احتمال برخورد نظامی ایران و آمریکا از منظر مؤسسات پژوهشی آمریکاحسین عسگریان


احتمال برخورد نظامی ایران و آمریکا از منظر مؤسسات پژوهشی آمریکا



دوشنبه 2 مرداد 1396
 
 
قریب به هفت ماه است که دولت جدید آمریکا در کاخ سفید مستقر شده است؛ اما هنوز دولت ترامپ سیاست جامعی درقبال ایران در پیش نگرفته است. دونالد ترامپ از آغاز مبارزات انتخاباتی و در ادامه پس از پیروزی در انتخابات مواضع مختلفی درقبال معرفی دشمنان آمریکا اتخاذ و از داعش، کره شمالی، کوبا، ایران و ... به‌عنوان دشمنان اصلی آمریکا نام برده است. در طی هفت ماه گذشته دولت وی درقبال ایران طیف گسترده‌ای از سیاست‌ها ازجمله کمک به اپوزیسیون، تغییر رژیم، تقویت ائتلاف‌های منطقه‌ای علیه ایران، تقابل‌های نیابتی، تشدید فشارهای اقتصادی و تحمیل تحریم جدید و ... به‌کار گرفته است. در این ‌میان، مؤسسات پژوهشی نومحافظه‌کار تلاش زیادی ‌کرده‌اند که وی را به‌سوی اتخاذ سیاست‌های تهاجمی علیه ایران ترغیب کنند. در تازه‌ترین این تلاش‌ها مارک دوبوویتز، مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی، از دولت ترامپ خواسته که روش ریگان علیه شوروی را برای مقابله با ایران درپیش گرفته و با استفاده از ابزارهای قدرت آشکار و نهان درصدد فروپاشی ایران بر آید؛ یا ری تکیه، کارشناس شورای روابط خارجی آمریکا، از دولت این کشور خواسته تا برای تغییر نظام سیاسی ایران خود را آماده کند. در این میان، طی یک ماه اخیر به‌طور خاص، این موضوع که آیا تلاش‌های نامنسجم آمریکا درقبال ایران ممکن است که به برخورد نظامی بینجامد؟ مورد توجه کارشناسان قرار گرفته و تحلیلگران و ناظران بین‌المللی متعددی از فرید زکریا، تا سیمون هرش، و پل پیلار، درخصوص بروز جنگ علیه ایران، هشدار داده‌اند. آنها معتقدند که مجموعه‌ای از عوامل و مقتضیات احتمال خطر منازعه مسلحانه میان ایران و آمریکا را افزایش داده است. در نوشتار حاضر تلاش شده است تا مهم‌ترین محورهایی که ازسوی کارشناسان آمریکایی به‌عنوان دلایل احتمال برخورد نظامی میان آمریکا و ایران مورد اشاره قرار گرفته تشریح و مورد بررسی قرار گیرد.

دلایل تشدید احتمال برخورد نظامی میان ایران و آمریکا

1. ضد ایران‌گرایی در گفتمان آمریکا: در ماه‌های اخیر به‌طور گسترده و مکرر شاهد به‌کارگیری ادبیات خاص مانند: حکومت دینی استبدادی، بزرگ‌ترین حامی تروریسم، رفتارهای بی‌ثبات‌ساز و شرورانه درراستای کسب هژمونی منطقه‌ای و در تازه‌ترین آنها مطرح شدن بحث تغییر مسالمت‌آمیز رژیم ازسوی وزیر خارجه آمریکا درمورد ایران بوده‌ایم که این امر احتمال همکاری ایران و آمریکا را خارج از حوزه توافق هسته‌ای از میان می‌برد. در این میان، جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا، اخیراً ایران را «بی‌ثبات‌کننده‌ترین نیرو در غرب آسیا» خوانده است. تحلیلگری مثل دنیس راس، نیز حتی پیروزی بر داعش را منوط به مقابله با ایران دانسته است.

