پایان تحریمهای تسلیحاتی ایران؛
تبیین فرصتهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی
مقدمه
بدیهی است که یکی از مهمترین و اساسیترین موانع مسیر توسعه و پیشرفت در جمهوری اسلامی ایران، تحریمهای ظالمانهای است که از سوی آمریکا و همپیمانانش و نیز برخی از نهادهای بینالمللی که تحت نفوذ این کشورها هستند، علیه ایران وضعشده است. این تحریمهای تحمیلی، در حوزههای مختلف مانع همکاری ایران با سایر کشورها در سطح جهان شده و امکان تبادل تجربه و تکنولوژی و بهرهمندی از تجهیزات و تسهیلات در راستای توسعه و پیشرفت را برای این کشور ممنوع یا محدود کرده است.
یکی از حوزههایی که جمهوری اسلامی ایران بهواسطه تحریمهای ظالمانه دچار محدودیت شده است، حوزه تسلیحات است. در خلال مذاکرات با کشورهای 1+5 در دورههای مختلف تلاش شد تا در کنار مسائل هستهای از طرق دیپلماتیک برای رفع تحریمهای تسلیحاتی نیز اقدام شود تا اینکه علیرغم اختلافنظر بسیار و به لطف پیشرفت چشمگیر و خودکفا تسلیحاتی ایران، در روزهای پایانی مذاکرات با حمایت روسیه و چین از ایران، بنا شد با صدور قطعنامه 2231 در یک بازه زمانی 5 و 8 ساله از زمان صدور قطعنامه، تمام تحریمهای تسلیحاتی و موشکی ایران لغو شوند.
مطابق برنامه زمانی اجرای تعهدات در تاریخ 18 اکتبر 2020 دوره پنجساله محدودیت تسلیحاتی جمهوری اسلامی ایران به پایان میرسد و پسازآن هیچ منع بینالملل متوجه فعالیتها و همکاریهای تولیدی و تجاری ایران با سایر کشورها نخواهد بود. اما آنچه مشخص است این است که این رفع تحریمهای تسلیحاتی ایران چالشها و فرصتهایی را برای ایران دربر خواهد داشت که در ادامه این مقاله موردبررسی قرار خواهد گرفت.
فارغ از بحث لغو یا تمدید تحریمهای تسلیحاتی، توان خودکفای جمهوری اسلامی ایران در حوزه تولید تسلیحات پیشرفته موشکی، پدافندی و راداری، چالش بسیار جدی برای کشورهای منطقه بوده و خواهد بود کشورهایی چون عربستان، امارات متحده عربی، بحرین، کویت، اسرائیل و حتی آذربایجان و ترکیه را وادار به خریدهای پیشرفته و سنگین تسلیحاتی از فروشندگان بزرگ سلاح کردهاست بهطوریکه در طول چند سال اخیر تغییر چشمگیری در میزان بودجه نظامی این کشورها دیده میشود. بهعنوانمثال، در سال 2019 بودجه نظامی عربستان سعودی که 8 درصد GDP این کشور را تشکیل میدهد، بیشترین مقدار پس از عمان در بین کشورهای خاورمیانه را به خود اختصاص داده است و علیرغم افزایش درصد بودجه نظامی در کشورهای امارات، اسرائیل و ترکیه، بودجه نظامی عربستان بهتنهایی بیش از مجموع بودجه نظامی سه کشور مذکور بوده و پس از ایالات متحده، چین، هند و روسیه با 3.2 درصد بیشترین سهم از هزینههای نظامی در جهان را به خود اختصاص داده است.[1]
نمودار شماره یک- کشورهای دارای بیشترین مخارج نظامی به نسبت GDP در خاورمیانه در سال 2019
نمودار شماره دو- 15 کشور دارای بیشترین سهم از مخارج نظامی در سال 2019
اکنونکه روند پیشرفت تولیدات تسلیحاتی و خودکفایی ایران در این زمینه شتاب بیشتری به خود گرفته است، لغو یا تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران تأثیر چندانی بر روند رقابت تسلیحاتی نخواهد داشت، چراکه ایران همچنان برای دفاع بهتر از امنیت خود در دیگ همیشه جوشان خاورمیانه و در محاصره پایگاههای نظامی آمریکا، مسیر خودکفاییاش را با شتاب روزافزون ادامه خواهد داد و کشورهای منطقه نیز همچنان با خریدهای سنگین تسلیحاتی و تخصیص بودجههای هنگفت نظامی مقابله خواهند کرد. ازاینرو مشخص میشود که طرح مسئله رقابت تسلیحاتی برای کشورهای همپیمان آمریکا صرفاً متوقف به بهانه لغو تحریمهای تسلیحاتی ایران نیست و همانطور که نشان دادهاند، همواره بهانههای متعددی برای شعلهور کردن آتش جنگ و تهدید داشتهاند و تولیدکنندگان سلاح نیز سودهای هنگفتی از طریق همین حربه کسب کردهاند.
