نگاهی به چهلوهشتمین اجلاس سالانۀ مجمع جهانی اقتصاد (داووس)
شهر کوچک سوئیسیِ داووس، میزبان چهلوهشتمین اجلاس سالانۀ مجمع جهانی اقتصاد، یا بهعبارتی دیدار سالانۀ نخبگان سیاسی و تجاری جهان بود. در کنار جمعی از رهبران غربی، درحدود 340 نفر از رهبران سیاسی آفریقا و غرب آسیا، دویست نفر از تجار، چهرههای سیاسی و رسانهای، رؤسای خیریهها، سازمانهای دانشگاهی و غیردولتی، برخی از چهرههای مشهور، و برندگان جوایز بینالمللی در این نشست حضور بههم رسانده، و درخصوص بهبود وضعیت بشری، با دستورِ کاری جهانی، ژئوپلیتیکی، و اقتصادی به گفتگو پرداختند. موضوعات این اجلاس، نظام رهبری جهانی، برنامههای منطقهای و بینالمللی، صنعتی، تجاری، و بررسی چشماندازی مبتنیبر آیندهنگری بوده است. این اجلاس میتوانست فرصتی برای طرح اقتصادی تأمین امنیت ملی کشور باشد، بااینحال، ایران بنا بهدلایلی چند در آن حضور نداشت.
دستورِ کار داووس چهلوهشتم
اجلاس اقتصادی داووس در گام نخست، پنجرهای برای تلاش بیشتر در راستای جلب مشتری و بررسی موضوعات مهم زمانه در حوزۀ اقتصاد محسوب میشود و البته فضایی سیاسی نیز برای گفتگوهای بینالمللی درخصوص امنیت فراهم میآورد. در چهلوهشتمین اجلاس، شش مسئلۀ مهم اقتصادی مورد توجه دقیق حاضران قرار گرفته است. نخستین مورد، بررسی چگونگی رسیدن به رشد جهانی بیشتر، و اجماعی قوی برای پیشبرد همافزاتر اقتصاد در سراسر جهان بوده است. به باور بسیاری از شرکتکنندگان در این نشست، در سال 2018 میلادی اقتصاد جهانی با رونق رویارو خواهد شد. مسئله دوم، بررسی اشکالات و چالشهایی بوده است که حاضران در مسیر رونق و بهبود اقتصادی، ظهور و بروز آن را محتمل دانستهاند؛ ازجمله خطرات حوزۀ سرمایهگذاری، تهدیدات امنیت سایبری، شدت گرفتن مشکلات ژئوپلیتیک، و غیره. موضوع سوم، میل به رقابت ملی قدرتهای سیاسی بوده است. از دید ناظران، تمرکز کشورهای آمریکا، هند، بریتانیا، کانادا و آلمان، همچنین بیست نخستوزیر از کشورهای اروپایی، و ده چهرۀ دولتی آفریقایی، بر مسئلۀ ایجاد اشتغال و جذب سرمایهگذار داخلی برای معضل اشتغال بوده که بهنوعی نشانگر توجه به سیاستهای داخلی است. ازسویدیگر، چین که همچنان خواهان سرمایهگذاری بر طرح راه ابریشم خود است، در این نشست از ظرفیت آن برای سرمایهگذاری در سراسر اوراسیا، دوازده برابر بیشتر از طرح مارشال اروپا پس از جنگ جهانی دوم سخن گفته است. چین با این تبلیغات تلاش داشته است به قدرتهای جهانی دیدی وسیعتر از طرح ارائه داده و سرمایهگذاری آنان را برای احداث زیرساختهای طرح جلب کند. در کنار تلاشهای مشابه برای جلب سرمایهگذاری و نفوذ اقتصادی، به باور بسیاری، داووس 2018 شاهد اضطراب و ترس برخی از کشورها، بهویژه ساکنان اروپا از تجدید حمایتگرایی و تنشهای تجاری بوده است که احتمال دارد در سال 2018 ازسوی آمریکا محقق شوند. آمریکا در این اجلاس، تعرفههای جدید خود بر اقلامی مانند: پنلهای خورشیدی و ماشینهای لباسشویی وارداتی چین و کرۀ جنوبی را مطرح، و نگرانیهایی را درخصوص پیمان تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) ابراز کرد. چهارمین مسئلۀ داووس، بحث درمورد آمادگی برای تحمل موج شدیدتری است که تحولات اخیر در دنیای همکاریهای تجاری به جهان تحمیل خواهند کرد. شرکتهای همکار در حوزههای ارتباطات از راه دور، شرکتهای همکارِ دارویی و بانکداری تا انرژی، خواستار