بحران‌های جهانی و آیندۀ نظم و نظام بین‌المللی؛

بیماری‌های واگیردار با تأکید بر کرونا


مقدمه
در جهان امروز، مسئله بیماری‌های عفونی و همه‌گیر ازجمله مسائلی است که می‌توان آن را در قالب تهدیدات امنیتی نرم و در زمره مسائل جهانی همچون: بلایای طبیعی، آوارگان، پناهجویان و تغییرات اقلیمی قرار داد؛ تهدیداتی که متوجه امنیت یک دولت و شهروندان یک کشور به‌خصوص نیست، اگرچه در مواقع بروز می‌تواند به مسئله‌ای اولویت‌دار برای امنیت ملی کشورها مطرح شود. با‌این‌حال، امروزه با توجه به پیچیدگی و درهم‌تنیدگی ارتباطات جهانی و مسئله وابستگی متقابل، تهدیدات امنیتی نرم برخاسته از مسائل جهانی ازجمله بیماری‌های همه‌گیر می‌توانند امنیت جامعه جهانی را مشترکاً مورد تهدید قرار دهند. این تهدیدات در پایین‌ترین سطوح، متوجه جان انسان‌ها، شهروندان کشورهای مختلف و امنیت دولت‌ها هستند و در بالاترین سطوح، تجارت و اقتصاد بین‌المللی را نیز به‌طور جدی تهدید خواهند کرد و هزینه‌ها و خسارات زیادی را به‌دنبال خواهند داشت. دولت‌ها مختارند در برخورد با مسئله‌ای جهانی همچون بیماری‌های همه‌گیر که می‌توانند تهدیدی را متوجه امنیت ملی کشورشان کنند، خود رأساً و یا اینکه مشترکاً با دیگر اعضای جامعه جهانی و سازمان‌های بین‌المللی ازجمله سازمان بهداشت جهانی برای مهار این بیماری‌ها و مقابله با آنها اقدام کنند. اکنون مسئله ویروس کووید-19 نیز از این قاعده مستثنا نیست؛ ویروسی که از مبدأ شیوع خود در داخل مرزهای چین، به کشورهای مختلف سرایت کرده است. 
ویروس کووید-19 را نوع تکامل‌یافته ویروس سارس (2003) و از خانواده ویروس‌های کرونا می‌دانند. سازمان بهداشت جهانی نام علمی «کووید-19»  را بر آن گذاشته که خلاصه‌شده کرونا ، ویروس ، بیماری  و عدد ۱۹ است. عدد 19 نیز به زمان شناسایی و شیوع آن در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ اشاره دارد. محققان می‌گویند انتخاب نام رسمی برای بیماری ناشی از این نوع ویروس از آن جهت اهمیت دارد که مانع برچسب‌زنی و انگ زدن به بیماران یا کشور و نژاد آنها می‌شود و همزمان از سردرگمی در شناسایی این بیماری و ویروس زمینه‌ساز آن جلوگیری می‌کند. رئیس سازمان بهداشت جهانی گفته است «ما باید به‌دنبال نامی می‌گشتیم که به گستره جغرافیایی و نام حیوان یا انسان و گروهی از مردم اشاره نمی‌کرد و همزمان تلفظ آن هم دشوار نمی‌بود. داشتن نام مهم است؛ زیرا از رواج نام‌های دیگر که بار معنایی غلط دارند و یا انگ‌آمیز هستند جلوگیری می‌کند. درضمن، این نوع نام‌گذاری به ایجاد استانداردی برای نام‌گذاری دیگر ویروس‌ها و بیماری‌های ناشی از آنها در آینده هم کمک می‌کند». اما مسئله کووید-19 و پیامدهای آن فراتر از مسائل مرتبط با نام‌گذاری آن است.
ویروس کووید-19 تاکنون سبب کشته شدن هزاران شهروند چینی و ابتلای ده‌ها هزار تن از شهروندان کشورهای دیگر گردیده و دولت‌های دیگر در اقصی نقاط جهان را وادار نموده است که برای مقابله با این ویروس و همچنین جلوگیری از شیوع آن دست به اجرای تدابیر پیشگیرانه بزنند؛ اجرای تدابیری که به‌نوعی می‌توان آنها را مقررات سازمان بهداشت جهانی در قالب مقررات بین‌المللی سلامت دانست. درواقع، جامعه جهانی و کشورهای عضو سازمان بهداشت جهانی به‌هنگام مواجهه با مسئله ویروس و بیماری عفونی و همه‌گیر موظف‌اند تدابیر حفاظتی مؤثر برای مقابله با این بیماری و مهار آن را اجرا کنند. در این مواقع، افراد و نهادهای مرجع در زمینه مقابله با بیماری‌های همه‌گیر و مهار آنها ازجمله ویروس کووید-19 که صلاحیت ارائه مشاوره دارند پزشکان متخصص، ویروس‌شناسان و همچنین سازمان بهداشت جهانی هستند و این سازمان که نهادی بی‌طرف در حوزه کارکردی خود محسوب می‌شود، اطلاعات، توصیه‌ها و مشاوره‌های خود را در این زمینه به کشورهای مختلف ارائه خواهد داد. 
دولت‌ها موظف‌اند این توصیه‌ها و مشاوره‌ها را درجهت پیشگیری از شیوع ویروس و بیماری همه‌گیر و مقابله با آن اجرا، و کمک‌ها و اطلاعات لازم را به سازمان‌های بین‌المللی ازجمله سازمان بهداشت جهانی ارائه و ارسال کنند. واکنش کشورهای مختلف و اجرای تدابیر پیشگیرانه و حفاظتی برای مقابله با ویروس کووید-19 و مهار آن مسئله‌ای عادی است و اتخاذ تدابیر پیشگیرانه، واکنشی است به توجه و نگرانی افکار عمومی این کشورها درخصوص ابتلای به این ویروس؛ زیرا امکان مرگ فرد مبتلا به آن زیاد است و با توجه به مسری بودن آن نیز می‌تواند سریع شیوع پیدا کند؛ ضمن آنکه می‌توان اتخاذ تدابیر حفاظتی را عمل به توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی دانست، آن‌هم زمانی که این سازمان در 30 ژانویه 2020 وضعیت جهانی را اضطراری اعلام کرد و مسئله ویروس کووید-19 را «اپیدمی بین‌المللی» نامید.
در این مقاله، ابتدا یک نمونه تاریخی از واکنش جهانی به بحران بیماری‌های واگیردار مرور خواهد شد و سپس، پیامدهای بین‌المللی بروز کووید-19 با تبیین مختصات مکان‌مندی بحران که در داخل مرزهای چین به‌وقوع پیوسته بررسی خواهد شد. در مرحله بعدی، موشکافی زمان وقوع بحران یا زمان‌مندی آن مورد توجه نویسنده خواهد بود. در زمان‌مندی بحران، بستری که بحران کووید-19 در آن جریان یافته است تبیین خواهد شد؛ زمانه‌ای که در آن، شاهد صف‌آرایی نیروهای همگرا و واگرا برای حل‌وفصل بحران‌های بین‌المللی ازجمله بیماری‌های همه‌گیر هستیم. در بستر زمانی بحران موردنظر تبیین خواهد شد که چگونه وجود رقابت میان قدرت‌های بزرگ ازجمله چین و آمریکا و همچنین تلاش برای روایت‌سازی از بحران در سایه گسترش شبکه‌های اجتماعی می‌تواند منجربه دامن زدن به چین‌هراسی یا بیگانه‌هراسی شود و موانعی جدی بر سر راه همکاری بین‌المللی قرار دهد. اجرای مقررات بین‌المللی سلامت اگرچه ماهیتاً مبنایی برای همکاری بین‌المللی به‌حساب می‌آید و مسئله‌ای گریزناپذیر است، با اجرای آن نیز در جهان امروز باید هزینه‌ها و خسارات اقتصادی گزافی پرداخت شود. در پایان، اجرای تدابیر حفاظتی در چهارچوب مقررات بین‌المللی سلامت، در سایه ضعف‌های سازمان بهداشت جهانی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1. بررسی نمونه پیشینی در بیماری‌های همه‌گیر: سارس
بررسی ویروس سارس از آن جهت اهمیت دارد که مانند مورد کنونی در چین بروز و ظهور یافت و باید مسئله مکان‌مندی و زمان‌مندی بحران سارس و البته واکنش بین‌المللی به آن را تحلیل نمود. این بیماری به‌مانند کرونای جدید در میان مردم گرداگرد جهان هراس گسترده‌ای را ایجاد کرد، به‌ویژه که هیچ درمان آسانی برای آن وجود نداشت و الگوهای انتقال آن تا مدت قابل ملاحظه‌ای روشن نبود. مردم شروع به استفاده از ماسک‌های پوشاننده دهان و بینی‌ کردند، از رفتن به مکان‌های عمومی مانند رستوران‌ها و سینماها خودداری کردند و دست از سفر کشیدند. در پیوند با تصمیمی که بسیاری از سرمایه‌گذاران برای متوقف ساختن طرح‌های سرمایه‌گذاری‌شان در این منطقه گرفتند، بروز سارس عواقب اقتصادی قابل ملاحظه‌ای هم برای منطقه داشت. به بخش‌های گردشگری لطمه بسیار بدی خورد، به‌گونه‌ای که در موارد چندی، در مقایسه با سال‌های پیش‌تر، از میزان رزرو اتاق و بلیت هواپیما بیش از پنجاه درصد کاسته شد. همچنین در کشورهایی مانند چین، سنگاپور و کانادا، سازمان‌های سلامت همگانی مقررات قرنطینه و جداسازی افراد مشکوک به ابتلا به سارس را به‌اجرا گذاشتند و جابه‌جایی کسانی را که پنداشته می‌شد در معرض خطر ابتلا به این ویروس باشند محدود ساختند. حتی برخی کشورها در فرودگاه‌ها دستگاه‌های پویش‌گر حرارتی نصب کردند تا کسانی را که تب داشتند شناسایی کنند (برجس، 1397).
همان‌طور که ذکر شد، سارس نیز به‌مانند کرونای جدید در میان مردم هراس ایجاد کرده بود، آثار اقتصادی خود را داشت و برخی کشورها نیز تدابیر حفاظتی برای مقابله با این ویروس و مهار آن را به‌اجرا گذاشتند. به‌نظر می‌رسد شیوع کووید-19 آثار به‌مراتب بیشتری بر اقتصاد جهانی در مقایسه با سارس گذاشته باشد. دراین‌خصوص، سایت تحلیلی «فوربس» در گزارشی تحلیلی در 1 فوریه 2020 می‌نویسد «احتمال دارد که این ویروس به لطف اقتصادِ درحال رشد سریع چین و روابط عمیق تجاری آن با ایالات متحده، تأثیر اقتصادی بیشتری در مقایسه با ویروس‌های پیش از آن داشته باشد. در سال 2002، که ویروس سارس بروز یافت، تولید ناخالص داخلی چین 6‌/‌1 تریلیون دلار بود‎؛ اما امروز، این میزان به حدود سیزده تریلیون دلار رسیده است. در طی این دوره، چین برای شرکت‌های آمریکایی، هابی برای رشد، و هدفش یافتن راه‌هایی برای تقویت خط نهایی تولید خود بوده است. اکنون این شرکت‌های آمریکایی در خط مقدمِ یک بیماری همه‌گیر قرار دارند». 
سایت تحلیلی «دنیای بورس» نیز در گزارشی با عنوان «چرا بازار جهانی از کرونا بیشتر از سارس می‌ترسد؟» در 12 بهمن 1398 این پرسش را مطرح می‌کند که کرونای جدید از چه جهاتی با کرونای قبلی (سارس) متفاوت است «اول آنکه، سرعت انتشار کرونای ووهان در 25 روز نخست انتشار آن بسیار سریع‌تر از سارس بوده که موجب هراس شدید سرمایه‌گذاران بازار جهانی شده و هم‌اکنون شمار مبتلایان به آن از مرز دوازده هزار نفر عبور کرده است؛ دوم، در سال 2002 یعنی هفده سال پیش، چین حدود چهار درصد از تولید ناخالص داخلی جهان را تأمین می‌کرد، درحالی‌که این رقم در سال 2019 به بیش از شانزده درصد رسیده است. همچنین در آن زمان، چین فقط سیزده ماه بود که به سازمان تجارت جهانی پیوسته بود. اصلاحات تجاری‌ای که این کشور برای پیوستن به سازمان تجارت جهانی انجام داد تعیین‌کننده بود و زمینه ائتلاف آن را با نظام تجارت جهانی فراهم آورد. بنابراین، می‌توان ادعا کرد نقش و تأثیر چین بر اقتصاد جهانی در مقطع فعلی قابل مقایسه با سال 2003-2002 نیست؛ ازیک‌سو، طبق آمار بلومبرگ، صنایعی که بیش از همه از محدودیت‌های مسافرتی آسیب دیدند (مثل: خرده‌فروشی‌ها و صنایع وابسته به توریسم) در سال 2003 سهم 42 درصدی از تولید ناخالص داخلی را تشکیل می‌دادند، حال آنکه این رقم در سال 2019 به 54 درصد رسیده است و ازسوی‌دیگر، این محدودیت‌ها در آن زمان بسیار کمتر بود؛ برای مثال، در سال 2003، هیچ شهری قرنطینه نشده بود. بنابراین، هرگونه اختلال در اقتصاد این کشور تأثیر بسیار زیادی بر اقتصاد دنیا خواهد داشت».

2. مکان‌مندی بحران؛ چین، وزنه‌ای سنگین در معادلات جهانی
مکان‌مندی یک بحران را زمانی می‌توان به‌خوبی درک و فهم کرد که بتوان مختصاتی واضح از مکانِ به‌وجود آمدن آن بحران به‌دست داد. واقعیت آن است که به‌وجود آمدن بحران، آن‌هم در مقیاس کشوری مانند چین می‌تواند تاحدودی برای ناظران بین‌المللی نگران‌کننده و اضطراب‌آور باشد. مختصات مدنظر این پژوهش برای شرح مکان‌مندی این بحران می‌تواند چنین مواردی باشد: پرجمعیت‌ترین کشور جهان، دومین اقتصاد بزرگ جهان پس از ایالات متحده آمریکا و دارنده عنوان دوم جهانی در مخارج و هزینه‌های نظامی و البته کشوری به‌رهبری حاکمانی جاه‌طلب که تلاش دارند چین را تا چند دهه آتی به کشوری قدرتمند‌تر از وضعیت کنونی آن تبدیل کنند. مختصات موردنظر توجه هر ناظر بین‌المللی را به‌ خود جلب می‌کند و البته در درک و فهم مکان‌مندی بحران، نویسنده را رهنمون می‌سازد. 
مسئله قابل ذکر در اینجا این است که در طول چهل سال گذشته، پس از آغاز دوران اصلاحات و درهای باز در اواخر دهه هفتاد میلادی در چین، رهبران این کشور توانسته‌اند وزن خود را در صحنه‌های سیاسی و اقتصادی جهانی بالا ببرند. بالطبع، وقوع بحران، چه در ابعاد سخت‌افزاری و چه در ابعاد نرم‌افزاری در این کشور، آن‌هم با توجه به مختصاتی که ذکر گردید می‌تواند برای جهان نیز تکان‌دهنده باشد. اکنون مسئله ویروس کرونا بحرانی است در ابعاد تهدیدات نرم‌افزاری و درواقع، تهدیدات نشئت‌گرفته از بیماری‌ها و امراض واگیردار که اندیشمندان حوزه امنیت بین‌الملل، آنها را در ذیل تهدیدات امنیتی نرم تعریف کرده‌اند.
شیوع ویروس کرونا از چین با توجه به توضیحاتی که داده شد سبب شده است که توجهات به این ویروس در ابعاد بین‌المللی دوچندان شود. رهبران کشور چین، دومین اقتصاد بزرگ جهان یعنی وزنه‌ای سنگین در معادلات تجاری و بازرگانی بین‌المللی و البته کشوری صاحب‌نفوذ در عرصه سیاست جهانی، اکنون توان خود را برای مقابله با این ویروس و مهار آن و نجات شهروندان این کشور به‌کار گرفته‌اند. مختصات موردنظر از موقعیت چین در عرصه اقتصاد و سیاست جهانی، بالطبع حساسیت‌ها را در این زمینه بالا برده است. حساسیت موردنظر از این مسئله نشئت می‌گیرد که چین در چند دهه اخیر، به موازات رشد و توسعه حیرت‌آور در عرصه اقتصادی، به بازیگری مؤثر در عرصه تجارت و بازرگانی بین‌المللی، و بازیگری صاحب‌نفوذ در عرصه سیاست جهانی تبدیل شده و توانسته است بخش قابل توجهی از اقتصاد جهانی را به خود وابسته و با خود همگرا نماید. اگر بخواهیم در این زمینه مثال و مصداقی بیاوریم، سهم نزدیک به شانزده درصدی این کشور در اقتصاد جهانی با رقمی حدود سیزده تریلیون دلار تولید ناخالص داخلی می‌تواند خود گویای موضوع مورد بحث باشد. 
امروز در هر کجای جهان می‌توان ردپای چینی‌ها را مشاهده کرد: از ورود سیل گسترده توریست‌های چینی به کشورهای مختلف تا ورود سرمایه‌گذاری عظیم چین در اقصی نقاط جهان، نمودی از گسترش نفوذ جهانی این کشور تلقی می‌گردد و بی‌شک، کشورهای مختلف همکاری نزدیک با این کشور را به‌مثابه فرصت بزرگی درجهت پیشبرد منافع خود می‌نگرند. در طرف مقابل اما، وقوع بحران در این کشور ازجمله شیوع بیماریِ همه‌گیری مانند ویروس کرونای جدید می‌تواند نگرانی دولت‌های دیگر و جامعه جهانی را به‌دنبال داشته باشد. 

