کره شمالی، تهدیدی واقعی و یا اهرم فشار
کره شمالی، تهدیدی واقعی و یا اهرم فشار
احسان صادقی
یکشنبه 6 فروردین 1396
یکشنبه 6 فروردین 1396

تحولات اخیر در منطقه شرق آسیا و بالا رفتن تنشها در آن منطقه مانند اقدامات و رفتارهای کره شمالی از قبیل آزمایشات اتمی و موشکهای بالستیک سبب شده است تا توجه ناظران امور امنیتی به این منطقه جلب شود. آمریکا در ادامه تحرکات نظامی کره شمالی و آزمایش همزمان چهار موشک بالستیک و شلیک آنها بهسوی دریای ژاپن، اعلام کرد، بهمنظور محافظت از متحدان خود و همچنین نیروهای آمریکایی مستقر در این منطقه ازجمله در ژاپن و کره جنوبی، ارسال سامانهها و تجهیزات سیستم دفاع ضد موشکی تاد در کره جنوبی را آغاز کرده است.
این موضوع یعنی استقرار سامانه تاد در کره جنوبی و دیگر تحولات امنیتی و تحرکات نظامی در شرق آسیا این پرسش را مطرح کرده است که آیا بهراستی هدف اصلی این تحرکات از طرف آمریکا صرفاً مسئله کره شمالی و انجام اقدامات بازدارنده در مقابل برنامههای موشکی این کشور است؟
در پاسخ باید گفت بررسی دقیق تحولات حالحاضر در این منطقه، نوع کنشگری آمریکا بهعنوان یک بازیگر حافظ وضع موجود و ضمن آن سیاستهای جدید این کشور بهدنبال رویکار آمدن ترامپ، به ما نشان خواهد داد تهدیدات کره شمالی صرفاً بهانهای برای ادامه سیاست مهار چین در قالب همان راهبرد چرخش بهسوی آسیا، دولت پیشین آمریکا؛ یعنی دولت اوباما است.
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، در دوران مبارزات انتخاباتی خود و تا پیش از رفتن به کاخ سفید همواره اعلام کرده بود این کشور خواهان آن است تا بار تعهدات امنیتی و نظامی خود را به کشورهای متحد خود ازجمله کشورهای حوزه شرق آسیا کم نماید و آنها باید هزینههای دفاع از خویش را خود بپردازند. ترامپ حتی تا آنجا پیش رفت که اعلام کرد ژاپن برای دفاع از خود در برابر تهدیدات موردنظر میتواند به سلاح اتمی نیز دست پیدا کند؛ البته پیام ارسالی و عدم قبول ادامه تعهدات امنیتی موجی از نگرانی را در میان متحدان آسیایی آمریکا بهدنبال داشت.
با گذشت زمان و ورود ترامپ به کاخ سفید و بهدنبال آن اعلام مواضع رسمی دولت این کشور در صحنه سیاست خارجی آن هم در چهارچوب شعار انتخاباتی «اول آمریکا» تا حدودی مبهم بودن سیاست خارجی این کشور درقبال منطقه شرق آسیا را برطرف کرد. دولت جدید آمریکا در مواضع اعلام شده پس از سوگند ترامپ، اشارهای مستقیم به کره شمالی و تهدیدات موشکی این کشور کرد و بر لزوم طراحی و تقویت سامانههای دفاع ضدموشکی در مقابل این تهدیدات نیز تأکید کرد.
علاوهبر موارد فوق، سفر مقام ارشد آمریکایی همچون جیمز ماتیس، وزیر دفاع این کشور به منطقه شرق آسیا و به کشورهای میزبان نیروهای آمریکایی چون ژاپن و کره جنوبی (بهعنوان اولین سفر خارجی) و اطمینان خاطر دادن به آنها درمورد حمایت آمریکا از آنها در مقابل تهدیدات کره شمالی و در مقابل سفر شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن، به این کشور نشان از این دارد که این منطقه هم برای مقامات امنیتی این کشور حائز اهمیت است و هم حکایت از آن دارد که آمریکا نیز برای کشورهای شرق آسیا همچنان بهعنوان یک عامل موازنهدهنده مطرح است و نقشآفرینی میکند.