2. تلاش لابی ضد ایرانی: علی‌رغم توافق هسته‌ای ایران و پایبندی ایران به اجرای برجام به‌گونه‌ای که حتی دولت جدید آمریکا نیز این پایبندی را مورد تصدیق قرار داده است؛ اما گروه‌های فشار زیادی در آمریکا رویکرد خصمانه درقبال ایران پیش گرفته و منافع خود را در بر هم زدن توافق و انزوای ایران قرارداده‌اند. حامی اصلی این گروه‌ها رژیم صهیونیستی و لابی معروف این رژیم در آمریکا است که بیشترین نقش را در تلاش‌های کنگره آمریکا برای تشدید تحریم‌ها علیه ایران در ماه‌های اخیر به عهده گرفته است. با توجه به تأثیر آشکار لابی رژیم صهیونیستی بر ترجیحات سیاست ترامپ درقبال ایران، برخی کارشناسان معتقدند، احتمال دارد دولت ترامپ مواجهه با ایران را به‌عنوان گونه‌ای غرامت به نتانیاهو برای گرفتن امتیاز از وی درقبال موضوع فلسطینیان مدنظر قرار دهد.


3. ضد اوباماگرایی و مخالفت با توافق هسته‌ای: تصویب لایحه مراقبت‌های بهداشتی و توافق هسته‌ای ایران به ترتیب به‌عنوان دو دستاورد اصلی ترتیب سیاست داخلی و خارجی دولت اوباما محسوب می‌گردد. به‌دنبال به قدرت رسیدن ترامپ و سیطره جمهوری‌خواهان بر کنگره تلاش‌ها برای از میان بردن این دو دستاورد دولت اوباما تشدید گشته است. ترامپ درعین تأیید اینکه ایران به تعهدات خود پایبند است؛ اما هنوز مخالف آن چیزیست که در توافق هسته‌ای ایران به آن موافقت شده است. به اعتقاد کارشناسان با توجه به وجهه بین المللی بودن توافق هسته‌ای،  آمریکا تلاش می‌کند نه به‌طور مستقیم بلکه از طریق برخورد با ایران در دیگر حوزه‌ها این توافق را از میان ببرد.


4. احتمال برخورد دوطرف در منازعات نیابتی: احتمال برخورد نظامی میان ایران و آمریکا در منازعات نیابتی به‌خصوص در سوریه از دیگر موضوعاتی است که ازسوی کارشناسان مورد توجه قرار گرفته است. این کارشناسان درزمینه جنگ‌های نیابتی به مواجهه و اختلافات ایران و آمریکا در سوریه ازجمله منازعه مستقیم آمریکا طی یک ماه گذشته با نیروهای رژیم اسد، شبه‌نظامیان شیعه تحت حمایت ایران، حزب‌الله و حتی سپاه قدس ایران در سوریه به‌خصوص سه حمله به نیروهای نظامی تحت حمایت ایران و سرنگونی یک پهپاد ساخت ایران در ماه اخیر  و کمک واشینگتن به عربستان درقبال بحران یمن و همزمان بستن درب‌های گفت‌وگو با ایران  که دولت اوباما باز کرده بود اشاره و این عوامل را ازجمله نشانه‌های احتمال برخورد نظامی میان دوطرف دانسته‌اند. ضمن اینکه آمریکا ترجیح می‌دهد به‌جای روسیه، ایران را در سوریه هدف قرار دهد.


5. نقش نخبگان نظامی در دولت ترامپ: رویه ترامپ در انتصاب تصمیم‌گیرندگان وزارت دفاع و مشاوران از میان نیروهای نظامی برجسته و دارای سابقه و تجربه شرکت در منازعات نظامی به‌عنوان یکی دیگر از عوامل تأثیرگذار بر احتمال تشدید درگیری میان ایران و آمریکا معرفی شده است. به اعتقاد بسیاری از کارشناسان مشاورانی با سابقه جنگی و رویکرد تهاجمی اطراف ترامپ را محاصره کرده و خواستار اتخاذ رویکرد تهاجمی درمورد ایران هستند. افرادی مثل جیمز ماتیس، وزیر دفاع کنونی و رئیس سابق فرماندهی مرکزی آمریکا در غرب آسیا؛ هربرت مک مستر، مشاورامنیت ملی؛ ژوزف دانفورد، رئیس ستاد مشترک ارتش؛ و غیره می‌توانند بر تمایل آمریکا برای دخالت نظامی بیشتر در منازعات منطقه‌ای تأثیرگذار باشند در این میان دخالت فعالانه‌تر نظامی آمریکا در سوریه می‌تواند نشانه‌ای بر این امر باشد.


