کنفرانس امنیتی تهران؛ رویداد مبارکی که به فراموشی سپرده شد


سالانه کنفرانس های امنیتی متعددی با حضور اندیشمندان، نخبگان، نظریه پردازان، مقامات فعلی و سابق کشورها در اقصی نقاط جهان برگزار می گردد. کنفرانس های امنیتی مونیخ، مسکو، منامه، استانبول و استکهلم از آن جمله اند. این کنفرانس ها محل تلاقی تحلیل های علمی و تئوریک با یافته های میدانی و واقعیت های صحنه عمل است. از مهم ترین کارکرد این کنفرانس ها می توان به جلب توجه افکار به چالش های امنیتی در نقاط مختلف جهان، تشریک اراده دسته جمعی در حل و فصل معضلات امنیتی،  اعتماد سازی و جلب مشارکت کشورهای مختلف در بازسازی امنیت، برجسته سازی مسائل خاص و تعیین دستور کار امنیتی منطقه و جهان و امنیتی سازی یا غیر امنیتی سازی بازیگران و مسائل اشاره کرد."[1]

موارد ذیل تنها نمونه ای کم تعداد از آنچه در این کنفرانس ها رخ داده، می باشد. قطعا تدقیق در رویکردهای متخذه از سوی گردانندگان کنفرانس های فوق الذکر و تحولات ماتبع آن، ما را به نکات قابل تامل تری رهنمون می سازد.

به عنوان نمونه کنفرانس امنیتی مونیخ برای اولین بار در اوج جنگ سرد در سال ۱۹۶۳ برگزار شد. در آن موقع این کنفرانس "دیدارهای بین المللی برای علوم دفاعی" نامیده می شد. بعدها نام این کنفرانس به کنفرانس امنیتی مونیخ تغییر پیدا کرد. در آن مقطع غرب هنوز تحت تاثیر پیامدهای جنگ جهانی دوم قرار داشت و جنگ سرد بر اوضاع جهان حاکم بود. بنیانگذاران این کنفرانس آن را به عنوان گردهم آیی اعضای خانواده دو سوی اقیانوس اطلس توصیف نموده بودند. در گزارش سال ۲۰۱۸ کنفرانس امنیتی مونیخ که با عنوان "لبه پرتگاه و بازگشت" منتشر شد؛ بر محور نبود امنیت در نظام جهانی تاکید داشته و متضمن این پیام است که ایالات متحده قصد دارد نقش محوری خود را در رهبری و تضمین نظام جهانی واگذار کند. علاوه بر پیام ها، کنفرانس به طرح این پرسش نیز پرداخت که اروپا تا به چه اندازه توانایی دارد امنیت خود را تضمین کند؟ به دیگر عبارت کنفرانس با هدف توضیح فوری ترین و محوری ترین تهدیدات و مسائل مطروحه در نظام امنیت بین الملل برگزار می شود. اظهارات مدیر نشست یکی از کنفرانس های امنیتی مونیخ، شاهدی بر این جهت گیری است؛"نظم لیبرال به نظر می آید که به سوی از هم گسیختگی در حرکت است. ما شاهد تحول تاریخی هستیم، عصری به پایان می رسد و نشانه های دشوار یک عصر جدید سیاسی در حال ظاهر شدن است."

مضاف بر انگاره ها و سوال ها که در این نشست، موضوعی برای گفتگوها و تبادل نظرهاست، این کنفرانس عرصه جدال ها و لفاظی های سیاسی رقباء و متخاصمین علیه یکدیگر نیز می باشد؛ به عنوان نمونه در کنفرانس سال ۲۰۱۷ مونیخ، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با به نمایش درآوردن تکه ای از یک هواپیمای بدون سرنشین ایرانی، که توسط نیروهای نظامی آن کشور هدف قرار گرفته شده، در پی تهدید انگاری از برنامه پهبادی و متعاقبا فعالیت های منطقه ای ایران بوده است. محمد جواد ظریف در پاسخ به این اظهارات گفت؛ "امروز شاهد یک سیرک کارتونی بودیم! اجازه دهید به موضوعات جدی بپردازیم." در مقابل جدال ها، کنفرانس های امنیتی، محفلی برای عادی سازی روابط یا آغاز برخی گفتگوها نیز است. در همین راستا ایال هولتا مشاور پیشین امنیت داخلی رژیم صهیونیستی به همراه هیاتی از آن کشور در کنفرانس ۲۰۲۱ منامه حضور پیدا کرد. هدف این هیات، بهره گیری از این نشست برای پیگیری تداوم عادی سازی روابط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی بوده است.

