نگاهی به پروژه بلندپروازانه نیوم
شاهزاده محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، در راستای سند چشمانداز 2030 در 24 اکتبر 2018، از طرح بلندپروازانهای در شمال غرب عربستان سعودی رونمایی کرد که برآورد سرمایهگذاری آن در حدود پانصد میلیارد دلار است. حال سؤالی که ایجاد میشود این است که اهداف عربستان سعودی برای اجرای این طرح چیست و چالشهای پیشِ روی آن کدامند.
پروژه نیوم در مساحتی حدود 26500 کیلومتر مربع در نقطه مشترک مرزی بین عربستان سعودی، مصر و اردن در 460 کیلومتر سواحل خلیج عقبه و دریای سرخ قرار گرفته است. براساس اهداف تعیینشده برای این طرح، این منطقه در آینده قرار است تبدیل به قطب انرژی و آب، حملونقل، بیوتکنولوژی، رسانهها و تولیدات چندرسانهای، سرگرمی و گردشگری و مرکزی برای ایجاد یک زندگی استاندارد با فناوریهای روز بهعنوان الگوی سایر مناطق عربستان و منطقه شود. این ابر شهر هوشمند و دیجیتال داری ویژگیهای زیر است:
1. انسان بهعنوان اولویت در اجرای طرح نیوم؛
2. فراهم کردن زمینه سالم برای رشد نسلهای آینده؛
3. برقراری یک دولت الکترونیک و قابل دسترس؛
4. ایجاد فضای مناسب با محوریت خطوط پرسرعت اینترنت برای آموزش و خدمات؛
5. منطقهای برای رشد خلاقیت؛
6. ایجاد منطقهای با ثبات پایدار با انرژیهای تجدیدپذیر و ساختمانی ایمن و با رعایت اصول زیستمحیطی.
این پروژه برای اجرای تا سال 2025، نیازمند نزدیک پانصد میلیارد دلار سرمایهگذاری است که با سرمایهگذاری ازسوی صندوق سرمایهگذاری عمومی عربستان سعودی و سرمایهگذاران سعودی و خارجی تأمین خواهد شد. به گفته شاهزاده محمد بن سلمان، بهدلیل موقعیت خاص این منطقه، نزدیک به هفتاد درصد جمعیت جهان در کمتر از هشت ساعت به این مکان میرسند؛ زیرا این منطقه در نقطه اتصال سه قاره آسیا، آفریقا و اروپا قرار دارد. به گفته مقامات سعودی، بهجز قوانین اساسی عربستان سعودی، این منطقه از قوانین مالیاتی، گمرکی، قوانین کار و دیگر قوانین تجارتی مستثنی است.
اهمیت این پروژه برای عربستان سعودی بهقدری است که برای پیشبرد آن یکی از مدیران برجسته جهان یعنی کلاوس کلینفیلد آلمانی، مدیر سابق شرکتهای چندملیتی همچون شرکت آلومینیومی آلکوا، مواد شیمیایی بایر، خدمات بانکداری سیتی گروپ، زیمنس، داروسازی نوارتیس و شرکت تولیدات بهداشتی هنکل را بهعنوان مدیر اجرایی این پروژه انتخاب کرده است. عربستان سعودی در انجام طرح بلندپروازانه نیوم بهدنبال اهدافی راهبردی است که عبارتاند از:
1. قطع وابستگی به نفت: عربستان سعودی یکی از بزرگترین تولیدکنندگان نفت در جهان محسوب میشود که روزانه در حدود ده میلیون بشکه نفت تولید میکند. این میزان تولید نزدیک به دوازده درصد از تولید جهانی نفت را به خود اختصاص داده است. این کشور با صادرات بیش از هفت میلیون بشکه در روز دارای سهم بیست درصد از بازار جهانی نفت است که دارای ارزش دلاری 136 میلیارد دلاری در سال 2016 بوده است. این میزان از درآمد نفتی موجب وابستگی شدید اقتصاد عربستان به نفت شده است. برابر آمارهای مختلف، بودجه عربستان سعودی نزدیک به هشتاد درصد وابستگی به نفت دارد و این امر با توجه به عدم ثبات قیمت نفت موجب اختلال در روند بودجهریزی و برنامهریزی شده است. دولت این کشور سالهاست برنامههای مختلفی را جهت کاهش و قطع وابستگی به نفت ارائه داده است که تقریباً اکثر آنها با شکست روبهرو شده است. یکی از اهداف اصلی سند چشمانداز 2030 نیز کاهش وابستگی به نفت است که پروژه نیوم دراینراستاست.
