دیدگاه اروپایی درخصوص سفر ترامپ به عربستان سعودی
دیدگاه اروپایی درخصوص سفر ترامپ به عربستان سعودی
سهشنبه 16 خرداد 1396
اروپاییها همچنان نگران عملی شدن گفتههای ترامپ درقبال روسیه، همپیمانی فراآتلانتیکی و ارزشهای مردمسالاری غربی هستند. با توجه به این امر، نخستین سفر ریاستجمهوری آمریکا به عربستان سعودی و سخنان غیرمنتظرۀ او، واکنش بسیاری از اروپاییها را برانگیخت. ادامۀ واکنشها در نشست گروه هفت، نشان داد اروپا رفتار کاسبکارانۀ ترامپ را بهخوبی درک کرده و به همان اندازه که ترامپ در امور بینالمللی خود را کنار میکشد، قارۀ سبز نیز تمایلی به پذیرش رهبری سیاسی آمریکا ندارد.
ایران: نقطۀ اشتراک یا دشمن مشترک؟
گفتههای ترامپ علیه ایران، و توهم آلسعود دربارۀ تمایل ایران برای فتح شهرهای مذهبی جهان اسلام، ازسوی شبکۀ سیانان بهعنوان شروعی دوباره در روابط آمریکا و عربستان سعودی ارزیابی شد؛ اما اکثر خبررسانیهای اروپایی با انتقاد از سیانان، به گفتمان عوامانۀ ترامپ اعتراض کردند که چگونه فردی با مسئولیت ریاستجمهوری کشوری مانند آمریکا میتواند تا این اندازه درقبال افزایش تنش و خطر درگیری بیمسئولیت باشد.
به باور اروپاییها، سفر ترامپ به عربستان سعودی دربارۀ اسلام یا ایران نبود، بلکه تحقق شعار «اول آمریکای» ترامپ بود. او توانست سود خوبی را به صنعت نظامی آمریکا تزریق کند، و ازسویدیگر، آلسعود توانست بار دیگر با پول نفت روایت انزوای بینالمللی ایران را بخرد. دراینمیان، مهم نیست ترامپ میداند سلسلۀ سعود از درون واپاشیده است و این حجم تسلیحات منطقه را به آتش خواهد کشید یا مهم نیست که عربستان میداند ترامپ فقط درجستجوی معاملهای پُرسود و خروج از منطقه است. از دید اروپا، دراینمیان ایران نقطۀ اشتراکی بین آمریکا و آلسعود است که از دوران بوش پسر به یادگار مانده است.
اروپاییها، بعید دانستهاند که ترامپ در جریان رویدادهای سیاسی دیگر کشورهای منطقه بوده باشد. به گفتۀ آنها، سفر ترامپ درحالی بهوقوع پیوست که روز پیش از آن، یکی از منحصربهفردترین رویدادهای خاورمیانهای، یعنی انتخاباتی آزاد و عادلانه در ایران، منجربه پیروزی مجدد آقای روحانی شده بود. بنابراین، از دید آنان، بهترین توصیف از این سفر، پشت کردن به ارزشهایی مانند مردمسالاری و اعتدال است.
از دید اروپاییها، نمایش ترامپ و آلسعود تغییری در سیاست آمریکا درقبال ایران بهوجود نیاورده است. به باور کارشناسان اروپایی، آنچه در نشست سران عربی ـ اسلامی ـ آمریکایی نیز شاهد آن بودیم، بیانیهای بود که فقط ازسوی عربستان قرائت شد و لحن تند آن درخصوص ایران، بههیچوجه نمیتواند نشانگر سیاست دیگر کشورهای حاضر (مانند: مصر، پاکستان، و عمان یا دیگران) درقبال ایران باشد. پس از سفر ترامپ نیز، در رسانههای اروپایی عنوان شد بین قطر، عربستان، و امارات متحدۀ عربی در زمینۀ رویکردی که هریک از این کشورها مایلند در برابر ایران اتخاذ کنند، شکافی سیاسی پیش آمده است.