2ـ1. مکان‌مندی بحران و آینده اقتصاد جهانی
وقوع بحران حتی در قالب تهدیدات امنیتی نرم مانند ویروس کرونای جدید یا کووید-19 با توجه به اتخاذ و اجرای تدابیر پیشگیرانه برای جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر آن می‌تواند بخش عمده‌ای از فعالیت‌های اقتصادی این کشور و در ادامه، بازارهای جهانی ازجمله بازارهای مالی و انرژی را تحت تأثیر قرار دهد. واکنش اولیه به شیوع ویروس کرونا و به‌دنبال آن، تعطیلی کسب‌وکارها و فعالیت‌های اقتصادی در این کشور و آثار آن بر بازیگران دیگر را می‌توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
الف) هشدار بانک جهانی درخصوص آثار ویروس کرونا بر اقتصاد جهان و اختلال در زنجیره انتقال مواد اولیه و کالاها: چین را بزرگ‌ترین کارخانه جهان می‌دانند. کشوری که امروزه سهم عمده‌ای از تولید کالا و خدمات و همچنین فرایند انتقال مواد اولیه و کالا را به‌ خود اختصاص داده است. سهم این کشور در سال 2003 در تولید ناخالص داخلی و تجارت جهانی 4‌/‌4 درصد بود و در سال 2018، در تجارت جهانی به 2‌/‌10 درصد و در اقتصاد جهانی به 8‌/‌15 درصد افزایش یافت. درواقع، سهم چین از اقتصاد جهانی امروز نزدیک به شانزده درصد است. مطابق آمار دولت این کشور، بخش‌های تولیدی در سال گذشته سهم 32 درصدی در خروجی اقتصادی داشته‌اند. شیوع ویروس کرونا در چین و تدابیر دولت برای مقابله با این ویروس سبب گردید که به‌ناچار عمده فعالیت‌های اقتصادی و تجاری تحت تأثیر این تدابیر قرار گیرند و تعطیل شوند. با توجه به آمارهای ارائه‌شده در سطور پیشین و تعطیلی فعالیت‌های مرتبط با کسب‌وکار در این کشور، نهادهای بین‌المللی (ازجمله بانک جهانی) از این موضوع ابراز نگرانی کرده‌اند.
دیوید مالپاس، رئیس نهادی بین‌المللی موسوم به بانک جهانی، درباره شیوع ویروس کرونا در چین هشدار داده و گفته است که شیوع ویروس کرونا در نیمه اول سال 2020، به اقتصاد جهان آسیب خواهد زد. به گفته این سازمان، زنجیره عرضه مواد اولیه و کالاها به حمل‌ونقل آزاد هوایی متکی است که درحال‌حاضر، به‌سبب خطر کرونا دچار اختلال شده است. مالپاس گفت که بسیاری از محصولات چینی در قسمت بار هواپیماهای مسافری منتقل می‌شوند؛ اما چنین هواپیماهایی امروز به‌موجب تلاش دولت‌ها برای جلوگیری از شیوع ویروس، زمین‌گیر شده‌اند. او گفت «وقتی شما پروازهای مسافری را لغو می‌کنید یا کاهش می‌دهید، باید پروازهای دیگری را برای رساندن کالاها و محصولات به خارج از کشور درنظر بگیرید؛ زیرا فعالیت تمام اقتصاد جهان به این محصولات وابسته است». او همچنین اشاره کرد که روند معکوس این قضیه برای ورود کالاها به چین نیز با مشکل مشابه مواجه شده است و افزود «این کشور بزرگ‌ترین اقتصاد جهان است و به‌همین‌علت، بر کل اقتصاد جهان اثر خواهد گذاشت؛ بنابراین، پیش‌بینی‌های اقتصادی حداقل برای نیمه اول سال ۲۰۲۰ کاهش خواهد یافت که بخشی به‌خاطر وضعیت خود چین، و بخشی به‌سبب اخلال در زنجیره انتقال مواد اولیه و کالاهاست».
نشریه بریتانیایی «ایندیپندنت» در گزارشی در 6 فوریه 2020، ضمن پوشش اظهارنظر رئیس بانک جهانی درباره ویروس کرونا و همچنین تعطیلی چندین کارخانه در چین می‌نویسد «گرچه در آغاز بیشتر نگرانی اقتصاددانان معطوف به عدم قطعیت حاصل از تأثیر منفی احتمالی شیوع این ویروس بر تقاضای محصولات این کشور از جانب سایر کشورها بود، اکنون توجهات معطوف به اخلال در زنجیره انتقال مواد اولیه شده است که در تولید محصولات مختلف در سراسر جهان مورد استفاده قرار می‌گیرد». 
این نشریه به ‌نقل از سایمون مک‌آدام، اقتصاددان بین‌المللی در مؤسسه «کپیتال اکونومیکس» می‌نویسد «بسیاری از شرکت‌های نوپا در آسیا که به‌شدت به زنجیره بین‌المللی عرضه و انتقال مواد اولیه وابسته هستند، بیش از همه از تعطیلی کارخانه‌ها در چین آسیب خواهند دید. حتی صنایعی که ظاهراً ارتباط چندانی با عرضه‌کنندگان چینی ندارند، به‌یقین با شرکت‌هایی کار می‌کنند که به‌شدت بر مواد اولیه چینی متکی هستند». او به شرکت خودروساز کره جنوبی «هیوندای» اشاره کرد که هم‌اکنون نیز مجبور به تعطیل کردن بعضی از کارخانه‌های خود گردیده؛ زیرا قطعات یدکی آنها برای ساخت خودرو تمام شده است. این درحالی است که فقط ۲۹ درصد مواد اولیه خارجی این شرکت از چین می‌آید. این کارشناس اقتصادی ادامه داد «حتی اگر این اخلال درنهایت آنقدر کوچک باشد که تأثیر چندانی بر رشد تولید ناخالص داخلی نگذارد، بدان معنا نیست که باعث بروز آسیب و مشکلاتی جدی در بعضی از صنایع مشخص نخواهد شد». 
این نشریه در ادامه به‌نقل از ژانت یلن، رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا، موسوم به «فدرال رزرو» می‌نویسد «گستره اقتصاد چین بدان معناست که هرگونه اتفاقی در آنجا به‌طور اجتناب‌ناپذیر به اقتصاد جهان سرایت خواهد کرد. آنچه تاکنون رخ داده حاکی از آن است که شاید شیوع بیماری مسری تأثیری کوتاه‌مدت بر اقتصاد داشته باشد، ولی به‌نظر می‌رسد که در طولانی‌مدت اثر چندانی ندارد. به‌ باور من، بسیاری از کارشناسان امیدوارند که آن روند این‌بار هم صدق کند؛ اما هنوز نمی‌دانیم که سرنوشت این ویروس چه خواهد بود. به نظر من، گسترش این ویروس آشکارا باعث عدم قطعیت و خطرپذیری اقتصاد جهانی خواهد شد».
این اظهارات یکی از مقامات عالی‌رتبه بانک جهانی، اقتصاددان برجسته بین‌المللی و رئیس سابق بانک مرکزی آمریکا نشان می‌دهد که هرچه اختلال در فرایند تولیدی کسب‌وکارها و فعالیت‌های تجاری در چین بیشتر و بزرگ‌تر باشد، آثار و شیوع آن در خارج از کشور نیز بیشتر خواهد بود؛ اختلالی که می‌تواند ناشی از وقوع بحران و تهدید امنیتی نرم باشد. با توجه به اینکه چین اکنون در قلب بسیاری از زنجیره‌های تأمین جهانی قرار گرفته است، اختلال در فرایند تولید و کسب‌وکارهای آن آثاری را در سراسر جهان به‌همراه خواهد داشت. 
ب) سقوط بازار سهام شانگهای: شهر شانگهای همواره مقصدی جدی و حائز اهمیت برای تجارت در شرق آسیا بوده است، به‌طوری که به این شهر لقب «نیویورک شرق» داده‌اند. با رشد اقتصادی چین از چند دهه گذشته تاکنون، تقاضا برای خرید سهام در بازار بورس شانگهای نیز افزایش یافته است. بازار سهام شانگهای درجات مختلفی از دسترسی به بازار را، چه برای سرمایه‌گذاران داخلی و چه برای سرمایه‌گذاران خارجی فراهم می‌کند. این بازارِ سهام بزرگ‌ترین بازار از میان سه بورس اوراق بهادار داخلی چین است. واضح است که با وقوع بحران کرونای جدید در داخل، بازار سهام شانگهای نیز تحت تأثیر قرار خواهد گرفت. این بازار را می‌توان بخشی جدایی‌ناپذیر در روند جذب سرمایه سرمایه‌گذاران بین‌المللی دانست و سقوط سهام و ارزش مبادلات این بازار به‌علت وقوع بحران کرونای جدید می‌تواند سرمایه شرکت‌های بزرگ چینی و سرمایه‌گذاران بین‌المللی را با کاهشی جدی مواجه کند. بالطبع، در این فضا، دولت و بانک مرکزی می‌کوشند برای اطمینان دادن به سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی و رفع نگرانی‌ها دراین‌باره، یعنی آثار منفی بحران کرونای جدید بر اقتصاد جهانی، در بازار مداخله کنند و بسته‌های کمک‌های مالی و تأمین نقدینگی را برای نظام بانکی و ارزی چین فراهم آورند.
روز دوشنبه 3 فوریه 2020 بازار سهام شانگهای، که یکی از بزرگ‌ترین بازارهای بورس آسیاست، پس از بازگشایی، آن‌هم پس از گذراندن تعطیلات سال نو چینی، نزدیک به هشت درصد از ارزش خود را که حدود چهارصد میلیارد دلار است ازدست داد. سقوط این بازار سهام پس از تلاش‌های بانک مرکزی چین برای کاهش تأثیر ویروس بر دومین اقتصاد جهان صورت گرفت. بسته 173 میلیارد دلاری اعلام‌شده چین از طرف بانک مرکزی این کشور روز یکشنبه 2 فوریه برای تأمین نقدینگی در نظام بانکی و بازار ارزی چین عملیاتی شد.
ج) تحت تأثیر قرار گرفتن بازار جهانی نفت و کاهش محسوس قیمت آن با توجه به اختلالات به‌وجودآمده ناشی از این ویروس در فعالیت‌های اقتصادی چین: کاهش فعالیت‌های اقتصادی می‌تواند رشد اقتصادی را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد و به‌دنبال آن، کاهش تقاضا برای خرید نفت را به‌دنبال داشته باشد. تحت تأثیر قرار گرفتن فعالیت‌های اقتصادی در چین توسط شیوع ویروس کرونا بدین معنی است که بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام جهان که معمولاً روزانه حدود چهارده میلیون بشکه مصرف می‌کند، به سوخت کمتری برای ماشین‌آلات، وسایل نقلیه و نیروگاه‌های تولید برق خود نیاز دارد. بلومبرگ در هفته اول پس از افشای خبر شیوع ویروس کرونا (31 ژانویه تا 6 فوریه 2020) گزارش داد که مصرف روزانه نفت خام چین بیست درصد کاهش یافته که این، معادل نیازهای انگلیس و ایتالیا در کنار یکدیگر است. شرکت سینوپک چین که بزرگ‌ترین پالایشگر نفت آسیا به‌حساب می‌آید و به دولت تعلق دارد، میزان تولید نفت خام فرآوری‌شده خود را حدود ششصد هزار بشکه در روز یا دوازده درصد کاهش داده که بیشترین میزان کاهش آن در بیش از یک دهه بوده است.
همچنین خبرگزاری بلومبرگ در 3 فوریه 2020، در گزارشی، تأثیر کاهش تقاضای نفت از طرف چین با توجه به شیوع ویروس کرونا را بررسی کرده است. در این گزارش آمده است «تقاضای نفت چین حدود سه میلیون بشکه در روز معادل بیست درصد کل مصرف آن کاهش یافته؛ چون ویروس کرونا اقتصاد این کشور را تحت فشار قرار داده است. این کاهش تقاضا احتمالاً بزرگ‌ترین شوک تقاضا برای بازارهای نفت از زمان بحران مالی ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و ناگهانی‌ترین ضربه از زمان حمله‌های یازدهم سپتامبر 2001 است و اوپک و متحدانش را تحت فشار قرار می‌دهد تا نشستی اضطراری برای کاهش تولید و ممانعت از نزول بیش‌ازحد قیمت نفت برگزار کنند. گفتنی است قیمت نفت به پایین‌ترین حد آن طی چهار ماه گذشته نزدیک می‌شود». 
در این گزارش آمده است «چین بزرگ‌ترین واردکننده نفت خام دنیاست؛ بنابراین، هرگونه تغییری در میزان مصرف آن تأثیر قابل توجهی بر بازار جهانی انرژی خواهد گذاشت. این کشور حدود چهارده میلیون بشکه نفت در روز مصرف می‌کند که برابر با مجموع تقاضای فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا، انگلیس، ژاپن و کره جنوبی است. قیمت نفت خام برنت با 3‌/‌1 درصد سقوط به عدد 91‌/‌55 دلار در هر بشکه رسید و قیمت نفت خام وست تگزاس اینترمدیت نیز با 2‌/‌2 درصد کاهش، 33‌/‌51 دلار معامله شد». 
چین با جمعیتی بالغ بر 4‌/‌1 میلیارد نفر، همراه با داشتن دولتی که به مسئله رشد اقتصادی چین حساسیت دارد، حدود 25 درصد از استفاده انرژی در سطح جهان را به‌ خود اختصاص داده است. پایین آمدن مصرف انرژی‌های فسیلی در این کشور یعنی نفت و گاز که ناشی از توقف فعالیت برخی از کارخانه‌ها و کسب‌وکارهاست، سبب کاهش تقاضای انرژی از جانب این کشور خواهد شد و بازار نفت را نیز دستخوش تحول خواهد کرد. به‌نظر می‌رسد با توجه به اینکه چین مهم‌ترین مصرف‌کننده مواد خام و مواد اولیه جهان ازجمله نفت و گاز است، این تأثیر یعنی کاهش فعالیت‌های اقتصادی، کاهش تقاضای انرژی و حتی کاهش رشد اقتصادی چین همچنان در بین بازار جهانی کالاهای اساسی احساس خواهد شد و جهان را با شوک تقاضا روبه‌رو خواهد کرد.
د) تحت تأثیر قرار گرفتن فعالیت شرکت‌های بزرگ بین‌المللی در چین: گفته می‌شود تاکنون بیشتر شرکت‌های بین‌المللی فعالیت‌های خود را در این کشور متوقف کرده و به حالت تعلیق درآورده‌اند. تارنمای تحلیلی «بیزنس اینسایدر» در 7 فوریه 2020، در گزارشی این موضوع را بررسی کرده است. در این گزارش، به‌ نقل از یکی از سخنگویان شرکت آمازون آمده است که «ما ارزش زیادی برای رفاه و امنیت کارمندانمان قائل هستیم. صرف‌نظر از هشدارهای مختلف، ما سفر کارمندانمان «به چین» و «از چین» را تا اطلاع ثانوی محدود کرده‌ایم. ازطرف‌دیگر، کارمندانمان را به‌ دنبال کردن الگوهای سلامتی و ایمنی بهتر که توسط سازمان بهداشت جهانی و مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها ارائه شده‌اند تشویق می‌کنیم. بااین‌حال، اما این شرکت با پذیرش احتمال بعضی سفرهای ضروری به کارمندانش که به مناطق آلوده به ویروس کرونا در چین سفر می‌کنند گفته است که از دو هفته مانده به بازگشتشان به دفتر کار حتماً از خانه دورکاری، و درصورت مشاهده بعضی علائم ابتلا به این ویروس، قبل از هرچیز به مراکز پزشکی مراجعه کنند». 
در این گزارش، به نقل از تیم کوک، مدیر عامل شرکت اپل آمده است «این شرکت سفر کارمندان خود را به چین محدود کرده است، مگر در موارد بحرانی اقتصادی... و ما مراقبت‌های بیشتری انجام می‌دهیم، فروشگاه‌های خودمان را مرتب تمیز، و همچنین دمای بدن کارمندانمان را مدام کنترل می‌کنیم». اپل همچنین فروشگاه‌های خرده‌فروشی و دفاتر شرکتی خود را تعطیل کرده است و قرنطینه کارگران در فاکس‌کان، یکی از بزرگ‌ترین تأمین‌کنندگان آن، می‌تواند بر تولید اپل اثر بگذارد. این گزارش در ادامه به شرکت مایکروسافت نیز اشاره کرده و به نقل از سخنگوی این شرکت از قول مجله فوربس گفته است «براساس ارزیابی‌های انجام‌شده توسط کارشناسان و مقامات سازمان بهداشت جهانی، شرایط شیوع ویروس کرونا در مرز هشدار قرار گرفته است؛ به‌همین‌دلیل، به کارمندانمان در چین توصیه کرده‌ایم که در خانه بمانند و از آنجا دورکاری کنند. همچنین سفرهای غیرضروری به این کشور و از آنجا را هم برای آنها محدود کرده‌ایم». 
شرکت اپل نیز به‌دنبال شیوع ویروس «کووید-19» با ضرر و کاهش در درآمدهای پیش‌بینی‌شده روبه‌رو شده است. اپل می‌گوید: درآمد این شرکت تحت تأثیر کاهش تقاضا در چین قرار خواهد گرفت. اپل باور دارد که به‌دلیل اینکه شیوع ویروس کرونای جدید موجب کاهش تولید آیفون‌ها و افت تقاضا در بازار چین شده است، نمی‌تواند به درآمد پیش‌بینی‌شده برای سه‌ماهه‌ دوم خود دست یابد. این شرکت که دفتر مرکزی آن در کالیفرنیا قرار دارد اعلام کرد که همه کارخانه‌های تولیدی آن در چین بازگشایی شده‌اند (18فوریه)؛ اما به‌تدریج به تولید کامل بازخواهند گشت. اپل در اواخر ژانویه پیش‌بینی کرد که درآمد آن در سه‌ماهه دوم بین ۶۳ تا ۶۷ میلیارد دلار خواهد بود. این شرکت در بیانیه‌ای اعلام کرد «پیش‌بینی‌های فصلی ما که در ۲۸ ژانویه ۲۰۲۰ منتشر شد، براساس بهترین اطلاعات موجود در آن زمان و همچنین بهترین تخمین‌های ما درمورد سرعت بازگشت به کار پس از پایان تعطیلات طولانی سال نو چینی در ۱۰ فوریه بوده است. در سراسر کشور چین شرکت‌ها دارند به‌تدریج به سر کار برمی‌گردند؛ اما سرعت بازگشت ما به شرایط عادی کندتر از مقداری است که پیش‌بینی کرده بودیم؛ درنتیجه، انتظار نداریم به درآمد پیش‌بینی‌شده خود برای سه‌ماهه دوم دست یابیم». در این بیانیه آمده است که عرضه آیفون در سراسر جهان محدود خواهد شد و کمبود این گوشی در بازار به‌طور موقت بر درآمد شرکت در نقاط مختلف جهان اثر خواهد گذاشت. طبق بیانیه اپل، افت تقاضا در چین یکی از علل این مشکل است.
چین در چند دهه اخیر، به ‌لطفِ داشتن نیروی کار فراوان و اتخاذ سیاست‌های مؤثر و کارآمد درجهت جذب سرمایه‌گذاری‌های خارجی توانسته است بخش بزرگی از فعالیت‌های شرکت‌های بزرگ بین‌المللی را به داخل این کشور جذب کند. تأثیر توقف بخشی از فعالیت‌های اقتصادی و کسب‌وکارها در چین که ناشی از بحران ویروس کووید-19 است، می‌تواند فعالیت این‌گونه شرکت‌ها و درآمدهای آنها را تحت‌الشعاع قرار دهد.
ه) ضرر هنگفت بر صنعت هوانوردی جهانی: برای کشوری مانند چین که یکی از مقصدهای حائز اهمیت برای گردشگران خارجی، تاجران، سرمایه‌گذاران و دانشجویان است و عمده سفرها و رفت‌وآمدها نیز به این کشور از طریق خطوط هوایی انجام می‌گیرد، وقوع بحرانی مانند ویروس کووید-19 می‌تواند فعالیت خطوط هوایی و صنعت هوانوردی جهانی را با اختلال و مشکل مواجه کند و این صنعت دچار ضررهای هنگفت شود. درواقع، به‌دنبال اجرای تدابیر حفاظتی مؤثر برای جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر این ویروس، شرکت‌های هوانوردی بین‌المللی نیز مجبور شدند پروازهای خود را به چین به‌حالت تعلیق درآورند.
سازمان بین‌المللی هوانوردی غیرنظامی (ایکائو) پیش‌بینی کرده است که به‌سبب شیوع ویروس کرونا، ضربۀ پنج میلیارد دلاری به صنعت هوانوردی جهان وارد شده است. سازمان بین‌المللی هوانوردی غیرنظامی اعلام کرد که فراگیر شدن ویروس کرونا می‌تواند در صنعت هوانوردی جهان به معنی کاهش چهار تا پنج میلیارد دلاری درآمد باشد. براساس گزارش این آژانس سازمان ملل متحد، تاکنون هفتاد خط هواپیمایی پروازهای خود را «به چین» و «از چین» متوقف کرده‌ و پنجاه خط هواپیمایی دیگر پروازهای خود را کاهش داده‌اند. این مسئله منجربه افت هشتاد درصدی ظرفیت هواپیمایی خارجی و چهل درصدی کاهش خطوط هوایی چین شده است. ایکائو همچنین پیش‌بینی کرده است که درآمد مسافرتی در سه ماهه اول سال تا 29‌/‌1 میلیارد دلار در ژاپن و 15‌/‌1 میلیارد دلار در تایلند کاهش خواهد شد؛ زیرا مسافران هوایی چینی در مدت پیش‌بینی‌شده در خانه خواهند بود. شایان ذکر است تعدادی از شرکت‌های هوانوردی بین‌المللی نیز پروازهای خود را به چین به‌دنبال شیوع ویروس کرونا متوقف کرده یا به‌حالت تعلیق درآورده‌اند. ازجمله این شرکت‌ها می‌توان به دلتا ایرلاینز، آمریکن ایرلاینز، یونایتد ایرلاینز، ایرکانادا و بریتیش ایرویز اشاره کرد. 
و) تحت تأثیر قرار گرفتن صنعت گردشگری: مصادف بودن شیوع این ویروس با تعطیلات سال نوِ چینی سبب شده است که هم ورود گردشگران خارجی به چین و هم ورود گردشگران چینی به کشورهای دیگر تحت تأثیر قرار بگیرد و این روند کاهش پیدا کند. بازارهای آمریکای شمالی و اروپا برای اقتصاد خاور دور از اهمیت حیاتی برخوردارند. چین پنجمین بازار بزرگ ورودی در جهان است که پذیرای 6‌/‌62 میلیون گردشگر در سال 2019 بوده است. با کاهش گردشگری از کشورهای غربی احتمالاً این رقم به‌شدت کاهش می‌یابد. شرکت هواپیمایی یونایتد از کاهش پروازها به‌دلیل نزول چشمگیر تقاضاها خبر داد که این مسئله نشان می‌دهد که مصرف‌کنندگان نگران بازدید از چین هستند. به‌دنبال ممنوعیت اخیر اعمال‌شده به‌سبب شیوع ویروس کرونا در سفرهای گروهی و رزروهای بسته‌ای، حضور نداشتن مسافران چینی در منطقه آسیا _ اقیانوسیه که به‌شدت وابسته به گردشگری چین است، به‌طرز چشمگیری احساس می‌شود، درحالی‌که بخش‌هایی از اروپا و آمریکا نیز این فشار را احساس می‌کنند؛ درنتیجه، اعمال محدودیت‌های بسیار برای انجام سفرهای توریستی، مکان‌های توریستی شلوغ مانند آنگکوروات در کامبوج، کاخ طلایی در بانکوک یا کاخ امپریال در توکیو به‌طور قابل توجهی خالی از حدمعمول بوده است. کشورهای «آسه‌آن» بیشترین صدمه را از این بابت خواهند دید؛ زیرا ورود تعداد گردشگران چینی به کشورهای این حوزه سی تا چهل درصد کاهش می‌یابد و باعث زیان هفت میلیارد دلاری به این کشورها می‌شود.
به‌مانند مورد پیشین یعنی ضررهای هنگفت بر صنعت هوانوردی جهان، صنعت گردشگری نیز به‌دنبال شیوع ویروس کرونای جدید از آسیب و ضرر مصون نخواهد بود. درواقع، این صنعت با توجه به اینکه چین یکی از مقاصد اصلی برای گردشگران و صنعت توریسم جهانی به‌حساب می‌آید و ازطرفی‌دیگر، گردشگران چینی نیز با سفر به کشورهای مختلف منبع درآمد خوبی برای کشورهای هدف به‌حساب می‌آیند، با اجرای تدابیر حفاظتی برای مقابله با شیوع ویروس کرونا متحمل ضرر و زیان‌هایی جدی خواهد شد.
ز) هشدار صندوق بین‌المللی پول درمورد آثار کرونا بر اقتصاد ژاپن: صندوق بین‌المللی پول با هشدار درمورد سرعت شیوع کرونا اعلام کرد که این مسئله یک ریسک کاهنده جدی بر سر راه اقتصاد ژاپن محسوب می‌شود، هرچند که میزان و شدت این اثرگذاری به سرعت شیوع بیماری و سیاست‌های مقامات بستگی خواهد داشت. این موضوع را پائول کاشین، مسئول نمایندگی صندوق بین‌المللی پول در ژاپن اعلام نموده است. او گفت «این ویروس می‌تواند با تحت تأثیر قرار دادن صنعت گردشگری و تجارت خارجی ژاپن با چین و دیگر کشورهای جهان باعث کاهش رشد اقتصادی این کشور شود. وی درمورد کاهش سرمایه‌گذاری چین در ژاپن و اثرگذاری تداوم روند تعطیلی کسب‌وکارهای چین بر تجارت با ژاپن هشدار داد و اعلام کرد که اخلال در زنجیره تأمین با توجه به سهم بالای چین از سبد تجاری ژاپن می‌تواند شرکت‌های ژاپنی را در هفته‌های پیشِ رو با مشکلات جدی مواجه کند. خودروسازان ژاپنی قطعات تولید می‌کنند و خرده‌فروشان کالاهای گسترده‌ای را از ژاپن در چین به فروش می‌رسانند که دومین مقصد صادراتی بزرگ ژاپن است. 
براساس آمار صنعتی، شیوع این ویروس برای فروشگاه‌های ژاپنی و هتل‌ها نیز ضربه بزرگی محسوب می‌شود؛ زیرا در سال 2019، چینی‌ها سی درصد از کل جهانگردان بازدیدکننده از ژاپن را که نزدیک به چهل درصد از کل مخارج گردشگران خارجی را به خود اختصاص داده بودند تشکیل داده‌اند.
ح) تأثیر ویروس کرونا بر اقتصاد آلمان: آلمان بزرگ‌ترین اقتصاد حوزه یورو و یکی از مهم‌ترین و بزرگ‌ترین شرکای تجاری چین، چه در سطح کشورهای حوزه اتحادیه اروپا و یورو و چه در سطح جهانی، بی‌شک از ویروس کرونا و شیوع آن در چین اثر خواهد پذیرفت. تارنمای تحلیلی اقتصادی بلومبرگ در گزارشی با عنوان «ویروس کرونا ریسک رکود اقتصادی را به اقتصاد آلمان بازمی‌گرداند» در 12 فوریه 2020 به این مسئله پرداخته است. در این گزارش به این مسئله اشاره شده که «دویچه بانک»، بزرگ‌ترین بانک آلمان، درخصوص نزدیک بودن آلمان به رکود اقتصادی، شدیدترین هشدار را داده است؛ زیرا شیوع ویروس کرونا رکود طولانی‌مدت صنعت آلمان را تشدید می‌کند. استفان اشنایدر، اقتصاددان، در «دویچه بانک» می‌گوید «ویروس کرونا خطر بزرگی را متوجه وضعیت اقتصاد جهانی می‌کند؛ زیرا امیدها برای احیاء اقتصاد چین را کاهش می‌دهد».
چین سومین مقصد بزرگ برای صادرات کالاهای آلمانی است و انتظار می‌رود با کاهش تقاضا از جانب چین به‌دنبال شیوع ویروس کووید-19 آسیب بیشتری به کارخانه‌های این کشور وارد شود. در سال 2018، آلمان کالاهایی به ارزش نزدیک به 94 میلیارد یورو (6‌/‌101 میلیارد دلار) را به چین صادر کرد. خودروسازان آلمانی که کسب‌وکارهای بزرگی را در چین در اختیار خود دارند به‌نظر می‌رسد به‌خاطر شیوع این ویروس متحمل زیان شوند. خودروسازان آلمانی ماه گذشته (ژانویه 2020) کمتر از دو میلیون دستگاه خودرو در چین فروختند؛ یعنی هیجده درصد در مقایسه با سال گذشته (2019) این فروش کاهش داشته است.
مسائل ذکرشده که ناشی از شیوع ویروس کرونای جدید و بروز آن در قالب یک تهدید امنیتی نرم است نشان می‌دهد که تهدید این ویروس و شیوع آن تاکنون این پتانسیل را داشته است که برای چین و بعضی از بازیگران اصلی اقتصاد جهانی صدمات جدی اقتصادی به‌دنبال داشته باشد و آن را به‌صورتی ناخواسته وارد انزوا کند. در طرف مقابل، بازیگران دیگر جامعه جهانی ازجمله دولت‌ها و دیگر اقتصادهای بزرگ، شرکت‌های بزرگ بین‌المللی، خطوط هوانوردی، صنعت توریسم و حتی کشورهای تولیدکننده نفت نیز به‌سبب کاهش تقاضای چین برای این کالای استراتژیک تحت تأثیر قرار می‌گیرند. اجرای تدابیر حفاظتی برای مقابله با شیوع هرچه بیشتر ویروس کووید-19 از جانب هریک از طرفین مسئله‌ای گریزناپذیر است، حتی اگر به‌بهای پرداخت هزینه‌ها و خسارات گزاف اقتصادی باشد.
جمع‌بندی این قسمت این است که به‌وجود آمدن تهدید امنیتی نرم در قالب بیماری مهلک مسری، آن‌هم در مقیاس مکانی بسیار اثرگذار یعنی کشور چین می‌تواند تهدیداتی جدی را متوجه امنیت بین‌المللی، در ابعاد اقتصادی و تجاری کند. این گزاره معلول مسئله‌ای است که آن را روند جهانی شدن اقتصاد و ارتباطات می‌نامند؛ روندی که در آن همگرایی‌ها، همبستگی‌ها و وابستگی‌ها در ابعاد اقتصادی و ارتباطاتی میان کشورها تشدید شده است. در این روند، اگر تهدیدی چه در قالب سخت‌افزاری و چه در قالب نرم‌افزاری آن، متوجه امنیت بین‌المللی شود، دولت‌ها و به‌خصوص قدرت‌های بزرگ تصمیم خواهند گرفت که چگونه با آن مقابله کنند. درواقع، مسئله‌ای که حائز اهمیت است کنش‌ها و واکنش‌ها و همچنین نوع تعاملاتی است که میان قدرت‌های بزرگ برقرار است و می‌تواند عاملی تعیین‌کننده و بسترساز برای مقابله با تهدیدات امنیت بین‌المللی باشد. اکنون با توجه به آثاری که ویروس کرونا از خود به‌جای گذاشته است و در سطور پیشین نیز به آن اشاره گردید، می‌طلبد که دولت‌ها و قدرت‌های بزرگ با اتخاذ رویکردی همکاری‌جویانه درقبال یکدیگر و با توجه به همگرایی‌ای که به آن اشاره شد، دست به مهار این تهدید امنیتی بزنند؛ اما به‌نظر می‌رسد این نگاه آن‌هم در این برهه زمانی کمی خوش‌بینانه باشد؛ ازاین‌رو، در ادامه باید زمان‌مندی مسئله را مورد توجه قرار داد.

