رویکردها و طرحهای آمریکایی درباره ایران
|
چاپ نخست: اسفند ماه ۱۳۸۵ |
شابک: ۸ ـ ۰۴۱ ـ ۵۲۶ ـ ۹۶۴ |
قیمت: ۱۹۰۰ تومان |
رویکردها و طرحهای آمریکایی درباره ایران
تألیف: دکتر علی عبدالله خانی
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
کدبازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: BB00020075602520710
انتشارات موسسه ابرار معاصر تهران، کتاب تخصصی
کدبازیابی در کتابخانه دیجیتالی دید: BB00020075602520710
پرونده دولت آمریکا در روابط با کشور و ملت ایران در طول نیم قرن گذشته، مملو از صفحات سیاه و تاریک است. آنچه در این پرونده بیش از همه خودنمایی میکند، مداخلات غیرمسئولانه، خودخواهانه، فریبکارانه و خصمانه دولتهای مختلف حاکم بر کاخ سفید در زندگی ایران و ایرانیان است.
برخی مداخلات سیاسی آمریکا، مانند کودتای ۲۸ مرداد سرنوشت تاریخی ملت ایران را تغییر داد. بر این اساس هنگامیکه ایرانیان تحت ستم استبداد، مشق آزادی، مردمسالاری و استقلال مینوشتند و به شدت به ثبات و آرامش نیاز داشتند و توانسته بودند با زجر و محنت، اندکی از فشار استبداد کاسته و دولتی برخواسته از ملت بر سر کار آورند، دولت آمریکا فریبکارانه و خصمانه چکمههای خود را بر سینه ایرانیان گذاشته، آنان را به جان هم انداخته و در نهایت با کودتای ۲۸ مرداد علیه دولت مصدق امید آنان را به ناامیدی تبدیل کرد و بار دیگر تاریکی و استبداد را بر صفحات روشن تاریخ ایران گستراند و بیش از ۲ دهه غیرمسئولانه از هر آنچه استبداد شاهنشاهی انجام داد کورکورانه حمایت نمود.
مداخلات آمریکا در ایران در اوج انقلاب اسلامی ملت ایران علیه رژیم شاهنشاهی نیز به شدت چهرهنمایی کرد. آنجا که میلیونها ایرانی هر روز و هفته در خیابانها علیه رژیم فریاد میزدند و سرنگونی آن را طلب میکردند، مدعیان آزادی و دموکراسی در آمریکا نه صرفاً با قلم و بیان بلکه با گلوله و سلاح به جنگ ایرانیان آزادیخواه آمدند و آبروی آمریکا را در گرو نجات استبداد گذاشتند و در نهایت هر دو را با هم به گورستان سپردند، به گونهای که آمریکا تا سالیان دراز دیگر نتوانست صراحتاً خود را مدعی آزادی و دموکراسی معرفی نماید.
حمایت از کودتاهای مختلف در چند سال اول پیروزی انقلاب توسط باقیمانده امرای ارتش و سیاسیون وابسته به دیکتاتوری از دیگر مداخلات آمریکاییها در امور داخلی یک کشور و حکومت مستقل نوپا بود. کاخ سفیدنشینان میخواستند مجدداً واقعه ۲۸ مرداد را تکرار کرده و یک بار دیگر ملت و کشور ایران را با یک عقبگرد فاحش تاریخی مواجه سازند اما کودتای نوژه که سرآمد کودتاهای آمریکایی بود شکست خورد و سرانجام پرونده کودتای سرخ در ایران بسته شد.
مجموعه دیگری از مداخلات آمریکا به سیاستهای غیرمسئولانه و در نهایت خصمانه آن در جنگ رژیم بعث عراق علیه ملت و کشور ایران بازمیگردد. در هنگامه جنگ و در حالی که ایران مظلوم از همه سو در فشار قرار داشت و به تنهایی اما با غیرت از خاک پاک و نوامیس وطن دفاع میکرد و چیزی نمانده بود که دولت بعثی عراق بر اثر فشارهای نظامی ایرانیان به زیر کشیده شود، دولت آمریکا با حمایت هلیکوپترهای خود در عملیات تصرف مجدد شبه جزیره فاو به کمک عراقیها شتافت، سکوهای نفتی ایران را در خلیجفارس مورد حمله قرار داد و در نهایت برای تکمیل کردن فشارهای خود هواپیمای مسافربری ایران را در سال ۱۳۶۷ از سوی ناو هواپیمابر خود در خلیجفارس مورد هدف قرار داد تا از سقوط صدام و حزب بعث جلوگیری نماید.