طبق برداشت اروپاییها، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجۀ آمریکا نیز در کنفرانس مطبوعاتی با عادل الجبیر، رویکردی میانهرو درقبال ایران داشته است تا به تنش با ایران دامن نزند؛ بنابراین بهباور آنها، با توجه به آنکه هیچگونه گزینۀ دیگری روی میز نبود، یا تهدید تغییر نظام سیاسی، یا راهبرد مهار، درخصوص ایران مطرح نشد، میتوان گفت آمریکا همچنان خواهان ادامۀ سیاست اوباما درقبال ایران است. ضمناینکه تیلرسون از ریاض اعلام کرد آمریکا از هر احتمالی برای همکاری با ایران در زمینۀ مبارزه با تروریسم بهره خواهد برد.
اسلام: مورد احترام یا توهین؟
ترامپ سفر خود را با ترتیب اسلام، یهود، و مسیحیت شکل داده بود. درحالیکه رسانههای آمریکایی سفر ترامپ به عربستان را تمایل وی به افزایش محبوبیت خود درمیان مسلمانان توصیف میکنند، از دید رسانههای اروپایی نتیجۀ منطقی گفتمان ترامپ رو به مسلمانان حاضر در عربستان این بود که «تروریستها مسلمان هستند». از دید اروپاییها، گفتههای ترامپ سرشار از بحث دربارۀ الهیات، وظایف اخلاقی، و بسیار مشابه با گفتههای رهبران داعش بوده است. ازنظر آنان، بیشک طرفداری از عربستان سعودی، و منزوی کردن ایران، بهعنوان قدرتی شیعه، افزایش تنش فرقهای را درپی خواهد داشت؛ اما اینکه چرا باید رئیسجمهور آمریکا به چنین امری دامن بزند، جای سؤال دارد.
از دید آنان، بازگشت ترامپ به تفکر قدرتهای خوب و قدرتهای بد در منطقه، در بدو ورود او به جایگاه قدرت، و بدون درنظر گرفتن تحولاتی مانند «قیامهای عربی»، ظهور داعش، و انعقاد و پیادهسازی موفق توافق هستهای، نوعی نتیجهگیری پیشداروانه است. به باور آنها نمیتوان دهۀ گذشته را از تاریخ جهان اسلام پاک، و توهمات پادشاهیهای روبه انقراض را تأیید کرد.
یکی دیگر از نکاتی که در بحث اسلام مورد توجه رسانهها و کارشناسان اروپایی قرار گرفته آن است که ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا، برای تمام مسلمانان اروپایی نوعی بیاحترامی به جهان اسلام تلقی میشود، اما این مهم بههیچوجه در این سفر و پس از آن، مورد توجه عربستان سعودی که داعیۀ رهبری جهان اسلام را دارد قرار نگرفته است.
ازسویدیگر، اروپاییها خواهان شفافیت تصمیم ریاض درقبال مسئلۀ فلسطین و اراضی اشغالی قدس هستند. پرسش اینجاست که آیا عربستان با برقراری نخستین سفر هوایی مستقیم ریاض به تلآویو برای بدرقۀ رئیسجمهور آمریکا خواهان عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی است یا مقاومت فلسطینی را هم مورد توجه قرار خواهد داد.
نفت و دیگر هیچ
یکی از مهمترین واکنشهای اروپایی، به فروش 110 میلیارد دلاری تسلیحات آمریکایی برای مهار ایران بوده است. این مسأله برای اروپا بسیار ناراحتکننده است. یکی از دلایل آن، فشار افکار عمومی به سران کشورهای عضو اتحادیه برای ممانعت از فروش تسلیحات به عربستان و قطر بوده است. از دید حامیان این دیدگاه، منطقۀ خاورمیانه به اندازۀ کافی زرادخانههای تسلیحاتی دارد و عاقلانه است برای ممانعت از رسیدن این تسلیحات به دست تروریستها، کشورهای صادرکننده در این برهۀ زمانی متوقف شوند. به گفتۀ اروپاییها، اگرچه ازسوی آمریکاییها توجیه میشود که حامیان داعش در عربستان و قطر افرادی در بخش خصوصی این کشورند و ارتباطی با سران این کشور ندارند، اما سرنوشت این تسلیحات برای اروپا که بهنوعی همسایۀ غرب آسیا محسوب میشود بسیار مهم است.
