توازن وحشت
توازن وحشت
یکشنبه 7 آذر 1395

انتشار دو خبر غیرواقعبینانه اما مرتبط با هم دربارۀ سلاحهای هستهای پاکستان توجه زیادی را بهخود جلب کرده است: خبر اول به نقل از وزیر دفاع پاکستان بود که هند را به استفاده از سلاحهای هستهای درصورت بروز جنگ تهدید کرد و از قول وی گفته شد که هندوستان را نابود میکنیم، و خبر دوم از مذاکرات خانم هیلاری کلینتون در زمان تصدیاش بر وزارت امور خارجه آمریکا نقل شد که طبق آن، نامزد ریاستجمهوری آمریکا از حزب دموکرات در اظهارنظری درمورد دسترسی گروههای افراطی مذهبی به سلاحهای هستهای پاکستان ابراز نگرانی کرده بود. طبق این گزارش افشاشده، خانم کلینتون گفته است نگران کودتا و قدرت گرفتن گروههای تروریستی در پاکستان و دسترسی آنها به سلاحهای هستهای است که وی از آن به نام تروریسم هستهای یاد کرده است.
اما در نگاهی واقعبینانهتر، این دو خبر غیرواقعبینانه بهنظر میرسند؛ نه پاکستان آنقدر ضعیف است که گروههای رادیکال اسلامی بتوانند قدرت را بهزور تصاحب کنند و نه ارتش که سلاحهای هستهای را دراختیار دارد، چنین اجازهای خواهد داد که سلاحهای استراتژیک و بازدارندهاش که در مقابل هند امنیت و توازن قدرت نظامی را برقرار میکنند از کنترلش خارج شوند. بنابراین، ادعای خانم کلینتون از بنیاد نادرست خواهد بود؛ اما پرسش مهمی که در اینگونه اظهارنظرهای غیرکارشناسی و احتمالاً جهتدار مطرح میشود این است که چرا چنین اخباری انتشار مییابد. چنین بحث حساسی گمان نمیرود که بهصورت تصادفی در صدر اخبار و گزارشهای خبری شبکههای بینالمللی قرار گیرد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر درک خواهد شد که به سابقه امر توجه شود. در گذشته بارها افشا شده است که رژیم صهیونیستی از سلاحهای هستهای پاکستان ابراز نگرانی کرده و از آمریکا خواسته است که کنترل سلاحهای هستهای پاکستان را برعهده گیرد. حتی گفته شده است که عملیات نظامی و بمباران محل نگهداری سلاحهای هستهای پاکستان از طرف رژیم صهیونیستی مطرح شده و یک بار از هندوستان خواسته است که در عملیاتی مشترک به بمباران و تخریب سلاحهای هستهای پاکستان اقدام نمایند که هندوستان این پیشنهاد را عملی ندانسته و رد کرده است. همینطور گفته شده است که رژیم صهیونیستی از هند خواسته که پایگاهی نظامی را در نزدیکی مرزهای پاکستان دراختیار او قرار دهد، بهاینمنظور که ارتش این رژیم بتواند بهتنهایی وارد عمل شود که البته هندوستان این درخواست را نیز نپذیرفته است.