از آن زمان تاکنون نیز اقدامات و برنامههای مختلفی از سوی دولت آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران تنظیم و به کار گرفته شده با این تفاوت که این بار نوع طرحها و اقدامات پیچیدهتر گردیده است. هدف ما در این تحقیق شناخت رویکردها و طرحهای آمریکایی درباره ایران میباشد. آمریکایی بودن به معنای دولتی و یا غیردولتی بودن طرحها و رویکردها و یا سرمنشأ آمریکایی داشتن آنها است. این تحقیق از آن جهت اهمیت و ضرورت دارد که در محافل سیاسی و فرهنگی ـ اجتماعی ایران در خصوص اهداف و برنامههای مراکز آمریکایی فعال در زمینههای مختلف مرتبط با ایران آگاهی و اطلاع کافی وجود ندارد و این مجموعه میتواند به آنان در این زمینه کمک نماید.
سؤال اصلی این تحقیق چنین است: الگوی قالب و ذینفوذ آمریکایی در مواجهه با ایران کدام است؟ مقدمات پاسخگویی به این سؤال از طریق جوابدهی به چندین سؤال فرعی به شرح زیر فراهم خواهد آمد و در نهایت پاسخ سؤال اصلی در بخش نتیجهگیری داده خواهد شد.
۱ـ رویکردهای آمریکایی در خصوص ایران چگونه است؟
۲ـ طرحهای مطرح و مؤثر در آمریکا پیرامون ایران کدام است و چه محتوایی دارد؟
۳ـ روشهای نهادینه شده و یا به کار گرفته شده از سوی آمریکاییها در مواجهه با جمهوری اسلامی کدام است؟
۴ـ مراکز فعال آمریکایی در خصوص ایران در زمینه تصمیمسازی و پشتیبانی از سیاست خارجی در حوزه اجرا کدامند؟
ضرورت و اهمیت این تحقیق در دو محور اساسی نهفته است: محور اول آشنایی مسئولان، کارشناسان و کارگزاران جمهوری اسلامی با رویکردها و خصوصاً روشها، ابزارها و مراکز آمریکایی فعال در خصوص ایران به طور عموم و به طور ویژه کمک به شناخت و تفکیک میان روشها و ابزارها است و همچنین رسیدن به این واقعیت که راهبردها و روشهای متفاوت دشمن، ضد راهبرد و روشهای متفاوت میطلبد. بر این اساس، برای مقابله با روشها و راهبردهای مبتنی بر جنگ نرم نمیتوان ابزارها و روشهای سختافزاری یا سنتی را مبنای عمل قرار داد.
دومین محور، آگاهیبخشی به مراکز، سازمانها و نهادهای دولتی و غیردولتی است که بنا بر مقتضیات کار خود، با بیگانگان، خصوصاً غربیها و به طور ویژه با آمریکاییها، هلندیها و انگلیسیها، در ارتباط میباشند. بدیهی است جمهوری اسلامی در دنیای امروز به شدت نیازمند تعاملات گسترده در ابعاد مختلف میباشد. اما در این تحقیق نشان داده خواهد شد که الزاماً آنچه عادی تلقی میشود ـ مثلاً به عنوان آموزش خبرنگاران، شرکت در یک کارگاه آموزشی، اهداء بورسیههای تخصصی، دریافت پروژههای تحقیقاتی خصوصاً در حوزه سیاست، فرهنگ، هنر و جامعه ـ الزاماً یک ارتباط علمی یا فرهنگی صرف نیست. بنابراین ضرورت دارد تا نسبت به اینگونه ارتباطات با هوشیاری بیشتری عمل شود تا امکان سوءاستفاده به حداقل ممکن برسد.
این تحقیق در پنج فصل اصلی تحت عناوین؛ گرایشها و نگرشها در امنیت ملی آمریکا، رویکرد جنگ نرم، رویکرد تعاملگرایی، رویکرد تقابلگرایی و تبارشناسی نومحافظهکاران تنظیم گردیده است. در فصل مربوط به گرایشها و نگرشها در امنیت ملی آمریکا، گرایشهای امنیتی آمریکا و استراتژی امنیت ملی این کشور در سال ۲۰۰۶ با تأکید بر جمهوری اسلامی بحث و بررسی شده است. در فصل جنگ نرم این رویکرد در چارچوب دو رهیافت «دیپلماسی سیاه» و «فروپاشی» طرح گردیده است و رویکردها، طرحها، روشها و مراکز آمریکایی که با محور قرار دادن روشهای غیرخشونتآمیز به دنبال براندازی یا فروپاشی جمهوری اسلامی ایران هستند مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل مربوط به تعاملگرایان به رویکردها، طرحها و مراکز آمریکایی که به دنبال عادیسازی روابط آمریکا با جمهوری اسلامی ایران هستند، پرداخته شده است. در فصل مربوط به رویکرد تقابلگرایی، رویکردها، طرحها، مراکز و روشهایی که به دنبال سرنگونی جمهوری اسلامی با تمرکز بر روشهای خشونتمحور از جمله اقدامات نظامی هستند بررسی شده است و در فصل پنجم تحت عنوان «تبارشناسی نومحافظهکاران» نگاه دقیقی به نومحافظهکاران انداخته شده و افراد، سازمانها و رسانههای این جریان مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در نهایت بخش پایانی کتاب نیز به «جمعبندی و نتیجهگیری» اختصاص یافته است.
نظر شما