مسئلۀ بعد بیاحترامی به پاپ است. ادامۀ سفر ترامپ به اروپا و دیدار با پاپ، درحالی صورت گرفت که پاپ دو هفته قبل در دیدار با شیوخ الازهر از آسیبهای ناشیاز صدور تسلیحات گفته بود و آنان بر فروشندگان اسلحه لعنت فرستاده بودند.
تفسیر اروپا این است که ترامپ برای فرار از مشکلات داخلی در آمریکا، مانند بیکاری، و رکود در صنعت، نیازمند افزایش حجم معاملات با خاورمیانه بوده است. به باور کارشناسان این قاره، آمریکا به فروش تسلیحات خود نیاز دارد و ازطرفی نمیتواند در غرب آسیا، عراق یا افغانستان دیگری را تجربه کند. بنابراین، زمان آن فرا رسیده است که فرقههای مختلف اسلامی علیه یکدیگر بسیج شوند تا با خرید تسلیحات آمریکایی، این کشور را ثروتمندتر کنند.
مسئلۀ بیاهمیت حقوق بشر
یکی از نگرانیهای اروپاییها بحث سرپوش گذاشتن ترامپ بر مسائل حقوق بشری عربستان سعودی است. از دید آنان، اگر عربستان توان خرید این میزان تسلیحات را برای برافروختن آتش جنگ دارد، چرا نمیتواند بخشی از آن را صرف ایجاد صلح، توسعه، و ثبات در کشور خود و بهطور کلی در جهان اسلام کند. از نظر اروپاییها، درکنار انحصارطلبی طبقۀ حاکم، متأسفانه توهم ایران قدرتمند، از دلایل مهم نقض حقوق بشر و ریشهکن نشدن فقر در عربستان است.
پیش از این نیز در حدود یک ماه قبل، با انتخاب عربستان سعودی بهعنوان یکی از اعضای کمیسیون مقام زن نزد سازمان ملل متحد، گروههای حقوق بشری اروپا انتقادهایی را مطرح کرده بودند. ترامپ متهم شده است که در این سفر موج جدیدی از سرکوب را در بحرین علیه شیعیان این کشور به راه انداخته است.
ازسویدیگر، از نظر اروپا، رفتار ترامپ در سفر به عربستان، همراه با ریاکاری و مدارای تحقیرآمیز با پادشاهانی بود که بارها در توئیتهای خود آنها را ضعیفالنفس و بزدل نامیده بود. مسئلهای که اروپاییان را برانگیخته کرد، این بود که ترامپ ارزشهای آمریکایی و عربستانی را مشترک خواند. بسیاری این پرسش را مطرح کردهاند که آیا چندهمسری، ضدیت با مردمسالاری، دیکتاتوری، و دیگر موضوعات جز فروش نفت و تسلیحات هم به فهرست جدید ارزشهای مشترک عربستانی-آمریکایی افزوده شدهاند؟
نتیجهگیری
مقامات و کارشناسان اروپایی تلاش دارند استقلال خود را از آمریکای ترامپ حفظ کنند. از دید آنها، به گفتههای ترامپ، چه در عربستان و چه در هر جایگاه دیگری که او قرار میگیرد، بهعنوان برنامهای عملی یا امری که دستور کاری را ایجاب میکند، نباید نگریسته شود. از دید اروپا، واقعیت درمورد ترامپ تمایل او به سوداگری است. این ویژگی، میتواند در هزاران قالب مختلف عرضه، و سیاست خارجی این کشور تلقی شود؛ اما آنچه واقعاً سیاست خارجی آمریکاست، عملکرد این کشور خواهد بود که تفاوتی ماهوی با سیاست اوباما ندارد، اما از لحن و قالب متفاوتی برخوردار است. از نظر اروپا، ترامپ گاه ممکن است عملگرا شده و وارد صحنه شود که این مسئله رابطهای مستقیم با فشارهای داخلی علیه او دارد. سفر او به عربستان سعودی، یعنی کشوری که پس از هیاهوی بسیار در حوادث یازده سپتامبر متهم شناخته شد، و گفتههای او علیه ایران، ازجمله موضوعاتی هستند که اروپا در عین انتقاد صریح از آن، تلاش دارد به چشم سیاستهایی اقتصادی به آنها نگاه کند.