قطعنظر از اینگونه شایعات، موضوع اصلیتر این است که سلاحهای هستهای پاکستان همواره در محافل آمریکایی و صهیونیستی مطرح بودهاند و اگر خبر افشاشده از قول خانم کلینتون صحت هم داشته باشد، موضوع تازهای نیست. هرچند که در شرایط مطرح شدن این موضوع که در زمان نزدیکی انتخابات ریاستجمهوری و رقابتهای فشردهای بین خانم کلینتون و دونالد ترامپ بود، دور از ذهن نبوده است که نامزد دموکراتها در نیمنگاهی، به لابی قدرتمند هندی در آمریکا توجه کرده باشد و با طرح موضوع سلاحهای هستهای پاکستان چراغ سبزی به هند داده باشد که درصورت پیروزی بر ترامپ، در معادلات منطقهای قدرت در شبهقاره هند، سیاست آمریکا همچنان انتخاب هند در مقابل پاکستان خواهد بود. علاوهبراین، خانم کلینتون در چنین اظهارنظری به لابی رژیم صهیونیستی و تأثیرگذاری آن بر روند انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز توجه داشته و امیدوار بوده است که هم از لابی هند و هم از لابی رژیم صهیونیستی در تقویت موقعیت انتخاباتیاش بهره بگیرد. دراینراستا، انگشت گذاشتن بر سلاحهای هستهای پاکستان امتیازی بود که بهلحاظ روانی و تبلیغاتی میتوانست به سود خانم کلینتون باشد؛ اما خود او بهتر از هر کس دیگری میداند که سلاح هستهای پاکستان موضوعی نیست که بتوان با آن بازی کرد.
بااینحال، تردیدی نیست که اظهارات افشاشده کلینتون درقبال سلاحهای هستهای پاکستان در همان حال که میتواند مورد توجه هندوستان و رژیم صهیونیستی قرار گیرد، باعث نگرانی در پاکستان خواهد بود و بهطور طبیعی، ارتش پاکستان را متوجه طرحها و توطئههای پنهانیای خواهد کرد که واقعاً ممکن است وجود داشته باشند. در نگاه پاکستانی به این موضوع حساس، هیچ جایگاهی برای دخالت خارجی حتی به قیمت بروز جنگ نمیتواند وجود داشته باشد. ارتش پاکستان قدرتمندتر از آن است که اجازه دهد یک قدرت خارجی در ارتباط با سلاحهای استراتژیک و قویترین بازدارندگی در مقابل هند هستهای امر و نهی کند. وقتی ارتش پاکستان به نخستوزیر قانونی مملکت اجازه بازدید از سلاحهای هستهای را نمیدهد و یک بار خانم بینظیر بوتو، نخستوزیر وقت را که قصد داشت وارد پایگاهی شود که حدس زده میشود مقر استقرار سلاحهای هستهای است، از فاصله دور بازگرداند، چگونه قابل تصور است که به یک قدرت خارجی اجازه بدهد بر سلاحهای هستهای نظارت کند. این تصور که گروههای رادیکال اسلامی به سلاحهای هستهای پاکستان حتی در بلندمدت و آیندهای نامعلوم دسترسی بیابند، فقط برای مبارزات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا کاربرد دارد. تصور این موضوع از اساس نادرست است. این مطلب در همان سطح شایعه و برداشت آمریکاییها که سلاحهای هستهای پاکستان را ذخیره بمب هستهای برای عربستان سعودی تصور میکنند غیرواقعی و تبلیغاتی است.
این درست است که عربستان سعودی کمکهای مالی زیادی به پروژه هستهای پاکستان کرده، اما هرگز نباید آن را بدین معنا فرض کرد که سلاح هستهای کالایی است که میتوان آن را در بازار به فروش رساند. البته یک احتمال را نمیتوان نادیده گرفت و آن کمک پاکستان به عربستان سعودی در دستیابی به تکنولوژی هستهای است. این احتمال منتفی نیست؛ دانشمندان هستهای پاکستان از انگیزه لازم برای کمک به عربستان سعودی در دسترسی به تکنولوژی هستهای برخوردارند و این حتی نیازی به موافقت دولت و ارتش پاکستان هم ندارد. اگر عربستان سعودی ظرفیتهای انسانی متخصص و اقتصادی آن را فراهم کند، این احتمال وجود دارد که دانشمندان هستهای پاکستان را جذب کند؛ ولی هرگز به معنای فروش تسلیحات هستهای پاکستان به عربستان سعودی نمیتواند باشد. اگر یک کشوری ظرفیتهای اقتصادی ـ فنی ـ علمی و تکنولوژیک لازم را فراهم کند و اراده سیاسی لازم و کافی را داشته باشد، تکنولوژی هستهای بدون همکاری پاکستان از سایر منابع قابل دستیابی میشود. عربستان سعودی قراردادهایی را با کشورهای مختلف برای ساخت رآکتورهای هستهای امضا کرده است، که هرچند هدف اعلامشده تولید انرژی است، در بلندمدت اگر اراده سیاسی در عربستان وجود داشته باشد، انحراف از مسیر خیلی نمیتواند دور از انتظار باشد.
