فرصتهای جدید برای روسیه جهت تقویت حضور در آسیای مرکزی و قفقاز
فرصتهای جدید برای روسیه جهت تقویت حضور در آسیای مرکزی و قفقاز
چهارشنبه 12 آبان 1395
طی چند ماه گذشته مجموعه تحولاتی در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز رخ داده است که به فرصتهایی نو برای روسیه جهت تقویت حضور در منطقه تبدیل شدهاند. این تحولات عبارتند از: برافروخته شدن جنگ بین ارمنستان و آذربایجان، مرگ اسلام کریماف، رئیسجمهور ازبکستان، و رفع تنش با ترکیه با میانجیگری نورسلطان نظربایف، رئیسجمهور قزاقستان.
مهمترین تحول اخیر در قفقاز برافروخته شدن آتش جنگ در ناگورنو ـ قرهباغ بود که از سال 1994 تاکنون که آتشبس برقرار شده بود بیسابقه بود. جالب اینکه ارمنستان و آذربایجان طی یک دهه گذشته به تقویت ارتشهای خود با کمک روسیه پرداختهاند. در این درگیریها که از 2 آوریل تا 5 آوریل جریان داشت آذربایجان موفق شد چند نقطه در «خط تماس» را از ارمنیها پس بگیرد. این شکست نظامی برای ارمنستان گران تمام شد و این کشور بلافاصله پس از آن با یک مجموعه خشونت ها مواجه شد که حاکی از نارضایتی داخلی از این شکست بود. این امر ازیکسو میتواند موجب شکنندگی آتشبس اخیر شود و ازسویدیگر موجب نارضایتی در ایروان نسبت به مسکو شود. ارمنستان از روسیه که حضور نظامی بزرگی در این کشور دارد انتظار تضمین امنیت خود را دارد که در رویداد اخیر محقق نشد. درمقابل، برای آذربایجان که بهدلیل کاهش قیمت نفت با مشکلات اقتصادی بزرگی روبهرو شده است این جنگ موجب برانگیخته شدن احساسات ملیگرایانه و انحراف توجهات از این مشکلات شد.
در بحران اخیر قرهباغ، روسیه برنده اصلی بود؛ زیرا نقش مستقیمی در برقراری آتشبس داشت که با حضور رؤسای ستاد ارتش ارمنستان و آذربایجان در مسکو در 5 آوریل منعقد شد. مداخله شخص ولادیمیر پوتین در این ماجرا یکبار دیگر ناکارآمدی گروه مینسک را یادآور شد و نشانهای از برتری روسیه و منافع روسیه در منطقه بود. نکته جالب توجه این است هر دو کشور بهگونهای متفاوت از مسکو دلخور هستند، اما ظاهراً چارهای جز پذیرش میانجیگری آن ندارند. بنابراین نقشآفرینی روسیه در بحران ناگورنو ـ قرهباغ را میتوان بهمثابه بازگشت روسیه به جایگاه اصلی خود بهعنوان بازیگر مسلط در منطقه تلقی کرد. درواقع روسیه نشان داد تنها قدرتی است که میتواند از بروز یک جنگ تمامعیار در منطقه جلوگیری کند.
یک پیامد مثبت این نقشآفرینی روسیه در بحران قرهباغ؛ تقویت حضور نظامی در قفقاز است. بهتازگی مجلس ارمنستان توافقنامهای را به تصویب رساند که بین روسیه و دولت ارمنستان بسته شده است و به برپایی یک سامانه هوایی واحد در منطقه قفقاز مربوط میشود. ولادیمیر پوتین هم از دوما خواسته است که این توفقنامه را تصویب کند. دوره زمانی این توافق پنجساله است که قابل تمدید است. سیران اوهانیان، وزیر دفاع ارمنستان درمورد منافع این توافق گفته است که در چهارچوب این توافق، ارتش این کشور قادر خواهد بود برای انجام وظایف مربوط به پدافند هوایی منطقهای از جنگندههای چندمنظوره نسل چهارم روسیه، سامانه اس 300 و قابلیتهای ضدموشکی و راداری آنها استفاده کند.
امتیاز دیگر این توافق برای ارمنستان دسترسی نیروهای پدافند هوایی ارمنستان به کل اطلاعات در دسترس نیروهای روسی است. البته این پوشش یکدست حریم هوایی شامل منطقه ناگورنو ـ قرهباغ نخواهد شد و سامانههای پدافند روسیه در این منطقه نقشی نخواهند داشت. روسیه با این طرح قادر است که چتر پدافند هوایی خود را به فراسوی مرزهایش در قفقاز گسترش دهد و بهویژه در مهار جاهطلبیهای احتمالی ترکیه در منطقه مؤثر خواهد بود. پیش از این، روسیه دو سامانه مشترک پدافند هوایی دیگر در چهارچوب «سازمان پیمان امنیت جمعی» ایجاد کرده است که یک مورد بین روسیه و بلاروس و مورد دوم در آسیای مرکزی بین روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان برپا شده است.