سهشنبه 16 خرداد 1396
اروپاییها همچنان نگران عملی شدن گفتههای ترامپ درقبال روسیه، همپیمانی فراآتلانتیکی و ارزشهای مردمسالاری غربی هستند. با توجه به این امر، نخستین سفر ریاستجمهوری آمریکا به عربستان سعودی و سخنان غیرمنتظرۀ او، واکنش بسیاری از اروپاییها را برانگیخت. ادامۀ واکنشها در نشست گروه هفت، نشان داد اروپا رفتار کاسبکارانۀ ترامپ را بهخوبی درک کرده و به همان اندازه که ترامپ در امور بینالمللی خود را کنار میکشد، قارۀ سبز نیز تمایلی به پذیرش رهبری سیاسی آمریکا ندارد.
ایران: نقطۀ اشتراک یا دشمن مشترک؟
گفتههای ترامپ علیه ایران، و توهم آلسعود دربارۀ تمایل ایران برای فتح شهرهای مذهبی جهان اسلام، ازسوی شبکۀ سیانان بهعنوان شروعی دوباره در روابط آمریکا و عربستان سعودی ارزیابی شد؛ اما اکثر خبررسانیهای اروپایی با انتقاد از سیانان، به گفتمان عوامانۀ ترامپ اعتراض کردند که چگونه فردی با مسئولیت ریاستجمهوری کشوری مانند آمریکا میتواند تا این اندازه درقبال افزایش تنش و خطر درگیری بیمسئولیت باشد.
به باور اروپاییها، سفر ترامپ به عربستان سعودی دربارۀ اسلام یا ایران نبود، بلکه تحقق شعار «اول آمریکای» ترامپ بود. او توانست سود خوبی را به صنعت نظامی آمریکا تزریق کند، و ازسویدیگر، آلسعود توانست بار دیگر با پول نفت روایت انزوای بینالمللی ایران را بخرد. دراینمیان، مهم نیست ترامپ میداند سلسلۀ سعود از درون واپاشیده است و این حجم تسلیحات منطقه را به آتش خواهد کشید یا مهم نیست که عربستان میداند ترامپ فقط درجستجوی معاملهای پُرسود و خروج از منطقه است. از دید اروپا، دراینمیان ایران نقطۀ اشتراکی بین آمریکا و آلسعود است که از دوران بوش پسر به یادگار مانده است.
اروپاییها، بعید دانستهاند که ترامپ در جریان رویدادهای سیاسی دیگر کشورهای منطقه بوده باشد. به گفتۀ آنها، سفر ترامپ درحالی بهوقوع پیوست که روز پیش از آن، یکی از منحصربهفردترین رویدادهای خاورمیانهای، یعنی انتخاباتی آزاد و عادلانه در ایران، منجربه پیروزی مجدد آقای روحانی شده بود. بنابراین، از دید آنان، بهترین توصیف از این سفر، پشت کردن به ارزشهایی مانند مردمسالاری و اعتدال است.
از دید اروپاییها، نمایش ترامپ و آلسعود تغییری در سیاست آمریکا درقبال ایران بهوجود نیاورده است. به باور کارشناسان اروپایی، آنچه در نشست سران عربی ـ اسلامی ـ آمریکایی نیز شاهد آن بودیم، بیانیهای بود که فقط ازسوی عربستان قرائت شد و لحن تند آن درخصوص ایران، بههیچوجه نمیتواند نشانگر سیاست دیگر کشورهای حاضر (مانند: مصر، پاکستان، و عمان یا دیگران) درقبال ایران باشد. پس از سفر ترامپ نیز، در رسانههای اروپایی عنوان شد بین قطر، عربستان، و امارات متحدۀ عربی در زمینۀ رویکردی که هریک از این کشورها مایلند در برابر ایران اتخاذ کنند، شکافی سیاسی پیش آمده است.
