ریاست‌جمهوری جدید فرانسه


ریاست‌جمهوری جدید فرانسه
 

 
چهارشنبه 27 اردیبهشت 1391
 
 

در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری فرانسه، فرانسوا اولاند از حزب سوسیالیست، توانست با کسب آرایی بیش از یک میلیون نفر بر نیکولا سارکوزی، از حزب اتحاد برای جنبش مردمی، پیروز شده و مسئول تشکیل دولت پنج سال آیندة این کشور گردد. حزب سوسیالیست بزرگ‌ترین حزب چپ میانه در فرانسه است که در کنار حزب اتحاد برای جنبش مردمی که در طیف راست میانه قرار دارد، دو حزب اول و فراگیر فرانسه را تشکیل می‌دهند. حزب سوسیالیست برای اولین‌بار در سال 1981 و با ریاست‌جمهوری فرانسوا میتران قدرت را در دست گرفت و اولاند دومین رئیس‌جمهور از این حزب است.


سه گروه اصلی در حزب سوسیالیست حضور دارند: اولاندیست‌ها (Hollandists) که سیاست‌هایشان در زمرة گروه‌های چپ اروپایی، طرفداران رشد و توسعه و همچنین دموکراسی جهانی قرار دارد، رویالیست‌ها (Royalists) که جزو گروه‌های میانه بوده و به سوسیال ـ دموکراسی اعتقاد دارند و آبریست‌ها (Aubryists) که در گروه چپ میانه بوده و به سوسیالیسم ـ دموکراتیک پایبندند. اولاند به‌عنوان رهبر گروه اول، دارای مؤلفه‌های فکری ذکرشده است.

سیاست‌های اعلامی ازسوی اولاند


اولاند در برنامه شصت‌ماده‌ای خود روش‌های موردنظر برای ادارة فرانسه را بیان نموده که درخصوص مسائل داخلی مهم‌ترین وعده‌های انتخاباتی وی به شرح ذیل است:

• 75 درصد مالیات بر درآمد کسانی که بیش از یک میلیون یورو درآمد دارند؛
• حمایت از ادغام مالیات بر درآمد و سهم اجتماعی عمومی، ایجاد 45 درصد مالیات برای درآمدهای مازاد بر 150 هزار یورو، از میان بردن مفرهای مالیاتی و همچنین انجام برخی از اصلاحات مالیاتی که پیش‌بینی شده 29 میلیارد یورو درآمد مازاد برای این کشور ایجاد کند؛
• تأکید بر کاهش سهم انرژی هسته‌ای در تولید برق از 75 درصد به 50 درصد و تأکید بر استفاده از انرژی‌های تجدیدپذیر؛
• حمایت از استخدام شصت هزار معلم جدید،
• ایجاد 150 هزار شغل جدید؛
• کمک به کسب و کارهای کوچک و متوسط ازطریق ایجاد بانک عمومی سرمایه‌گذاری برای SMEها و کاهش نرخ مالیات شرکت‌های متوسط تا 30 درصد و شرکت‌های کوچک تا 15 درصد؛
• استخدام پنج هزار قاضی و نیروی پلیس؛
• ایجاد پانصد هزار خانه در سال؛
• بازگرداندن سن بازنشستگی به شصت سال برای کسانی که بیش از 41 سال فعالیت کرده‌اند؛
• حمایت از ازدواج همجنس‌گرایان و پیگیری این موضوع تا سال 2013؛
• ایجاد مؤسسات توسعه برای حومه‌های محروم شهرها؛
• دستیابی به بدهی صفر درصد از تولید ناخالص داخلی در سال 2017.

در زمینة سیاست خارجی نیز مهم‌ترین موارد عبارتند از:
• حمایت از عقب‌نشینی از افغانستان تا آخر سال 2012؛
• تجدیدنظر در باقی ماندن در سطح فرماندهی نظامی ناتو؛
• همکاری در چهارچوب سازمان ملل درصورت ضرورت حملة نظامی علیه سوریه؛
• گسترش همکاری فرانکو ـ ژرمن ازطریق تسریع در ایجاد یک سرویس مدنی فرانکو ـ ژرمن، ایجاد یک ادارة تحقیقاتی مشترک، ایجاد بنیاد صنعتی به‌منظور تأمین مالی گروه‌های مشترک حمل‌ونقل، انرژی و محیط زیست؛
• ایجاد یک آژانس رتبه‌بندی اروپایی و جداسازی وام‌دهی و سرمایه‌گذاری در بانک‌ها؛
• حمایت از چارت اروپایی برای زبان‌های محلی یا اقلیتی.