2. بینالمللی کردن عربستان سعودی: انجام طرحهای بینالمللی با این حجم از سرمایهگذاری داخلی و خارجی کمک زیادی به بینالمللی کردن و افزایش تعاملات بینالمللی عربستان سعودی میکند که این امر زمینه سرمایهگذاری بینالمللی در سایر بخشهای این کشور را تسریع میکند.
3. ارائه یک چهره پیشرو: عربستان سعودی در عرصه بینالمللی دارای یک چهره بسته، غیردموکراتیک، تروریستپرور و واپسگراست و اعلام این طرح در عرصه بینالمللی به این کشور کمک میکند تا با ارائه یک چهره پیشرو و توسعهگرا ادراکات قبلی را تا حدودی کمرنگ کند.
4. استفاده از پتانسیلهای جدید: عربستان سعودی دارای پتانسیل درآمدزایی در دو حوزه نفت و گردشگری مذهبی است. مقامات این کشور درصددند با استفاده بهینه از پتانسیلهای دیگر، به بهرهوری از آنها بپردازند.
5. ایجاد منطقهای با ماهیت چهارراهی (آسیا، آفریقا و اروپا) با محوریت عربستان: مقامات عربستان سعودی معتقدند موقعیت جغرافیایی خاص این کشور (قرار گرفتن در حوزههای دریای سرخ و خلیج فارس و همینطور مابین قارههای آسیا و آفریقا)، پتانسیل تبدیل به چهارراه بین قارههای آسیا، آفریقا و اروپا را دارد و دراینراستا همواره بهدنبال ایجاد منطقهای اقتصادی به محوریت عربستان سعودی بودهاند. با توجه به رقبای قدرتمندی که در حوزه خلیج فارس وجود دارد ایجاد منطقهای ویژه برای این کشور دارای هزینههای رقابتی فراوانی است. بههمیندلیل، به حوزه دریای سرخ وارد شده است که هیچیک از کشورهای ساحلی آن، از پتانسیل کافی برای رقابت با عربستان برخوردار نیستند.
6د استفاده از موقعیت استراتژیک دریای سرخ: دریای سرخ بهدلیل وجود کانال سوئز به یکی از شاهراه حملونقل جهانی تبدیل شده است، عربستان سعودی درصدد است با استفاده از این امر، موقعیت خود را بهبود بخشد.
اجرای پروژه بلندپروازانه نیوم با توجه به شرایط داخلی و بینالمللی با چالشهای جدی روبهروست که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. چهره امنیتی عربستان سعودی: عربستان سعودی در سالهای اخیر بهدلیل حمایت از وهابیت و سلفیگری، نظامیگری، خرید تسلیحات گسترده و اقدامات خود در یمن، یک چهره امنیتی از خود به نمایش گذاشته است. لازمه اجرای طرحهای بینالمللی در این سطح، ارائه یک چهره غیرامنیتی است که این امر با شرایط کنونی عربستان سعودی ناسازگار است.
2. نبودِ زیرساختهای لازم: منطقه انتخابی برای اجرای این پروژه یک منطقه با تراکم مسکونی کم و مشکلات زیستی فراوان است. اجرای چنین طرحی نیازمند زیرساختهای فراوانی است که ساخت و تجهیز آنها زمانبر بوده و همین زمانبر بودن مانع از تحقق اهداف میشود.
