روابط آمریکا و انگلیس در آغاز قرن 21
چاپ نخست: آذر ماه ۱۳۸۶ |
شابک: ۳ ـ ۰۶۶ ـ ۵۲۶ ـ ۹۶۴ ـ ۹۷۸ |
قیمت: ۳۰۰۰ تومان
|
روابط آمریکا و انگلیس در آغاز قرن 21
گردآوری: جفری مککازلند ـ داگلاس تی. استوارت
انتشارات مؤسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
رابطه ایالات متحده و بریتانیا در زمان جنگ جهانی دوم گسترش یافت، در دوران نبرد طولانیمدت با اتحاد شوروی تعمیق پیدا کرد و با خاتمه جنگ سرد از توسعه بیشتری برخوردار گردید. در عین حال، احتمال تداوم آن در آینده، علیرغم بروز هرگونه چالشی نیز وجود داشته و متصور است.
ایالات متحده از چنین سابقهای در روابط خود با دیگر کشورها، حتی کشورهاییکه زمانی بخشی از امپراطوری بریتانیا محسوب میشدند، برخوردار نیست. روابط این کشور با کانادا، همسایه و بزرگترین شریک تجاری آن و با استرالیا که هر دو میراث مشترکی از مهاجرت دسته جمعی و تشکیل دولت ـ ملت را تجربه کردهاند، هرچند مستحکم بوده، ولی از گستره و عمق روابط ویژه این کشور با بریتانیا برخوردار نمیباشد.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران، موفقیت این رابطه را به نزدیکی دیدگاه آنان نسبت میدهند که ریشه در میراث مشترک قانون، سنتها، روابط خونی و فرهنگشان دارد. آنها همچنین چشمانداز بیپایانی را برای آن متصور میشوند که بیتفاوت نسبت به انتقادات به هماهنگی خود ادامه میدهد ـ چشماندازی از اتحاد و توافق راجع به تمامی موضوعات بزرگ و کوچک.
با این حال اگرچه منافع این دو کشور شبیه یکدیگر است، ولی در تمامی زمانها یکی نبوده است. شاید اهداف استراتژیک یکی بوده باشد، ولی تاکتیکها ممکن است متفاوت باشند.
این رابطه تقریباً از همان ابتدا به خصوص راجع به موضوعات اساسی جنگ و صلح مملو از اختلافات و رنجش بوده است. چندی از همکاری موفقیتآمیز در شکست قدرتهای محور نگذشته بود که واشنگتن قانون انرژی اتمی را در سال 1946 به تصویب رسانید و به دنبال آن با فراموش کردن کمک دانشمندان انگلیسی به پروژه منهتن تمامی همکاریهای خود در زمینه انرژی اتمی با این کشور را خاتمه داد. کمتر از یک دهه بعد، واشنگتن و لندن راجع به کانال سوئز دچار اختلافی اساسی و آشکار شدند که نهایتاً ایالات متحده با ایجاد بحران پولی در اقتصاد بریتانیا که ممکن بود به ورشکستگی اقتصاد آن منجر گردد، این کشور را مجبور به خروج نیروهای خود از مصر نمود. اینها نمونهای از اختلافات دو کشور بود که همچنان در مورد مسائل تأثیرگذار بر منافع دو کشور وجود دارد. اخیراً ایالات متحده و بریتانیا همکاری نزدیکی جهت پیشبرد فرایند صلح در ایرلند شمالی داشتند، ولی این همکاری نیز هیچ گاه آرام و بدون اختلاف نبوده است.
درواقع در این اختلافات است که میتوان به ماهیت این رابطه ویژه پی برد. این امر نشان میدهد ایالات متحده و بریتانیا علیرغم اختلاف با یکدیگر، در مجموع توانستهاند با کنار گذاشتن اختلافات و حرکت به سمت جلو ـ رابطهای خاص را ایجاد کردهاند. نویسندگان این کتاب بارها در مقالات خود مینویسند حقیقتاً ایالات متحده هیچ متحدی همچون بریتانیا اینچنین قابل اتکا، مصمم و مطمئن ندارد. به نظر میآید که بریتانیا هم در مورد ایالات متحده به همین صورت فکر میکند.
با این حال، این کتاب تلاش دارد نقاط قوت و ضعف این رابطه را شناسایی کند. جالب آنجاست که در برخی مقالات نویسندگان به شدت به طرف مقابل خود (آمریکا یا بریتانیا) پرخاش نموده، آنها را متهم به کمکاری یا بیانگیزگی در حفظ چهارچوبههای اصلی روابط ویژه مینمایند.
