای گروه چهارجانبه و همچنین بی‌اعتمادی کشور فلسطین یا رژیم اسرائیل می‌انجامد؛ به طوری که نقش اتحادیه اروپا در روند صلح خاورمیانه به دلیل عدم استراتژی واحد و منسجم تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. این مسئله در رابطه با سایر چالش‌هایی که اتحادیه اروپا برای رفع آن تلاش می‌کند نیز صادق خواهد بود.
 
مسئله دیگر این است که بر فرض اتخاذ موضع واحد اتحادیه اروپا چه در موافقت و چه در مخالفت با استقلال فلسطین، این مسئله برای اتحادیه حکم چاقوی دودمی را خواهد داشت که به انحاء مختلف گریبان اتحادیه را می‌گیرد. در صورت اتخاذ موضع واحد همسو با آمریکا و اسرائیل به‌نظر می‌رسد منافع اتحادیه در خاورمیانه از سوی کشورهای اسلامی و افکار عمومی منطقه به خطر خواهد افتاد. از منظر دیگر، در صورت اتخاذ موضع واحد غیرهمسو با آمریکا، منافع اتحادیه از سوی ایالات متحده و اسرائیل تهدید خواهد شد و راه برای تبدیل شدن اتحادیه اروپا به بازیگر تأثیرگذار بین‌المللی با چالش مواجه می‌گردد.

در پایان باید گفت استقلال فلسطین برای اتحادیه اروپا به مسئله‌ای غیرقابل هضم تبدیل شده؛ از این رو، مجموعه اتحادیه در قبال این مسئله دچار نوعی تناقض در سیاست خارجی شده است. نتیجه این روند این است که اعضای اتحادیه اروپا به دلیل ناتوانی در اتخاذ موضع واحد در قبال استقلال فلسطین، منافع ملی خود و نه منافع جمعی را مبنای تصمیم خود قرار داده‌اند. اینکه کشورهای مذکور براساس کدام منافع تصمیمات متفاوتی اتخاذ کرده و خواهند کرد، جای بحث دارد. در مجموع، باید گفت اتحادیه اروپا با توجه به انزوای رو به افزایش اسرائیل در منطقه و خیزش‌های مردمی و شکل‌گیری دموکراسی‌های نوظهور، در صورت حمایت از اسرائیل و طرف‌داری از این رژیم، بازنده میدان در خاورمیانه خواهد بود؛ از این رو، ضروری است با توجه به واقعیات و بدون تأثیرپذیری از آمریکا و اسرائیل حقوق فلسطینیان را به رسمیت بشناسد و همچون بسیاری از کشورها مقدمات تشکیل کشور فلسطینی را مهیا سازد.