3. موقعیتهای همسایگی: یکی از چالشهای جدی اجرای پروژه نیوم واقع شدن منطقه اجرای طرح در کانونهای بحرانی منطقه غرب آسیا و شمال آفریقا همچون جزایر مورد مناقشه مصر و عربستان، همسایگی رژیم صهیونیستی، نزدیکی به مناطق درگیری دولت مصر با گروههای تروریستی افراطی در صحرا سیناست.
4. اقدامات خارج از توان اقتصادی: عربستان سعودی بهدلیل منابع و ذخایر ارزی عمده از توان اقتصادی بالایی برخوردار است؛ ولی اجرای چنین طرحهای بلندپروازانهای با داشتن هزینههای نظامی، امنیتی، زیرساختی و همچنین نیاز به سرمایهگذاری در حوزههای انرژی تا حدودی در تأمین هزینههای خود با مشکل روبهرو خواهد شد.
5. جامعه محافظهکار عربستان سعودی: اجرای این طرح و زمینههای اجتماعی آن، نیازمند جامعه باز و عدم حساسیت مذهبی است؛ ولی این امر با مانع جدی جامعه محافظهکار و سنتی عربستان سعودی روبهروست؛ زیرا بخش عمده جمعیت عربستان سعودی را مردمی تشکیل میدهند که خواهان حفظ ساختار سنتی عشایری و عربی هستند و بهشدت به قبیله و عشیره وابستهاند و در ضمن حساسیت بالایی به حفظ ظواهر اسلامی دارند. در این ساختار، بزرگان عشایر و قبایل و همچنین علمای دین در مقام تصمیمگیرنده و بقیه اعضا براساس عصبیتها و فرهنگ سیاسی بدوی، از آنها اطاعت میکنند. این ساختار اجتماعی و مذهبی موجب اتحاد و انسجام درونی قبیلهها میشود و درنتیجه، قدرت زیادی را برای خاندانهای حاکم بر آن و علمای دین بهوجود میآورد و خاندان آل سعود با استفاده از این فرهنگ سیاسی، اجتماعی و مذهبی بر این کشور حکومت کرده است و اگر طرحهای اینچنینی در تضاد با فرهنگ و مذهب حاکم بر عربستان سعودی و همچنین ارزشهای فرهنگی و مذهبی بزرگان عشایر و قبایل و همینطور علمای دین روبهرو شود خاندان آل سعود را با بحران جدی مواجه خواهد کرد.
6. وابستگی طرح به حمایتهای ویژه شاهزاده محمد بن سلمان: یکی از چالشهای روبهروی اجرای پروژه نیوم به ساختار نظام سیاسی عربستان سعودی مربوط است. نوع نظام سیاسی حاکم بر عربستان سعودی از نوع حاکمیت مطلقه فردی و خاندانی است و نقش مردم در سیاست این کشور کمرنگ است؛ بهطوریکه تصمیمسازی در این کشورها در رده حاکم انجام میشود؛ بههمیندلیل خواست حاکم یا حاکمان، تبدیل به راهبرد و سیاست اجرایی هم در عرصه داخلی و هم در عرصه خارجی میشود. این طرح از طرحهای مورد حمایت شاهزاده محمد بن سلمان است که هماکنون بهعنوان قدرتمندترین فرد عربستان سعودی شناخته میشود. درصورت تغییر وی به هر دلیلی امکان تغییر راهبردها و سیاستها وجود دارد و این امر تردیدها را در سرمایهگذاری در طرحهای اینچنینی ایجاد میکند.
در جمعبندی مطالب فوق میتوان گفت عربستان سعودی براساس سند چشمانداز 2030 بهدنبال اجرای پروژه نیوم در حاشیه دریای سرخ است. اگرچه این کشور سعی کرده براساس منابع و ظرفیتهای خود و استفاده از تیم اجرایی با تجربه بینالمللی، این طرح را اجرا کند؛ ولی اجرای این طرح با چالشهای اساسی روبهروست که چشمانداز تحقق اهداف آن روشن نیست.
نظر شما