2-تبیین فرصتهای لغو تحریم تسلیحاتی برای ایران
پیشرفت و شکوفایی که ایران با اتکا به دانش و مهارت داخلی در تولید تسلیحات بهروز و پیشرفته تجربه کرده است، بسیار قابلتوجه بوده و تولیدات تسلیحاتی پیشرفته ایران آنهم در این شرایط سخت و با چنین محدودیتهای سنگین، تعجب همگان را برانگیخته است. بهخصوص پسازاینکه در مواردی از قبیل بمباران پایگاه آمریکایی عین الاسد، بهصورت عملیاتی ویژگیها و توانمندیهای خود را بهخوبی به نشان دادهاند. ازاینرو فرصت بسیار مساعدی برای ایران پیشآمده است که میتواند با استفاده درست ازآنچه در سطح منطقه و چه در سطح بینالمللی جایگاه خود را تحکیم کند و منافع ملی را بهتر پیگیری کند. منافعی که در پی این فرصت برای ایران در دسترس است را میتوان در سه عنوان بیان کرد:
1-2.منافع اقتصادی
همانطور که اشاره شد تولیدات پیشرفته تسلیحاتی ایران در ردیف تسلیحات بهروز دنیا خصوصاً در حوزه موشکهای نقطه زن در بردهای مختلف، ناو، شناور و زیردریایی جنگی، اسلحه سبک و سنگین، پهپادهای پیشرفته شناسایی، سیستم دفاع موشکی و سامانههای رادیویی و... خودنمایی میکنند و حتی برتریهایی نیز نسبت به رقبای خارجیشان دارند. این تسلیحات میتوانند بازار فروش خوبی را در میان کشورهای مختلف بهخصوص کشورهای منطقه داشته باشند و از این طریق میزان صادرات غیرنفتی و ارزآوری تجاری را نیز افزایش دهند بهخصوص با توجه به اینکه تجارت اسلحه یکی از سودآورترین حوزههای تجارت است.
همچنین متقابلاً ایران نیز میتواند نقاط ضعف خود در حوزه تسلیحاتی که تاکنون در حوزه اولویتهای تولیدش نبود را با واردات سلاح از کشورهای دیگر جبران کند که در این راستا بنی طرفی، مدیرعامل سابق سازمان صنایع هوایی نیروهای مسلح در نمایشگاه هوافضای روسیه اعلام کرد که برنامههایی برای جبران ضعفهایی جزئی دارند و نیز پیشنهادهایی از سوی روسیه و چین دریافت کردهاند.[2]
2-2.منافع سیاسی
یکی از دستاوردهای جمهوری اسلامی ایران در پی الغاء تحریمهای تسلیحاتی و رفع محدودیتهای بینالمللی، دستاورد سیاسی است که علیرغم اینکه در طول دوره تحریم روند پیشرفت تولیدات تسلیحاتی ایران متوقف نشد، پس از پایان دوره محدودیت پنجساله، ایران توانست با رعایت مفاد قطعنامه شورای امنیت، در چارچوب قواعد بینالمللی همه منافع خود را پیگیری کند و هم پایبندی خود به تعهداتش را به همه دولتها و ملتهای جهان نشان دهد و ثابت کند که نیت خصمانهای در رفتار بینالمللی خود ندارد و درواقع این دشمنان ملت ایران هستند که با بدخواهی و سوءنیت و پروپاگاندا سعی در سیاه نمایی و تخریب چهره بینالمللی ایران دارند، درحالیکه خودشان به هیچیک از مفاد تعهداتشان عمل نکردند. این امر موجب جلب اعتماد دولتها و ملتهای دیگر نسبت به رویکرد صلحآمیز و تدافعی ایران میشود و امکان تشکیل اجماع سیاسی در توطئهها بعدی علیه ایران را کمرنگتر میکند. همچنین منجر به تمایل بسیاری از کشورهای صلحطلب برای همکاری بیشتر با جمهوری اسلامی ایران در سطوح و زمینههای مختلف نیز میگردد. که بخشی از این همکاریها میتواند شامل همکاری در تولید و به سازی تسلیحاتی و یا خریدوفروش آن نیز باشد. ازآنجاکه تعاملات اقتصادی همواره روابط میان کشورها را یک لایه عمیقتر و مستحکمتر میکنند، ایران میتواند علاوه بر تسلیحات و البته به بهانه آن حوزه تجاری خود با کشورها را بیشتر کند و روابط سیاسی مستحکمتری بنا کند. برای مثال کشورهای محور مقاومت، همسایگان شرقی و شمالی و حتی شاید با رعایت ملاحظات روسیه کشورهای اتحادیه اقتصادی اوراسیا را نیز میتوان بهعنوان شریک اقتصادی و سیاسی در نظر گرفت. این توسعه روابط خودبهخود جایگاه بینالمللی ایران را نیز تقویت میکند.