بررسی واقعیتهای موجود و حالحاضر در این منطقه نشان میدهد که اگرچه کره شمالی تهدید فوری امنیتی برای کشورهای منطقه شرق آسیا است، بااینحال واقعیت حکایت از آن دارد که ترس واقعی این کشورهای کوچک، نه کره شمالی بلکه همسایه بزرگ و قدرتمند آنها یعنی چین است که توانسته است همزمان با رشد اقتصادی قابلتوجه خود، نیروی نظامی خود را نیز نوسازی کند، و از طریق آن بتواند قدرتفراکنی خود را در آبهای سرزمینی خود بهاجرا بگذارد. چین امروز با توجه به ادعاهای سرزمینی و دریایی خود همزمان در دو جبهه مختلف یعنی در دریای چین جنوبی و دریای چین شرقی با همسایگان خود که در ابعاد امنیتی متکی به قدرت فرامنطقهای هستند وارد چالش شده است. اقداماتی ازقبیل ساخت جزایر مصنوعی در دریای چین جنوبی و توسعه این جزایر، در دریای چین شرقی نیز تنشهای روبه افزایش با ژاپن بر سر جزایر سنکاکو و تقابل هرازچندگاه نیروهای هوایی و دریایی دوطرف با یکدیگر حکایت از آن دارد که مسئله چین و جایگاه آن در محاسبات و معادلات امنیتی آنها بسیار جدی است.
ازطرفدیگر، همانطور که پیشازاین نیز ذکر شد آمریکا با سیاست جدید خود بهنظر میرسد بیش از آنکه در صحنه سیاست جهانی رو بهسوی انزواگرایی حرکت کند، با تکیه بر قابلیتها و توانمندیهای خود به سمت حضور پیشتازانه در این صحنه حرکت خواهد کرد. شواهدی همچون افزایش 54 میلیارد دلاری بودجه نظامی آمریکا، با تأکید بر نوسازی ناوگان هوایی و دریایی این کشور و همچنین تقویت حضور نیروی دریایی آمریکا در گذرگاهها و آبراهههای بینالمللی و البته گشتزنیهای اخیر ناو هواپیمابر آمریکایی در دریای چین جنوبی، میتواند به منزله ارسال سیگنالهای هشدار به پکن محسوب شود و نشان از این دارد که نوک اصلی پیکان این قدرتفراکنیها همچنان بهسوی چین قرار داده شده است.
این موضوع یعنی استقرار سامانه تاد در کره جنوبی و دیگر تحولات امنیتی و تحرکات نظامی در شرق آسیا این پرسش را مطرح کرده است که آیا بهراستی هدف اصلی این تحرکات از طرف آمریکا صرفاً مسئله کره شمالی و انجام اقدامات بازدارنده در مقابل برنامههای موشکی این کشور است؟
در پاسخ باید گفت بررسی دقیق تحولات حالحاضر در این منطقه، نوع کنشگری آمریکا بهعنوان یک بازیگر حافظ وضع موجود و ضمن آن سیاستهای جدید این کشور بهدنبال رویکار آمدن ترامپ، به ما نشان خواهد داد تهدیدات کره شمالی صرفاً بهانهای برای ادامه سیاست مهار چین در قالب همان راهبرد چرخش بهسوی آسیا، دولت پیشین آمریکا؛ یعنی دولت اوباما است.
دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا، در دوران مبارزات انتخاباتی خود و تا پیش از رفتن به کاخ سفید همواره اعلام کرده بود این کشور خواهان آن است تا بار تعهدات امنیتی و نظامی خود را به کشورهای متحد خود ازجمله کشورهای حوزه شرق آسیا کم نماید و آنها باید هزینههای دفاع از خویش را خود بپردازند. ترامپ حتی تا آنجا پیش رفت که اعلام کرد ژاپن برای دفاع از خود در برابر تهدیدات موردنظر میتواند به سلاح اتمی نیز دست پیدا کند؛ البته پیام ارسالی و عدم قبول ادامه تعهدات امنیتی موجی از نگرانی را در میان متحدان آسیایی آمریکا بهدنبال داشت.
با گذشت زمان و ورود ترامپ به کاخ سفید و بهدنبال آن اعلام مواضع رسمی دولت این کشور در صحنه سیاست خارجی آن هم در چهارچوب شعار انتخاباتی «اول آمریکا» تا حدودی مبهم بودن سیاست خارجی این کشور درقبال منطقه شرق آسیا را برطرف کرد. دولت جدید آمریکا در مواضع اعلام شده پس از سوگند ترامپ، اشارهای مستقیم به کره شمالی و تهدیدات موشکی این کشور کرد و بر لزوم طراحی و تقویت سامانههای دفاع ضدموشکی در مقابل این تهدیدات نیز تأکید کرد.
