سفر بن سلمان به پاکستان و پیامدهای آن برای جمهوری اسلامی ایران
مقدمه
ولیعهد عربستان در سفری ازپیش اعلامشده و با یک روز تأخیر، در 17 فوریه، وارد پایگاه هوایی «نور خان» شد. رسانههای پاکستان درحالیکه محمد بن سلمان در مقام وزیر دفاع عربستان بارها از پاکستان بازدید کرده، سفر ولیعهد سعودی را «تاریخی» توصیف کردهاند؛ زیرا نخستینبار است که وی در مقام ولیعهد از پاکستان دیدار میکند. در شرایطی که دولت اسلامآباد برای تأمین هزینهها و حتی حقوق کارمندان خودش با مشکل جدی روبهروست، عمران خان و ارتش پاکستان برای بن سلمان سنگتمام گذاشتند و استقبالی بینظیر و البته پرهزینه از او و حدود 1100 نفر از همراهانش بهعمل آوردند؛ ازجمله: شش جنگنده نیروی هوایی این کشور هواپیمای حامل ولیعهد سعودی را از بدو ورود به حریم هوایی پاکستان اسکورت کردند؛ نخستوزیر پاکستان شخصاً رانندگی خودروی حامل بن سلمان از فرودگاه نظامی تا اسلامآباد را برعهده گرفت؛ حتی گفته میشود که بن سلمان به درخواست عمران خان در منزل وی، در حومه پایتخت پاکستان مستقر شد؛ دولت پاکستان روز ورود ولیعهد سعودی را در اسلامآباد و راولپندی (مقر ستاد ارتش و آیاسآی) تعطیل رسمی اعلام کرد و پلیس و نیروهای امنیتی پاکستان، اتوبان پرتردد بین این دو شهر را ـ به گفته آنها ـ به «دلایل امنیتی» مسدود کردند.
درهمینحال، سازمان اطلاعات پاکستان تمهیدات امنیتی ویژهای را در طول سفر دو روزه ولیعهد سعودی درنظر گرفت که کمسابقه بود؛ ازجمله: دو هزار نیروی امنیتی را برای حفاظت از وی گماشت؛ به 130 نفر از محافظان سلطنتی و همچنین تیم حفاظتی بن سلمان اجازه داد پیش از ورود او در پایتخت و سایر نقاط پاکستان مستقر شوند و به بهانه تأمین رفاه و امنیت ولیعهد عربستان، تحرکات ضدسعودی در پاکستان را تحتنظر بگیرند. دراینمیان، بیشترین حساسیت سازمان اطلاعات پاکستان و دولت عمران خان روی جامعه شیعیان پاکستانی بوده است که دستکم بیست درصد از جمعیت بیست میلیونی پاکستان را تشکیل دادهاند. بیانیه تهدیدآمیز وزارت کشور پاکستان دو روز پیش از سفر بن سلمان به این کشور که در آن، دو گروه بزرگ شیعه پاکستانی (حزب وحدت مسلمین و دانشجویان امامیه) را به تلاش برای خرابکاری در جریان سفر او متهم نمود، و همچنین دستگیری شماری از جوانان شیعه در نقاط مختلف پاکستان در آستانه دیدار ولیعهد سعودی ازسوی نیروهای امنیتی پاکستانی، بخشی از خوشخدمتیهای دولت عمران خان به میهمان وهابی خویش و درراستای تلاش مستمر مقامات اسلامآباد برای محدود کردن بیشتر دامنه نفوذ ایران در بدنه جامعه پاکستان، بهخصوص بین شیعیان این کشور ارزیابی میشود.
در این مقاله، ضمن بیان اهداف ولیعهد سعودی از سفر به پاکستان و مجموعه حکومت این کشور از میزبانی ویژه از بن سلمان، پیامدهای این موضوع بهطور مشخص برای روابط حال و آینده همکاریهای جمهوری اسلامی ایران و پاکستان بررسی و تحلیل میشود.
