نقش بازیگران ثالث در ایجاد تنش بین ایران و عربستان


   یکی از سیاست­های اعلامی آقای رئیسی، رئیس‌جمهور منتخب، تقویت روابط با همسایگان است. یکی از مهم‌ترین همسایه­های ایران عربستان سعودی است که از دی‌ماه 1394، روابط سیاسی میان آنها قطع است و فضای تنش بر روابط دو کشور حاکم است. علل این تنش هرچند متعدد است اما یکی از مهم‌ترین آنها نقش مخرب ایالات متحده است. واقعیت این است که روابط کشورها در یک منطقه همواره متأثر از نوع تعاملات آن­ها با قدرت‌های بزرگ بوده است. روابط ایران و عربستان نیز از همین قاعده پیروی می­کند. در ادبیات موجود در خصوص منطقه غرب آسیا این امر پذیرفته شده­ای است که طی چند دهه گذشته موازنه قدرت و ملهم از آن ایجاد ثبات در این منطقه به دلیل مداخلات قدرت­های بزرگ به‌ویژه آمریکا با مشکل مواجه شده است.

در واقع، همانطور که متخصصین پژوهشکده رند در گزارشی با عنوان بازنمایی استراتژی آمریکا در غرب آسیا؛ مشارکت باثبات و سرمایه‌گذاری‌های استراتژیک در ماه‌های گذشته در تاریخ مطرح کرده­اند سیاست سنتی آمریکا در این منطقه همواره مبتنی بر حمایت از یک بلوک علیه دیگری بوده و محور اصلی این «دیگری» طی چند دهه گذشته ج.ا.ایران بوده است. این سیاست کاخ سفید که در خلیج‌فارس به معنی حمایت از محور سعودی علیه تهران و محور مقاومت می­باشد، در جلوگیری از بهبود تعاملات تهران – ریاض نقش مهمی داشته است. این سیاست واشنگتن ضمن فراهم نمودن موجبات بدبینی تهران به آل سعود، پادشاهی سعودی را در پیشبرد سیاست­های تهاجمی و خصمانه علیه تهران، باتوجه‌به چتر حمایتی نظامی - امنیتی واشنگتن، جسورتر کرده است.

مشارکت با شرکا در این منطقه از نظر دولت­های مختلف آمریکا برای محدودکردن و ایجاد بازدارندگی در مقابل دشمنان اصلی آمریکا ضروری است. در زمان جنگ سرد این دشمن اتحاد جماهیر شوروی بود و اکنون ایران به‌عنوان دشمن اصلی قلمداد می­شود. علاوه بر این، مسئله انرژی و حفظ ثبات در بازار انرژی برای واشنگتن اهمیت راهبردی داشت. اگرچه مسئله انرژی در سال­های اخیر به موضوعی رقابتی در روابط کشورهای عرب نفت‌خیز و واشنگتن تبدیل شده است، اما همچنان جایگاه محوری و خط مقدم این کشورها برای آمریکا در تلاش­های این کشور برای محدودکردن تهران از اهمیت بسیار بالایی برخوردار می­باشد.

نکته دیگری که در این زمینه مهم به نظر می­رسد تلاش محور آمریکایی - اسرائیلی برای القاء ایران به‌عنوان تهدید جدی برای اعراب جنوبی خلیج‌فارس به‌جای اسرائیل به‌عنوان دشمن اصلی اعراب است. این تلاش­ها که منتج به توافقات موسوم به توافق "ابراهیم" نیز شد، یکی دیگر از مهم‌ترین اهداف واشنگتن و لابی قدرتمند صهیونیستی در کاخ سفید در تلاش برای ایجاد شکاف بین ایران و عربستان می­باشد.

موضوع حمایت محوری و یک‌جانبه کاخ سفید از بلوک محافظه‌کار و طرف‌دار غرب در خلیج‌فارس به رهبری عربستان سعودی علیه تهران اگرچه در زمان ریاست‌جمهوری باراک اوباما با تردیدهایی مواجه بود، اما با روی کار آمدن دولت ترامپ دوباره به مرکز ثقل سیاست غرب آسیا­یی آمریکا تبدیل شد. دولت ترامپ از زمانی که در کاخ سفید مستقر شد، ریاض را به‌عنوان دال مرکزی سیاست غرب آسیا­یی خود در نظر گرفت. ترامپ ریاض را به‌عنوان اولین مقصد سفرهای خارجی خود برگزید و در عمده تحولات و بحران­هایی که منافع عربستان در آن مطرح بوده است، از مواضع این پادشاهی علیه ج.ا.ایران حمایت کرد.