3. زمان‌مندی بحران؛ تقابل نیروهای همگرا و واگرا در حل مسائل جهانی
علاوه‌بر مسئله مکان‌مندی بحران کرونا و آثاری که بر امنیت بین‌المللی از خود به‌جا گذاشته است و در سطور پیشین نیز به مختصات آن اشاره گردید، باید مسئله زمان‌مندی این بحران را نیز تبیین کرد؛ زمانه‌ای که در آن شاهد صف‌بندی طرفداران نگرش بدبینانه در مقابل نگرش خوش‌بینانه درقبال مسئله همکاری میان قدرت‌های بزرگ هستیم. این همکاری از دریچه نگرش خوش‌بینانه می‌تواند معطوف به همکاری‌های منطقه‌ای ازجمله میان چین و آسه‌آن برای ایجاد و تقویت رژیم‌های بین‌المللی به‌منظور مهار تهدیدات امنیتی باشد. در طرف مقابل نیز نگرش بدبینانه‌ای وجود دارد که بیان می‌دارد باید در مقابل روندهای مرتبط با جهانی شدن اقتصاد و ارتباطات از طریق بسته شدن مرزها و نگاه به داخل مقاومت کرد تا بتوان از آسیب‌هایی که برخاسته از روند جهانی شدن است در امان ماند. این رویکرد حداکثر توان خود را با توجه به پشتوانه قدرتی که در ابعاد مختلف داراست خواهد گذاشت تا به‌صورتی توأمان بر دیگر کشورها و نهادها و رژیم‌های بین‌المللی با ابزارهای مختلف فشارهای ساختاری وارد آورد و آنها را ضعیف کند. ابعاد زمانی این بحران می‌تواند برای ما قابل تأمل و حائز اهمیت باشد. درواقع، در این قسمت با پرداختن به مسئله زمان‌بندی این بحران می‌خواهیم به نوع و ماهیت تعاملات میان قدرت‌های بزرگ پی ببریم؛ زیرا این تعاملات و محیطی که قدرت‌های بزرگ در آن دست به کنش و واکنش می‌زنند می‌تواند در حل‌و‌فصل بحران‌های امنیتی مؤثر واقع شود و بر آن اثر بگذارد.