تعریف و بازسازی دوبارۀ ساختارهای اساسی همکاری بودهاند. پنجمین مسئله، ضرورت تغییر مسیر فناوریهای سایبری بهسوی ابتکاری در خدمت اجتماع بوده است. حاضران در داووس عنوان کردهاند که دنیای امروز از غولهای فناوری انتظار دارد نوآوریهایی در راستای خدمترسانی به جامعه ارائه دهند. از دید حاضران در داووس، این غولها با توجه به سرعت یادگیری بالایی که دارند باید تابهحال دریافته باشند که هزینههای پایین و مزایای فناورانه آنها کافی نیست و بههیچوجه نمیتوان استفاده از دادههای شخصی برای سیطرۀ بر بازار، یا هر نوع کاربرد دیگر اطلاعات بدون احترام به حریم خصوصی را توجیه کرد. در حوزۀ فناوری، دو چالش اساسی نیز مطرح شده است: بهروزرسانی مهارتهای کارگران، و اطمینان از رشد سراسری در حوزۀ فناوری که رفع هر دوی این چالشها، نیازمند بازنگری در نظامهای آموزشی هستند. ششمین موضوع مهمِ مورد بررسی در داووس، توجه به اهمیت سرمایۀ انسانی در بهبود وضعیت اقتصادی بود که با توجه به جذب نخبگان و استعدادیابی مطرح شد.
جبههگیری علیه ایران در داووس
در کنار فضای اقتصادی داووس، طبق معمول برخی از سران از دستور کارهای سیاستی خود نیز سخن گفتند. رئیسجمهور آمریکا در دیدار با رهبران رژیم صهیونیستی و اروپا، ایران را در کنار موضوعات امنیتی بینالمللی؛ ازجمله کرۀ شمالی، ائتلاف علیه داعش، و بحرانهای غرب آسیا قرار داد. او بار دیگر به نخستوزیر رژیم صهیونیستی اطمینان بخشید که آمریکا نفوذ ایران را در غرب آسیا کاهش، و موضوع موشکهای بالستیک این کشور و اشکالاتی بنیادی را که از دید او بر برجام وارد است، مورد بررسی قرار خواهد داد. ترامپ مدعی شد ایران در منطقه دارای دستور کاری مخرب است که هدف از آن، گسترش خشونت در سراسر غرب آسیا بوده است. او از جهان خواست در برابر حمایت ایران از تروریسم با وارد آوردن بیشترین فشار بینالمللی بایستد. به باور تحلیلگران بینالملل، رئیس جمهور آمریکا با این گفتهها، باز هم در کنار شعار «اول آمریکا»، به دستاوردهای خود طی یک سال ریاستجمهوریاش اشاره کرده است که درواقع تلاش برای ویران کردن میراث رئیسجمهور پیشین آمریکا و شکستن هنجارهای سیاسی بینالمللی است. بااینحال، در داووس ترامپ برای اولینبار پس از قدرت گرفتن، مدعی دلجویی از همپیمانان اروپایی شد و این امر از دید اروپا پوشیده نماند و در رسانههای خود به این توجه ترامپ اشاره کردند. او با بحث درخصوص اولویتهای مشترک، ازجمله تجارت و امنیت، دست دوستی بهسوی ملل آفریقایی نیز دراز کرد.
سخنان عادل الجبیر، وزیر امور خارجۀ عربستان سعودی نیز حاکیاز بهرهبرداری از فرصت داووس برای نوعی دسیسهچینی با بار ایدئولوژیک علیه ایران بود. سخنان او ایران را از دایرۀ کشورهای مسلمان خارج میکرد، نخست با استفاده از تعبیر «رویارویی ظلمت و نور»، و سپس احیای امپراتوری غیراسلامی ایران باستان. او مدعی شد هدف ایران از رفتار منطقهای خود، احیای امپراتوریای است که هزاران سال پیش ویران شده و وسیلۀ این کشور، فرقهگرایی و تروریسم برای مداخله در امور دیگر کشورهاست. او حتی تا آنجا پیش رفت که عنوان کرد «تاریخ نشان خواهد داد نور بر ظلمت پیروز خواهد شد». بهنظر میرسد حداقل ازنظر موضع اسلامی، مفاهیم بیانشده ازسوی عادل الجبیر، بهویژه قرار دادن ایران در جبهۀ تاریکی، باید از تریبونی برابر و نه با توئیت ازطرف ایران پاسخ داده میشد.