ازسویدیگر، تمام بازیگران مهم در منطقه قفقاز جنوبی درحال بازبینی در سیاستهای خود هستند؛ چنانکه ترکیه میکوشد در روابط با ارمنستان گشایشی ایجاد کند. ایران هم که خود را از چنبره تحریمها رها میبیند میکوشد در حوزه حملونقل در منطقه حضور بیشتری داشته باشد که راه گذر شمال ـ جنوب جلوه بارز آن است. همزمان با فعالتر شدن روسیه، ترکیه و ایران در منطقه، اتحادیه اروپا که سالها میکوشید با اجرای «سیاست همسایگی اروپا» سه کشور منطقه را به مدار خود وارد کند دچار بحرانهای عدیدهای ازجمله «برگزیت» شده است و بنابراین بیشتر سر در گریبان دارد. بهاینترتیب میتوان گفت که ژئوپلیتیک در قفقاز جنوبی درحال تغییر و تحول است.
روسیه در آسیای مرکزی هم بیشازپیش نفوذ خود را تقویت کرده است. روابط روسیه و قزاقستان با سفر اخیر پوتین به آستانه مستحکمتر از همیشه مینماید و نظربایف با میانجیگری بین ترکیه و روسیه و کمک به رفع تنش در روابط دو کشور جایگاه راهبردی خود را برای روسیه مستحکمتر ساخته است و پوتین شخصاً از نظربایف بابت این میانجیگری تشکر کرده است. درواقع، تحولاتی که این اواخر در آسیای مرکزی رخ داده است فرصتهای تازهای برای مسکو جهت اعمال نفوذ در منطقه بخشیده است و این کشور برهمیناساس طرح جدیدی با عنوان «اوراسیای بزرگ» را مطرح کرده است که اتحادیه اقتصادی اوراسیا در دل آن جا میگیرد و به گفته پوتین راه را برای عضویت چین، هند، پاکستان و ایران در آن باز میکند. مرگ اسلام کریماف و جانشینی شوکت میرضیایف بهجای او نیز به نفع روسیه تمام شده است و میرضیایف بیش از کریماف به روسیه متمایل است و با علیشیر عثماناف ـ که یک سرمایهدار بزرگ روسی متولد ازبکستان است ـ روابط خانوادگی دارد.
این بلندپروازیهای ژئوپلیتیک روسیه درحالی صورت میگیرد که در حوزه اقتصادی شاهد پسرفت روسیه بودهایم؛ چنانکه بهعنوان مثال مبادلات تجاری روسیه با قزافستان از 23 میلیارد دلار در سال 2011 به حدود دوازده میلیارد دلار در سال جاری کاهش یافته است.
مهمترین تحول اخیر در قفقاز برافروخته شدن آتش جنگ در ناگورنو ـ قرهباغ بود که از سال 1994 تاکنون که آتشبس برقرار شده بود بیسابقه بود. جالب اینکه ارمنستان و آذربایجان طی یک دهه گذشته به تقویت ارتشهای خود با کمک روسیه پرداختهاند. در این درگیریها که از 2 آوریل تا 5 آوریل جریان داشت آذربایجان موفق شد چند نقطه در «خط تماس» را از ارمنیها پس بگیرد. این شکست نظامی برای ارمنستان گران تمام شد و این کشور بلافاصله پس از آن با یک مجموعه خشونت ها مواجه شد که حاکی از نارضایتی داخلی از این شکست بود. این امر ازیکسو میتواند موجب شکنندگی آتشبس اخیر شود و ازسویدیگر موجب نارضایتی در ایروان نسبت به مسکو شود. ارمنستان از روسیه که حضور نظامی بزرگی در این کشور دارد انتظار تضمین امنیت خود را دارد که در رویداد اخیر محقق نشد. درمقابل، برای آذربایجان که بهدلیل کاهش قیمت نفت با مشکلات اقتصادی بزرگی روبهرو شده است این جنگ موجب برانگیخته شدن احساسات ملیگرایانه و انحراف توجهات از این مشکلات شد.
در بحران اخیر قرهباغ، روسیه برنده اصلی بود؛ زیرا نقش مستقیمی در برقراری آتشبس داشت که با حضور رؤسای ستاد ارتش ارمنستان و آذربایجان در مسکو در 5 آوریل منعقد شد. مداخله شخص ولادیمیر پوتین در این ماجرا یکبار دیگر ناکارآمدی گروه مینسک را یادآور شد و نشانهای از برتری روسیه و منافع روسیه در منطقه بود. نکته جالب توجه این است هر دو کشور بهگونهای متفاوت از مسکو دلخور هستند، اما ظاهراً چارهای جز پذیرش میانجیگری آن ندارند. بنابراین نقشآفرینی روسیه در بحران ناگورنو ـ قرهباغ را میتوان بهمثابه بازگشت روسیه به جایگاه اصلی خود بهعنوان بازیگر مسلط در منطقه تلقی کرد. درواقع روسیه نشان داد تنها قدرتی است که میتواند از بروز یک جنگ تمامعیار در منطقه جلوگیری کند.