طبق برداشت اروپاییها، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجۀ آمریکا نیز در کنفرانس مطبوعاتی با عادل الجبیر، رویکردی میانهرو درقبال ایران داشته است تا به تنش با ایران دامن نزند؛ بنابراین بهباور آنها، با توجه به آنکه هیچگونه گزینۀ دیگری روی میز نبود، یا تهدید تغییر نظام سیاسی، یا راهبرد مهار، درخصوص ایران مطرح نشد، میتوان گفت آمریکا همچنان خواهان ادامۀ سیاست اوباما درقبال ایران است. ضمناینکه تیلرسون از ریاض اعلام کرد آمریکا از هر احتمالی برای همکاری با ایران در زمینۀ مبارزه با تروریسم بهره خواهد برد.
اسلام: مورد احترام یا توهین؟
ترامپ سفر خود را با ترتیب اسلام، یهود، و مسیحیت شکل داده بود. درحالیکه رسانههای آمریکایی سفر ترامپ به عربستان را تمایل وی به افزایش محبوبیت خود درمیان مسلمانان توصیف میکنند، از دید رسانههای اروپایی نتیجۀ منطقی گفتمان ترامپ رو به مسلمانان حاضر در عربستان این بود که «تروریستها مسلمان هستند». از دید اروپاییها، گفتههای ترامپ سرشار از بحث دربارۀ الهیات، وظایف اخلاقی، و بسیار مشابه با گفتههای رهبران داعش بوده است. ازنظر آنان، بیشک طرفداری از عربستان سعودی، و منزوی کردن ایران، بهعنوان قدرتی شیعه، افزایش تنش فرقهای را درپی خواهد داشت؛ اما اینکه چرا باید رئیسجمهور آمریکا به چنین امری دامن بزند، جای سؤال دارد.
از دید آنان، بازگشت ترامپ به تفکر قدرتهای خوب و قدرتهای بد در منطقه، در بدو ورود او به جایگاه قدرت، و بدون درنظر گرفتن تحولاتی مانند «قیامهای عربی»، ظهور داعش، و انعقاد و پیادهسازی موفق توافق هستهای، نوعی نتیجهگیری پیشداروانه است. به باور آنها نمیتوان دهۀ گذشته را از تاریخ جهان اسلام پاک، و توهمات پادشاهیهای روبه انقراض را تأیید کرد.
یکی دیگر از نکاتی که در بحث اسلام مورد توجه رسانهها و کارشناسان اروپایی قرار گرفته آن است که ممنوعیت ورود مسلمانان به آمریکا، برای تمام مسلمانان اروپایی نوعی بیاحترامی به جهان اسلام تلقی میشود، اما این مهم بههیچوجه در این سفر و پس از آن، مورد توجه عربستان سعودی که داعیۀ رهبری جهان اسلام را دارد قرار نگرفته است.
ازسویدیگر، اروپاییها خواهان شفافیت تصمیم ریاض درقبال مسئلۀ فلسطین و اراضی اشغالی قدس هستند. پرسش اینجاست که آیا عربستان با برقراری نخستین سفر هوایی مستقیم ریاض به تلآویو برای بدرقۀ رئیسجمهور آمریکا خواهان عادیسازی روابط خود با رژیم صهیونیستی است یا مقاومت فلسطینی را هم مورد توجه قرار خواهد داد.
نفت و دیگر هیچ
یکی از مهمترین واکنشهای اروپایی، به فروش 110 میلیارد دلاری تسلیحات آمریکایی برای مهار ایران بوده است. این مسأله برای اروپا بسیار ناراحتکننده است. یکی از دلایل آن، فشار افکار عمومی به سران کشورهای عضو اتحادیه برای ممانعت از فروش تسلیحات به عربستان و قطر بوده است. از دید حامیان این دیدگاه، منطقۀ خاورمیانه به اندازۀ کافی زرادخانههای تسلیحاتی دارد و عاقلانه است برای ممانعت از رسیدن این تسلیحات به دست تروریستها، کشورهای صادرکننده در این برهۀ زمانی متوقف شوند. به گفتۀ اروپاییها، اگرچه ازسوی آمریکاییها توجیه میشود که حامیان داعش در عربستان و قطر افرادی در بخش خصوصی این کشورند و ارتباطی با سران این کشور ندارند، اما سرنوشت این تسلیحات برای اروپا که بهنوعی همسایۀ غرب آسیا محسوب میشود بسیار مهم است.
