پیامدهای پیروزی دوباره مودی در انتخابات بر روابط هند ـ ایران
ائتلاف اتحاد ملی دموکراتیک (اِن دی اِی) به رهبری حزب ملیگرای هندو «بهاریتا جاناتا» برای دومین مرتبه برنده طولانیترین انتخابات دنیا در دومین کشور پرجمعیت زمین شد که از اواخر آوریل تا اواخر ماه مه 2019 به طول انجامید. ائتلاف راستگرایان که برای تشکیل کابینه جدید حداکثر به 272 رأی نیاز داشت، توانست با کسب بیش از 350 کرسی از مجموع 542 کرسی پارلمان هند در مقابل تنها 100 رأی ائتلاف مخالفان موسوم به «اتحاد پیشرو» (یو پی اِی) به رهبری حزب کنگره به ریاست راهول گاندی، ضمن بر جا گذاشتن یک رکورد تاریخی و حذف کرسی سنتی حزب کنگره در پارلمان، بار دیگر ناراندرا مودی را برای پنج سال آینده به نخست وزیری هند برساند. مودی که سال 2014 با شعار رفاه اقتصادی در انتخابات پارلمانی پیروز شد، در انتخابات سال جاری با دستور کار تقویت امنیت ملی و با درپیش گرفتن مواضع سختگیرانه به ویژه برضد مسلمانان پا به عرصه رقابتهای انتخاباتی گذاشت و به همین سبب به نژادپرستی متهم شد. باوجوداین، ائتلاف تحت رهبری حزب افراطگرای او بار دیگر بهرغم آنکه ازسوی حزب کنگره و دیگران با اتهاماتی مانند رقم زدن بزرگترین بحران اشتغال در چهل سال اخیر؛ ناتوانی در رسیدگی به نابسامانی حوزه کشاورزی؛ فساد مالی در موضوع خرید جنگندههای رافال از فرانسه مواجه بود، موفق شد بار دیگر اعتماد رأیدهندگان هندی را جلب کند.
اما در حوزه سیاست خارجی، نگرانیها درمورد سیاست و راهبردهای احتمالی دهلی نو در دور دوم زمامداری مودی بیش از امیدواریها نسبت به اوست. کارشناسان هندی ـ حتی حامیان دولت ـ با توجه به شواهد موجود قبل و بعد از انتخاب دوباره مودی نسبت به پیامدهای منفی هرگونه تلاش نخست وزیر هند برای قربانی کردن منافع بلندمدت به پای همراهی بیشتر با سیاستهای آمریکای ترامپ و به خطر انداختن سیاست راهبردی "توازن مثبت" در روابط هند با سایر کشورها ازجمله با دولتهای غرب آسیا، بهویژه جمهوری اسلامی ایران جداً هشدار دادهاند. چرا که راهبرد توازن مثبت در روابط با دنیا میراث جواهر لعل نهرو، از رهبران استقلال هند؛ بنیانگذار حزب کنگره و نخست وزیر آن کشور در دهههای 1950 و 60 میلادی بود که باوجود گرایش آشکار به سوسیالیسم، همواره سعی داشت نوعی موازنه قوا را در روابط دهلی نو با دیگران، به ویژه در آسیا رعایت کند. برهمین اساس، نهرو به همراه چند رهبر دیگر عمدتاً چپگرای دنیا، سازمان جنبش عدم تعهد را نیز در نیمه نخست دهه 1950 تأسیس نمود.
ایران تا پیش از آغاز دور تازه تحریمهای ضدایرانی آمریکا در ماه مه 2018، تأمینکننده ده درصد از نفت مورد نیاز هند و سومین شریک نفتی این کشور بهشمار میآمد. درعینحال، مواضع تهران و دهلی نو بهعنوان دو قدرت آسیایی در قبال مسائل منطقهای و بینالمللی، ازجمله لزوم مبارزه جدی با افراطگرایی و تروریسم سازمانیافته؛ پایان یافتن جنگ فرسایشی افغانستان ازطریق مذاکرات صلح بین افغانی و لزوم حمایت و مشارکت فعال همسایگان افغانستان و قدرتهای منطقه؛ همچنین لزوم مقابله با یکجانبهگرایی ایالات متحده، تا حدود زیادی بهم نزدیک است.
باوجوداین به نظر میرسد با انتخاب دوباره مودی، روابط تهران ـ دهلی نو همچنان تحت تأثیر چند عامل مهم و منفی، از رشد چندانی برخوردار نباشد:
1.«سیاست نگاه به غرب» دولت راستگرای هند که بهطورمشخص گسترش روابط این کشور با آمریکاییها را پیگیری میکند.دراینراستا، هند به رغم همکاری با ایران در توسعه بندر چابهار و جلب موافقت دولت ترامپ برای تداوم معافیت این بندر از دور تازه تحریمهای واشینگتن برضد تهران، پس از پایان مهلت شش ماهه معافیتهای نفتی آمریکا در آغاز ماه مه 2019 واردات نفت از جمهوری اسلامی ایران را متوقف ساخته و به دنبال جایگزین کردن آن با نفت عربستان، کویت و حتی خود ایالات متحده به جای ایران است.