یک پیامد مثبت این نقشآفرینی روسیه در بحران قرهباغ؛ تقویت حضور نظامی در قفقاز است. بهتازگی مجلس ارمنستان توافقنامهای را به تصویب رساند که بین روسیه و دولت ارمنستان بسته شده است و به برپایی یک سامانه هوایی واحد در منطقه قفقاز مربوط میشود. ولادیمیر پوتین هم از دوما خواسته است که این توفقنامه را تصویب کند. دوره زمانی این توافق پنجساله است که قابل تمدید است. سیران اوهانیان، وزیر دفاع ارمنستان درمورد منافع این توافق گفته است که در چهارچوب این توافق، ارتش این کشور قادر خواهد بود برای انجام وظایف مربوط به پدافند هوایی منطقهای از جنگندههای چندمنظوره نسل چهارم روسیه، سامانه اس 300 و قابلیتهای ضدموشکی و راداری آنها استفاده کند.
امتیاز دیگر این توافق برای ارمنستان دسترسی نیروهای پدافند هوایی ارمنستان به کل اطلاعات در دسترس نیروهای روسی است. البته این پوشش یکدست حریم هوایی شامل منطقه ناگورنو ـ قرهباغ نخواهد شد و سامانههای پدافند روسیه در این منطقه نقشی نخواهند داشت. روسیه با این طرح قادر است که چتر پدافند هوایی خود را به فراسوی مرزهایش در قفقاز گسترش دهد و بهویژه در مهار جاهطلبیهای احتمالی ترکیه در منطقه مؤثر خواهد بود. پیش از این، روسیه دو سامانه مشترک پدافند هوایی دیگر در چهارچوب «سازمان پیمان امنیت جمعی» ایجاد کرده است که یک مورد بین روسیه و بلاروس و مورد دوم در آسیای مرکزی بین روسیه، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان برپا شده است.
ازسویدیگر، تمام بازیگران مهم در منطقه قفقاز جنوبی درحال بازبینی در سیاستهای خود هستند؛ چنانکه ترکیه میکوشد در روابط با ارمنستان گشایشی ایجاد کند. ایران هم که خود را از چنبره تحریمها رها میبیند میکوشد در حوزه حملونقل در منطقه حضور بیشتری داشته باشد که راه گذر شمال ـ جنوب جلوه بارز آن است. همزمان با فعالتر شدن روسیه، ترکیه و ایران در منطقه، اتحادیه اروپا که سالها میکوشید با اجرای «سیاست همسایگی اروپا» سه کشور منطقه را به مدار خود وارد کند دچار بحرانهای عدیدهای ازجمله «برگزیت» شده است و بنابراین بیشتر سر در گریبان دارد. بهاینترتیب میتوان گفت که ژئوپلیتیک در قفقاز جنوبی درحال تغییر و تحول است.
روسیه در آسیای مرکزی هم بیشازپیش نفوذ خود را تقویت کرده است. روابط روسیه و قزاقستان با سفر اخیر پوتین به آستانه مستحکمتر از همیشه مینماید و نظربایف با میانجیگری بین ترکیه و روسیه و کمک به رفع تنش در روابط دو کشور جایگاه راهبردی خود را برای روسیه مستحکمتر ساخته است و پوتین شخصاً از نظربایف بابت این میانجیگری تشکر کرده است. درواقع، تحولاتی که این اواخر در آسیای مرکزی رخ داده است فرصتهای تازهای برای مسکو جهت اعمال نفوذ در منطقه بخشیده است و این کشور برهمیناساس طرح جدیدی با عنوان «اوراسیای بزرگ» را مطرح کرده است که اتحادیه اقتصادی اوراسیا در دل آن جا میگیرد و به گفته پوتین راه را برای عضویت چین، هند، پاکستان و ایران در آن باز میکند. مرگ اسلام کریماف و جانشینی شوکت میرضیایف بهجای او نیز به نفع روسیه تمام شده است و میرضیایف بیش از کریماف به روسیه متمایل است و با علیشیر عثماناف ـ که یک سرمایهدار بزرگ روسی متولد ازبکستان است ـ روابط خانوادگی دارد.
این بلندپروازیهای ژئوپلیتیک روسیه درحالی صورت میگیرد که در حوزه اقتصادی شاهد پسرفت روسیه بودهایم؛ چنانکه بهعنوان مثال مبادلات تجاری روسیه با قزافستان از 23 میلیارد دلار در سال 2011 به حدود دوازده میلیارد دلار در سال جاری کاهش یافته است.
نظر شما