افزایش توجه به فیدبک های اجتماعی در پروژه قدرتیابی
(بازسازی رابطه با جامعه)
چگونگی بازخوردهای اجتماعی همواره یکی از شاخصهای مهم در افزایش یا کاهش سرعت قدرتیابی و همچنین نفوذ منطقهای و بینالمللی یک بازیگر در حوزه سیاست بین الملل میتواند باشد. بهنظر میرسد که پس از نوزدهمین کنگره حزب کمونیست چین، توجه به چگونگی این بازخوردها بهعنوان یکی از منابع مهم قدرت، اهمیت بسیار بیشتر و بزرگتری در حوزه سیاستگذاری و همچنین در میان رهبران حزب کمونیست پیدا کرده است. بررسی و رصد تغییر و تحولات داخلی چین نشان میدهد که تصمیمسازان و رهبران حزب کمونیست تلاش دارند تا گشایشهای بیشتری بهمنظور لذت بردن مردم و جامعه چین از فرایند توسعه ملی این کشور ایجاد کنند. تلاش برای اعمال و اجرایی کردن چنین گشایشهایی نشان میدهد که بازسازی رابطه جامعه با نظام سیاسی در چین بهعنوان یکی از روندهای جدیای است که چینیها در پنج سال آینده بر آن متمرکز خواهند بود. این مسئله هم میتواند در راستای اهداف بیانشده توسط شی جین پینگ در نوزدهمین کنگره حزب کمونیست و ایجاد یک جامعه توسعهیافته و کامیاب بهمنظور پیشبرد پروژه تحقق الگوی سوسیالیسم چینی تلقی شود و هم اینکه میتواند میزان دستکاری بازیگران خارجی ازجمله ایالات متحده را در جامعه چین و ایجاد یک تهدید اساسی برای امنیت ملی این کشور را بهخوبی کاهش دهد. بهبیاندیگر، چینیها به این نتیجه رسیدهاند که اگر خود نتوانند مدیریت تحولات اجتماعی چین را به دست بگیرند یقیناً بازیگران دیگری ازجمله آمریکا از این فضای ایجادشده بهخوبی درجهت منافع خود استفاده خواهند کرد.
نکته مهم دیگری را که شاید بتوان در ارتباط با تلاش چین بهمنظور بازسازی رابطه با جامعه بیان داشت آن است که چین تلاش دارد تا از معادله سنتی ارجحیت و اولویت امنیت داخلی و ثبات سیاسی فراتر رفته و انرژی خود را در خدمت برونگرایی بیشتر در آینده نزدیک بهخصوص از 2025 به بعد قرار دهد؛ لذا بهنظر میرسد که سیگنالهایی از یک بازی پیچیده در آینده نزدیک و در میان چین و آمریکا قابل مشاهده باشد. چینیها تلاش دارند تا با فربهسازی جامعه خود بهخصوص در ابعاد رضایت اجتماعی و همراهی با اهداف کلان حزب کمونیست، معادله سنتی امنیت ملی این کشور یعنی ارجحیت تهدیدات داخلی بهخصوص نگرانی از ثبات داخلی را شکسته و از آن فراتر روند و در طرف دیگر آمریکاییها نیز طبیعتاً تلاشهایی برای دستکاری در محیط امنیت داخلی این کشور بهخصوص تلاش برای استفاده از ظرفیت طبقه متوسط در چین خواهند نمود.
سخنان شی جین پینگ در نوزدهمین کنگره حزب کمونیست و بهخصوص تأکید وی بر مسائل مهمی ازجمله ضرورت انتقال چین از مدل توسعه کمی به مدل توسعه کیفی، ایجاد یک جامعه کامیاب و ایجاد یک چین زیبا را میتوان درهمینرابطه و بهعنوان بخشی از تلاشهای این کشور برای بازسازی و بهبود رابطه خود با جامعه تعریف کرد. علاوهبراین، رئیسجمهور چین در پیام سال نو میلادی 2018 خود نیز این موضوع را بهعنوان یکی از موضوعات کلیدی و مورد توجه حزب کمونیست چین یادآور شده و تأکید میکند که اگرچه ما توانستهایم دستاوردهای خوبی در زمینهها و حوزههای مختلف داشته باشیم؛ اما هنوز با وضعیت رضایتبخش برای مردم چین فاصله داریم و کاهش این فاصله وظیفه و مسئولیت ماست و به کادرهای حزبی تأکید دارد که باید منافع مردم را بهعنوان بزرگترین دستاورد برای خود درنظر گیرند. بهبیاندیگر، بهنظر میرسد که چین در مرحلهای از قدرتیابی است که چنین ضرورتی را بهخوبی احساس کرده و تلاش دارد تا اولین گام را با تغییر جزئی در فلسفه مدیریت اقتصادی خود بهگونهایکه فضا و گشایشهای بیشتری برای جامعه و طبقه متوسط این کشور ایجاد شود، بردارد.
این مسئله را همچنین میتوان در اکثر تحلیلها و نشستهای اقتصادی که پس از کنگره نوزدهم تاکنون در چین برگزار میشود هم دید و اکثر این تحلیل و نشستها چهار هدف انتقال از توسعه کمی به توسعه کیفی، تلاش برای بهبود محیط زیست، بهبود آموزش و خدمات پزشکی و تضمین ثبات مالی را بهعنوان اهداف پنج سال آینده چین بیان و مشخص کردهاند. نتایج نظرسنجیهایی که در 20 سپتامبر 2017 در میان نهصد نفر چینی در شهرهای پکن، شانگهای و گوانژو انجام شده، نیز نشان میدهد که تلاش چین برای بازسازی رابطه با جامعه بهخصوص طبقه متوسط چین توانسته تا حدود زیادی با موفقیت همراه باشد و تقریباً هشتاد درصد از پاسخدهندگان بیان داشتهاند که از زندگی مادی و فرهنگی بهتری به نسبت پنج سال گذشته برخوردار شدهاند.
درمجموع و براساس آنچه در فوق آمد میتوان گفت که این حرکت هوشمندانه چین بهخصوص تلاش برای بهبود فلسفه مدیریت اقتصادی این کشور میتواند بهصورت همزمان چندین هدف را دنبال کند. این اهداف را میتوان بازسازی رابطه نظام سیاسی با جامعه بهخصوص طبقه متوسط چین، فراتر رفتن از دغدغه سنتی ارجحیت امنیت و ثبات داخلی و آزاد کردن انرژیهای چین برای برونگرایی در سالهای پیشِ رو، ساخت یک الگو و مدل موفق و جذاب از توسعه چین برای جهان خارج، برجسته کردن ایده مسئولیتپذیری چین در نظام بینالملل بهخصوص توجه به مسائل محیط زیست و غیره دانست. هرچند باید گفت که تحقق این اهداف بسیار دشوار است؛ لیکن درصورتیکه نخبگان سیاسی چین بتوانند این مرحله را هم با موفقیت پشتسر بگذارند نهتنها تاحدودی از دام و معمای طبقه متوسط گریختهاند بلکه همچنین گامهای جدیای را برای ارائه یک الگوی جذاب و موفق از مدل سوسیالیسم چینی هم برداشتهاند.
نظر شما