ارتباط سیاست داخلی و خارجی در مصر جدید


ارتباط سیاست داخلی و خارجی در مصر جدید

 
سه‌شنبه 18 مهر 1391
 
 

 

اعتراض به وضعیت بغرنج اقتصادی شامل تورم افسارگسیخته، نرخ بالای بیکاری و درآمد ناچیز کارکنان و کارمندان دولت و بخش خصوصی، یکی از مسائل اصلی مطرح در قیام انقلابی مردم مصر در ژانویه 2011 بود. اما قیام یادشده نه‌تنها وضعیت نابسامان اقتصادی را تشدید کرد بلکه ناامنی فزاینده را به نگرانی­های روزمره مصری­ها افزود. امروز با نگاهی به صفحات روزنامه­های مصری، با عناوینی چون افزایش قیمت برق، گرانی کالاهای مختلف، بحران توزیع گاز، حمله اوباش به مجتمع تجاری و ... روبرو می­شویم. این در حالی است که 100 روز نخست تصدی محمد مرسی، که در آن تحقق پنج خواسته فوری و مشخص مصری­ها را که شامل تأمین نان، تأمین سوخت، فعال­سازی مجدد نقش پلیس، رفع بحران ترافیک قاهره (که دو سال است گریبان پایتخت را گرفته) و مرتفع کردن بحران زباله­ها وعده داده بود، به پایان رسیده است. در این میان، ائتلاف انقلابی دموکراتیک (متشکل از 10 حزب) و اتحادیه جوانان انقلاب به مناسبت پایان 100روز نخست ریاست مرسی، دعوت به راهپیمایی میلیونی در 12 اکتبر تحت عنوان «راهپیمایی میلیونی محاسبه»، با هدف یادآوری وعده­های 100 روزه مرسی و طرح مطالباتی کرده‌اند که تاکنون محقق نشده است.

پرسش محوری دعوت­کنندگان به راهپیمایی میلیونی آن است که مرسی در طول 100روز ریاست، کدام یک از وعده­های خویش را محقق ساخت. این پرسش را می­توان به نحوی کلی­تر مطرح کرد: مرسی در این سه ماه چه کار کرد؟ در پاسخ می­توان به یک تحول مهم و یک فرایند خارجی اشاره کرد. تحول مهمی که در این 100روز اتفاق افتاد اخراج ارتش از قدرت بود. اگرچه در مورد چگونگی و مابه‌ازای دریافتی ارتش و نیز آینده نقش اقتصادی و بوروکراتیک آن سخنان فراوانی مطرح است، با اینحال می­توان نتیجه‌ زورآزمایی مرسی با ارتش را تاکنون به سود مرسی و دولت غیرنظامی دانست. افزون بر این، گرفتن قدرت از ارتش، خواسته تمامی نیروهای انقلابی و غیرنظامی بود. به عبارتی، تحقق این امر نخستین گام مرسی در راه تحقق خواسته­های ملت بود.

مراد از فرایند خارجی، سیر سفرهای خارجی پرزیدنت مرسی است که تاکنون هشت کشور را شامل شده است: ایالات متحده، چین، بلژیک، ایتالیا، ایران، عربستان، ترکیه و اتیوپی. به عبارتی تعداد سفرهای خارجی مرسی در سه ماه نخست به طور متوسط هر یازده روز یک سفر بوده است. این تعداد سفر خارجی، در قیاس با رهبران کشورهایی که شاهد دگرگونی­های افسارگسیخته و انقلابی بوده­اند، چه بسا بی­سابقه باشد. به‌ویژه اگر به مشکلات داخلی مصر در شرایط کنونی توجه کنیم توجیه­پذیری چنین سفرهایی دشوارتر می­شود. چرا مرسی این چنین برای سفرهای خارجی بی­تابی می­کند؟ نکته آنجاست که مشکلات مصر در درجه اول داخلی است. به علاوه وعده­های 100روزه مرسی نیز کاملاً داخلی بوده است. اما در این سه ماه کدام یک از این وعده­های پنج­گانه و با چه نسبتی تحقق یافته است؟ نظرسنجی­های مختلف نشان می­دهد مصری­های عادی رضایت چندانی از عملکرد 100روزه مرسی ندارند و مشکلات پنج­گانه یادشده همچنان گریبانگیر جامعه مصر هستند.