کنفرانس امنیتی مسکو از دیگر کنفرانس های عصر حاضر می باشد. این کنفرانس که از آن به نسخه روسی کنفرانس امنیتی مونیخ تعبیر می گردد، در پی ادراک سازی در جهت نظم جدید بین المللی است. اظهارات پوتین در هشتیمن کنفرانس امنیتی مسکو در همین راستا ارزیابی می گردد؛ "ساختار نظامی که در طی جنگ سرد تشکیل شد، از بین رفته است. رفتار آمریکا ثبات جهانی را از بین می برد و به منزله تهدیدی برای ثبات جهان است." دبیر شورای امنیت روسیه نیز در همین کنفرانس خواهان تشکیل نظم امنیتی بین المللی واقعی شد و اعلام نمود "روسیه آماده ارائه خدمات بیشتر در این زمینه است."

با این حال در مجموع می توان گفت کنفرانس های امنیتی در پی ادراک سازی، هشدار دهی، خلق ایده ها و رویکردها، کسب اعتبار و ایجاد فرصتی برای همکاری رسمی و غیر رسمی فیمابین فعالان سیاسی و دیپلمات ها می باشند.

منطقه غرب آسیا با چالش ها و متغیرهای متعددی روبروست؛ محیط زیست، آب، شیوه حکمرانی، رقابت های منطقه ای (از دو حیث تعارض منافع و تعارض ایدئولوژیک) و اعمال فشار از سوی قدرت های فرامنطقه ای در جهت اختلال در روندهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشورهای موصوف، از جمله این موارد می باشند. لزوم پاسخ به چرایی بروز این چالش ها و از همه مهمتر چگونگی گذار از آن، نقش مهمی در تبیین اهمیت گفتگو و اجماع سازی میان صاحبان منطقه ایفاء می کند. یکی از عوامل پدید آورنده چالش در منطقه غرب آسیا، نبود گفتگوی سازنده فیمابین ذینفعان و انتقال پیام ها و ادراکات از رهگذر قدرت های فرامنطقه ای به صاحبان منطقه است. همین امر ضرورت انتقال بلاواسطه رویکردها و فهم مواضع بی آنکه از سوی عنصر ثالث مورد جرح و تعدیل و احیانا شیطنت مغرضانه قرار گیرد، را آشکار می نماید. قطعا منظور از گفتگو در این نوشتار، نه یک نشست دیپلماتیک صرف بلکه فهم عمیق از چارچوب های حاکم بر کنش منطقه ای بازیگر منطقه ای با شعاع تاثیر بر منطقه، منافع و مصالح ملی بازیگران منطقه ای و چگونگی همراستا سازی آن با یکدیگر است. علاوه بر فهم دقیق مواضع، اجماع سازی راجع به نظم امنیتی در منطقه و چگونگی حل و فصل اختلافات از دیگر دلایل ضرورت گفتگوی سازنده فیمابین ذینفعان و بازیگران منطقه ای است. البته این مهم صرفا به مسائل منطقه ای منحصر نبوده و بنا به جهت گیری موسسان و شرکاء، می تواند طیفی از مسائل فرامنطقه ای و حتی جهانی را نیز شامل شود. حال در راستای تولید و تقویت فکر و ایده، شکل گیری اجماع نخبگانی و موجه سازی سیاست ایران برای منطقه و جهان و اقناع سازی منطقه ای و جهانی،  راه اندازی یک گفتمان امنیتی منطقه ای، شکل دهی به ارتباطات میان نخبگان منطقه و فرامنطقه و مقابله با ایران هراسی، کنفرانس امنیتی تهران برای اولین بار با موضوع "گفتگو، اعتماد و همکاری متقابل برای نیل به امنیت و پیشرفت جمعی در غرب آسیا" در سال ۱۳۹۵ برگزار گردید. این مهم در سال بعد برای دومین بار نیز تکرار شد. موضوع دومین کنفرانس امنیتی تهران، "امنیت منطقه ای در غرب آسیا؛ چالش ها و روندهای نوظهور" بوده است. قرار بود سومین کنفرانس امنیتی تهران در سال ۱۳۹۷ با عنوان امنیت منطقه ای در غرب آسیا، چشم انداز ثبات همکاری و پیشرفت جمعی برگزار شود که تصمیم ناگهانی رئیس جمهور وقت موجب لغو اجلاس سوم در آخرین روزهای قبل از برگزاری شد.

