جنگ قدرت در مصر اخوانی و دشواری برونرفت
جنگ قدرت در مصر اخوانی و دشواری برونرفت
انتخاباتِ به تعویق افتادۀ پارلمان مصر احتمالاً یکبار دیگر آن هم تا ماه اکتبر به تعویق خواهد افتاد. این را محمد مرسی اعلام کرد. مرسی انتظار داشت تدوین و تصویب قانون اساسی، راه برقراری ثبات در صحنه سیاسی آشفته مصر را بر او هموار کند. اما بحران نوامبر 2012 با فراز و نشیبهایی تا امروز ادامه یافته و برخلاف انتظار مرسی و اخوان، توان بسیج عمومی اپوزیسیون سکولار دچار ریزش نشد. محمد البرادعی، یکی از رهبران جبهه نجات ملی، شروطی را برای مذاکره با مرسی مطرح کرد. از جمله اینکه دولتی بیطرف تشکیل شود، دادستان کل مستقل منصوب شود و هیئتی برای تنظیم پیشنویس قانون انتخابات جدید مصر تشکیل شود. او آنقدر وضعیت سیاسی مرسی را ضعیف ارزیابی کرده که برای دیداری که خود و یارانش میخواهند شرط وضع میکند! این در حالی است که جبهه نجات ملی، گفتگوهای ملی مرسی را که از نوامبر 2012 آغاز شد تحریم کرد.
دشواریهای حکومت مرسی بر کسی پوشیده نیست. تنش در سپهر عمومی مصر از نوامبر 2012 به صورتی ممتد ادامه یافته و جز در مقاطعی کوتاه، متوقف نشده است. مشکل آنجاست که نه حکومت اخوانی و نه مخالفان سکولارش مصالحه را نمیپذیرند. هر دو بر پیشبرد حداکثری اهدافشان پافشاری میکنند. مخالفان، اخوان را به دزدیدن انقلاب متهم میکنند و خواستار سهمی از قدرت هستند. حکومت و اخوان مخالفان را به تلاش برای بازگرداندن مصر به پیش از انقلاب و پوشش دادن به «فلول» (نیروهای وفادار به مبارک و یا دولت عمیق) برای برهم زدن نظم سیاسی و اقتصادی مصر جدید متهم میکنند. کدورت تصویر زمانی هویداتر میشود که به تظاهرات بیوقفه ماههای گذشته بنگریم. پس از آنکه خیزش انقلابی مصر با کمترین تلفات انسانی، دیکتاتور حاکم بر بزرگترین کشور عربی را برکنار کرد، یکی از ویژگیهای کنش سیاسی در فضای عمومی شاخصه «مسالمتآمیز» آن بود. اگرچه خشونت در دوره حکومت شورای نظامی اندکی تشدید شد، با اینحال با انتخاب مرسی امیدها به بازگشت به سیاست عقلانی و به دور از خشونت افزایش یافت. اما اگر نموداری برای روشن کردن شدت خشونت به کار رفته ـ از طرف حکومت و مخالفان ـ در تظاهرات از نوامبر 2012 تا آوریل 2013 ترسیم کنیم، خواهیم دید که مصر در راهی گام نهاده که پایانش به هیچوجه جذاب نیست؛ جاییکه خشونت گفتمانی و روانی حاکم بر جریانهای سیاسی در خیابانها به خون ترجمه میشود.