درعینحال، در فضای تنشزای موجود در شبهقاره هند که ارتشهای پاکستان و هندوستان در دو سوی خط حائل در منطقه کشمیر در مقابل هم صفآرایی کردهاند و مناسبات این دو کشور بهشدت تخریب شده است، اظهارات وزیر دفاع پاکستان که احتمال استفاده از سلاح هستهای را مطرح کرده است، چیزی جز استفاده تبلیغاتی با مصرف داخلی نباید تلقی شود. مقامات نظامی پاکستان بهتر از هرکس دیگر میدانند که نمیتوانند از سلاحهای هستهای استفاده کنند. هندوستان هم کشوری هستهای است و اگر قرار باشد پاکستان هندوستان را با سلاح هستهای ازبین ببرد، خود را نیز در معرض ازبین رفتن قرار خواهد داد و هیچ آدم عاقلی حاضر نخواهد شد که چنین ریسکی را با خطر نابودی متقابل بپذیرد. گذشته از این، شرایط منطقهای و جهانی نیز چنین اجازهای را به هیچ طرفی نخواهد داد. این موضوع نیز برای سران سیاسی و نظامی پاکستان روشنتر از آن است که ابهامی وجود داشته باشد.
با توجه به اینگونه واقعیتهاست که میتوان گفت بحث سلاحهای هستهای پاکستان از هر طرفی که مطرح میشود، با هدف سیاسی و استفاده تبلیغاتی و به قصد مصرف داخلی است. سلاح هستهای پاکستان نه قابل تصور است که به دست تروریستها بیفتد، نه کالایی فروشی است که با دلارهای نفتی عربستان سعودی قابل معاوضه باشد، و نه علیه هندوستان بهکار گرفته خواهد شد. سلاحی بازدارنده و توازندهنده قدرت بین هندوستان و پاکستان است، هرچند که بیشک توازنی که ازطریق سلاحهای هستهای برقرار شده است، نامی جز توازن وحشت نمیتوان برای آن قائل شد.
اما در نگاهی واقعبینانهتر، این دو خبر غیرواقعبینانه بهنظر میرسند؛ نه پاکستان آنقدر ضعیف است که گروههای رادیکال اسلامی بتوانند قدرت را بهزور تصاحب کنند و نه ارتش که سلاحهای هستهای را دراختیار دارد، چنین اجازهای خواهد داد که سلاحهای استراتژیک و بازدارندهاش که در مقابل هند امنیت و توازن قدرت نظامی را برقرار میکنند از کنترلش خارج شوند. بنابراین، ادعای خانم کلینتون از بنیاد نادرست خواهد بود؛ اما پرسش مهمی که در اینگونه اظهارنظرهای غیرکارشناسی و احتمالاً جهتدار مطرح میشود این است که چرا چنین اخباری انتشار مییابد. چنین بحث حساسی گمان نمیرود که بهصورت تصادفی در صدر اخبار و گزارشهای خبری شبکههای بینالمللی قرار گیرد. اهمیت این موضوع زمانی بیشتر درک خواهد شد که به سابقه امر توجه شود. در گذشته بارها افشا شده است که رژیم صهیونیستی از سلاحهای هستهای پاکستان ابراز نگرانی کرده و از آمریکا خواسته است که کنترل سلاحهای هستهای پاکستان را برعهده گیرد. حتی گفته شده است که عملیات نظامی و بمباران محل نگهداری سلاحهای هستهای پاکستان از طرف رژیم صهیونیستی مطرح شده و یک بار از هندوستان خواسته است که در عملیاتی مشترک به بمباران و تخریب سلاحهای هستهای پاکستان اقدام نمایند که هندوستان این پیشنهاد را عملی ندانسته و رد کرده است. همینطور گفته شده است که رژیم صهیونیستی از هند خواسته که پایگاهی نظامی را در نزدیکی مرزهای پاکستان دراختیار او قرار دهد، بهاینمنظور که ارتش این رژیم بتواند بهتنهایی وارد عمل شود که البته هندوستان این درخواست را نیز نپذیرفته است.