شرایط داخلی فرانسه

سارکوزی در سال 2007 به‌خاطر ارائة مدل اقتصادی و اجتماعی مبتنی‌بر از میان بردن آشوب‌ها و بحث‌های مربوط به مهاجرین و بهبود شرایط اقتصادی فرانسویان به ریاست‌جمهوری رسید، اما بحران اقتصادی با تبعات آن منجربه نارضایتی مردم شد. مردم خود را فقیرتر حس کرده و از اعمال ریاضت اقتصادی، کاهش هزینه‌های جاری، همکاری دولتشان با آلمان برای حفظ ارزش یورو و کمک به کشورهای بحران‌زده ناراضی بودند.


اولاند با وعده‌هایی وارد میدان شد که تسکین‌دهندة مردم بود. وی معتقد است هزینه‌های عمومی می‌بایست افزایش یابد، فرصت‌های شغلی فراهم گردد و درخصوص توافق مالی سال گذشته اروپا برای حفظ یورو تجدیدنظر صورت گیرد، اما اولاند زمانی ریاست‌جمهوری فرانسه را تحویل می‌گیرد که 10 درصد بیکاری موجود بالاترین میزان در سیزده سال گذشته است و بار بدهی 7/1 تریلیون یورویی، فرانسه را آسیب‌پذیر کرده است. پیش‌بینی شده بودجة این کشور در سال جاری 5/4 درصد از GDP، 3 درصد در سال 2013 و 3/2 درصد در 2014 کسری خواهد داشت. بدهی دولت نیز 5/0 درصد در سال جاری، 7/1 درصد در 2013 و 2 درصد در 2014 پیش‌بینی شده است.

نظرات پیرامون برنامه‌های اعلام‌شده در بخش سیاست داخلی


مردم فرانسه از سارکوزی به‌خاطر سیاست‌های ریاضتی و ضدمهاجرتی خشمگین بودند. اولاند با وعدة بهبود شرایط اقتصادی و ایجاد شغل توانست با درصد کمی بیشتر از سارکوزی به قدرت برسد، اما حمایت از استخدام شش هزار معلم جدید، ایجاد 150 هزار شغل و استخدام پنج هزار قاضی و نیروی پلیس از وعده‌هایی است که با توجه به شرایط کنونی اقتصادی با دیدة تردید نگریسته می‌شود.


افزایش مالیات برای قشر ثروتمند فرانسه واکنش‌های متعددی داشته و از آن جمله احتمال خروج سرمایه از فرانسه مطرح شده است. همچنین وعدة کاهش کسری بودجه به صفر درصد در سال 2017 به معنای کاهش هزینه‌های عمومی و احتمالاً اعمال سخت‌گیری‌های اقتصادی بیشتری است. موارد ذکرشده کاملاً متضاد با برنامه بهبود وضعیت اقتصادی و کم کردن فشار ریاضت اقتصادی بر مردم است.


درخصوص سیاست‌های مهاجرتی و برخورد با ممنوعیت حجاب نیز موضع اولاند تفاوت چندانی با سارکوزی ندارد. وی اعلام کرده در دوران بحران اقتصادی، محدود کردن مهاجرت اقتصادی لازم است. سارکوزی میزان سالیانة پذیرش مهاجران اقتصادی را از سی هزار نفر در سال به بیست هزار نفر کاهش داده بود و اولاند نیز اعلام کرد در موقعیت بحران اقتصادی چنین تعدادی قابل پذیرش است. وی همچنین از ممنوعیت پوشاندن صورت توسط زنان مسلمان که توسط سارکوزی در سال 2010 در پارلمان به تصویب رسیده، حمایت و تقویت آن را در برنامه دارد.

نظرات پیرامون برنامه‌های اعلام‌شده در بخش سیاست خارجی


ناتو


اولاند را یک گلیست می‌دانند. تمرکز بر نقش فرانسه در جهان، تأکید بر پروژه‌های اروپایی و رابطه‌ای مبهم با آمریکا از اصول کلی این گروه است، اما مسئله‌ای که مطرح است این است که به‌نظر نمی‌رسد اولاند چندان متفاوت از سارکوزی عمل کند. درست است که اولاند درمورد ناتو محتاطانه صحبت کرده اما این به معنای بازگشت به زمان پیش از الحاق به بخش نظامی ناتو نیست. وی صحبت از بازنگری کرده که می‌تواند به معنای کاهش حضور در ساختار فرماندهی ناتو باشد. او تمایل کمتری به مسائل ناتو نشان داده و از عقب‌نشینی از افغانستان و یا عدم تمایل به تعهد به برنامه سپر دفاع موشکی صحبت کرده است. این به معنای کمتر کردن ارتباط با ناتو نسبت به زمان سارکوزی است، درست همان‌گونه که از یک گلیست انتظار می‌رود، اما نکته اینجاست که درخصوص ناتو تنها از تجدیدنظر صحبت شده و در رابطه با خروج از افغانستان نیز، برنامة سارکوزی خروج نیروها تا آخر سال 2013 بوده و اولاند اعلام کرده 3500 نیرو را تا آخر 2012 از این کشور فراخواهد خواند.