3ـ1. رقابت میان قدرت‌های بزرگ و واگرایی میان آنها
همان‌طور که در قسمت پیشین نیز ذکر شد، این تصور همواره وجود داشته و دارد که جهانی شدن اقتصاد و ارتباطات میان کشورها در جامعه جهانی باعث افزایش وابستگی‌ها و همگرایی‌ها میان دولت‌ها شده و ازطرف‌دیگر، آسیب‌پذیری ناشی از این وابستگی‌ها نیز به ‌هنگام وقوع بحران امنیتی ازجمله بیماری‌های مسری افزایش می‌یابد. در ادامه این تصور، این تصویر در اذهان ناظران امور بین‌المللی به‌وجود خواهد آمد که کشورها و به‌خصوص قدرت‌های بزرگ به‌سبب این وابستگی‌ها و برای کاهش سطح تهدیدات امنیتی و آسیب‌پذیری‌ای که با آن روبه‌رو هستند، ناچارند رویکردهای همکاری‌جویانه میان خود را اتخاذ، و یا اینکه رژیم‌های بین‌المللی موجود را که معطوف به مهار تهدیدات امنیتی هستند تقویت کنند. نگرش معطوف به اتخاذ این‌گونه رویکردها و کنش‌ها از جانب قدرت‌های بزرگ، آن‌هم در برهه زمانی کنونی و اراده آنها برای مقابله با شیوع بیماری مسری در قالب تهدید امنیتی نرم نگرشی خوش‌بینانه است و باید از دریچه نگرشی بدبینانه به این مسئله نگریست؛ زیرا با نگاهی به مختصات زمانی برهه کنونی متوجه خواهیم شد که کشورها از اتخاذ رویکرد همکاری‌جویانه ناتوان هستند. چرایی و درک این مسئله یعنی اتخاذ نگرشی بدبینانه به رویکرد همکاری‌جویانه و تقویت نهادها و رژیم‌های بین‌المللی در میان قدرت‌های بزرگ و نبودِ اراده برای حل‌وفصل تهدیداتی که متوجه امنیت بین‌المللی است، منوط به کسب مختصات زمانی و یا به‌عبارتی، زمان‌مندی بحران موردنظر است. 
واقعیت این است که آمریکا در نقش یک ابرقدرت در نظام جهانی در طول چهار سال گذشته و از زمان روی‌کار آمدن ترامپ در مقام رئیس‌جمهور این کشور، رویکردی تهاجمی درقبال دیگر کشورها و رقبای خود و همچنین موافقتنامه‌ها و پیمان‌های بین‌المللی اتخاذ کرده است. راهبردپردازان آمریکایی رویکرد موردنظر را در قالب «عصر رقابت قدرت‌های بزرگ» توجیه می‌کنند و کشورهایی را که به‌زعم آنها تلاش دارند قدرت مسلط آمریکا را به‌چالش بکشند، رقیب استراتژیک نام می‌نهند. فارغ از تغییر نوع برخورد آمریکا با دیگر بازیگران نظام جهانی ازجمله رقبای خود و تشدید روند رقابت‌جویانه با آنها در طول چند سال گذشته، تضعیف نهادها و رژیم‌های بین‌المللی که به‌نوعی عامل قوام‌بخش و ثبات‌دهنده به امنیت بین‌المللی محسوب می‌شوند نیز در دستور کار آمریکا قرار داشته است. خروج از توافقنامه هسته‌ای با ایران موسوم به برجام، خروج از پیمان اقلیمی پاریس، خروج از پیمان موشک‌های میان‌برد موسوم به «آی‌اِن‌اف»، خروج از سازمان یونسکو، به‌وجود آمدن اختلاف میان محور یورو _ آتلانتیکی بر سر موضوعات امنیتی همچون پیمان ناتو و یا مسئله برجام ازجمله نتایجی است که حاصل رویکرد تهاجمی آمریکا در طول چهار سال اخیر درقبال موضوعات و دستور کارهای کلان بین‌المللی بوده است. 
در چنین شرایطی که ناشی از کنش‌های تهاجمی قدرت مسلط در نظام جهانی است، اوضاع برای دیگر بازیگران و کنشگران این نظام نیز مطلوب باقی نمانده است؛ برای مثال، اتحادیه اروپا درحال گذراندن دورانی سخت از زمان تشکیل آن است؛ ازطرفی، بریتانیا از این اتحادیه خارج شده و ازطرف‌دیگر، کشورهای عضو نیز درگیر مسائل و مشکلات داخلی همچون آینده مبهم مهاجران و پناهجویان، کسری بودجه و برآمدن احزاب راست افراطی در کشورهای خود هستند و این امر باعث شده است که شکاف میان کشورهای عضو این اتحادیه بیشتر شود. 
بازیگران خارج از محور یورو ـ آتلانتیکی نیز با وضعیتی بهتر از کشورهای حاضر در این محور روبه‌رو نیستند. کشور شاخص خارج از محور موردنظر چین است. راهبردپردازان آمریکایی، چین را رقیب استراتژیک برای ایالات متحده تصور می‌کنند. بنابراین، چین در طول چهار سال اخیر تحت فشارهای ساختاری از جانب قدرت مسلط نظام موردنظر یعنی آمریکا قرار گرفته است. اتحادیه اروپا نیز چین را رقیب سیستماتیک برای خود می‌پندارد و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) نیز آن را تهدیدی متوجه این اتحادیه سیاسی و نظامی دانسته است. ازطرف‌دیگر، چین نیز این ذهنیت و تصور را از کنش‌های غرب و در رأس آن آمریکا به‌دست آورده که این کشورها فقط سیاست مهار و محاصره را درقبال پکن پیگیری می‌کنند. روسیه هم تلاش دارد ضمن تثبیت جایگاه ابرقدرتی خود با توانمندی اثرگذاری بر مسائل جهانی، از راهبرد فشار آمریکا و اروپا برای تغییر رفتارش رها شود.
با ارائه چنین مختصاتی از زمان‌مندی بحران موردنظر باید گفت برآیند و نتیجه حاصل از این مختصات و البته نوع تعاملات میان قدرت‌های بزرگ که برپایه رویکردهای رقابت‌جویانه و تهاجمی قرار گرفته است، چیزی جز گسترش آنارشی و بی‌ثباتی در سطح نظام نخواهد بود. در چنین فضایی، دغدغه کشورها و روابط میان قدرت‌های بزرگ درباره مسئله امنیت بین‌المللی، به موضوعات و دستور کارهای کلان مرتبط با آن، که عموماً موضوعاتی سخت‌افزاری است بازخواهد گشت. نکته این است که در این فضا، تهدیدات امنیتی نرم در شکل‌ها و ابعاد مختلف نه‌تنها محلی از اعراب ندارند، بلکه دستمایه‌ای از طرف نیروهای واگرا خواهند شد که از طریق آن، نیروهای همگرا مرتبط با تقویت همکاری و رژیم‌های بین‌المللی را ضعیف کنند. برپایه چنین مختصاتی، حاصل از برآیند زمان‌مندی بحران موردنظر باید چنین نتیجه‌گیری کرد که نیروهای واگرا که نگرشی بدبینانه به روندهای جهانی شدن اقتصاد و ارتباطات دارند و فقط منافع خود را در این محیط آشوب‌زده و بی‌ثبات پیگیری می‌کنند، در مقابل نیروهای طرفدار همکاری‌های دسته‌جمعی، چه برپایه همکاری منطقه‌ای و چه برپایه رژیم‌های بین‌المللی، دست بالا را خواهند داشت. 
جامعه جهانی اکنون با شیوع یک بیماری مسری با نام «ویروس کرونا» در قالب تهدید امنیتی نرم روبه‌روست که بروز و ظهور آن در کشور چین بوده است. بروز چنین بحرانی در چین می‌طلبد که کشورها و قدرت‌های بزرگ دست به همکاری برای مقابله و مهار این ویروس و پیامدهای بین‌المللی آن بزنند. اما در قالب زمان‌مندی این بحران باید گفت شیوع این ویروس در زمانه‌ای است که نیروهای واگرا و ضد جهانی شدن دست بالا را در مقابل نیروی‌های معتقد به همکاری‌های دسته‌جمعی برای حل‌وفصل بحران‌های بین‌المللی دراختیار دارند. حساسیت این موضوع برای این دو نیرو درقبال شیوع ویروس کرونا از آنجا نشئت گرفته است که هدف اصلی در این ماجرا کشور چین است. 
در تقابل میان نیروهای طرفدار واگرایی و همگرایی، محور اصلی در استدلال میان طرفین این است که گسترش ارتباطات جهانی چین و بهره‌برداری این کشور از فضای جهانی‌ شدن در چند دهه اخیر سبب شده است که این کشور، اقتصاد و ارتباطات جهانی را به‌خود وابسته کند؛ چه‌بسا اینکه این باور وجود دارد که جهان بیش از آنکه به یکدیگر وابسته شده باشد، چینی‌ها توانسته‌اند جهان را چینی کنند. اکنون نیز شیوع این ویروس و پیامدهای جهانی آن این بهانه را به دست طرفداران نیروهای واگرا قرار داده است که آن را مستمسکی علیه چین و گسترش «چین‌هراسی» قرار دهند. 
نکته‌ای که در اینجا باید ذکر کرد این است که سازمان بهداشت جهانی در 30 ژانویه 2020 به‌دنبال بالا رفتن رقم تلفات ویروس کرونا در بیانیه‌ای وضعیت جهانی را اضطراری اعلام کرد. بااین‌حال، رئیس این سازمان در کنفرانس خبری اعلام کرد توصیه‎‌ای مبنی‌بر ایجاد محدودیت‌های مسافرتی و تجاری از طرف این سازمان به کشورها نشده و این سازمان با این موضوع مخالف است، ضمن آنکه اعتماد و اطمینان بالایی به چین درقبال کنترل و مهار این ویروس دارد؛ اما پس از آن شاهد بودیم که محدودیت‌های جدی مسافرتی و تجاری به‌صورت دوسویه میان چین و کشورهای مختلف به‌اجرا درآمد. 
درواقع، بازتاب دست بالا بودن نیروهای واگرا در مقابل نیروهای همگرا را می‌توان در بیانیه سازمان بهداشت جهانی و همچنین واکنش دیگر کشورها درقبال توصیه این سازمان مشاهده کرد. واقعیت موجود در فضای سیاست بین‌الملل این است که کشورها و دو‌لت‌ها با دارا بودن حاکمیت مستقل و مجزا از یکدیگر، خود تصمیم‌گیرنده نهایی درقبال اجرای تدابیری برای مقابله با تهدید امنیتی نرم ازجمله شیوع بیماری مسری و مهلک هستند؛ زیرا این موضوع با جان انسان‌ها و شهروندان سروکار دارد. 
در ادامه، این باور در میان بسیاری از کشورها وجود دارد که با اعمال تدابیری خاص ازجمله محدودیت‌های پروازی و مسافرتی می‌توان از شیوع هرچه بیشتر این ویروس جلوگیری کرد. اینکه این رویکرد و اجرای این تدابیر تا چه اندازه نتیجه‌ای ثمربخش به‌دنبال داشته باشد از حوصله این مبحث خارج است؛ اما واقعیت این است که اتخاذ رویکرد و تدابیری که معطوف به حفاظت از جان شهروندان در مقابل ویروس مهلک باشد و بتوان آن را اقدامی به‌جا و منطقی دانست یک مسئله است و تلاش برای سیاسی کردن و اتخاذ رویکردهای خودمحورانه که توسط نیروهای واگرا درقبال شیوع ویروسی مهلک و مسری اتخاذ می‌شود مسئله‌ای دیگر است.
تئودور آدهانوم، رئیس سازمان بهداشت جهانی، در سخنرانی خود در پنجاه و ششمین کنفرانس امنیتی مونیخ در 15 فوریه 2020 از رهبران جهانی خواست که شیوع این ویروس مرگبار را سیاسی نکنند. وی در این کنفرانس اعلام کرد «ما باید از ننگ و نفرت دست بکشیم. مقصر نشان دادن آسان است، سیاسی کردن آسان است؛ اما وظیفه سخت‌تر، مقابله با یک مشکل و یافتن راه‌حل‌های مشترک برای غلبه بر آن است. همه ما از شیوع این ویروس درس خواهیم آموخت؛ اما اکنون زمان احیاء مجدد یا سیاسی کردن نیست». وانگ ایی، وزیر خارجه چین، با سفر به آلمان و سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام کرد که این مسئله ثابت شده است که اپیدمی موردنظر قابل کنترل و تا حد زیادی قابل درمان است. وی گفت «هرگونه تأثیری که ممکن است ویروس کرونا در اقتصاد چین داشته باشد موقت و کوتاه‌مدت خواهد بود. اقتصاد چین برای غلبه بر همه خطرها و چالش‌ها از موقعیت مناسبی برخوردار است». وزیر خارجه چین که اولین مقام عالی‌رتبه این کشور است که پس از شیوع ویروس کرونا به خارج از کشور سفر کرده کوشیده است که در این مجمع مهم امنیتی به دنیا اطمینان‌خاطر دهد که چین توانایی لازم را برای غلبه بر این ویروس دارد و ثبات بار دیگر به اقتصاد کشور بازخواهد گشت. 
نحوه تعامل قدرت‌های بزرگ در شرایط کنونی و قالب بودن رویکردهای رقابت‌جویانه درقبال یکدیگر و همچنین دست بالا داشتن نیروهای واگرا در سطح نظام جهانی سبب شده است که این قدرت‌ها نتوانند در موقع بروز و ظهور تهدید امنیتی نرم و برای مقابله با آن، ازجمله درمورد چالش ویروس کرونا با یکدیگر به‌درستی تعامل کنند. فارغ از این، با توجه به فضای به‌وجودآمده و نشئت گرفتن کنش‌های واگرایانه از رفتارهای تهاجمی آمریکا در طول چهار سال اخیر، نیروهای واگرا تلاش دارند حداکثر بهره را از فضای موجود ببرند و ضرباتی را بر نیروهای همگرا و طرفدار تلاش‌های دسته‌جمعی برای حل‌وفصل بحران‌های بین‌المللی وارد کنند. این مسئله اکنون در روابط آمریکا و چین صادق است: یکی از طرفین، قدرت مسلط در نظام جهانی است و دیگری، از نگاه قدرت مسلط، قدرتی بزرگ در زمره رقبای استراتژیک این کشور است و بالطبع، تلاش خود را صرف مقابله با تهدیدات این رقیب استراتژیک و مهار آن خواهد کرد. به‌دنبال این مسئله، فضایی پرتنش و تخاصم‌آلود در روابط میان این دو قدرت بزرگ به‌وجود خواهد آمد؛ چه‌بسا که در طول سه سال اخیر شاهد تنش در روابط دو کشور در حوزه‌های مختلف بوده‌ایم (از موضوعات مرتبط با اقتصاد و تجارت تا موضوعات سیاسی و امنیتی) و طرفین چینی و آمریکا به یکدیگر سوءظن دارند. 