جای خالی ایران
برخی اساساً شرکت در اجلاس داووس و دیگر فضاهای بینالمللی مشابه را بیفایده و نمایشی ارزیابی کردهاند. بااینحال، باید پرسید حتی درصورت پذیرش نمایشی بودن این کنشهای بینالمللی، چه دلیل محکمی برای خروج از نمایش و درنتیجه واکنش نشان دادن بهجای کنشگری میتوان ارائه کرد. اگرچه چیدمان و تحول جدید در ساختار وزارت امور خارجه مهم بهنظر میرسد، با توجه به تصویری که در این اجلاس بینالمللی از ایران ارائه شد، لازم بود نمایندهای ازسوی تهران، حداقل برای واکنشی درخور حضور یابد؛ مگر اینکه درمقابل فرصت بسیار مهمتری کسب شده باشد. رسانههای اروپایی، به سوءاستفادۀ برخی از کشورهای عربی، آمریکا، و رژیم صهیونیستی از غیبت ایران اشاره کردهاند. به گفتۀ رویترز، غیبت آقای ظریف برخلاف سالهای گذشته در اجلاس داووس، بهنوعی نشاندهندۀ انزوای این کشور متنفذ در محیط پیرامونی خود در غرب آسیا، بهویژه در حوزۀ خلیج فارس است. بهاینترتیب، ایران فرصت رسانهای و حضور خود را در داووس از دست داد. این اولین نشست پس از یک سال بود که ترامپ توانست از قدرتهای اروپایی دلجویی کند و نبودِ نمایندگان ایران، فرصتی برای ایجاد فضای ضدایرانی و تبانی کشورهای حاشیۀ جنوبی خلیج فارس فراهم آورد.
ازسویدیگر، با توجه به اهمیت روزافزون شبکهسازی در دنیای اقتصاد، و تلاش ایران برای ترمیم اقتصاد داخلی، داووس میتوانست فرصتی برای توجه به سیاست خارجی با رهیافتی اقتصادی باشد و از زاویهای اقتصادی به تأمین امنیت ملی بنگرد. علاوهبراین، محوری از گفتگوها درخصوص آموزش و پرورش استعدادها و نخبگان بود و ایران بهعنوان کشوری که به داشتن نخبگان در سطح بینالملل معروف است میتوانست فضایی برای کسب پرستیژ بینالمللی و ارتباط یافتن این سرمایههای انسانی با محیط داخلی بیابد. البته قبل از این اجلاس باید طرحهایی از پیش آماده میشد. حاضران در نشست داووس، انتظار برای ظهور پیشران و ارائۀ موتور محرکۀ جدیدی برای رشد اقتصاد جهانی را مهمترین مسئلۀ در برآیند حاصل از این گردهمایی عنوان کردهاند. برخی از حضار ابداعاتی را در داووس مطرح کردند که دید نزدیکتر آنها شاید میتوانست افقهای تازهای را بگشاید. یکی از نمونهها شرکتی است که خواهان تغییر کامل کاربری تجارت بنیادین خود، به تجارتی کاملاً جدید بوده و حتی برای تحقق این امر، از تغییر جغرافیایی تأسیسات اصلی خود نیز استقبال کرده است. این ریسک تجاری در ابعاد بسیار بزرگ فقط در اجلاسهای نظیر میتواند بهشکلی ملموس درک شود. بنابراین، حضور در داووس برای کشوری که توسعه و ترمیم اقتصادی بحث روز آن است، ناگزیر از بحثی سیاسی فراتر میرود و یکی از معدود فرصتهایی محسوب میشود که میتوان شاهد عملکرد شرکتهای عمدهای بود که اقتصادهای ملی به آنها وابسته هستند.
نظر شما