6. افزایش میل ستیزه‌جویی در میان عربستانی‌ها: در ماه‌های اخیر تنش میان ایران و عربستان به‌خصوص به‌خاطر سرسختی عربستان به‌طور قابل توجهی تشدید شده است. انتصاب محمد بن سلمان، به ولایتعهدی عربستان، و مواضع وی درقبال ایران (متهم کردن ایران به دخالت در یمن و خواست وی برای کشاندن جنگ به داخل ایران) و همچنین بحران اخیر قطر و بروز چنددستگی در شورای همکاری خلیج فارس همگی به‌عنوان عواملی که عادی‌سازی روابط ایران و عربستان را مشکل کرده، مورد توجه قرار گرفته است. در این میان، به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، ترامپ به شرکای سنتی خود در منطقه یک چک سفید در حوزه امنیت غرب آسیا داده و از این طریق آنها را به ترغیب سیاست‌های بی‌پروایانه دربرابر ایران واداشته است. برهمین‌اساس، کمتر از یک ماه بعد از سفر ترامپ به عربستان، نیروهای تحت حمایت عربستان به مجلس و مرقد امام خمینی‌(ره) حمله کردند. به‌هرحال، به اعتقاد این کارشناسان تشکیل ائتلاف منطقه‌ای عربستان علیه ایران با همراهی کامل آمریکا ازیک‌سو، و تمایل آمریکا برای استفاده از نیروهای نظامی علیه نیروها و ائتلاف اسد ازسوی‌دیگر، می‌تواند زمینه  جنگ میان دو کشور را تشدید کند.


7. نقش و شخصیت رئیس‌جمهور آمریکا: ویژگی‌های شخصی، عدم انسجام میان سیاست‌های اتخاذ شده ازسوی ترامپ، تأکید بر سیاست‌های کوتاه‌مدت و پوپولیستی بدون توجه به عواقب بلندمدت، میل شدید به خودپرستی به هزینه منافع ملی گسترده‌تر یکی دیگر از عواملی است که ازسوی کارشناسان دراین‌زمینه مورد اشاره قرار گرفته است.


8. استفاده از جنگ خارجی برای منحرف کردن افکار عمومی از مشکلات داخلی: برخلاف آنچه که ترامپ در دوران تبلیغات خود به‌منظور فاصله گرفتن از مداخله خارجی در غرب آسیا مدعی شد، جنگ‌های خارجی همیشه بهترین راه برای انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی و احیای حمایت عمومی در آمریکا بوده است. در این میان، با توجه به مشکلات فزاینده ترامپ در داخل آمریکا و ناکامی وی در تحقق بسیاری از وعده‌های انتخاباتی، گزینه جنگ خارجی می‌تواند به‌عنوان راهی برای انحراف افکار عمومی مورد توجه قرار گیرد.


9. ترس از افزایش نفوذ ایران: به گفته کارشناسان، ترس از افزایش نفوذ ایران سبب شده است که دولت ترامپ درصدد لغو توافق هسته‌ای، تشدید شماری از جنگ‌های نیابتی، مطرح کردن تغییر رژیم در ایران و حتی دخالت در مهم‌ترین عامل همه جنگ‌های منطقه یعنی روایات شیعه و سنی از اسلام برآمده و در این متن طرف عربستان سعودی قرار بگیرد. ازنظر آمریکا، کماکان تهران به حزب‌الله کمک مالی می‌کند، آمریکایی‌ها را دستگیر می‌کند و سعی دارد نفوذ خود را ازجمله در عراق گسترش دهد. در این میان، ترامپ این دیدگاه ساده‌سازی شده ازسوی سنی‌هاب تحت هدایت عربستان را پذیرفته که جریان شیعی به رهبری ایران برای کسب هژمونی منطقه‌ای مسبب تمام مشکلات منطقه است.


اگرچه موارد فوق به‌عنوان عوامل تأثیرگذار بر احتمال برخورد نظامی میان ایران و آمریکا ازسوی مؤسسات پژوهشی آمریکا برشمرده شده‌اند، بااین‌حال بسیاری از کارشناسان منتقد، سیاست منازعه نظامی با ایران را دارای عواقب بسیار منفی برای منافع آمریکا دانسته‌اند. در این میان، هزینه مالی و جانی برای آمریکا، قدرت‌گیری عناصر تندرو در سیاست ایران و متعاقب آن از میان رفتن توافق هسته‌ای و حرکت ایران برای دستیابی به سلاح هسته‌ای و غیره ازجمله عواقب منفی برخورد نظامی با ایران یاد شده است.