در چنین شرایطی مرسی تحت فشار مخالفان و در راستای تثبیت وضعیت نابهسامان سیاسی و اقتصادی، از تعویق انتخابات به عنوان ابزاری برای کاهش شدت تنش استفاده میکند. در واقع یکی از اختلافات اصلی مرسی با مخالفان، بر سر تدوین قانون انتخابات جدید (پیش و یا پس از برگزاری انتخابات پارلمانی) بود. تعویق انتخابات فینفسه یکی از عوامل تنش را حداقل در کوتاهمدت مسکوت میگذارد؛ اما آیا تنش را از بین میبرد؟ دو روز پس از آنکه مرسی از احتمال تعویق انتخابات تا اکتبر سخن گفت مصر یکی از خونینترین جمعههای خود را در 19 آوریل سپری کرد. در واقع اختلافات دموکراتیک بر سر تدوین قانون انتخابات و یا شیوۀ برگزاری آن تنها یک روی سکه است. تظاهرات خیابانی نیز جزئی از این تصویر یکسویه است. روی دیگر سکه جنگ قدرتی فراگیر را شامل میشود که دو طرف در آن از تمامی ابزارهای خود برای از میدان به در کردن طرف مقابل استفاده میکنند.
اخوانالمسلمین که با پذیرش دموکراسی از سال 1995 شیوۀ کنش سیاسی خود را متحول کرد و دیگر از خلافت سخنی به میان نیاورد، در گذار از وضعیت اپوزیسیون به حکومت نتوانست عقلانیت اپوزیسیونی خود را کنار بگذارد و همچنان با همان نگرش عمل میکند. سنت هشتاد ساله اپوزیسیونی اخوان، امکان تعامل آزادانه آن با رقبا را به حداقل میرساند اگرچه سابقه همکاری میان این جنبش و سایر نیروهای سیاسی (البته در دورۀ اپوزیسیونی اخوان) وجود دارد. اما مواجهه با جبههای فراگیر از رقبا (جبهه نجات ملی) که هدف آن را سلب مشروعیت انتخاباتی اخوان میبیند، بر دشواریهای انطباقپذیری آن با سنت نوین دموکراسیخواهی اخوانی در قیاس با سنت دیرین اپوزیسیونی آن میافزاید. در مقابل، مخالفان سکولار (جبهه نجات ملی شامل ملیگراها، لیبرالها و چپگراهای مصری) که اخوان را به عملکرد ضددموکراتیک متهم میکنند، خود نتایج انتخاباتی دموکراتیک را عملاً رد میکنند و بسیاری از آنها دیگر لزومی به مخفی کردن آرزوی سرنگونی مرسی نمیبینند.
جنگ قدرتی که سپهر عمومی مصر را آشفته، وضعیت امنیتی آن را به حضیض کشیده و دشواریهای اقتصادی آن را به حد بیسابقهای رسانده است، بهتدریج در حال تشدید است. حکومت اخوانی جویای تثبیت وضعیت سیاسی خویش در رأس هرم قدرت است و مخالفان درصدد متزلزل کردن حکومت اخوانی برای دستیابی به سهمی از قدرت هستند. اگرچه اخوان بنابر مقوله الإصلاح و التدرج (اصلاح و تدریجگرایی) بیش از مخالفان توانایی و عملگرایی خود را برای مصالحه نشان داده و میدهد ـ امری که در برگزاری گفتگوهای ملی، تعامل حداقلی با مخالفان و پذیرش تعویق انتخابات پارلمانی برای دومین بار و احتمالاً تلاش برای جلب همکاری اپوزیسیون در تدوین قانون انتخابات جدید، هویدا بوده و هست ـ با اینحال در برابر تلاشهای صورتگرفته در جهت سلب جایگاه محوری آن در مصر جدید مقاومت جدی میکند. مخالفان برای تضعیف اخوان و دستیابی به میزانی از قدرت شمشیر را برای اخوان از رو بستهاند. آیندۀ وضعیت سیاسی و به تبع آن شرایط اقتصادی و امنیتی مصر را میزان غلبه گفتمان عقلانی در درون اخوان برای تعامل با رهبران عملگرای مخالفان در جبهه نجات ملی و در مقابل، تمایل این رهبران مخالف به تعامل عقلانی تعیین خواهد کرد. تاکید بر اهداف حداکثری و نادیده گرفتن الزامات دموکراتیک دوره نوین از سوی حکومت اخوانی و مخالفانش میتواند دشواریهای کنونی مصر را دو چندان کند.
نظر شما