در چنین شرایطی منطق سفرهای متعدد مرسی را چگونه می­توان تبیین کرد؟ اگرچه برقراری دیالوگی منطقی با کشورهای مختلف برای تشویق سرمایه­گذاری در مصر در راستای بهبود وضعیت اقتصادی آن ارزیابی می­شود، اما آیا سفرهای مرسی را می­توان در این جهت تبیین کرد؟ در واقع مناسب­ترین توضیح برای سفرهای مرسی، رویکرد تبلیغاتی این سفرهاست که دو دسته مخاطب و توجیه داخلی و خارجی را مد نظر داشته است. در بعد خارجی، مرسی به عنوان اولین رئیس­جمهور اسلام­گرای مصر در این دوره تلاش کرده تا پایبندی مصر به تعهدات بین­­المللی خویش و عقلانیت کنش سیاسی و بین­المللی اسلام­گرایان مصری را به جهانیان و مهمتر از همه، قدرت­های برتر جهان نشان دهد. این توجیه، اغلب از سوی طرفداران مرسی و اخوان‌المسلمین در رسانه­های مصری از جمله روزنامه آزادی و عدالت، ارگان رسمی حزب مرسی مطرح می‌شود. از این منظر نیاز به بهبود چهره اسلام­گرایان در این دوره با حفظ جایگاه بین­المللی مصر گره خورده است و لذا این سفرها کاملاً توجیه­پذیر است، اما پرسشی ساده می­تواند چنین توجیهی را دچار مشکل کند: آیا مرسی بدون این سفرها نمی­توانست پیام خود را به جهان برساند؟ آیا وزیر خارجه و یا معاون مرسی نمی‌توانست جایگزین وی در این سفرها باشد؟ در واقع در شرایط بحرانی مصر، سفرهای مکرر رئیس­جمهور به هیچ­وجه چنین توجیهی را نمی­پذیرد.

بحث دیگری که در تبیین چرایی سفرهای خارجی مرسی مطرح شده آن است که وی در تلاش بوده به مخاطب داخلی بقبولاند که تحکیم نقش خارجی مصر نیازمند فعالیت­های گسترده رئیس­جمهور در ارتباط با جهان خارج است. این توجیه از سوی مخالفان و منتقدان مرسی به عنوان مقدمه­ای مطرح می­شود که نتیجه آن، گریز مرسی از مسئولیت­های داخلی و وعده­های فوری مطرح شده در انتخابات ریاستی است. در این معناست که می­توان به گسترش تعاملات و تنش­های خارجی مصر در دوره مرسی اشاره کرد.

سیاست خارجی، بسته به اهداف داخلی و خارجی دولت­ها و نیز اولویت­هایی که بر اساس این اهداف تعیین می­شوند، متغیر است. افزون بر این مؤلفه­های مختلفی در اولویت­بندی اهداف یادشده دخیل هستند. در ارتباط با مصر اگرچه اولویت­بندی واضحی در دوره انتخابات در ارتباط با 100روز نخست ریاست از سوی مرسی مطرح شد، اما رویارویی با واقعیت بحران­ها و مشکلات داخلی مصر، حکومت نوپا و کم­تجربه مرسی را ـ با توجه به وعده­های انتخاباتی ـ در وضعیت بغرنجی قرار داد. رفتار حکومت­ها و سران دولت­ها در رویارویی با چنین شرایطی متفاوت است: برخی با تلاش گسترده سعی در تحقق حداقلی از وعده­های مطرح شده می‌کنند. برخی ملت خویش را به صراحت در جریان واقعیت­ها قرار می­دهند و استعفا داده و یا به کار خویش ادامه می­دهند. برخی دیگر، برای گریز از تعهدات و وعده­های خویش به جنجال­آفرینی داخلی و یا خارجی می­پردازند. در ارتباط با مصر به نظر می­رسد گزینه­های نخست و سوم در دستورکار مرسی قرار گرفته است. نخست تلاش گسترده برای تحقق حداقلی از وعده­ها و دوم پرداختن به مسائل و پرونده­های خارجی، مسائلی که لزوماً از اولویتی در برنامه­های دولت برخوردار نبوده اما در شرایط کنونی، می­توانند بهره تبلیغاتی خوبی برای دولت داشته باشند. ایستار جابندارانه مرسی در قبال بحران سوریه، بالا بردن تدریجی سطح تنش با اسرائیل و ... پرونده­های فوری شهروند عادی مصر نیست، سفرهای گسترده و تلاش برای بهبود چهره اسلام‌گرایان نیز اولویت شهروند مصری نیست. مصر با شرایط اقتصادی دشواری روبروست. گذر از این دشواری تعهدی است که مرسی در انتخابات ریاستی به مردم مصر سپرد. اما فاصله تعهد تا عملی شدن آن را گویا ـ همچون گذشته ـ طرح مسائل و پرونده­های موازی پر می­کند که اگرچه از دید شهروند مصری از اولویتی در شرایط فعلی برخوردار نبوده، با اینحال دولت را از بسیاری از فشارها می­رهاند. نگاهی به دهه 1980 و چگونگی تحکیم قدرت مطلقه مبارک به ما می­گوید که این امر در بلندمدت می­تواند به بازتولید رژیم اقتدارگرا بینجامد. تاریخ در مصر در حال تکرار است هرچند شاید مرسی ظاهراً در حال حاضر خواستار این تکرار نباشد، اما هیچ حاکم مستبدی با پخش اعلامیه آغاز دیکتاتوری خود را اعلام نمی­کند.