کتاب سیاست‌گذاری خارجی و پافشاری بر خطا



چاپ نخست: اسفند ماه ۱۳۹۲

شابک:
۱ ـ ۲۱۴ ـ ۵۲۶ ـ ۹۶۴ ـ ۹۷۸
قیمت: ۱۴۵۰۰ تومان

 
 کتاب سیاست‌گذاری خارجی و پافشاری بر خطا
 
گردآوری و ویرایش: چارلز هرمان
مترجم: علیرضا طیّب
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
کد بازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: A6BAFBB
 
 
 
هر حوزة پژوهشی دربرگیرندة پرسش‌ها، مسائل و موضوعاتی است که همه از وجودشان باخبر و به اهمیت‌شان واقفیم ولی ظاهراً هرگز به سراغ‌شان نمی‌رویم. در تحلیل سیاست خارجی ، یکی از بزرگ‌ترین مسائل مطرح، معمای تغییر سیاست‌هاست.  بیست سال پیش از این، وقتی هنوز بیش از آن جوان، مشتاق و ناپخته بودم که از خود بپرسم این خلأ بزرگی که در نوشته‌ها وجود دارد آیا می‌تواند دلیلی هم داشته باشد یا نه، نخستین پرسش پژوهشی که بدان پرداختم همین مسئلة تغییر سیاست‌ها بود. در جریان کار، دریافتم که این خلأ موجود در نوشته‌های مربوط به تحلیل سیاست خارجی، دلایل بسیار خوبی دارد.
اگر از من بپرسید که چرا از تحقیق دربارة تغییر سیاست‌ها دست برداشتم خواهم گفت علتش این بود که جنبه‌های تعیین دستور کار مدل ضرورت‌های داخلی اغفالم کرد و این، یگانه اثر باارزش و هرچند جزئی بود که توانستم به‌عنوان حاصل آن تلاش منتشر سازم. ولی پاسخ صادقانه‌تری که می‌توانم به پرسش فوق بدهم این است که پس از دو سال بررسی پیگیر، نتوانستم راهی برای پیش‌تر بردن مسئلة تغییر سیاست‌ها بیابم. با مبنا قرار دادن این اندیشه که هر اقدام سیاست‌گذاری در واقع نوعی تغییر سیاست است زیرا وضع موجود همان گزینة پیش‌فرض و پیش گزیده در سیاست‌گذاری است در این‌باره که چگونه فشار ناشی از پوشش مستمر رسانه‌ها می‌تواند محرک رفتن به‌سمت اقدام سیاست‌گذاری شود مدلی پرداختم. از مدلی که به دست آورده بودم خشنود بودم ولی در عین حال می‌دانستم که نگاه من به زیرمجموعه‌ای بسیار مشخص و تخصصی از تغییر سیاست‌هاست و شخصاً نمی‌توانستم راهی بیابم تا از نظر مفهومی، از رسانه‌ها به‌عنوان محرک تغییر به چیزی تعمیم‌پذیرتر برسم. به‌نظر می‌رسید در مواردی که احتمالاً رسانه‌ها باید محرک تغییر سیاست‌ها می‌شدند ولی چنین نشده بود الگویی قابل کشف وجود ندارد. ظاهراً در این زمینه که در نبود پوشش پرفشار و مستمر رسانه‌ها، چه هنگام سیاست‌ها تغییر می‌کنند الگو یا پویش تعمیم‌پذیر روشنی وجود نداشت.
در گذر سالیان، در نقش‌های ویرایشی و پژوهشی مختلفی که در زمینة بررسی تحلیل سیاست خارجی به‌عهده داشته‌ام پیوسته چشم‌انتظار اندیشه، اتفاق یا شواهد تجربی اندکی بوده‌ام که انگیزه‌بخش من برای گشودن معمای تغییر سیاست‌ها شود و هنگامی که نخستین بار پیشنهاد تهیة کتابی با عنوان پافشاری بر خطا: تصمیم‌گیری‌های سیاست خارجی با وجود نشانه‌های شکست به من داده شد دانستم این همان انگیزه‌ای است که دنبالش بودم. گروه دانشمندان بلندپایة پرسابقه یا تازه‌کاری که در کتاب حاضر قلم زده‌اند اثر خاصی پدید آورده‌اند. نمی‌گویم آنها به پرسش مورد نظر پاسخ گفته و معمای مزبور را حل کرده‌اند. هنوز باید در ادامة کار آنان تلاش‌های فراوانی صورت گیرد ولی احتمالاً کتاب حاضر همان نقطة آغازی است که برای کشف پهنة ناپیمودة تغییر سیاست‌ها نیاز داشتیم.
نخستین نکته‌ای که بیش از همه در این کتاب جلب توجه می‌کند کاربست نظریه‌ها و مفاهیم روان‌شناسی سیاسی  در مورد مسئلة تغییر سیاست‌هاست ولی شاید نکتة مهم‌تر، حرکت ظریفی باشد که نویسندگان در جهت دور شدن از رویکرد پژوهشی رویدادمحوری صورت داده‌اند که وجه مشخصة تحلیل سیاست خارجی و نیز کل علوم اجتماعی است. آنان با تمرکز آگاهانه و عامدانه روی سیاست خارجی چونان روندی مستمر و جاری، بازخوردها و بستر تجدید نظر در سیاست‌ها، اهداف سیاست‌ها و اثربخشی سیاست‌ها را در کانون توجه ما قرار می‌‌دهند. روان‌شناسی و واقعیت‌های صحنة سیاست، تصویر تیره‌وتاری از لَختی و مقاومت در برابر تغییرات لازمی به دست می‌دهند که باید برای پرهیز از فاجعه صورت گیرد ولی تصویری بسیار روشن از علت این لَختی، می‌تواند جای پای محکمی در اختیارمان بگذارد تا گام بعدی را برداریم و برای مشخص ساختن نحوة پرداختن به سرشت تغییر سیاست خارجی به‌منظور تقویت روند سیاست‌گذاری و نتایج آن تلاش کنیم.