تروریسم و جهانی شدن ارتباطات
تروریسم و جهانی شدن ارتباطات
شنبه 27 دی 1393
بی شک یکی از پرسشهای مهم افکار عمومی جهانی چرایی استمرار خشونت و ناآرامیهای مدنی و سیاسی در نظام نوین جهانی است. چرا علی رغم خوشبینیهای اولیه محققان روابط بینالملل مبنی بر تابیدن پرتو دموکراسی، حاکمیت قانون، ثبات و امنیت در نظام پسا جنگ سردی؛ درگیریها داخلی ، خشونتهای گسترده قومی و نژادی با شکل و شمایل مختلف در زندگی بشریت جایگزین صلح وعده داده شده سیاستمدارن غربی شد. فهم دقیق این امور و مسائل نیازمند شناخت ریشهها و مبانی شکلدهنده نظام نوین جهانی است.
در درجه اول باید گفت که جهان همچنان فاقد اقتدار مرکزی بوده و اصل محوری منافع قدرت و ثروت جهتدهنده و معیار اصلی رفتار سیاسی دولتها میباشد. علی رغم وعده نظریه پردازانی همچون فوکویاما مبنی بر پیروری لیبرال دموکراسی بر نظامات رقیب همچنان شاهد وجود حکومتهای اقتدارگرا و دیکتاتوری در اقصی نقاط جهان هستیم. جالب اینجاست که خود نظامهای لیبرال دموکراسی نیز در سیاست خارجی پایبند اصول و معبارهای دموکراسی و ارزشهای لیبرال نیست. بدین ترتیب باید گفت که گرچه شکل و ساختار نظام جهانی از دوقطبی تصلبی به چند قطبی منعطف و باز حرکت کرده است اما محتوا همچنان لایتغیر باقی مانده و نظام جهانی نه بر مدار اصول اخلاقی و حقوقی بلکه بر مدار اصل سرمایه و سود می چرخد.
در نظام جهانی سرمایه محور سرمایهداران به چیزی جزء منافع و انباشت ثروت نمیاندیشند؛ در این راه چه بسا جنگ ها و پاکسازی های گسترده قومی و نژادی در چارچوب منافع اقتصادهای بزرگ ترتیب داده میشود. از این رو استمرار جنگ و درگیری را باید در چارچوب اصول و پایههای تشکیلدهنده ساختار بین المللی تشریح و تبیین کرد. این امر در کنار روند پرشتابان جهانی شدن که فرصتها و امکانات بی نظیری را در تقویت تبادلات و ارتباطات انسانی فراهم آورده به سهم خود نقش بزرگی را در تداوم خشونت طلبی و جنگهای داخلی داشته است.
جهانی شدن که روند آن از اغاز دهه 70 میلادی در روابط بین الملل آغاز گشته پیامدهای همچون نفوذپذیری مرزها، شبکهای شدن روابط انسانی، تقویت نقش افراد و گروهها در تحولات بین المللی را با خود به همراه آورده است. در این میان فرگیر شدن اینترنت و شبکههای اجتماعی به کلی معادله قدرت را در عصر جدید دگرگون کرده است. این امر زمینه ایجاد گروهها و شبکههای فراگیر مرزی بدون حضور فیزیکی را فراهم آورده است. بهنظر شبکههای تروریسم از این بعد جهانی شدن به طور گستردهای در فراگیر کردن دامنه عملیات خود بهره جستهاند. از این حیث تروریسم و افراطگرایی را نباید صرفاً خاورمیانهای دانست. چه بسا اعضای این گروه در گوشه و نقاط جهان با تبعیت از مرام ایدئولوژیک مشترک فعالیتهایی را سارماندهی و عملیاتی نمایند.