3ـ2. کرونا و پدیده چین‌هراسی
اکنون شیوع یک ویروس مهلک در چین و گسترش آن به دیگر کشورها، آن‌هم در بحبوحه تنش‌های سیاسی و اقتصادی در روابط چین با غرب و در رأس آن آمریکا، توجه افکار عمومی و ناظران امور بین‌المللی را به خود جلب کرده است. در فضای میان چین و آمریکا، اکنون نیز مقامات آمریکایی با توجه به شیوع ویروس مهلک کرونا در چین تلاش دارند که از آب گل‌آلود ماهی بگیرند و فشارهای سیاسی و تبلیغاتی خود را بر چین تشدید کنند. درواقع، گسترش این تبلیغات از جانب آمریکا علیه چین، آن‌هم درقبال مسئله‌ای همچون ویروس کرونا را می‌توان تلاشی در ادامه خط موسوم به پدیده «چین‌هراسی» در جهان غرب دانست که می‌کوشند در چهارچوب نظریه موسوم به «تهدید چین»، این کشور را در تنگنای جنگ روانی و تبلیغاتی قرار دهند. 
در اینکه هر دو کشور دو قدرت بزرگ جهان محسوب می‌شوند و هرکدام تلاش دارند منافع خود را با ابزارهای مختلفی که در اختیار دارند پیش ببرند و از هر فرصتی برای پیش افتادن از دیگری استفاده کنند، در سیاست بین‌الملل مسئله‌ای عادی و امری طبیعی است؛ اما سرایت این مدل از کنش و واکنش‌ها و تعاملات میان این دو قدرت بزرگ به نحوه برخورد آنها با تهدید امنیتی نرم که خود را به‌ شکل ویروسی مسری و مهلک نشان داده است، نشانه‌ای نگران‌کننده برای جامعه جهانی به‌حساب می‌آید؛ نشانه‌ای که حاکی از تقویت روندهای مرتبط با گرایش‌های واگرایانه در سطوح سیاست داخلی کشورها و سرایت آن به نظام بین‌الملل، افزایش بدبینی بازیگران این نظام به یکدیگر، بسته شدن مرزها و تضعیف همکاری‌های بین‌المللی برای حل‌وفصل بحران‌های بین‌المللی است.
دولت آمریکا در طول سه سال گذشته کوشیده‌ است که چین و رفتارهایش را در ابعاد و حوزه‌های مختلف (ازجمله: اقتصاد، تجارت و فناوری اطلاعات) امنیتی کند و به‌عنوان تهدیدی برای امنیت جهانی برساخته سازد. این تلاش‌ها اکنون با توجه به وقوع بحران ویروس کووید-19 به‌نظر می‌رسد دوچندان شده است و در ادامه، با محور قرار دادن اظهارنظرهای چند مقام ارشد سیاسی آمریکا این مسئله یعنی برساختگی تهدید چین مورد بررسی قرار گرفته است.
مایک پامپئو، وزیر خارجه آمریکا، در سفری که در 30 ژانویه 2020 (10 بهمن 1398) به لندن داشت، در دیدار با دومینیک راب، همتای بریتانیایی خود، حزب کمونیست چین را تهدیدی محوری و اصلی برای زمانه حال حاضر دانست. همچنین وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی‌ای که در پنجاه و ششمین کنفرانس امنیتی مونیخ در 15 فوریه 2020 در شهر مونیخ آلمان داشت، بدون آنکه اشاره‌ای به مسئله ویروس کرونا داشته باشد، طیف متنوعی از تهدیدات چین را که متوجه جهان غرب و آمریکاست برشمرد و اعلام کرد علی‌رغم برخی بدگمانی‌ها و اختلافات تاکتیکی در محور یورو ـ آتلانتیکی، غرب در برابر روسیه و چین پیروز می‌شود. 
مارک اسپر، وزیر دفاع آمریکا، نیز با سخنرانی در این مجمع امنیتی از چین به‌عنوان تهدیدی درحال ظهور علیه نظم جهانی نام برد و گفت: پرجمعیت‌ترین کشور جهان فناوری غرب را سرقت می‌کند، به ارعاب همسایگان کوچک‌تر‌ خود می‌پردازد، و درپی برتری‌جویی از هر طریق و با هر هزینه‌ای است. این دو اظهارنظر از جانب دو مقام عالی‌رتبه دولت آمریکا آن‌هم در بحبوحه درگیر بودن چین با ویروس کرونا نشان از این دارد که آمریکا همچنان خط اعمال فشارهای سیاسی و امنیتی بر چین و حزب کمونیست آن را حتی در زمانی که این کشور با تهدید امنیتی نرم و شیوع ویروس مهلک و مسری روبه‌روست و می‌تواند پیامدهایی جدی برای سلامت شهروندان دیگر کشورها به‌همراه داشته باشد حفظ نموده است.
ویلبر راس‏، وزیر بازرگانی آمریکا، در 31 ژانویه 2020 (11 بهمن 1398) در مصاحبه با شبکه «فاکس بیزنس» این کشور درقبال شیوع ویروس کرونا موضع‌گیری کرد. او بر این باور است که شیوع این ویروس می‌تواند تأثیراتی مثبت بر بازار مشاغل آمریکای شمالی یعنی آمریکا و مکزیک داشته باشد. وی گفت «واقعیت این است که این مسئله باعث می‌شود که درمورد زنجیره تأمین محصولات تعمق شود. بنابراین،‏ فکر می‌کنم این مسئله به تسریع در بازگشت شغل‌ها به آمریکای شمالی کمک خواهد کرد». این اظهارنظر را نیز می‌توان در ادامه خط اعمال فشارهای تجاری و بازرگانی در راستای جنگ تجاری آمریکا علیه چین دانست که به‌تازگی با بستن اولین قرارداد موسوم به فاز اول توافق تجاری به یک آتش‌بس دست یافته‌اند.
ـ شبکه خبری «سی‌اِن‌بی‌سی» آمریکا در گزارشی در 13 فوریه 2020 به نقل از یک مقام عالی‌رتبه دولت آمریکا گفته است که این کشور اعتماد و اطمینان بالایی به چین در زمینه اطلاعات خروجی از این کشور مرتبط با ویروس کرونا ندارد. این مقام آمریکا افزوده است: چین همچنان پیشنهادهای آمریکا برای کمک به این کشور را رد می‌کند. این گزارش همچنین به نقل از خبرگزاری رویترز و از قول لری کادلاو، مدیر شورای ملی اقتصادی کاخ سفید گفته است که به‌نظر نمی‌رسد شفافیت خوبی ازسوی چین درمورد شیوع ویروس کرونا وجود داشته باشد. پیشتر رابرت اوبرایان‏، مشاور امنیت ملی کاخ سفید نیز از پاسخ منفی چین به پیشنهاد کمک این کشور خبر داده بود. اینکه دقیقاً چرا چین پیشنهادهای آمریکا را برای کمک به این کشور درجهت مقابله با شیوع این ویروس رد نموده یا بی‌پاسخ گذاشته است دقیقاً مشخص نیست. بااین‌حال، از زمان جدی شدن شیوع این ویروس در اواخر ماه ژانویه، چین بارها از رفتار آمریکا و ایجاد هراس از طرف این کشور درقبال کرونا انتقاد کرده است. 
شایان ذکر است که پس از اعلام وضعیت اضطراری جهانی از طرف سازمان بهداشت جهانی، آمریکا جزو اولین کشورهایی بود که محدودیت‌های مسافرتی به چین را وضع کرد و ترامپ، رئیس‌جمهور آن، با امضای فرمانی دستور داد مسافرانی که چهارده روز پیش از ورود به آمریکا به چین سفر کرده بودند، از ورود به این کشور منع خواهند شد. مسئله دیگر متهم کردن چین به نبودِ شفافیت کافی از جانب برخی از مقامات آمریکا ازجمله لری کادلاو است. با توجه به بسته بودن فضای رسانه‌ای در چین و نبودِ رسانه‌ها و مطبوعات مستقل در آنجا نمی‌توان انتظار چندانی داشت که پکن اطلاعات صحیحی را درمورد تعداد مبتلایان به این ویروس و مسائل جانبی دیگر منتشر کند، ضمن آنکه این‌طور به‌نظر می‌رسد که کنترل جریان اطلاعات خروجی از چین از جانب دولت این کشور و حزب کمونیست با این ملاحظه صورت می‌گیرد که از دامن زدن به هراس و واهمه بیشتر به جامعه جهانی و ارسال سیگنال‌های نگران‌کننده به اقتصاد و تجارت بین‌الملل جلوگیری کند. 
درمجموع، باید گفت در چهارچوب زمان‌مندی بحران اتخاذ کنش‌های تهاجمی و یکجانبه‌گرایانه از جانب قدرت مسلط در سطح سیستم، علاوه‌براینکه دیگر قطب‌های قدرت را تحت فشارهای ساختاری در ابعاد مختلف قرار می‌دهد، باعث گسترش آشوب و بی‌ثباتی خواهد شد. به‌وجود آمدن چنین فضایی سبب خواهد شد که مسئله همکاری‌های بین‌المللی برای مقابله با یک تهدید امنیتی نرم که می‌تواند حتی در ابعادی کوچک نیز امنیت بین‌المللی را تحت تأثیر قرار دهد را مورد تهدید قرار دهد و ضعیف کند. 
اکنون و مشخصاً درمورد مسئله ویروس کرونا، نوع تعاملات میان قدرت مسلط و قدرت بزرگ در سطح نظام یعنی آمریکا و چین با توجه به داشتن پیش‌زمینه‌ای از اختلافات و منازعات در روابط این دو در چهار سال اخیر، بروز تهدید امنیتی نرم نیز نتوانسته است این دو را به ‌یکدیگر نزدیک کند. بروز تهدید امنیتی نرم در شکل یک بیماری مسری و مهلک علاوه‌براینکه جان انسان‌ها و شهروندان را تهدید می‌کند، سبب تأثیر بر روند تجارت و اقتصاد بین‌المللی نیز شده است. بااین‌حال، بروز این بحران با توجه به وجود پس‌زمینه‌ای از فضای رقابتی و واگرایانه در روابط میان قدرت‌های بزرگ جهانی، نه‌تنها سبب شده است همکاری‌های بین‌المللی ضعیف شود، بلکه فضای ایجاد‌شده در خدمت نیروهای واگرا قرار گرفته است تا رقبای خود را تحت فشارهای مضاعف تبلیغاتی و روانی قرار دهند.