قطعنظر از اینگونه شایعات، موضوع اصلیتر این است که سلاحهای هستهای پاکستان همواره در محافل آمریکایی و صهیونیستی مطرح بودهاند و اگر خبر افشاشده از قول خانم کلینتون صحت هم داشته باشد، موضوع تازهای نیست. هرچند که در شرایط مطرح شدن این موضوع که در زمان نزدیکی انتخابات ریاستجمهوری و رقابتهای فشردهای بین خانم کلینتون و دونالد ترامپ بود، دور از ذهن نبوده است که نامزد دموکراتها در نیمنگاهی، به لابی قدرتمند هندی در آمریکا توجه کرده باشد و با طرح موضوع سلاحهای هستهای پاکستان چراغ سبزی به هند داده باشد که درصورت پیروزی بر ترامپ، در معادلات منطقهای قدرت در شبهقاره هند، سیاست آمریکا همچنان انتخاب هند در مقابل پاکستان خواهد بود. علاوهبراین، خانم کلینتون در چنین اظهارنظری به لابی رژیم صهیونیستی و تأثیرگذاری آن بر روند انتخابات ریاستجمهوری آمریکا نیز توجه داشته و امیدوار بوده است که هم از لابی هند و هم از لابی رژیم صهیونیستی در تقویت موقعیت انتخاباتیاش بهره بگیرد. دراینراستا، انگشت گذاشتن بر سلاحهای هستهای پاکستان امتیازی بود که بهلحاظ روانی و تبلیغاتی میتوانست به سود خانم کلینتون باشد؛ اما خود او بهتر از هر کس دیگری میداند که سلاح هستهای پاکستان موضوعی نیست که بتوان با آن بازی کرد.
بااینحال، تردیدی نیست که اظهارات افشاشده کلینتون درقبال سلاحهای هستهای پاکستان در همان حال که میتواند مورد توجه هندوستان و رژیم صهیونیستی قرار گیرد، باعث نگرانی در پاکستان خواهد بود و بهطور طبیعی، ارتش پاکستان را متوجه طرحها و توطئههای پنهانیای خواهد کرد که واقعاً ممکن است وجود داشته باشند. در نگاه پاکستانی به این موضوع حساس، هیچ جایگاهی برای دخالت خارجی حتی به قیمت بروز جنگ نمیتواند وجود داشته باشد. ارتش پاکستان قدرتمندتر از آن است که اجازه دهد یک قدرت خارجی در ارتباط با سلاحهای استراتژیک و قویترین بازدارندگی در مقابل هند هستهای امر و نهی کند. وقتی ارتش پاکستان به نخستوزیر قانونی مملکت اجازه بازدید از سلاحهای هستهای را نمیدهد و یک بار خانم بینظیر بوتو، نخستوزیر وقت را که قصد داشت وارد پایگاهی شود که حدس زده میشود مقر استقرار سلاحهای هستهای است، از فاصله دور بازگرداند، چگونه قابل تصور است که به یک قدرت خارجی اجازه بدهد بر سلاحهای هستهای نظارت کند. این تصور که گروههای رادیکال اسلامی به سلاحهای هستهای پاکستان حتی در بلندمدت و آیندهای نامعلوم دسترسی بیابند، فقط برای مبارزات انتخابات ریاستجمهوری آمریکا کاربرد دارد. تصور این موضوع از اساس نادرست است. این مطلب در همان سطح شایعه و برداشت آمریکاییها که سلاحهای هستهای پاکستان را ذخیره بمب هستهای برای عربستان سعودی تصور میکنند غیرواقعی و تبلیغاتی است.