3-2.منافع امنیتی و نظامی
حمایت ایران از نیروهای مقاومت در منطقه علیرغم تحریمهای ظالمانه، موجب ایجاد یک همبستگی امیدوارکنندهای میان ملتها شده و روحیه استقلالطلبی، ظلمستیزی و خوداتکایی را در دل آنها زنده کرده است. بهرهمندی از تجربههای تاریخی ملتها خصوصاً ملت ایران در مقاومت علیه ظلم و استکبار و دخالت بیگانگان و نیز برخورداری از ارزشها و فرهنگ اسلامی مشترک و آرمان بزرگ مهدوی زیربنای مناسبی برای شکلگیری روابط فرهنگی میان ملتها پدید آورده است تا مقومی برای روابط سیاسی و امنیتی میان کشورهای محور مقاومت باشد که بهعنوان نمونه میتوان به مسئله دفاع از حریم اهلبیت در عراق و سوریه توسط داوطلبان مردمی سایر کشورهای مسلمان اشاره کرد.
ضلع دیگری که میتواند علاوه بر منافع مخصوص خود نقش مقومی بر منافع و روابط سیاسی و امنیتی داشته باشد نیز روابط اقتصادی است. ازاینرو ایران میتواند با توسعه روابط اقتصادی در حوزه نظامی و تسلیحاتی علاوه بر منافع اقتصادی ناشی از آن، منفعت بزرگتر، یعنی تقویت امنیت همسایگی نزدیک و محور مقاومت بهعنوان همپیمانان منطقهای خود و نیز زمینهسازی برای شکلگیری روابط مستحکم امنیتی و نظامی و شاید حتی معاهده همکاری امنیتی و نظامی را نیز پیگیری کند. این مسئله وقتی اهمیت خود را واضحتر نشان میدهد که تأملی در بودجه سنگین نظامی و حجم خریدهای تسلیحاتی کشورهای متخاصم در منطقه و نیز تعداد پایگاههای نظامی آمریکا در اطراف ایران داشته باشیم.
3.گزینههای راهبردی
اما در یک نگاه راهبردی به نظر میرسد ایران میتواند یکی از سه مسیر پیشنهادی را در پیش بگیرد:
- همراهی متوازن با کشورهای اروپایی و روسیه و چین و استفاده از حداکثر ظرفیتهای موجود با وابستگی کمتر
- تمرکز بر توسعه روابط با روسیه و چین و عدم اعتماد به وعدههای اروپایی ولو بهصورت محدود
- ادامه مسیر خودکفایی و تکیه به داخل و عدم تلاش برای برنامهریزی برای همکاری گسترده با کشورهای خارجی
که هر سه مسیر قابلبررسی و پیگیری بوده قابلیتی عملیاتی شدن را دارند.
در خصوص گزینه پیشنهادی اول باید گفت با توجه به توان و تمایل بدنه وزارت امور خارجه با کشورهای اروپایی، میتوان بهصورت توأمان، هم از ظرفیت روسیه و چین و هم از ظرفیت کشورهای اروپایی برای توسعه تجارت و همکاری در حوزه تسلیحاتی استفاده کرد. امکان پیگیری این مسیر از طریق مذاکرات در حوزه توسعه تحقیقاتی با برخی کشورهای صلحطلب اروپا وجود دارد، اما بیاعتمادی که اروپاییها در ماجرای اینستکس ایجاد کردند، ممکن است منشأ مشکلاتی بشود که البته در صورت تنظیم یک قرارداد دقیقتر و با ضمانت اجرای مستحکمتر میشود مشکلات این حوزه را کمتر کرد.
در مورد مسیر دوم نیز باید گفت، با توجه به رقابتی که روسیه و چین با کشورهای اروپایی در خصوص بهرهمندی از بازار تسلیحاتی دارند، بهاحتمالزیاد نسبت به اروپا مسیر هموارتری را برای همکاری و تجارت پیش روی مقامات ایرانی خواهند گذاشت. اما محدود شدن به کشورهای کمتر مشابه قرار دادن همه تخممرغها در یک سبد خواهد بود و احتمال رفتار تحمیلی با ایران را بیشتر خواهد کرد.
اما در رابطه با مسیر سوم، این مسیر مسیری است که جمهوری اسلامی ایران علیرغم تمامی مشکلاتی که در طول این چند سال داشت طی کرده و موفقیتهای قابلتوجهی نیز به دست آورده است. ادامه همین مسیر نیز میتوان یکی از راهکارها باشد تا سلاحها و تجهیزات صرفاً متکی به دانش و مهارت داخلی باشد و فقط برای تأمین برخی مواد اولیه لازم و نیز فروش سلاح به بازارهای بین المللی توجه کنیم.
توصیه نگارنده در خصوص راهکارها یک جنبه ترکیبی دارد که مزیتهای هر سه راهبرد را شامل میشود. بدین ترتیب که جمهوری اسلامی ایران میتواند در کنار روسیه و چین به تعامل با کشورهای درجه دوم و سوم اروپایی نظیر اسپانیا، سوئیس، اتریش، بوسنی و هرزگوین، رومانی و... و نیز کشورهای آسیایی نظیر هند، اندونزی، مالزی و... بپردازد.
نظر شما