این در حالی است که تحریمهای ضدایرانی آمریکا هزینه خرید نفت از سایر کشورها را برای هند افزایش داده و یک مقام هندی اوایل ماه ژوئن به خبرگزاری آسوشیتدپرس گفت که برای پالایشگاههای این کشور، مسافت عامل مهمی است و تحریمهای آمریکا هزینه حمل نفت را بالا میبرد. وزیر خارجه هند نیز در ماه مه در تماس تلفنی با همتای آمریکاییاش هشدار داد که برای دهلی نو جایگزین کردن نفت ایران آنطور که آمریکاییها فکر میکنند، راحت نیست. شاید به همین دلیل، اخیراً دو منبع آگاه در دولت هند به روزنامه هندی «پرینت» گفتهاند دولت مودی تمایل دارد واردات نفت از جمهوری اسلامی ایران را از سربگیرد و به دنبال راههایی برای دور زدن تحریمها و پرداخت پول نفت ایران به روپیه هند است. باوجوداین، تجربه ثابت کرده بین وعده و عمل هندیها فاصله زیادی وجود دارد و آنها درنهایت جانب واشینگتن را میگیرند.
به علاوه، دولت مودی با وجود ابراز تمایل وزیر نفت ایران برای در اولویت قرار دادن شرکت هندی «او اِن جی سی» درصورت اعلام آمادگی این شرکت، همچنان از امضای قرارداد با وزارت نفت ایران برای استخراج گاز طبیعی و میعانات گازی میدان گازی "فرزاد ب" در خلیج فارس خودداری و پس از ده سال مذاکره عملاً در این پروژه کارشکنی میکند. طرف هندی با حمایت دولت متبوعش پیشنهاد خرید گاز "فرزاد ب" با قیمتی ارزان (2.3 دلار در هر یک میلیون واحد حرارتی) را ارائه داده، اما شرکت نفت و گاز پارس، نماینده وزارت نفت ایران اصرار دارد که برمبنای قیمت مورد توافق هند و قطر (7 دلار در هر یک میلیون واحد حرارتی) در سال 2015، امتیاز توسعه گاز میدان گازی موردنظر را به شرکت هندی اعطاء نماید. دراینمیان، نقش مخرب آمریکا، عربستان، رژیم صهیونیستی و شاید قطریها در تحریک دولت مودی به همکاری نکردن با تهران دراینمورد را نمیتوان نادیده گرفت.
2.گرایش بیسابقه شخص نخست وزیر به گسترش روابط با رژیم صهیونیستی به خصوص در حوزههای نظامی، اطلاعاتی و اقتصادی که ریشه در روابط صمیمانه اقتصادی و امنیتی او با صهیونیستها در دوران زمامداریاش در مقام سروزیر ایالت گجرات (2004ـ2014) دارد. مودی دراینزمینه تا آنجا پیش رفته است که به ادعای مقامات نظامی پاکستان مستقیماً از خلبانان صهیونیست برای بمباران اهدافی در خاک پاکستان استفاده کرده است. به گفته این مقامات، در جریان حملات نیروی هوایی هند به کشمیر پاکستان پس از عملیات انتحاری مرگبار گروه «جیش محمد» در کشمیر تحت کنترل هند برضد نیروهای امنیتی این کشور در فوریه گذشته، خلبان یکی از هواپیماهای ساقط شده هندی، افسری صهیونیست بوده است. تل آویو تاکنون به طور رسمی این ادعا را تکذیب نکرده است. بهعلاوه، شواهد موجود از همکاری اطلاعاتی نزدیک هند و رژیم صهیونیستی در جریان تنشهای ماههای اخیر بین دهلی نو ـ اسلام آباد حکایت دارد. این رژیم هم اکنون پس از روسیه دومین تامینکننده سلاح هند نیز هست و عجیب نخواهد بود اگر در آینده نزدیک از روسها پیشی بگیرد.
3.مودی درسالهای اخیر برای تقویت همکاریهای تجاری و اطلاعاتی با کشورهای عرب منطقه، بهویژه عربستان سعودی و امارات متحده عربی تلاش کرده است. ولیعهد سعودی در سفر به دهلی نو در ماه فوریه 2019 قراردادهایی به ارزش صد میلیارد دلار برای سرمایهگذاری در بخش انرژی هند بهمنظور توسعه بخش پتروشیمی و پالایشگاههای این کشور امضاء کرد. اجرای این قرارداد ممکن است به تدریج هندیها را به لحاظ سیاسی و اقتصادی از ایران دور و به ریاض نزدیک نماید.
اماراتیها نیز در دور اول نخست وزیری مودی بهخصوص در حوزه نظامی؛ امنیتی و فنآوریهای پیشرفته، همکاری خوبی با هند داشته و او، امارات متحده را یک همکار راهبردی مهم برای دهلی نو خوانده است که نشان میدهد ابوظبی جای پای خود را در هند محکم کردهاند. درمجموع تهران همکاریها بین هند با عربستان و امارات را تهدیدی بالقوه برای امنیت ملی و منافع خویش تلقی نموده و قطعاً ادامه روند رو به رشد همکاریهای دهلی نو با این دو رقیب متخاصم جمهوری اسلامی ایران در دور دوم زمامداری مودی میتواند پیامدهای ناخوشایندی برای روابط تهران ـ دهلی نو بهدنبال بیاورد.
با این تفاسیر، نمیتوان با عینک خوشیبنی مطلق به آینده روابط ایران و هند در دومین دور نخست وزیری ناراندرا مودی نگریست و باید منتظر فراز و فرودهای بیشتری در این روابط که همواره عوامل فوق بر آن سایه افکندهاند، بود.
نظر شما