این درست است که عربستان سعودی کمکهای مالی زیادی به پروژه هستهای پاکستان کرده، اما هرگز نباید آن را بدین معنا فرض کرد که سلاح هستهای کالایی است که میتوان آن را در بازار به فروش رساند. البته یک احتمال را نمیتوان نادیده گرفت و آن کمک پاکستان به عربستان سعودی در دستیابی به تکنولوژی هستهای است. این احتمال منتفی نیست؛ دانشمندان هستهای پاکستان از انگیزه لازم برای کمک به عربستان سعودی در دسترسی به تکنولوژی هستهای برخوردارند و این حتی نیازی به موافقت دولت و ارتش پاکستان هم ندارد. اگر عربستان سعودی ظرفیتهای انسانی متخصص و اقتصادی آن را فراهم کند، این احتمال وجود دارد که دانشمندان هستهای پاکستان را جذب کند؛ ولی هرگز به معنای فروش تسلیحات هستهای پاکستان به عربستان سعودی نمیتواند باشد. اگر یک کشوری ظرفیتهای اقتصادی ـ فنی ـ علمی و تکنولوژیک لازم را فراهم کند و اراده سیاسی لازم و کافی را داشته باشد، تکنولوژی هستهای بدون همکاری پاکستان از سایر منابع قابل دستیابی میشود. عربستان سعودی قراردادهایی را با کشورهای مختلف برای ساخت رآکتورهای هستهای امضا کرده است، که هرچند هدف اعلامشده تولید انرژی است، در بلندمدت اگر اراده سیاسی در عربستان وجود داشته باشد، انحراف از مسیر خیلی نمیتواند دور از انتظار باشد.
درعینحال، در فضای تنشزای موجود در شبهقاره هند که ارتشهای پاکستان و هندوستان در دو سوی خط حائل در منطقه کشمیر در مقابل هم صفآرایی کردهاند و مناسبات این دو کشور بهشدت تخریب شده است، اظهارات وزیر دفاع پاکستان که احتمال استفاده از سلاح هستهای را مطرح کرده است، چیزی جز استفاده تبلیغاتی با مصرف داخلی نباید تلقی شود. مقامات نظامی پاکستان بهتر از هرکس دیگر میدانند که نمیتوانند از سلاحهای هستهای استفاده کنند. هندوستان هم کشوری هستهای است و اگر قرار باشد پاکستان هندوستان را با سلاح هستهای ازبین ببرد، خود را نیز در معرض ازبین رفتن قرار خواهد داد و هیچ آدم عاقلی حاضر نخواهد شد که چنین ریسکی را با خطر نابودی متقابل بپذیرد. گذشته از این، شرایط منطقهای و جهانی نیز چنین اجازهای را به هیچ طرفی نخواهد داد. این موضوع نیز برای سران سیاسی و نظامی پاکستان روشنتر از آن است که ابهامی وجود داشته باشد.
با توجه به اینگونه واقعیتهاست که میتوان گفت بحث سلاحهای هستهای پاکستان از هر طرفی که مطرح میشود، با هدف سیاسی و استفاده تبلیغاتی و به قصد مصرف داخلی است. سلاح هستهای پاکستان نه قابل تصور است که به دست تروریستها بیفتد، نه کالایی فروشی است که با دلارهای نفتی عربستان سعودی قابل معاوضه باشد، و نه علیه هندوستان بهکار گرفته خواهد شد. سلاحی بازدارنده و توازندهنده قدرت بین هندوستان و پاکستان است، هرچند که بیشک توازنی که ازطریق سلاحهای هستهای برقرار شده است، نامی جز توازن وحشت نمیتوان برای آن قائل شد.
نظر شما