یک نکته مهم دیگر تلاش بسیار زیاد برخی نویسندگان بریتانیایی جهت جدا کردن حساب خود از حساب اتحادیه اروپا و تشویق آمریکا به درک این تلاش میباشد. همین امر درباره اغلب نویسندگان آمریکایی که تلاش دارند تا ارجحیت روابط انگلستان با ایالات متحده را به نویسندگان بریتانیایی خاطرنشان کنند، صادق است.
ایالات متحده از چنین سابقهای در روابط خود با دیگر کشورها، حتی کشورهاییکه زمانی بخشی از امپراطوری بریتانیا محسوب میشدند، برخوردار نیست. روابط این کشور با کانادا، همسایه و بزرگترین شریک تجاری آن و با استرالیا که هر دو میراث مشترکی از مهاجرت دسته جمعی و تشکیل دولت ـ ملت را تجربه کردهاند، هرچند مستحکم بوده، ولی از گستره و عمق روابط ویژه این کشور با بریتانیا برخوردار نمیباشد.
بسیاری از ناظران و تحلیلگران، موفقیت این رابطه را به نزدیکی دیدگاه آنان نسبت میدهند که ریشه در میراث مشترک قانون، سنتها، روابط خونی و فرهنگشان دارد. آنها همچنین چشمانداز بیپایانی را برای آن متصور میشوند که بیتفاوت نسبت به انتقادات به هماهنگی خود ادامه میدهد ـ چشماندازی از اتحاد و توافق راجع به تمامی موضوعات بزرگ و کوچک.
با این حال اگرچه منافع این دو کشور شبیه یکدیگر است، ولی در تمامی زمانها یکی نبوده است. شاید اهداف استراتژیک یکی بوده باشد، ولی تاکتیکها ممکن است متفاوت باشند.
این رابطه تقریباً از همان ابتدا به خصوص راجع به موضوعات اساسی جنگ و صلح مملو از اختلافات و رنجش بوده است. چندی از همکاری موفقیتآمیز در شکست قدرتهای محور نگذشته بود که واشنگتن قانون انرژی اتمی را در سال 1946 به تصویب رسانید و به دنبال آن با فراموش کردن کمک دانشمندان انگلیسی به پروژه منهتن تمامی همکاریهای خود در زمینه انرژی اتمی با این کشور را خاتمه داد. کمتر از یک دهه بعد، واشنگتن و لندن راجع به کانال سوئز دچار اختلافی اساسی و آشکار شدند که نهایتاً ایالات متحده با ایجاد بحران پولی در اقتصاد بریتانیا که ممکن بود به ورشکستگی اقتصاد آن منجر گردد، این کشور را مجبور به خروج نیروهای خود از مصر نمود. اینها نمونهای از اختلافات دو کشور بود که همچنان در مورد مسائل تأثیرگذار بر منافع دو کشور وجود دارد. اخیراً ایالات متحده و بریتانیا همکاری نزدیکی جهت پیشبرد فرایند صلح در ایرلند شمالی داشتند، ولی این همکاری نیز هیچ گاه آرام و بدون اختلاف نبوده است.
درواقع در این اختلافات است که میتوان به ماهیت این رابطه ویژه پی برد. این امر نشان میدهد ایالات متحده و بریتانیا علیرغم اختلاف با یکدیگر، در مجموع توانستهاند با کنار گذاشتن اختلافات و حرکت به سمت جلو ـ رابطهای خاص را ایجاد کردهاند. نویسندگان این کتاب بارها در مقالات خود مینویسند حقیقتاً ایالات متحده هیچ متحدی همچون بریتانیا اینچنین قابل اتکا، مصمم و مطمئن ندارد. به نظر میآید که بریتانیا هم در مورد ایالات متحده به همین صورت فکر میکند.
با این حال، این کتاب تلاش دارد نقاط قوت و ضعف این رابطه را شناسایی کند. جالب آنجاست که در برخی مقالات نویسندگان به شدت به طرف مقابل خود (آمریکا یا بریتانیا) پرخاش نموده، آنها را متهم به کمکاری یا بیانگیزگی در حفظ چهارچوبههای اصلی روابط ویژه مینمایند.
یک نکته مهم دیگر تلاش بسیار زیاد برخی نویسندگان بریتانیایی جهت جدا کردن حساب خود از حساب اتحادیه اروپا و تشویق آمریکا به درک این تلاش میباشد. همین امر درباره اغلب نویسندگان آمریکایی که تلاش دارند تا ارجحیت روابط انگلستان با ایالات متحده را به نویسندگان بریتانیایی خاطرنشان کنند، صادق است.
نظر شما