حادثه اخیر گروگانگیری در قلب استرالیا و ترورهای پاریس، توهم امن بودن جامعه غربی از وحشت تروریسم را فروریخت. سیستمهای فوق پیشرفته اطلاعاتی و امنیتی استرالیا و فرانسه مانع حوادث فوق نشد و این امر نشان داد که به مراتب تقویت سیستمهای اطلاعاتی و کنترلی، مجاری تخریب و تهدید نیز افزایش مییابد. این همان ایده قدرت و مقاومت فوکو است که معتقد است به همان که میزان که قدرت و نفوذ در یک جامعه بیشتر گردد عناصر مقاومت نیز افزایش مییابد. پدید تروریسم در دنیای امروز یک چنین وضعیتی پیدا کرده است. جالب است که با وجود عقاید سنتی و بینادگرایی داعش روش و ابزار پیش برنده اهداف مدرن و جدید است. به عبارتی داعش با رویکردی سنتی اما با روشی مدرن به جنگ با مدرنیته رفته است. از فرصتهای جهانی شدن در گسترش و تجهیز منابع انسانی بهره جسته است.
این گروه درحال حاضر در فضای مجازی بسیار فعال بوده و به زبانهای عربی و انگلیسی برنامه پخش میکند و از مسلمانان جهان دعوت به هجرت به خلافت اسلامی مینماید. جاذبههای ایدئولوژیک این گروه و خلاءهای هویتی و معنایی در جهان مدرن زمینه پیوستن بسیاری از گروههای حاشیهای و رانده شده از اجتماع و سیاست در غرب و شرق عالم را به این گروه فراهم آورده و با لبیک گفتن به ندای داعش جنبه جهانی و فراملی به شبکه تروریستی داعش بخشیدهاند. اعزام گروهها و افراد از اروپا و آمریکا نمونههایی از وسعت رسانهای داعش در جذب بیشتر اعضا میباشد به طوری که اخیرا رسانههای استرالیایی از پیوستن چند تن از دختران به جبهه تروریستی داعش پرده برداشتند. جاذبه های ایدئولوژیک داعش در کار تبلیغات وسیع رسانه ای زمینه پیوستن این افراد با انگیزههای دینی، هویتی و مالی فراهم نموده است. به این ترتیب داعش با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای مدرن و با اشتراک گذاشتن اخبار، تصاویر و ایدهها دامنه رسانهای بسیار وسیعی برای خود رقم زده است. تمامی این عوامل نشان میدهد که جهانی شدن به مثابه تیغ دولبه در کنار تسهیل ارتباطات انسانی، افزایش رفاه و آسایش به توامندی تروریسم و افراطگرایی نیز انجامیده است. بنابراین جهان امروز نا امن تر از گذشته به دنبال کالای نایاب و مطلوب همیشگی خود یعنی امینت و ثبات است.
در درجه اول باید گفت که جهان همچنان فاقد اقتدار مرکزی بوده و اصل محوری منافع قدرت و ثروت جهتدهنده و معیار اصلی رفتار سیاسی دولتها میباشد. علی رغم وعده نظریه پردازانی همچون فوکویاما مبنی بر پیروری لیبرال دموکراسی بر نظامات رقیب همچنان شاهد وجود حکومتهای اقتدارگرا و دیکتاتوری در اقصی نقاط جهان هستیم. جالب اینجاست که خود نظامهای لیبرال دموکراسی نیز در سیاست خارجی پایبند اصول و معبارهای دموکراسی و ارزشهای لیبرال نیست. بدین ترتیب باید گفت که گرچه شکل و ساختار نظام جهانی از دوقطبی تصلبی به چند قطبی منعطف و باز حرکت کرده است اما محتوا همچنان لایتغیر باقی مانده و نظام جهانی نه بر مدار اصول اخلاقی و حقوقی بلکه بر مدار اصل سرمایه و سود می چرخد.
در نظام جهانی سرمایه محور سرمایهداران به چیزی جزء منافع و انباشت ثروت نمیاندیشند؛ در این راه چه بسا جنگ ها و پاکسازی های گسترده قومی و نژادی در چارچوب منافع اقتصادهای بزرگ ترتیب داده میشود. از این رو استمرار جنگ و درگیری را باید در چارچوب اصول و پایههای تشکیلدهنده ساختار بین المللی تشریح و تبیین کرد. این امر در کنار روند پرشتابان جهانی شدن که فرصتها و امکانات بی نظیری را در تقویت تبادلات و ارتباطات انسانی فراهم آورده به سهم خود نقش بزرگی را در تداوم خشونت طلبی و جنگهای داخلی داشته است.
