نخبگان ایرانی و نظریه نفوذ استراتژیک ایران


نخبگان ایرانی و نظریه نفوذ استراتژیک ایران

 
دوشنبه 1 خرداد 1391
 
 

 
چندی است نظریه نفوذ استراتژیک ایران در سطح بین‌المللی مورد پذیرش و بحث کارشناسانِ مطرح و معروف قرار گرفته است. با وجود این، باید این نکته را مد نظر  قرار داد که شاخص‌های بسیار زیادی در دورنمای نفوذ روزافزون ایران در سطح بین‌المللی مؤثر هستند، ازجمله، نقش نخبگان و سرمایه‌های انسانی این دولت ـ ملت در ارتقای نفوذ ایران در سطح بین‌المللی و در دورنمای آتی جهت تحقق منافع ملی این کشور، از اهمیت خاصی برخوردار است. فارغ از نوع جهت‌گیری‌های سیاسی نخبگان ایرانی ـ چه در داخل و چه در خارج از این کشور ـ سؤال مهم و اساسی‌ای که وجود دارد این است که نخبگان و سرمایه‌های انسانی این کشور، چه نقشی را می‌توانند در قبال ارتقای نفوذ بین‌المللی ایران در سطح بین‌المللی از طریق جهت‌گیری‌های سیاست خارجی داشته باشند؟ در جواب به سؤال فوق باید اشاره داشت که همگامی نخبگان ایرانی در این مسیر، به‌خصوص در حوزه‌های محیط اداراکی ـ بینشی، ماهیت و موضوعات و عملیات؛ اجرا، اعمال و نظارت سیاست خارجی می‌تواند به تحقق منافع و اهداف ملی و ارتقای نفوذ بین‌المللی ایران در دورنمای آتی، کمک قابل توجهی  به شرح زیر نماید.

حوزه محیط ادراکی ـ بینشی: اولین پیش‌شرط در این حوزه، توجه ویژه نخبگان مختلف ایران در روش و زاویه دید، نگرش استراتژیک و روش انتخاب معیار سنجش و سنجش‌پذیری ابزار سنجش به حوزه موضوعات بین‌المللی مرتبط با ایران است. بدون شک، تلاش در جهت ارتقای درک، برداشت و ارزیابی درست از محیط جدید منطقه‌ای و بین‌المللی در این راستا مسئله مهمی است. ارتقای این محیط‌شناسی درست، به‌طور  خاص می¬تواند در سطوح پژوهشی، آموزشی، رسانه‌ای، سیاست‌گذاری، و اجرایی، مد نظر نخبگان ایرانی قرار گیرد. درک درست از محیط‌‌شناسی بین‌المللی، انتظارات واقعی ایرانیان را از موضوعات مورد نیاز کشور از منظر ماهیت، گستره و اولویت‌بندی حوزه‌های اثرگذار برای این کشور تحت تأثیر قرار خواهد داد و در نهایت، در مدیریت درست در این حوزه‌ها و هدایت آنها به مجاری مثبت و صحیح، مؤثر واقع خواهد شد. بدون شک، تجدید نظر نخبگان ایرانی در روش مطالعه و فهم فضای جدید بین‌المللی، موضوعات مورد نیاز کشور، دانش‌محوری، به‌روز‌محوری، توسعه‌محوری، اجماع‌نگری، بوروکراتیک‌نگری، انباشت‌گرایی، کار گروهی، و جمع‌نگری می‌تواند در فهم درست از موضوعات آینده‌نگرانه مرتبط با منافع ملی ایران، مؤثر واقع شود. حرکت در این مسیر در نهایت ایرانیان را در مسیر و در جریان فضای جدید قانون‌سازی، تئوری‌سازی، نظریه‌سازی و قاعده‌سازی و نفوذ بیشتر در صحنه تحولات بین‌المللی هدایت خواهد نمود.


حوزه ماهیت و موضوعات: در این حوزه، تغییر شیوه‌های جذب، کسب و انتقال اطلاعات و سرمایه‌های فکری نخبگان ایرانی به سطوح مشورتی، تصمیم‌ساز، تصمیم‌گیر و اجرایی، استفاده از منابع معتبر و دقیق، استفاده متوازن از منابع و ظرفیت‌های داخلی و خارجی می‌تواند مفید فایده باشد. علاوه‌ بر این، استفاده از مشاوران و متخصصان برجسته داخلی و خارجی و توجه به دیدگاه‌ها و نظرات آنها، تأثیر قابل توجهی در انتخاب و اولویت‌بندی موضوعات مرتبط با منافع ملی ایران و ماهیت آنها خواهد داشت.

حوزه عملیات، اجرا، و نظارت: درک واقعیات جدید جهانی  نزد نخبگان اجرایی سیاست خارجی ایران، اولین مرحله عملیاتی و اجرایی یک نگاه توسعه‌محور، در ارتباط با موضوع تعامل ایران با محیط منطقه‌ای و بین‌المللی جدید است. در مرحله اجرا، هرقدر بتوان دیدگاه‌های نخبگان سیاسی و اجرایی بین‌الملل‌گرا، رضایت‌گرا، توسعه‌گرا، مصلحت‌گرا، کثرت‌اندیش، حل‌المسائل‌نگر، منفعت‌گرا و مسلح به زبان و ادبیات بین‌المللی را در حوزه کاربردی عملیاتی نمود، زودتر می‌توان به تحقق اهداف ملی ایران در چشم‌انداز آتی امیدوار بود. همزمان با استفاده نخبگان سیاسی و اجرایی، آماده‌سازی زمینه دیپلماتیک، رسانه‌ای و اقناع‌سازی دولتمردان و بخش خصوصی سایر کشورها، نقش مهمی در مدیریت اقدامات در حوزه تعامل ایران با محیط بین‌المللی و موضوعات آن ایفا می‌نماید.


نتیجه این‌که، توجه و مشارکت نخبگان ایرانی در داخل و خارج این کشور جهت کمک به توسعه و پیشرفت حداکثری این واحد ملی در سطح نظام بین‌الملل با توجه به فضای جدید منطقه‌ای و بین‌المللی، الزام غیرقابل اجتنابی است. اجماع و هماهنگی نخبگان ایرانی در سطوح مختلف فوق، کمک قابل توجهی به بهره‌برداری ایرانیان از مزایای محیط منطقه‌ای و بین‌المللی فراروی ایران و ارتقای نفوذ روزافزون آتی و قدرت چانه‌زنی ایران در سطح معادلات بین‌المللی با توجه به اهداف سیاست خارجی این کشور خواهد داشت.