ج.ا.ایران به عنوان کشوری مسئولیت پذیر و مشارکت جو، از رهگذر برگزاری کنفرانس امنیتی تهران در پی شکل دهی به یک دکترین منطقه ای جدید برای منطقه و همچنین نظم امنیتی در غرب آسیا بوده است. نظمی که صاحبان منطقه و نه قدرت های فرامنطقه ای، ضامن تامین آن می باشند. این نظم نه بر خریدهای تسلیحاتی در چارچوب رقابت تسلیحاتی و توازن وحشت بلکه بر عدم حمایت از افراط گرایی، تروریسم و تلاش در جهت سوق دادن ملت های منطقه به اعمال حق تعیین سرنوشت سیاسی، فرهنگی و اقتصادی استوار است. زیربنای این امر، اجماع سازی در پرتو برگزاری نشست ها و تبادلات بینا نخبگانی است.

به علاوه جمهوری ‌اسلامی، شکل دهی به صلح و امنیت منطقه ای و بین المللی را از رهگذر راهبرد مقاومت فعال و الهیات رهایی بخش پی گرفته است. این امر با هدف غرب زدایی (نفی نظام سلطه) از مناسبات قدرت در نظام بین الملل اتخاذ شده است. در این میان آنچه بیش از هر چیزی به تقویت راهبرد مذکور می انجامد تئوریزه نمودن و تبیین چگونه زیستن در فضای تهدید و تحریم می باشد. موضوعی که کنفرانس امنیتی تهران می توانست نقش مهمی را در تحقق آن ایفا نماید.

 مضافا ج.ا.ایران در برخی مقاطع زمانی درگیر میزانی از آشوب و اغتشاش می باشد البته این امر مختص جامعه ایرانی نبوده چه بسا دیگر کشورها به مراتب وضعیتی غامض تر از ایران را در طول حیات و بقای خود تجربه کرده اند. فرانسه از جمله آن کشورهاست که هر ساله آشوب، اعتراض و اعتصاب سراسری و چندی پیش پدیده موسوم به جلیقه زردها، نگاه ها را به خود متوجه می سازد. اما نقطه متمایز همین اتفاقات در ایران پوشش گسترده خبری به همراه روایت سازی های مجعول و مخدوش و پشتیبانی خاص خارجی از آن می باشد. در کنار این روایت سازی ها، ج.ا.ایران با واکنش های بین المللی متعددی هم از ناحیه کشورها و هم از ناحیه سازمان های بین المللی مواجه می شود. حال برگزاری کنفرانس امنیتی تهران می توانست تا حد زیادی، سوء برداشت ها ناشی از کم اطلاعی یا بی اطلاعی در میان نخبگان و فعالان سیاسی را مرتفع سازد. این کنفرانس زمان و مکان مناسبی در جهت تبیین ماهیت اغتشاشات ایران در اختیار قرار می داد.

 

 

[1] - دهقانی فیروزآبادی، سید جلال و جمعی از نویسندگان، مجموعه مقالات دومین کنفرانس امنیتی تهران؛ توسعه اقتصادی و امنیت منطقه ای در غرب آسیا، انتشارات موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر تهران، ۱۳۹۷.