در همسایگی بحران
راهبرد امنیتی اتحادیه اروپا در غرب آسیا و شمال آفریقا
تحولات سه دهه اخیر، یعنی از زمان پایان جنگ سرد تا به امروز، منطقه غرب آسیا- شمال آفریقا را در سطوح درونمنطقهای، بینامنطقهای و بینالمللی، به پیرامون همیشه در بحران اتحادیه اروپا و بازیگران مهم آن تبدیل کرده و آنها را به واکنش واداشته است، بهطوری که این بازیگران طیفی از رویکردهای سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اجتماعی، و غیره را درقبال منطقه در دستور کار قرار دادهاند. بررسی این رویکردها به پرسشهای متعددی دامن میزند: اینکه آیا اصولاً اتحادیه اروپا در سه دهه اخیر، راهبرد مشخصی درقبال منطقه مذکور داشته است یا نه؛ واکنش اتحادیه اروپا به این تحولات چه بوده و تحولات چه اثری بر راهبرد آن گذاشته است؛ و درنهایت اینکه، ایفای نقش اتحادیه اروپا و بازیگران کلیدی آن چگونه بر نظم امنیتی منطقه اثر میگذارد و از این طریق، منافع جمهوری اسلامی ایران را تحت تأثیر قرار میدهد. این پرسشها و ابهامات متعدد دیگر درباره راهبرد امنیتی اتحادیه اروپا در منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا و پیامدهای آن برای ایران در کمتر پژوهشی پاسخ خود را یافته؛ لذا تبیین و فهم این راهبرد، مسئله اصلی و ضرورت وجودی کتاب حاضر است.
علاوهبر رفع این خلأ کلیدی، کتاب از ویژگیهای سازنده دیگری نیز سود میبرد: نخست اینکه، علیرغم افزایش نقش و اهمیت مناطق، فقدان بنیان نظری برای تبیین رفتار مناطق با یکدیگر و خلأ نظری درباره تبیین رفتار مناطقی که با یکدیگر بهلحاظ منطقهبودگی و کنشگربودگی فرق دارند و باهم از این لحاظ متوازن نیستند مشهود است. در این کتاب، برای نخستینبار، یک مدل نظری گلچینی به نام «نوواقعگرایی فایدهگرایانۀ منطقهایشده یا نوفام» برای درک نحوه تعامل مناطق با یکدیگر در نقش کنشگران نوین عرصه بینالمللی ارائه شده که از نخستین تجربیات در زمینه نظریهپردازی بومی در بحث مطالعات منطقهای بهخصوص از منظر امنیتی است و امید میرود این الگو ضعفهای نظریههای جریان اصلی درباره رفتار مناطق با یکدیگر را برطرف کند.
ویژگی دوم کتاب واژهسازی بومی و خلق واژه «غرب آسیا ـ شمال آفریقا (وانا)»[1] برای نامیدن منطقه غرب آسیا و شمال آفریقاست. نویسنده بر این باور است که این نام برگرفته از حروف اول غرب آسیا[2] و شمال آفریقا[3] بهخوبی میتواند بهعنوان واژهای ایرانی جایگزین منا[4] شود که بیشتر مورد استفادة اروپاییان و ادبیات آنها دربارة منطقه است و ضعف شمولیت کلمه غرب آسیا را که بهتنهایی نمیتواند شمال آفریقا و مغرب عربی را دربرگیرد برطرف نماید.
ویژگی سوم کتاب این است که در آن تلاش شده است براساس ارائه تصویری بزرگتراز تحولات در سطوح درونمنطقهای، بینامنطقهای، و سیستمی و نحوه کنش و واکنش آنها با یکدیگر، و تحول نقش اتحادیه اروپا در قالب آنها، درک بهتری از تحول نظم امنیتی در منطقه وانا و روندهای آتی آن بهدست آید؛ درنتیجه، به ایران در اتخاذ راهبرد امنیت منطقهای هوشمندانهتری کمک کند. برای این کار، علاوهبر بررسی نحوه اثرگذاری و اثرپذیری اتحادیه اروپا و وانا برهم و ازهم با تمرکز امنیتی، منافع و چالشهای اتحادیه اروپا در منطقه، دلایل تغییر در نحوه تعامل اتحادیه با آن، و جایگاه وانا در سیاستهای اتحادیه اروپا شرح داده شده است.
ویژگی چهارم کتاب تبیین راهبرد امنیتی اتحادیه اروپا در واناست. ازآنجاکه چنین راهبردی به شکل عینی و مشخص در عالم واقع وجود ندارد و اعلام نشده است و از روی سیاستها و رویکردهای کلی اعلامی اتحادیه نیز نمیتوان به فهم دقیق چنین راهبردی رسید، براساس یافتههای کتاب و با استفاده از قالب روشی و نظری ارائهشده، این راهبرد تبیین و مشخص گردیده است. ویژگی مهم و پنجم کتاب این است که براساس راهبرد تبیینشده برای اتحادیه اروپا در وانا و با استفاده از الگوی نوفام، برای نخستینبار تلاش شده است فرمولی برای تعیین اولویتهای راهبرد ایران درقبال اتحادیه اروپا و مؤکدات آن در مذاکرات و سمتدهی به روابط آتی پیشنهاد گردد.
نظر شما