تلاش برای پشتیبانی از پروژه‌های اروپایی


در مبحث سیاست خارجی، اولاند به مسائل اروپا توجه خاصی داشته است. وی در برنامه‌ها و سخنرانی‌های خود، بروکسل را به‌خاطر ضعف مدیریت بحران اقتصادی مورد نقد قرار داده و همچنین مدل اتحادیه را یک مدل پس از جنگ خوانده که دیگر از قابلیت لازم برخوردار نیست. در این خصوص، وی حمایت خود را از تجدیدنظر در پیمان مالی اعلام کرده است، اما درعین‌حال، در موضع‌گیری نسبت به سوریه، نیجر، ارتباط با روسیه و یا چین خود را متعهد به اقدام در چهارچوب اتحادیه دانسته است. براساس سنت گلیست‌ها، پیش‌بینی می‌شود فرانسه در سطح اروپا فعالانه ظاهر شود. پیش‌بینی شده وی از نیروی دفاعی اروپا نیز حمایت کند. این یکی از پروژه‌های فرانسه در دهه 1950 برای تقویت سیاست دفاعی اروپا بوده است. سارکوزی در این بخش حضور فعالی نداشت و مباحث دفاعی را ازطریق پیوستن به ساختار نظامی ناتو در سال 2009 دنبال کرد. البته اولاند از این موضوع مطلع است که وضعیت دفاعی اروپا وخیم است و می‌بایست دو سازمان ناتو و اتحادیه اروپا را به‌صورت متعادل در کنار یکدیگر داشت.

ارتباطات اروپایی


ارتباطات اروپایی برای فرانسه اهمیت دارد. ازجمله ارتباط با آلمان برای اولاند بسیار حائز اهمیت است. آلمان و فرانسه در سال 2013، پنجاهمین سالگرد قرارداد الیزه را، که توسط دوگل و ادناور امضا شده، به‌عنوان سمبل دوستی دو کشور جشن خواهند گرفت. بر همین اساس است که تسریع در ایجاد یک سرویس مدنی فرانکو ـ ژرمن، ایجاد یک ادارة تحقیقاتی مشترک و همچنین ایجاد بنیادی صنعتی میان دو کشور ازسوی اولاند وعده داده شده است. البته در این میان چالشی میان نقد مدیریت اقتصادی فعلی اتحادیه که توسط مرکل و سارکوزی به پیش رفته و همچنین تقویت موتور فرانکو ـ ژرمن مشاهده می‌شود.


درخصوص ارتباط با انگلستان نیز، احتمال می‌رود در ابتدا کمی فرازونشیب در این رابطه مشاهده شود، زیرا انگلستان از حامیان سیاست مشترک امنیتی و دفاعی نیست و به‌نظر می‌رسد روابط فرانسه و انگلستان در دورة جدید از گرمی کمتری نسبت به دورة سارکوزی برخوردار باشد. سارکوزی در سال 2010 قرارداد همکاری امنیتی با این کشور امضا کرد که به‌نظر می‌رسد اولاند از این توافقنامه به‌عنوان یک بستر منطقی برای روابط نظامی و صنعتی بهره گیرد.


درخصوص سیاست‌های خاورمیانه‌ای نیز، اولاند در رابطه با اقدام علیه سوریه عنوان کرده خود را متعهد به اجرای تصمیم اتحادیه اروپا در این زمینه می‌داند. در ارتباط با ایران نیز برنامه‌های هسته‌ای را یک خطر اساسی برای اسرائیل و صلح جهانی می‌داند. درخصوص اسرائیل نیز به‌نظر نمی‌رسد متفاوت از سیاست‌های گذشته عمل شود و همچنان از لابی یهود پشتیبانی خواهد شد.


درخصوص سیاست‌های خارجی و دفاعی، به‌نظر نمی‌رسد اولاند تغییری رادیکال نسبت به سیاست‌ها و اقدامات سارکوزی از خود نشان دهد. اولاند به‌ویژه در ارتباط با ناتو یک گلیست است و تلاش خواهد کرد دیگر کشورها را به همگرایی بیشتر با اتحادیه اروپا ترغیب کند، اما وی نیز چهارچوبی مشابه رئیس‌جمهور پیشین خواهد داشت.

نکته پایانی


در انتخابات اخیر فرانسه موضوعات داخلی، اقتصاد، بحران مالی و تبعات آن تشکیل‌دهندة مرکزیت توجه رأی‌دهندگان بوده و کمتر به موضوعات سیاست خارجی توجه شده است. اختلاف اندک آرا میان اولاند و سارکوزی، وعده‌های رئیس‌جمهور جدید مبنی‌بر بهبود شرایط اقتصادی، کاهش نرخ بیکاری و افزایش رفاه عمومی مسائلی هستند که آیندة کاری آرامی را برای اولاند ترسیم نمی‌کنند. تحلیلگران و عموم فرانسویان منتظر نتایج انتخابات پارلمانی در ماه آینده، برای تعیین دولت و مشخص‌تر شدن سیاست‌ها هستند.