مسئلۀ بعد بیاحترامی به پاپ است. ادامۀ سفر ترامپ به اروپا و دیدار با پاپ، درحالی صورت گرفت که پاپ دو هفته قبل در دیدار با شیوخ الازهر از آسیبهای ناشیاز صدور تسلیحات گفته بود و آنان بر فروشندگان اسلحه لعنت فرستاده بودند.
تفسیر اروپا این است که ترامپ برای فرار از مشکلات داخلی در آمریکا، مانند بیکاری، و رکود در صنعت، نیازمند افزایش حجم معاملات با خاورمیانه بوده است. به باور کارشناسان این قاره، آمریکا به فروش تسلیحات خود نیاز دارد و ازطرفی نمیتواند در غرب آسیا، عراق یا افغانستان دیگری را تجربه کند. بنابراین، زمان آن فرا رسیده است که فرقههای مختلف اسلامی علیه یکدیگر بسیج شوند تا با خرید تسلیحات آمریکایی، این کشور را ثروتمندتر کنند.
مسئلۀ بیاهمیت حقوق بشر
یکی از نگرانیهای اروپاییها بحث سرپوش گذاشتن ترامپ بر مسائل حقوق بشری عربستان سعودی است. از دید آنان، اگر عربستان توان خرید این میزان تسلیحات را برای برافروختن آتش جنگ دارد، چرا نمیتواند بخشی از آن را صرف ایجاد صلح، توسعه، و ثبات در کشور خود و بهطور کلی در جهان اسلام کند. از نظر اروپاییها، درکنار انحصارطلبی طبقۀ حاکم، متأسفانه توهم ایران قدرتمند، از دلایل مهم نقض حقوق بشر و ریشهکن نشدن فقر در عربستان است.
پیش از این نیز در حدود یک ماه قبل، با انتخاب عربستان سعودی بهعنوان یکی از اعضای کمیسیون مقام زن نزد سازمان ملل متحد، گروههای حقوق بشری اروپا انتقادهایی را مطرح کرده بودند. ترامپ متهم شده است که در این سفر موج جدیدی از سرکوب را در بحرین علیه شیعیان این کشور به راه انداخته است.
ازسویدیگر، از نظر اروپا، رفتار ترامپ در سفر به عربستان، همراه با ریاکاری و مدارای تحقیرآمیز با پادشاهانی بود که بارها در توئیتهای خود آنها را ضعیفالنفس و بزدل نامیده بود. مسئلهای که اروپاییان را برانگیخته کرد، این بود که ترامپ ارزشهای آمریکایی و عربستانی را مشترک خواند. بسیاری این پرسش را مطرح کردهاند که آیا چندهمسری، ضدیت با مردمسالاری، دیکتاتوری، و دیگر موضوعات جز فروش نفت و تسلیحات هم به فهرست جدید ارزشهای مشترک عربستانی-آمریکایی افزوده شدهاند؟
نتیجهگیری
مقامات و کارشناسان اروپایی تلاش دارند استقلال خود را از آمریکای ترامپ حفظ کنند. از دید آنها، به گفتههای ترامپ، چه در عربستان و چه در هر جایگاه دیگری که او قرار میگیرد، بهعنوان برنامهای عملی یا امری که دستور کاری را ایجاب میکند، نباید نگریسته شود. از دید اروپا، واقعیت درمورد ترامپ تمایل او به سوداگری است. این ویژگی، میتواند در هزاران قالب مختلف عرضه، و سیاست خارجی این کشور تلقی شود؛ اما آنچه واقعاً سیاست خارجی آمریکاست، عملکرد این کشور خواهد بود که تفاوتی ماهوی با سیاست اوباما ندارد، اما از لحن و قالب متفاوتی برخوردار است. از نظر اروپا، ترامپ گاه ممکن است عملگرا شده و وارد صحنه شود که این مسئله رابطهای مستقیم با فشارهای داخلی علیه او دارد. سفر او به عربستان سعودی، یعنی کشوری که پس از هیاهوی بسیار در حوادث یازده سپتامبر متهم شناخته شد، و گفتههای او علیه ایران، ازجمله موضوعاتی هستند که اروپا در عین انتقاد صریح از آن، تلاش دارد به چشم سیاستهایی اقتصادی به آنها نگاه کند.
نظر شما