3ـ3. روایت و واقعیت در زمانه پساواقعیت
سطح افکار عمومی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی در شیوه برخورد با یک تهدید امنیتی ازجمله بروز و شیوع ویروس کووید-19 و چگونگی مدیریت آن می‌تواند اثرگذار باشد. در چند دهه اخیر، با آغاز و تشدید روند جهانی‌ شدن اقتصاد و ارتباطات، همسو و به موازات آن، شاهد توسعه شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی و عمومی شدن بیش‌ازپیش آن به لطف ساخت نرم‌افزارهای متنوع ارتباطی بوده‌ایم. گسترش این شبکه‌های ارتباطی و تأثیر آنها بر چگونگی پیشبرد روندهای مرتبط با بحران‌های سیاسی و امنیتی در جهان به‌حدی است که نمی‌توان وزن آنها را نادیده انگاشت. بروز بحران ویروس کرونا به‌لحاظ زمان‌مندی در چنین چهارچوبی باید تحلیل شود. 
درواقع، باید گفت در چنین مواقعی و درصورت بروز تهدید امنیتی نرم که با جان و سلامت انسان‌ها سروکار دارد، درصورت نبودِ مدیریت صحیح افکار عمومی، اطلاع‌رسانی، انحصارگرایی در استفاده از شبکه‌های اجتماعی و یا حتی ممنوعیت استفاده از آنها و اعمال سانسور در زمینه اطلاعات خروجی مسائل پیش‌گفته فقط سبب رواج و گسترش اطلاعات غلط در میان شهروندان و ایجاد نظریه‌های توطئه‌محور درمورد منشأ شکل‌گیری بحران جهانی خواهد شد. همچنین وجود پس‌زمینه‌ای از رقابت و سوءظن میان قدرت‌های بزرگ ازجمله میان آمریکا و چین و پررنگ بودن روندهای واگرایانه در جهان امروز، با توجه به غرض‌ورزی برخی از رسانه‌ها و نخبگان غرب (تلاش برای روایت‌سازی) و مخصوصاً در بحرانی که چین گرفتار آن است، بستری مناسب برای رواج اطلاعات غلط و نظریه‌های توطئه ایجاد خواهد کرد. در طرف مقابل، چین نیز با توجه به اعمال ممنوعیت در استفاده از شبکه‌های اجتماعی غربی در داخل، نبودِ رسانه‌های آزاد و مستقل در این کشور و همچنین کنترل کامل دولت بر جریان اطلاعات خروجی می‌تواند سهمی در روند مورد اشاره در این بخش داشته باشد. درواقع، چه در مقیاس مکانی و چه در مقیاس زمانی، تمامی این عوامل دست به دست یکدیگر خواهند داد تا بستر مناسبی را برای رواج اطلاعات غلط و نظریه‌های توطئه که تأثیری به‌سزا در روندهای واگرایانه، ایجاد نفرت و بیگانه‌هراسی دارند ایجاد کنند.
بازتاب این وضعیت را می‌توان در هشدار سازمان بهداشت جهانی مشاهده کرد مبنی‌براینکه ترول‌های اینترنتی و نظریه‌های توطئه، واکنش آنها به ویروس کرونا را ضعیف می‌کنند. رئیس سازمان بهداشت جهانی گفته است «پراکندن اطلاعات گمراه‌کننده کار مأموران قهرمان ما را حتی سخت‌تر می‌کند». وی در ادامه افزود «مایل‌ام به‌طور مختصر درباره اهمیت فکت‌ها صحبت کنم، نه ترس. مردم باید به اطلاعات دقیق دسترسی داشته باشند تا بتوانند از خود و دیگران محافظت کنند. اطلاعات گمراه‌کننده درباره نوع جدید ویروس کرونا باعث سردرگمی مردم می‌شود و آنها را به وحشت می‌افکند. ما در سازمان بهداشت جهانی با ویروس مبارزه نمی‌کنیم؛ با ترول‌های اینترنتی و نظریه‌های توطئه که واکنش ما را ضعیف می‌کند مبارزه می‌کنیم».
نشریه بریتانیایی «ایندیپندنت» در گزارشی مفصل در 29 ژانویه 2020 به مسئله تئوری‌های توطئه و اخبار غلط، آن‌هم درخصوص شیوع کرونا پرداخته است. در این قسمت، به دو نمونه از این موارد اشاره خواهیم کرد: 
1. منشا دقیق ویروس اگرچه تصور می‌شود در بازار غذاهای دریایی ووهان چین بوده‏، تا این زمان ناشناخته است. همچنین تصور می‌شود اولین افرادی که به ویروس کرونای جدید آلوده شده‌اند، آن را از حیوانات گرفته‌اند؛ زیرا تشخیص داده شده است که این ویروس از حیوانات به انسان منتقل می‌شود. گزارشی از مؤسسه ویروس‌شناسی ووهان نشان می‌دهد که آرایش ژنتیکی جدید ویروس کرونا 96 درصد مشابه با نوع موجود در خفاش‌هاست، که این مسئله منبع اصلی ویروس سارس نیز بوده است. با توجه به این اطلاعات، فیلم‌هایی که نشان می‌دهند چینی‌ها درحال خوردن خفاش‌ها هستند، طی چند هفته گذشته منتشر شده‌اند و به‌همین‌علت، برخی از افراد عادت غذایی چینی‌ها را به‌دلیل شیوع این بیماری سرزنش می‌کنند. در یک ویدئو، که به‌طور گسترده پخش شده بود، یک زن جوان چینی به نام وانگ منگیون نشان داده شده که درحال خوردن خفاش است. بااین‌حال، خانم وانگ از آن زمان گفته است که این فیلم در سال 2017 در پالائو و نه چین فیلمبرداری شده است و به شیوع اخیر مرتبط نیست. این فرد بعد از این مسئله، با عذرخواهی گفت «من در حین فیلمبرداری هیچ ایده‌ای نداشتم که چنین ویروسی وجود داشته باشد». او افزود که فقط در تلاش برای معرفی زندگی مردم محلی پالائو بوده است. مصرف سوپ خفاش در چین متداول نیست، اگرچه تحقیقات اخیر در این کشور روشن نموده که خفاش می‌تواند منشأ احتمالی این ویروس باشد.
2. یکی دیگر از نظریه‌های بی‌اساسی که در رسانه‌های اجتماعی ظاهر شده این است که این ویروس به یک برنامه مخفی سلاح‌های بیولوژیکی در ووهان مرتبط است یا اینکه از یک آزمایشگاه در کانادا قاچاق شده است. گفتنی است که هیچ مدرکی برای اثبات هیچ‌یک از این ادعاها وجود ندارد. آزمایشگاه کانادایی موردنظر آزمایشگاه ملی میکروبیولوژی در وینیپگ کاناداست که در سال 2013 یک خوشه جدید از عفونت‌های ویروس کرونا را مورد بررسی قرار داد. بااین‌حال، همان‌طور که قبلاً نیز اشاره شد، انواع مختلفی از ویروس کرونا وجود دارد و در این مسئله نیز آزمایشگاه موردنظر درحال بررسی "MERS" (سندرم تنفسی خاورمیانه) بود. یکی دیگر از ادعاهای بی‌پایه‌ای که در فضای مجازی پخش شده است می‌گوید که این ویروس بخشی از برنامه جنگ بیولوژیکی مخفی چین است و احتمالاً از مؤسسه ویروس‌شناسی ووهان بیرون آماده است. چین ضمن آنکه وجود چنین برنامه‌ای را رد کرده، گفته است که ارتباطی میان این آزمایشگاه و برنامه ادعایی سلاح‌های بیولوژیکی آن وجود ندارد. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری که مرکزی آمریکایی است‏، گفته گزارش‌های اولیه حاکی از این است که این ویروس ناشی از غذاهای دریایی و بازار حیوانات در ووهان است. مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری و البته سازمان بهداشت جهانی همچنان درمورد منشأ این ویروس درحال تحقیق هستند؛ اما هیچ‌کدام این مسئله را مرتبط با سلاح‌های بیولوژیکی ندانسته‌اند.
همچنین بنا به گزارش سرویس جهانی شبکه بی‌بی‌سی، «کانال یک» روسیه نظریه‌های توطئه درباره ویروس کرونا را در ساعات پربیننده عصر پخش کرده است. یک جا مجری برنامه ورمیا (زمان) این ویروس را به دونالد ترامپ‏، رئیس‌جمهور آمریکا ارتباط می‌دهد و ادعا می‌کند که دستگاه‌های اطلاعاتی آمریکا یا شرکت‌های داروسازی پشت آن هستند. 
مسئله حائز اهمیت دیگر در این بخش‏، موضوع انتشار مقالات در رسانه‌ها و جراید غربی علیه چین است که نشان می‌دهد برخی از نخبگان غربی نیز در برخورد با تهدید امنیتی نرمی که خود را به ‌شکل بیماری مسری و مهلک نشان داده است و جان بسیاری از شهروندان، چه در چین و چه در کشورهای دیگر را تهدید می‌کند، همچنان تلاش دارند که حملات تبلیغاتی و جنگ روانی خود را علیه چین شدت ببخشند تا در رقابت با این کشور عقب نمانند. در اینجا می‌توان به ذکر نمونه‌ای از این اقدامات اکتفا کرد:
والتر راسل مید، عضو سابق شورای روابط خارجی آمریکا، عضو اندیشکده آمریکایی هادسون، کارشناس سیاست خارجی آمریکا و از ستون‌نویسان روزنامه «وال‌استریت ژورنال» در یادداشتی در این روزنامه به تاریخ 3 فوریه 2020 با عنوان «چین مرد بیمار واقعی آسیاست» کوشیده است که با بهره‌برداری از آثار ویروس کرونا بر اقتصاد جهانی، دنیا و افکار عمومی را از قدرت اقتصادی چین و وابستگی جهان به آن بترساند. وی بر این نظر است که بازارهای مالی چین احتمالاً و در درازمدت از بازارهای حیوانات و حیات‌وحش این کشور خطرناک‌تر خواهند بود. نویسنده از آثار مخرب وابستگی اقتصادی جهان به چین می‌نویسد و باور دارد همزمان با اینکه چین قدرتی اثرگذار است، شکننده نیز هست. 
از نگاه نویسنده‏، شیوع ویروس مرگبارتر می‌تواند چشم‌انداز سیاسی و اقتصادی چین را در هر زمان تغییر دهد و متحول کند. وی می‌افزاید «به‌نظر می‌رسد مهم‌ترین نتیجه بلندمدت شیوع این ویروس تقویت روندی برای شرکت‌های جهانی است تا زنجیره‌های عرضه و تأمین کالای خود را «چین‌زدایی» کنند. درحال‌حاضر، بسیاری هراس دارند که ویروس کرونا به بیماری همه‌گیر جهانی تبدیل شود. عواقب سقوط اقتصادی چین گسترده خواهد بود: قیمت کالاهای اساسی در سراسر جهان سقوط خواهد کرد، زنجیره‌های عرضه کالا با اختلال مواجه خواهد شد و تعداد کمی از مؤسسات مالی می‌توانند از عواقب ناشی از آن فرار کنند. بهبود یافتن اوضاع در چین و جاهای دیگر می‌تواند کند باشد و آثار اجتماعی و سیاسی آن چشمگیر باشد».

3ـ4. واکنش چین به روایت‌سازی از کووید-19
بنا به گزارش «گلوبال تایمز»، ارگان حزب کمونیست چین، گنگ شوآنگ، سخنگوی وزارت خارجه این کشور اظهار داشت «عنوان نژادپرستانه مقاله توسط والتر راسل مید، مخالف با واقعیت‌ها و نقض اخلاق حرفه‌ای است». بنا به گزارش این رسانه، طرف چینی خواستار عذرخواهی وال‌استریت ژورنال و تحقیق درباره افراد مسئول در نگارش این مقاله شده‎؛ اما این روزنامه زیربار مسئولیت آن نرفته است. این رسانه ادامه می‌دهد «این مقاله پس از انتشار باعث ایجاد خشم در جامعه چین شده است. بسیاری از شهروندان می‌گویند چگونه یک ژورنال مشهور جهانی می‌تواند چنین عنوان غیرقابل تحمل نژادپرستانه‌ای را چاپ کند؟». 
همچنین رسانه «چاینا دیلی» در بخش دیدگاه‌های خود‏، در 7 فوریه 2020، در یادداشتی با عنوان «چه کسی بیمار واقعی است؟ چین یا نویسنده جانبدار» به کارشناس آمریکایی پاسخ داده است. در این یادداشت آمده است «این یادداشت نه‌تنها یک مانیفست برای احساسات عمیق ضد چینیِ نویسنده، بلکه نشان‌دهنده همدلی و دلسوزی نداشتنِ وی در مقام انسان است. این مقاله ناتوانی نویسنده را در دیدن تصویری بزرگ از اتفاقاتی که در ووهان، پایتخت استان هوبئی و سایر کشورها اتفاق می‌افتد، و همچنین انکار کمک‌های چین به‌عنوان یک عضو مسئول در جامعه جهانی و داشتن آینده‌ای مشترک را نشان می‌دهد. پیشگیری و کنترل بیماری همه‌گیر اولویت اصلی چین است. والتر راسل مید باید ذهنیت چین‌هراسانه خود را کنار بگذارد و سعی کند به آنچه رئیس سازمان بهداشت جهانی گفته است توجه کند «این زمان زمانۀ واقعیت است نه ترس؛ این زمان زمانه‌ای برای علم است نه شایعات؛ و این زمان زمانۀ همبستگی است و نه ننگ». 
همچنین دیگر رسانه چینی با نام «چاینا پلاس» در بخش دیدگاه‌های خود، در یادداشتی با عنوان «بیگانه‌هراسی خطرناک‌تر از ویروس کروناست» در 11 فوریه 2020 به موضوع استفاده از نظریه‌‎های توطئه درجهت بیگانه‌هراسی پرداخته است. نویسنده این یادداشت می‌گوید «به‌نظر می‌رسد که تئوری توطئه سریع‌تر از خود ویروس کرونا گسترش می‌یابد. برخی خبرنگاران و مسئولان نشریات به‌جای اینکه مسئله سلامت انسان را آن‌گونه که هست پوشش دهند، مشتاق‌اند احساسات بیگانه‌هراسانه خود را منتقل کنند. «هرالد سان» چاپ استرالیا، آن را «ویروس چین» و «دای‌زیت» چاپ آلمان، آن را «ویروس سیاسی» نامید. عبدالحلیم عبدالکریم، معلم سنگاپوری، پیام‌هایی را در فیسبوک ارسال کرد و آن را عذاب الهی علیه چینی‌ها به‌دلیل ظلم به اویغورهای مسلمان دانست. زمانی که چین درحال نبرد با این دشمن ناشناخته است و تلاش‌های جدی را برای قطع انتقال این ویروس از استان هوبئی به استان‌ها و کشورهای دیگر انجام می‌دهد، این مقالات به تلاش‌های چین صدمه می‌زنند. در این‌ شرایط، چین نیز شاهد شایعات داخلی درباره وجود ویروسی است که در خارج از کشور و علیه چین طراحی شده است، درست همان‌طور که برخی افراد خارج از کشور، به چین در این زمینه مشکوک هستند. خوشبختانه مسئله به‌اصطلاح آزادی بیان در اینجا (چین) غالب نیست. انتشار چنین شایعاتی در رسانه‌های جریان اصلی مجاز نیست و اجازه انتشار آن توسط شخصیت‌های عمومی یا نهادهای مشهور داده نمی‌شود؛ درحالی‌که در برخی از کشورها، از استدلالی عمومی در دفاع از آزادی بیان، فارغ از اینکه چه گفته است و چه آثاری درپی خواهد داشت حمایت می‌کنند». نویسنده این مقاله در پایان می‌نویسد «ازآنجاکه سازمان بهداشت جهانی خواستار همبستگی جهانی و پایان دادن به اپیدمی شایعات یا اطلاعات دروغین است، نوبت بازنگری در مسئولیت اجتماعی رسانه‌ها رسیده است؛ زیرا آنچه در این زمینه وجود دارد، نبرد علیه خطری است که متوجه سلامت و جان انسان است. این ویروس جدید مانند ابولا، سارس و اچ1اِن‌1 مرز، نژاد و سیاست نمی‌شناسد».
مسائل و نمونه‌های اشاره‌شده در سطور پیشین مانند رواج اطلاعات غلط یا اخبار دروغین، نظریه‌های توطئه، روایت‌سازی در قالب ایجاد محتوا در شبکه‌های اجتماعی یا رسانه‌ها و حتی توسط برخی از نخبگان که به نمونه‌ای از آن اشاره شد، نشانه‌ای جدی از پدیده بیگانه‌هراسی و دیدن رگه‌هایی از ایجاد نفرت در قالب حملات نژادپرستانه و تمسخر یک نژاد خاص آن‌هم در جهان امروز ماست. این مسائل نشان می‌دهد که گسترش ارتباطات جهانی و افزایش وابستگی متقابل، چه در روندهای مرتبط با اقتصاد و تجارت بین‌الملل و چه در روندهای مرتبط با فضای مجازی و رسانه‌ها و استفاده از شبکه‌های اجتماعی، علی‌رغم مزایایی که در جهان امروز دارد می‌تواند سبب ایجاد افتراق و واگرایی و حتی تنفر از نژادهای انسانی، آن‌هم در مواجهه با ویروس و بیماری همه‌گیر باشد که جان و سلامت بشریت را تهدید می‌کند؛ اما علت این‌گونه کنش و واکنش‌ها و یا حملات و ضد حملات رسانه‌ای میان طرفین، آن‌هم بر سر چنین موضوعی که مرتبط با یک تهدید امنیتی نرم است را باید در نگاه به تصویر و قابی بزرگ‌تر مشاهده کرد. تصویر موردنظر بستری است برای روایت‌سازی طرفین این بحران علیه یکدیگر (کشوری که خود درگیر بحران است و کشورهایی که تلاش دارند از این بحران درجهت تشدید جنگ روانی و تبلیغاتی علیه چین استفاده کنند).

