سند جامع همکاریهای ایران و چین؛
بازتابی از واقعیتها در روابط دوجانبه و در عرصه جهانی
در هفتم فروردین ماه سال 1400 هجری شمسی سند همکاریهای جامع میان ایران و چین از طرف وزرای خارجه دو کشور در تهران بهامضا رسید. امضای این سند فصلی جدید و یک نقطه عطف در روابط میان دو کشور آن هم پس از گذشت پنجاه سال روابط دیپلماتیک میان دو کشور بوده و این سند قدمی اولیه برای ایجاد یک چارچوب مشخص برای آیندهای بهتر در روابط میان دو کشور محسوب میشود.
باید گفت صحبتها و اظهارنظرات مقامات ایران و چین در باب اهمیت روابط دو کشور و البته امضای این سند را نمیتوان صرفا در چارچوب لفاظیها و تعارفات معمول دیپلماتیک میان آنها تحلیل کرد. باید گفت این صحبتها و اظهار نظرات و رخداد اخیر در روابط دو کشور بازتابی از واقعیتهای حال حاضر در روابط میان دو کشور است. وانگ ایی وزیر خارجه چین در تهران گفت روابط بین این کشور و ایران دائمی و استراتژیک است و چین قاطعانه از ایران در حفاظت از حاکمیت این کشور و عزت ملی آن حمایت میکند. محمد جواد ظریف وزیر خارجه کشورمان نیز از چین بهعنوان دوست دوران سخت یاد کرد.
این دو اظهارنظر را میتوان بهصورتی عینی در طول تحولات چند سال گذشته آن هم پس از خروج یکجانبه آمریکا از توافق برجام و اعمال فشارهای یکجانبه و تحریمهای غیرقانونی از طرف دولت ترامپ مشاهده کرد. بهعنوان مثال میتوان از نمونههایی همچون مخالفت چین با صدور قطعنامه سه کشور اروپایی علیه ایران در شورای حکام در خرداد ماه سال 1399 و بهدنبال آن مخالفت با بهکار انداختن مکانیسم ماشه و البته وتوی قطعنامه پیشنهادی آمریکا برای تمدید تحریمهای تسلیحاتی ایران در شورای امنیت نام برد. چند مورد نام برده شده تنها در حوزه روابط سیاسی میان دو کشور است. در حوزه تجارت و اقتصاد نیز علیرغم افت محسوس در حجم تجارت میان دو کشور با اینحال چین همچنان علیرغم تحریمهای یکجانبه آمریکا یکی از خریداران ثابت نفت ایران بوده است و البته در طول دو سال گذشته بسیاری از افراد و شرکتهای چینی بر سر این موضوع تحت تحریمهای وزارت خزانهداری آمریکا قرار گرفتهاند. در نمونههای مطرح شده چه در حوزه سیاسی و چه در حوزه اقتصادی اگرچه چین منافع خود را مورد پیگیری قرار داده است اما در عین حال برای ایران که همواره بر روابط ویژه و خاص با چین تاکید داشته است موارد ذکر شده دارای اهمیت است و البته نباید در محافل نخبگی و کارشناسی کشور مورد غفلت واقع شود.
فارغ از موضوعات ذکر شده در سطور پیشین، امضای سند همکاری جامع میان ایران و چین بازتابی از واقعیتهای حال حاضر در عرصه جهانی است. واقعیتهایی که برآمده از خیزش حیرتانگیز چین بهعنوان یک قدرت متمدن شرقی، بهوجود آمدن برخی تغییرات در توزیع قدرت جهانی که ناشی از برآمدن چین است و البته سهمخواهی هر چه بیشتر قدرتهای غیرغربی در حکمرانی جهانی برای واداشتن قدرتهای غربی برای احترام به جایگاه قابل اعتنایی است که امروزه در آن قرار گرفتهاند. در این چارچوب چین و ایران بهعنوان دو قدرت بزرگ در مناطق خود که نمیتوانند یکدیگر را بهآسانی نادیده بگیرند و با وجود یک تهدید مشترک که ناشی از هژمونی آمریکا است، بهعنوان دو قدرت غیرغربی خواستار جرح و تعدیل در نظم و نظام فعلی بینالمللی هستند. این مساله از اینرو برای ما دارای اهمیتی دوچندان میشود که در امتداد و بهموازات تشدید فشارهای راهبردی آمریکا بر هر دو کشور چین و ایران چه در دوران ترامپ که بهصورتی یکجانبه برقرار بود و چه در دوره بایدن که بهشکل و تاکتیکی متفاوت برقرار است، روابط میان ایران و چین بهنظر میرسد وارد فاز جدیدی از همکاریها و ارتباطات راهبردی با یکدیگر شده و امضای سند همکاریهای جامع میتواند اقدامی اولیه و مبنایی برای بسط و توسعه روابط میان طرفین در این حوزه باشد. بهشرط آنکه هر دو طرف عزم و اراده سیاسی لازم را برای پیشبرد سند مذکور داشته باشند.
نظر شما