علاوهبر موارد فوق، سفر مقام ارشد آمریکایی همچون جیمز ماتیس، وزیر دفاع این کشور به منطقه شرق آسیا و به کشورهای میزبان نیروهای آمریکایی چون ژاپن و کره جنوبی (بهعنوان اولین سفر خارجی) و اطمینان خاطر دادن به آنها درمورد حمایت آمریکا از آنها در مقابل تهدیدات کره شمالی و در مقابل سفر شینزو آبه، نخستوزیر ژاپن، به این کشور نشان از این دارد که این منطقه هم برای مقامات امنیتی این کشور حائز اهمیت است و هم حکایت از آن دارد که آمریکا نیز برای کشورهای شرق آسیا همچنان بهعنوان یک عامل موازنهدهنده مطرح است و نقشآفرینی میکند.
بررسی واقعیتهای موجود و حالحاضر در این منطقه نشان میدهد که اگرچه کره شمالی تهدید فوری امنیتی برای کشورهای منطقه شرق آسیا است، بااینحال واقعیت حکایت از آن دارد که ترس واقعی این کشورهای کوچک، نه کره شمالی بلکه همسایه بزرگ و قدرتمند آنها یعنی چین است که توانسته است همزمان با رشد اقتصادی قابلتوجه خود، نیروی نظامی خود را نیز نوسازی کند، و از طریق آن بتواند قدرتفراکنی خود را در آبهای سرزمینی خود بهاجرا بگذارد. چین امروز با توجه به ادعاهای سرزمینی و دریایی خود همزمان در دو جبهه مختلف یعنی در دریای چین جنوبی و دریای چین شرقی با همسایگان خود که در ابعاد امنیتی متکی به قدرت فرامنطقهای هستند وارد چالش شده است. اقداماتی ازقبیل ساخت جزایر مصنوعی در دریای چین جنوبی و توسعه این جزایر، در دریای چین شرقی نیز تنشهای روبه افزایش با ژاپن بر سر جزایر سنکاکو و تقابل هرازچندگاه نیروهای هوایی و دریایی دوطرف با یکدیگر حکایت از آن دارد که مسئله چین و جایگاه آن در محاسبات و معادلات امنیتی آنها بسیار جدی است.
ازطرفدیگر، همانطور که پیشازاین نیز ذکر شد آمریکا با سیاست جدید خود بهنظر میرسد بیش از آنکه در صحنه سیاست جهانی رو بهسوی انزواگرایی حرکت کند، با تکیه بر قابلیتها و توانمندیهای خود به سمت حضور پیشتازانه در این صحنه حرکت خواهد کرد. شواهدی همچون افزایش 54 میلیارد دلاری بودجه نظامی آمریکا، با تأکید بر نوسازی ناوگان هوایی و دریایی این کشور و همچنین تقویت حضور نیروی دریایی آمریکا در گذرگاهها و آبراهههای بینالمللی و البته گشتزنیهای اخیر ناو هواپیمابر آمریکایی در دریای چین جنوبی، میتواند به منزله ارسال سیگنالهای هشدار به پکن محسوب شود و نشان از این دارد که نوک اصلی پیکان این قدرتفراکنیها همچنان بهسوی چین قرار داده شده است.
بنابراین، باید گفت با تغییر و جابهجایی قدرت در آمریکا، از منظر سیاستگذاران این کشور، چین همچنان بهعنوان یک مسئله امنیتی در دستورکار مقامات سیاسی و امنیتی این کشور قرار دارد. کره شمالی نیز اگرچه تهدیدی فوری برای منافع امنیتی آمریکا و متحدان آن در منطقه محسوب میشود، بااینحال بهنظر میرسد، تنها بهانهای باشد که آمریکا از طریق بزرگنمایی آن، حضور نیروی نظامی خود را در منطقه توجیه کند و از این طریق فعالیتهای نظامی چین در سرزمین اصلی و آبهای اطراف آن را مورد پایش قرار دهد و دست به موازنهسازی علیه این کشور بزند.
چین نیز در مقابل توانسته است با رفتاری هوشمندانه و نشان دادن خود بهعنوان قدرتی مسئولیتپذیر و مطرح کردن خود بهعنوان یک شریک قابل اطمینان برای همسایگان خود و تأکید بر سازمانهای منطقهای برای حلوفصل موضوعات موردمناقشه، تنشها را در منطقه مدیریت و کنترل کند. درخواست اخیر وانگ یی وزیر خارجه چین از دوطرف؛ یعنی کره شمالی و توقف آزمایشات موشکی آن و ازطرفدیگر، درخواست از آمریکا و کره جنوبی برای توقف رزمایشهای نظامی خود در شبه جزیره کره و همچنین معلق درآوردن واردات زغال سنگ از کره شمالی به کشور خود شاهدی بر این مدعاست که چین خواهان کاهش تنشها در منطقه است.
نظر شما