3ـ5. همگرایی منطقه‌ای در جنوب‌شرقی آسیا؛ ابزاری برای مقابله با واگرایی آمریکامحور
رقابت‌ها میان چین و آمریکا و البته فشارهای ساختاری از جانب این کشور در تمامی ابعاد سبب نخواهد شد که چین در سطوح منطقه‌ای دست روی دست بگذارد و شاهد سرایت و گسترش آشوب و بی‌ثباتی از سطح کلان به سطح همکاری‌های منطقه‌ای برای حل‌وفصل بحران موردنظر باشد. درواقع، به‌نظر می‌رسد بحران کووید-19 خطری جدی برای همسایگان چین ازجمله کشورهای منطقه جنوب‌شرقی آسیا باشد و چین و بازیگران موردنظر در این منطقه اجازه نخواهند داد که فشارهای ساختاری همه‌جانبه از جانب آمریکا برای مهار چین، موضوع حل‌وفصل و مقابله با کووید-19 را تحت‌الشعاع قرار دهد. 
درواقع، در ظاهر امر باید گفت شاهد تلاش برخی طرف‌های بین‌المللی برای تقویت روندهای همگرایانه برای مهار و مقابله با ویروس کووید-19 هستیم. طرف‌های موردنظر، چین و شرکای تجاری و اقتصادی‌اش در منطقه جنوب‌شرقی آسیا یعنی کشورهای عضو مجمع آسه‌آن را شامل می‌شود. با توجه به وابستگی‌های متقابل در حوزه اقتصاد و تجارت و همچنین سرمایه‌گذاری‌های چین در کشورهای این منطقه، این ضرورت ایجاد شده است که این کشورها به‌همراه چین بکوشند فارغ از تنش‌هایی که در سطح کلان میان قدرت‌های بزرگ جریان دارد، هماهنگی‌ها و همکاری‌های خود را برای مقابله با تهدید امنیتی نرم یعنی ویروس کووید-19 و مهار آن افزایش دهند.
آسه‌آن و چین، سالیانه بیش از 65 میلیون بازدید و سفر میانشان برقرار است و بسیاری از اقتصادهای این مجموعه به پذیرش گردشگران چینی متکی هستند. برخی از این کشورها برای حفاظت از شهروندان خود در مقابل شیوع ویروس کووید-19 تدابیر حفاظتی‌ای را اجرا کرده‌اند که می‌توان آنها را واکنشی به اعلام وضعیت اضطراری جهانی توسط سازمان بهداشت جهانی در 30 ژانویه 2020 دانست. بااین‌حال، باید گفت که اجرای تدابیر حفاظتی و عمل به توصیه‌های سازمان بهداشت جهانی و به‌دنبال آن، کم‌رنگ شدن ارتباطات جهانی لزوماً به‌معنای نفی همکاری منطقه‌ای و حتی بین‌المللی برای حل‌وفصل بحران کووید-19 نیست.
درهمین‌راستا، در 20 فوریه 2020، نشست اضطراری وزرای خارجه کشورهای عضو مجمع آسه‌آن به‌همراه وزیر خارجه چین درباره مسئله ویروس کرونای جدید در شهر وین‌تیان کشور لائوس برگزار شد. وانگ‌یی عضو شورای دولتی و وزیر خارجه چین، و تئودورو لوچن، وزیر خارجه فیلیپین، کشور هماهنگ‌کننده روابط آسه‌آن با چین مشترکاً اجرای این نشست را برعهده داشتند. وانگ‌یی، وزیر خارجه چین، در سخنان خود در این نشست گفت «یک میلیارد و چهارصد میلیون جعمیت چین تحت هدایت شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین، با عزمی راسخ و همبستگی بی‌نظیر با این بیماری واگیردار مبارزه می‌کنند. ما با اجرای کامل‌ترین و جدی‌ترین تدابیر لازم، نظام مؤثری را برای پیشگیری و مهار ویروس کرونا ایجاد کردیم و «سرعت چین» و «نیروی چین» را در نجات بیماران و مبتلایان نشان دادیم؛ بدین‌ترتیب، برای همه جهانیان نیز در این راه زمان ارزشمندی خریدیم که مسئولیت‌شناسی یک کشور بزرگ را به‌خوبی نشان می‌دهد. ما یقین داریم کشورمان با رهبری نیرومند حزب کمونیست چین، نیروی عظیم مشوق و دلگرم‌کننده ملت، برتری سازِکار و قدرت بالای یک کشور بزرگ، اطمینان دارد که هرچه زودتر و به‌طور کامل در مبارزه با ویروس کرونا به‌ پیروزی خواهد رسید. شیوع ویروس کرونا چالش‌هایی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی چین به‌وجود آورد؛ اما این تأثیر موقت و محدود است. روند قوی، پرانرژی و درحال پیشرفت اقتصادی چین تغییری نخواهد کرد». وزیر خارجه چین با بیان اینکه بیماری ویروس کرونای جدید مرزی ندارد، برای مبارزه با آن چهار پیشنهاد ارائه داد: 1. تقویت هماهنگی و همکاری در پیشگیری و مهار؛ 2. ایجاد سازِکار مؤثر بلندمدت؛ 3. مقابله با شایعه‌پردازی و پیشگیری از هراس‌افکنی؛ و 4. تبدیل خطر به فرصت و پرورش نقاط رشد همکاری جدید. 
وزرای خارجه کشورهای مرتبط توافق کردند که از طریق به‌اشتراک گذاشتن اطلاعات و کاربرد بهترین روش‌های به‌موقع، تبادل اطلاعات اپیدمیولوژیکی در دسترس، دستورالعمل‌های فنی و راه‌حل‌های مرتبط با پیشگیری و کنترل، تشخیص، معالجه و نظارت، همکاری‌های منطقه‌ای خود را تقویت کنند. در همکاری‌های بلندمدت نیز توافق کردند که ظرفیت خود را برای جلوگیری، پیشگیری و کنترل بیماری‌های عفونی و واگیردار، ظهور مجدد این بیماری‌ها و تقویت مبادلات مرتبط با داده‌ها و اطلاعات، فناوری و آموزش پرسنل تقویت کنند.
وزرای خارجه کشورهای آسه‌آن بر این نظرند که برگزاری این نشست بسیار مهم و به‌موقع بود. آنها اقدامات قاطعانه‌ای را که چین برای مبارزه با ویروس کرونا به‌اجرا گذاشت و موضع آشکار و مسئولیت‌پذیر آن را عالی ارزیابی کردند. به باور آنها، نظام سراسری و جامع پیشگیری و مهار بیماری در چین در طول تاریخ بشر بی‌نظیر و احترام‌برانگیز بوده است. کشورهای آسه‌آن تمایل دارند با تقویت تبادل تجربه با چین، به‌طور مشترک توانایی امنیت بهداشتی منطقه را تقویت کنند. در طرف مقابل، چین نیز می‌کوشد پیام دوستی به سمت آسه‌آن و کشورهای این منطقه را بهبود و ارتقا دهد تا بتواند حملات و تبلیغات غرب علیه خود را خنثی کند. گسترش همگرایی میان چین با کشورهای این منطقه می‌تواند مبنا و پایه‌ای مؤثر و کارآمد برای گسترش همکاری‌های بین‌المللی و جلب توجه کشورهای دیگر برای کمک به مقابله با این ویروس و مهار آن باشد.

3ـ6.تلاش نهادی سازمان بهداشت جهانی برای مقابله با بیماری‌های واگیردار
اعضای سازمان بهداشت جهانی ـ به‌عنوان نهادی بین‌المللی زیرمجموعه سازمان ملل متحد که یکی از اصلی‌ترین وظایف آن مقابله با شیوع بیماری‌های واگیردار و عفونی است ـ موظف‌اند برای مهار بیماری‌های همه‌گیر و مقابله با آنها ازجمله ویروس کووید-19 در چهارچوب مقررات بین‌المللی سلامت (2005) همکاری‌های لازم را صورت دهند. بااین‌حال، این سازمان برای مقابله با ویروس کووید-19 به‌خصوص در تأمین هزینه و بودجه ضعف‌های جدی‌ای دارد که ناشی از نداشتن همکاری جدی اعضای جامعه جهانی با این نهاد بین‌المللی برای مقابله با بیماری‌های همه‌گیر و مهار آنهاست. 
سازمان بهداشت جهانی در 5 فوریه 2020 برای جلوگیری از گسترش جهانی ویروس کرونای جدید، کمک ۶۷۵ میلیون دلاری را درخواست کرد. رئیس سازمان بهداشت جهانی دراین‌باره گفت: شمار محدود موارد ابتلا و مرگ‌ومیر در سراسر جهان، پنجره فرصتی برای جلوگیری از شیوع کرونای جدید و تبدیل آن به بحران جهانی وسیع‌تر است. وی ادامه داد «بزرگ‌ترین نگرانی ما از پتانسیل گسترش آن به کشورهایی با نظام بهداشت ضعیف‌تر است که فاقد ظرفیت ردیابی و تشخیص این ویروس هستند». در بیانیه سازمان بهداشت جهانی آمده است «برنامه آمادگی و پاسخگویی استراتژیک  برای ویروس کرونای جدید، فعالیت‌ها و منابع مورد نیاز سازمان‌های بهداشت جهانی بین‌المللی، ازجمله سازمان بهداشت جهانی را برای اجرای اقدامات مرتبط با در اولویت قرار دادن بهداشت عمومی و حمایت از کشورها در این زمینه برای آمادگی و پاسخگویی به کووید-19 از فوریه تا آوریل 2020 پوشش می‌دهد. برنامه موردنظر متمرکز بر سه هدف اصلی است: سرعت‌عمل در ایجاد هماهنگی بین‌المللی و پشتیبانی عملیاتی، آماده‌سازی کشورها و عملیات پاسخگویی، و تسریع در اولویت قرار دادن تحقیق و نوآوری».
این سازمان همچنین در اطلاعیه‌ای در ۷ فوریه 2020گفته است که ابعاد شیوع این ویروس در چین و سایر کشورهای جهان باعث افزایش نیاز همه افراد، به‌ویژه پزشکان و سایر کارکنان بهداشتی به وسایل جلوگیری از انتقال آن شده است. سازمان بهداشت جهانی گفته است که می‌کوشد امکان افزایش تولید اقلامی مانند ماسک، دستکش و لباس محافظ پزشکی را فراهم آورد. سازمان بهداشت جهانی همچنین از وزیران بهداشت تمامی کشورهای جهان خواسته است که اطلاعات مربوط به وضعیت کشورشان را درخصوص این بیماری، به‌طور دقیق در اختیار این سازمان قرار دهند.
همان‌طور که مشخص است و نکته‌ای که باید در اینجا ذکر کرد این است که کشورها و دولت‌های مختلف برای مقابله با ویروس و بیماری همه‌گیر که توأمان آثار و پیامدهای اقتصادی سنگینی را نیز به‌دنبال داشته است، دست به اجرای تدابیر حفاظتی برای حفاظت از جان شهروندان‌ خود می‌زنند. این اقدام در چهارچوب عمل به تعهدات آنها در قالب مقررات بین‌المللی ازجمله مقررات بین‌المللی سلامت (2005) تفسیر می‌شود. کشورها با دارا بودن حاکمیت مستقل در این‌گونه مواقع حداکثر تلاش خود را برای حفاظت از جان شهروندان خود به‌کار خواهند گرفت و این استدلال را می‌آورند که به مقررات بین‌المللی سلامت عمل می‌کنند، حتی اگر این مسئله به‌ بهای تلفات و هزینه‌های سنگین اقتصادی، آن‌هم در ابعاد جهانی باشد. 
این موضوع اکنون در برخورد با مسئله ویروس کرونای جدید نیز به‌وضوح مشاهده می‌گردد. اگر سازمان بهداشت جهانی در 30 ژانویه 2020 در واکنش به شیوع ویروس کرونای جدید در بیانیه‌ای وضعیت جهانی را اضطراری اعلام می‌کند، تمامی کشورها و دولت‌ها ملزم به اجرای تدابیر حفاظتی برای مقابله با ویروس کرونای جدید و مهار آن هستند، حتی اگر به بهای پرداخت هزینه‌ها و خسارات سنگین باشد. 
استفان الب، نویسنده مقاله «امنیت در برابر بیماری‌های همه‌گیر» در کتاب «بررسی‌های جدید امنیت» (برجس، 1397) موفقیت جامعه جهانی برای رسیدن به توافق سال 2005 و بازنگری در مقررات بین‌المللی سلامت را نشانه ورود جهان به عصر پساوستفالیایی در عرصه اداره امور سلامتی جهانی دانسته است. بااین‌حال، همان‌طور که در قسمت مکان‌مندی، زمان‌مندی و تشریح تقابل نیروهای واگرا در مقابل همگرا و همچنین هشدارهای رئیس سازمان بهداشت جهانی درمورد نوع برخورد جامعه جهانی با شیوع این ویروس نشان داد، کشورها اگرچه تمهیدات لازم را برای حفاظت از جان شهروندان خود در برابر ویروسی مهلک به‌کار می‌گیرند، به‌نظر می‌رسد تا رسیدن به عصر پساوستفالیایی فاصله زیادی باقی مانده باشد و حتی ممکن است بازهم در مقابله با بیماری همه‌گیر ازجمله ویروس کووید-19 آسیب‌پذیر باشد و سازمان بهداشت جهانی نیز درخصوص نبودِ آمادگی‌های لازم برای مهار آن هشدار دهد. 

4. ایران و مسئله ویروس کرونای جدید «کووید-19»
ایران نیز درگیر این ویروس و بیماری همه‌گیر ناشی از آن شده است. طبق آخرین آمار رسمی منتشرشده تا زمان نگارش این مقاله، تاکنون 57 نفر بر اثر ابتلا به این ویروس در ایران فوت شده‌اند. رئیس سازمان بهداشت جهانی دراین‌باره گفت «افزایش موارد ویروس کرونا و مرگ‌ومیر در ایران نگرانی زیادی را ایجاد کرده است؛ زیرا دلیل و مرکز شیوع کرونا در ایران را نمی‌توان ردیابی کرد. این گسترش که خارج از مرکز اپیدمی، یعنی چین است، بسیار نگران‌کننده است؛ زیرا مشخص نیست که منشأ اصلی آن از کجاست. متوقف کردن گسترش بیماری در کشورهای خارج از چین واقعاً سخت است و می‌تواند به‌سرعت زیاد شود». 
واقعیت این است که ایران و مسئله ویروس کرونای جدید را نمی‌توان خارج از چهارچوب مکان‌مندی و زمان‌مندی بحران تحلیل کرد. درواقع، ایران نیز در برخورد با این ویروس به‌مانند چین و بقیه کشورها گرفتار و دست‌به‌گریبان چالش‌ها و مشکلات خاص خود خواهد بود. چین بزرگ‌ترین شریک تجاری ایران محسوب می‌شود‎؛ بدین‌ترتیب، چه در چهارچوب مکان‌مندی بحران و چه در زمان‌مندی آن به‌مانند بقیه کشورها متأثر از تحولات شیوع کووید-19 بر تجارت و اقتصاد بین‌المللی خواهد بود.
در ابعاد مکان‌مندی این بحران باید گفت تعطیلی کسب‌وکارها در چین و بخشی از فعالیت‌های اقتصادی این کشور و به‌دنبال آن، کاهش تقاضای نفت از طرف پالایشگاه‌های چین، پیامدهای جدی‌ای برای بازار نفت به‌دنبال خواهد داشت و این مسئله نیز بر ایران بی‌اثر نخواهد بود. بخش عمده صادرات ایران به چین، انرژی یعنی نفت و محصولات مرتبط با آن است. با توجه به اینکه چین تقاضای خود را برای نفت و خرید آن کاهش داده است‏، بی‌شک، صادرات نفت ایران به چین و درآمدهای ناشی از آن برای کشور دچار آسیبی جدی خواهد شد. البته این مسئله یعنی جدی بودن آسیب موردنظر را برمبنای این فرض قرار داده‌ایم که چین در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن همچنان دریافت روزانه 250 هزار بشکه نفت را حفظ، و پول آن را نیز به ایران پرداخت کند؛ اما این مسئله پایان داستان نیست؛ زیرا با پرداختن به زمان‌مندی بحران، مسئله روشن‌تر خواهد شد.
قرار دادن این بحران در چهارچوب زمان‌مندی آن، مسئله را برای ایران پیچیده‌تر خواهد کرد؛ زیرا این زمان‌مندی برای ایران فارغ از تأثیراتی که این بحران بر چین و اقتصاد جهانی و البته ایران خواهد گذاشت، کمی پیچیده‌تر از وضعیت مابقی کشورها خواهد بود. متغیری که در پیچیدگی وضعیت در چهارچوب زمان‌مندی بحران برای ایران می‌تواند حائز اهمیت باشد، متغیر آمریکا و راهبرد فشار حداکثری است که از طریق ابزار تحریم‌های یکجانبه این کشور بر ایران وارد می‌شود. روابط تجاری اقتصادی ایران و چین تا پیش از شیوع ویروس کرونای جدید نیز دستخوش تحول بوده و از متغیر موردنظر در این قسمت اثر پذیرفته است. کاهش حجم نفت وارداتی چین از طرف ایران و کاهش حجم مبادلات دوجانبه میان دو کشور معلول متغیر تحریم‌های یکجانبه واشینگتن علیه تهران است و اکنون نیز با بروز بحران ویروس کووید-19 انتظار نمی‌رود که شاهد تغییر خاصی در وضعیت حال حاضر تجارت دوجانبه میان ایران و چین باشیم. 
دراین‌خصوص، خبرگزاری دویچه‌وله آلمان در 23 نوامبر 2019 در گزارشی به موضوع کاهش تجارت خارجی ایران پرداخته است. در بخش مربوط به تجارت میان ایران و چین آمده است که «آمارهای گمرک چین نشان می‌دهد که کل واردات کالاهای نفتی و غیرنفتی از ایران طی نُه ماه سال جاری (2019) با ۳۷ درصد کاهش در مقایسه با دور مشابه پارسال به ده میلیارد و ۹۴۰ میلیون دلار رسیده و صادرات چین به ایران نیز با ۳۸ درصد کاهش به 23‌/7 میلیارد دلار فروکش کرده است». همچنین گمرک چین روز جمعه ۴ بهمن 1398 (24 ژانویه 2020) با انتشار گزارشی از افت چشمگیر تجارت دوجانبه با ایران در سال ۲۰۱۹ خبر داد و اعلام کرد «صادرات ایران به چین در سال گذشته میلادی (2019) با بیش از ۳۶ درصد کاهش به ۱۳ میلیارد و ۴۳۴ میلیون دلار افت کرد و صادرات چین به ایران نیز با افتی حدود ۳۱ درصدی به ۹ میلیارد و ۵۹۰ میلیون دلار رسید». 
آمارهای موجود نشان می‌دهد تا پیش از بروز بحران کووید-19 نیز روابط تجاری ایران و چین دستخوش تحولات منفی ناشی از راهبرد فشار حداکثری آمریکا بر ایران بوده و چین نیز به‌خاطر ترس از تحریم‌های خزانه‌داری آمریکا علیه خود، ناچار به همسویی با تحریم‌های واشینگتن علیه ایران شده است. اگر در خوش‌بینانه‌ترین حالت ممکن نخواهیم بگوییم با به‌وجود آمدن بحران کووید-19 وضعیت تجارت و اقتصاد میان ایران و چین بدتر از پیش نخواهد شد، شاهد تغییری در وضعیت حال حاضر نیز نخواهیم بود.
در اینجا تأثیر متغیر آمریکا و راهبرد فشار حداکثری این کشور بر ایران و وضعیت تجارت میان تهران و پکن، و همزمانی آن با بحران ویروس کووید-19 سبب خواهد شد که مسئله مقابله با این ویروس نیز تحت‌الشعاع تنش‌ها در روابط ایران و آمریکا قرار گیرد و تحریم‌های واشینگتن مانعی بر سر راه مقابله با این ویروس از جانب ایران باشد. در همین راستا تارنمای خبری تحلیلی نیوزویک در 24 فوریه 2020 در یادداشتی به قلم تام اوکانر با عنوان «تحریم‌های آمریکا مانعی برای نبرد ایران در مهار کروناویروس» می‌نویسد «ایران درحال تلاش برای جلوگیری از گسترش ویروس کرونای جدید است؛ اما این تلاش‌ها با توجه به محدودیت اقتصادی شدید اعمال‌شده توسط آمریکا پیچیده شده است».