جهانی شدن که روند آن از اغاز دهه 70 میلادی در روابط بین الملل آغاز گشته پیامدهای همچون نفوذپذیری مرزها، شبکهای شدن روابط انسانی، تقویت نقش افراد و گروهها در تحولات بین المللی را با خود به همراه آورده است. در این میان فرگیر شدن اینترنت و شبکههای اجتماعی به کلی معادله قدرت را در عصر جدید دگرگون کرده است. این امر زمینه ایجاد گروهها و شبکههای فراگیر مرزی بدون حضور فیزیکی را فراهم آورده است. بهنظر شبکههای تروریسم از این بعد جهانی شدن به طور گستردهای در فراگیر کردن دامنه عملیات خود بهره جستهاند. از این حیث تروریسم و افراطگرایی را نباید صرفاً خاورمیانهای دانست. چه بسا اعضای این گروه در گوشه و نقاط جهان با تبعیت از مرام ایدئولوژیک مشترک فعالیتهایی را سارماندهی و عملیاتی نمایند.
حادثه اخیر گروگانگیری در قلب استرالیا و ترورهای پاریس، توهم امن بودن جامعه غربی از وحشت تروریسم را فروریخت. سیستمهای فوق پیشرفته اطلاعاتی و امنیتی استرالیا و فرانسه مانع حوادث فوق نشد و این امر نشان داد که به مراتب تقویت سیستمهای اطلاعاتی و کنترلی، مجاری تخریب و تهدید نیز افزایش مییابد. این همان ایده قدرت و مقاومت فوکو است که معتقد است به همان که میزان که قدرت و نفوذ در یک جامعه بیشتر گردد عناصر مقاومت نیز افزایش مییابد. پدید تروریسم در دنیای امروز یک چنین وضعیتی پیدا کرده است. جالب است که با وجود عقاید سنتی و بینادگرایی داعش روش و ابزار پیش برنده اهداف مدرن و جدید است. به عبارتی داعش با رویکردی سنتی اما با روشی مدرن به جنگ با مدرنیته رفته است. از فرصتهای جهانی شدن در گسترش و تجهیز منابع انسانی بهره جسته است.
این گروه درحال حاضر در فضای مجازی بسیار فعال بوده و به زبانهای عربی و انگلیسی برنامه پخش میکند و از مسلمانان جهان دعوت به هجرت به خلافت اسلامی مینماید. جاذبههای ایدئولوژیک این گروه و خلاءهای هویتی و معنایی در جهان مدرن زمینه پیوستن بسیاری از گروههای حاشیهای و رانده شده از اجتماع و سیاست در غرب و شرق عالم را به این گروه فراهم آورده و با لبیک گفتن به ندای داعش جنبه جهانی و فراملی به شبکه تروریستی داعش بخشیدهاند. اعزام گروهها و افراد از اروپا و آمریکا نمونههایی از وسعت رسانهای داعش در جذب بیشتر اعضا میباشد به طوری که اخیرا رسانههای استرالیایی از پیوستن چند تن از دختران به جبهه تروریستی داعش پرده برداشتند. جاذبه های ایدئولوژیک داعش در کار تبلیغات وسیع رسانه ای زمینه پیوستن این افراد با انگیزههای دینی، هویتی و مالی فراهم نموده است. به این ترتیب داعش با بهرهگیری از ابزارهای رسانهای مدرن و با اشتراک گذاشتن اخبار، تصاویر و ایدهها دامنه رسانهای بسیار وسیعی برای خود رقم زده است. تمامی این عوامل نشان میدهد که جهانی شدن به مثابه تیغ دولبه در کنار تسهیل ارتباطات انسانی، افزایش رفاه و آسایش به توامندی تروریسم و افراطگرایی نیز انجامیده است. بنابراین جهان امروز نا امن تر از گذشته به دنبال کالای نایاب و مطلوب همیشگی خود یعنی امینت و ثبات است.
نظر شما