5. نتیجه‌گیری و توصیه‌های سیاستی
باید گفت از سال 2002، زمان بروز سارس، تا سال 2019 یعنی زمان بروز و ظهور مجدد ویروس کرونای جدید یا همان کووید-19 متغیر مکان‌مندی بحران یعنی همان تأثیر وزن چین در معادلات تجاری و اقتصاد جهانی روشن شده است. سارس اگرچه آثار خاص خود را در مقیاس مشخص برجای گذاشت، اکنون با بالا رفتن وزن چین در تعیین‌کنندگی معادلات تجاری و اقتصادی جهان، حساسیت‌ها و واهمه نیز درخصوص مسئله بیماری‌های همه‌گیر بالا خواهد رفت. مخصوصاً در زمانی که چین اکنون فارغ از وزن سنگین آن در معادلات تجاری و اقتصادی جهان، در مرکز ثقل توجهات جهانی ازجمله دیگر قدرت‌های بزرگ یعنی آمریکا قرار گرفته و اکنون نیز در روابط دو کشور شاهد تنش و منازعه در طیف گسترده‌ای از مسائل هستیم. در آن زمان، برخلاف زمان حاضر، شاهد افتراق و واگرایی و حتی رقابت میان قدرت‌های بزرگ نبودیم. چین نیز اگرچه قدرتی نوظهور به‌حساب می‌آمد، وزن اقتصادی چندانی دارا نبود و در مرکز ثقل توجهات جهانی نیز قرار نداشت. در آن دوران، توجهات جامعه جهانی معطوف به مبارزه با تروریسم بود و البته شیوع بیماری‌های همه‌گیر نیز سبب شده بود که جامعه جهانی اجماع قابل توجهی را برای مقابله با تهدیدات امنیتی نرم، چه درقبال مسئله تروریسم و چه درقبال مسئله بیماری‌های همه‌گیر به‌دست آورد. نوع واکنش جامعه جهانی و نهادهای بین‌المللی در آن زمان و در اوایل قرن 21 در برابر بیماری‌های همه‌گیر برای ما حائز اهمیت است.
حاصل و برآیند تقابل میان نیروهای واگرا و همگرا در سطح نظام جهانی (در چهارچوب زمان‌مندی) را می‌توان به‌وضوح در روابط تجاری و اقتصادی ایران و چین با توجه به تأثیر متغیر آمریکا و راهبرد فشار حداکثری آن با استفاده از تحریم‌های یکجانبه آن علیه تهران مشاهده کرد. 
برآورد اینکه بروز بحران ویروس کووید-19 چه آثاری بر روند موردنظر خواهد داشت زود است و نمی‌توان چشم‌انداز روشنی از آن ارائه داد؛ اما به‌نظر می‌رسد بروز و ظهور ویروس کووید-19 در داخل کشور صدماتی را به بخش‌های مختلف تجاری و اقتصادی وارد خواهد کرد. شیوع یک ویروس مهلک و مسری در داخل مرزهای ایران فارغ از اینکه می‌تواند در وهله اول، جان انسان‌ها و در وهله دوم، فعالیت‌های اقتصادی و تجاری را تهدید کند، واکنش بقیه همسایگان ایران در محیط پیرامونی را به‌دنبال خواهد داشت. درواقع، واکنش این کشورها نشئت‌گرفته از اتخاذ تدابیر حفاظتی برای جلوگیری و سرایت این ویروس و بیماری همه‌گیر است. اجرای تدابیر حفاظتی گریزناپذیر است و ازطرف‌دیگر، بستن مرزهای زمینی و هوایی توسط همسایگان ایران نیز که جزو تدابیر حفاظتی محسوب می‌شود نیز می‌تواند لطمات اقتصادی را به‌دنبال داشته باشد.
این موضوع به صنعت گردشگری کشور، چه در ابعاد داخلی و چه در ابعاد خارجی نیز صدمه و خسارات اقتصادی خواهد زد؛ به‌این‌نحو که شیوع بیماری همه‌گیر می‌تواند مانع ورود گردشگران خارجی به کشور شود. در ادامۀ این روند احتمال می‌رود که بخش‌های گردشگری کشور و خدمات وابسته به آن، ازجمله حمل‌ونقل مسافر، هتل‌ها و رستوران‌ها و اماکن تفریحی و گردشگری نیز دچار ضرر و زیان‌هایی جدی شوند. علاوه‌براین، به‌خطر افتادن جریان صادرات محصولات غذایی و کشاورزی ایران به کشورهای همسایه درصورت ادامه روند بسته شدن مرزهای زمینی و هوایی از طرف آنها مشکل اساسی دیگر است. کشورهایی همچون عراق، افغانستان و امارات متحده عربی از جایگاه ویژه‌ای در صادرات موارد غذایی و محصولات کشاورزی ایران برخوردارند. درصورت ادامه شیوع بیماری همه‌گیر، این کشورها ناچار خواهند بود که بر واردات این محصولات نیز ممنوعیت اعمال کنند.
مسئله‌ای که باید در اینجا ذکر کرد این است که کشورها ناچار به اتخاذ تدابیر حفاظتی برای جلوگیری از شیوع این بیماری همه‌گیر هستند و به‌دنبال آن نیز این اقدام تبعات، پیامدها و هزینه‌های تجاری و اقتصادی خود را به‌صورت چندجانبه و دوجانبه در روابط میان این کشورها برجای خواهد گذاشت. ایران نیز از این قاعده مستثنا نیست و باید ‌مانند بقیه کشورها دست به‌ اجرای تدابیر حفاظتی برای جلوگیری از گسترش هرچه بیشتر این بیماری همه‌گیر بزند. 
بیماری همه‌گیر حد و مرز و نژادی را نمی‌شناسد و می‌تواند همه را به خود مبتلا کند. امروز از نزدیک‌ترین کشور به چین یعنی کره جنوبی تا دورترین کشور یعنی ایتالیا درگیر بحران کووید-19 شده‌اند و اخیراً مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری مستقر در آمریکا نیز اعلام کرد شیوع این بیماری در این کشور مسئله‌ای اجتناب‌پذیر است. ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا نیز از کنگره این کشور، برای مبارزه با این ویروس و بیماری همه‌گیر بودجۀ 5‌/‌2 میلیارد دلاری درخواست کرد. 

6. توصیه‌ها برای ایران
توصیه‌های معطوف به حوزه داخلی:
ـ مدنظر قرار دادن الگوی موفق چین در جلوگیری از شیوع هرچه بیشتر این ویروس، که دراین‌خصوص، اجرای تدابیر مرتبط با قرنطینه اولین گام است. اجرای این سیاست، هم توسط برخی از نخبگان چینی موفق ارزیابی شده و هم اینکه مورد تأیید و تمجید رئیس تیم بازدیدکننده از طرف سازمان بهداشت جهانی نیز قرار گرفته است. دکتر بروس آیلوارد، رهبر تیم مشترک سازمان بهداشت جهانی و چین، که به‌تازگی در صدر تیمی ۲۵نفره از چین بازگشته است، در کنفرانس خبری در شهر ژنو سوئیس، مقر سازمان بهداشت جهانی، در 25 فوریه 2020، با ارائه تجربیات چین، پیشنهادهایی را برای مقابله با این بیماری همه‌گیر ارائه داد. 
دکتر آیلوارد برخی اقدامات اولیه و بنیادین را که در چین مورد استفاده قرار گرفته‌اند، در دیگر کشورها محتمل و ممکن می‌داند؛ اقداماتی که می‌تواند از سرعت شیوع ویروس بکاهد تا پژوهشگران نیز فرصت بیشتری برای مطالعه آن پیدا کنند. دکتر آیلوارد گفت «صدها هزار نفر از مردم چین به کووید-۱۹ مبتلا نشدند؛ زیرا چین واکنش شدیدی نشان داد. برخی از این تکنیک‌ها قدیمی بودند، ولی کمی نوآوری در آنها شده بود در سطحی که تاکنون دیده نشده است. مقامات چینی خانه به خانه گشته‌اند تا موارد مشکوک به ابتلا را پیدا کنند؛ اما این تنها امدادگران و تیم‌های پزشکی نیستند، بلکه تمامی مردم، به هر کار و پیشه‌ای که مشغول‌اند تلاش کرده‌اند خود را با شرایط جدید سازگار کنند و طور دیگری عمل کنند که در راستای واکنش‌ها به شیوع ویروس باشد. لازم است تخت‌های بیمارستانی و دستگاه‌های اکسیژن‌رسانی و تنفسی را آماده کرد و امدادگران را به خدمت گرفت. این راهی ا‌ست که به آن فکر شده؛ باید دنبال همه تماس‌های (فرد مبتلا با دیگران) بود. باید مطمئن بود که می‌شود آنها را در یک جای جدا، و زنده نگه داشت تا خوب شوند و این راهی ا‌ست که باید ملکه ذهن شود. لازم نیست دنبال تک‌تک موارد تماس باشید؛ چون چنین چیزی ممکن نیست. باید به‌اندازه کافی جست‌وجو کرد و پیدا کرد تا زنجیره اصلی انتقال شکسته شود، از سرعت شیوع کاسته شود و بیماری تحت کنترل درآید».
ـ در حوزه اطلاع‌رسانی که شامل نهادهای مرجع رسانه‌ای همچون صداوسیما و خبرگزاری‌ها می‌شود، نقش این نهادها و مؤسسات در مبارزه با رواج اطلاعات غلط و آگاهی‌بخشی به مردم است که به جلوگیری از ایجاد ترس و واهمه در جامعه و آموزش مردم در برخورد منطقی و مناسب با بیماری همه‌گیر معطوف می‌شود.
ـ در حوزه پزشکی و سلامت عمومی و پژوهشکده‌های مرتبط با این بخش، باید آموزش جامعه را برای برخورد و تعامل صحیح با بیماری همه‌گیر مبنا قرار داد که این آموزش معطوف به پیشگیری از بروز بیماری است و در حوزه پزشکی و سلامت عمومی منوط به تعامل میان بخش‌های مختلف بهداشت و سلامت کشور و البته پژوهشکده‌های مرتبط با آنها با نهادها و مؤسسات اطلاع‌رسانی کشور ازجمله صداوسیما، خبرگزاری‌ها و دیگر نهادهای مرجع آگاهی‌بخشی به جامعه است.
در دو حوزه ذکرشده یعنی اطلاع‌رسانی نهادهای مرجع رسانه‌ای و حوزه پزشکی و سلامت عمومی، استفاده صحیح از شبکه‌های اجتماعی مجازی و نرم‌افزارهای ارتباطی با توجه به بالا بودن میزان استفاده مردم از این شبکه‌ها می‌تواند ابزاری مؤثر برای آگاهی‌بخشی به جامعه، در برخورد با بیماری و نحوه پیشگیری از ابتلا به آن باشد، ضمن آنکه استفاده صحیح از شبکه‌های اجتماعی مجازی از طرف مراجع ذکرشده گام مهمی درجهت مبارزه با رواج اطلاعات غلط و اخبار دروغین در جامعه خواهد بود.

توصیه‌های معطوف به حوزه خارجی
ـ اول، اجرای دیپلماسی فراگیر منطقه‌ای از طرف وزارت امور خارجه ایران با هدف اطمینان‌خاطردهی به کشورهای همسایه درمورد اینکه ایران تلاش خواهد کرد مانع از شیوع هرچه بیشتر این بیماری همه‌گیر شود و آن را مهار خواهد کرد و دوم، طلب همکاری از کشورهای همسایه برای مهار این ویروس و بیماری که می‌تواند گامی مهم درجهت مقابله با تهدید امنیتی نرم باشد. اجرای این دیپلماسی همگرایی منطقه‌ای را که معطوف به مقابله با چالش‌ها و مشکلات فرامرزی است و جان بشریت را تهدید می‌کند تقویت خواهد کرد.
ـ همکاری نزدیک با سازمان‌های بین‌المللی ازجمله سازمان بهداشت جهانی و استفاده از تجربیات متخصصان این سازمان برای مقابله با این بیماری همه‌گیر و مهار آن است. لازمه مقابله با بیماری همه‌گیر جهانی که سبب بحرانی در همان سطح خواهد شد این است که کشورها و ازجمله ایران، همکاری خود را با این سازمان‌ها نزدیک و تقویت کنند. در این حوزه، فارغ از وزارت امور خارجه، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی نیز باید ارتباطات خود را با نهادهای بین‌المللی ازجمله سازمان بهداشت جهانی تقویت کند.
ـ تقویت دیپلماسی در حوزه علمی، پزشکی و بهداشت و سلامت عمومی با کشورهای مختلف جهان که به تبادل اطلاعات، تجربیات، آموزش متخصصان و حتی درخواست کمک از کشورهای صاحب تجربه در زمینه مقابله با بیماری‌های همه‌گیر معطوف خواهد بود. این مهم از طریق همکاری نزدیکِ میان‌سازمانی ازجمله وزارت امور خارجه و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی میسر خواهد شد.