بن سلمان در پاکستان بهدنبال چیست؟
1. پاکستان دارای حدود هزار کیلومتر مرز مشترک با جمهوری اسلامی ایران است. شاید مقامات سیاسی و نظامی پاکستان درظاهر خواهان داشتن مرزهایی آرام و امن با ایران باشند، اما این همه، داستان پاکستان و ایران نیست و نفوذ کشورهای عرب حوزه خلیج فارس، بهخصوص سعودیها و تاحدودی اماراتیها در بدنه حکومت پاکستان بیش از آن است که تصور میشود. استقرار و فعالیت عناصر اطلاعاتی و مبلغان وهابی سعودی در ایالت ناآرام بلوچستان پاکستان در پوشش کمک به تأمین امنیت پروژههای بزرگ نفت و گاز، پتروشیمی و استخراج معادن این ایالت درکنار گسترش اسلام سعودی که بن سلمان بهشدت درپی محقق کردن این دو هدف است، دو پیامد اصلی بهدنبال خواهد داشت:
نخست، افزایش تلاش عربستان برای جاسوسی از مراکز نظامی و امنیتی ایران در استان سیستان و بلوچستان و رصد طرحهای در دست اقدام نظامی و اقتصادی در جنوبشرقی ایران، بهویژه پروژه توسعه بندر استراتژیک چابهار ازجانب ایران با کمک مالی و فنی هند.
دوم، گسترش افراطگرایی و افزایش شکاف مذهبی و قومی بین اکثریت بلوچ سنی و اقلیت شیعه سیستانی و سایر طوایف و گروههای قومی در مناطق سیستان و بلوچستان ازطریق بزرگنمایی و دامن زدن به برخی تبعیضها یا ناکارآمدیهای مدیریتی و اجرایی در سطح این استان با هدف تضعیف تدریجی علاقه بلوچهای سنی این منطقه به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی و نیز ضربه زدن به وحدت ملی با تشویق آنها به تلاش جدا شدن از ایران. این پروژه بلندمدت سالهاست ازسوی مثلث آمریکا ـ عربستان ـ رژیم صهیونیستی و با حمایت برخی نهادها و شخصیتهای افراطی در حکومت پاکستان پیگیری میشود. بخشی از این مسئولیت شوم برعهده دانشآموختگان مدارس مذهبی فراوانی است که در نقاط مختلف پاکستان از سالها پیش ازجانب احزاب و چهرههای افراطگرای وهابی یا سلفی افراطی مانند دو شاخه اصلی حزب «جمعیت علمای اسلام»، یعنی شاخه مولانا فضلالرحمن خلیل و مولانا سمیع الحق، با نظارت سازمان اطلاعات پاکستان و حمایت مالی و آموزشی شیوخ وهابی پاکستانی و عرب درسخوانده مدارس وهابی عربستان وابسته به آل سعود مشغول فعالیت هستند.
2. بن سلمان که پس از آغاز کردن جنگ فرسایشی و بینتیجه در یمن با شیعیان حوثی در سال 2014 و کشتار دهها هزار غیرنظامی یمنی طی پنج سال گذشته؛ همچنین سرکوب و ترور مخالفان آل سعود در داخل و خارج از عربستان، بهخصوص قتل فجیع جمال خاشقجی، روزنامهنگار منتقد ولیعهد سعودی در استانبول و زندانی و شکنجه شدید فعالان زن عربستانی نزد افکار عمومی منطقه و جهان بهتدریج منزوی شده است، در تلاش برای خروج از این شرایط سعی کرد با انجام سفر دورهای پرسروصدا به پاکستان، هند و چین، وجهه خودش و عربستان را نزد افکار عمومی منطقه و جهان تاحدودی ترمیم کند. استقبال عالی دولت و ارتش پاکستان از بن سلمان و استقبال متعارف از او در دهلی نو و پکن نشان داد که ولیعهد سعودی در دستیابی به این هدفش تاحدی موفق بوده و موفق شده است با نهایی کردن قراردادهای بیست میلیارد دلاری با پاکستان، صد میلیارد دلاری با هند و 65 میلیارد دلاری با چین، دستکم ژست یک سرمایهگذار پولدار و ریسکپذیر را به خود بگیرد.
3. اسلامآباد بهشدت محتاج کمک مالی است. کشور یا نهادی که بتواند چند میلیارد دلار به دولت و ارتش پاکستان به شکل وام بلندمدت یا بلاعوض یا مشارکت در زیرساختهای این کشور سرمایهگذاری کلان نماید، بیتردید برگ برنده را در پاکستان دراختیار خواهد داشت. عربستان و امارات اکنون در رقابت با چین که بزرگترین کشور سرمایهگذار و وامدهنده به اسلامآباد محسوب میشود، سعی دارند کارتهای برنده بیشتری را عرضه کنند.
اهداف پاکستان از میزبانی باشکوه از ولیعهد عربستان
ولخرجیها، تدابیر امنیتی و استقبال باشکوه از کسی که بهسبب کشتار بیوقفه غیرنظامیان در جنگ یمن؛ محاصره دریایی، هوایی، زمینی و تلاش برای به انزوا کشاندن قطر؛ کشتن فجیع جمال خاشقجی در ترکیه و سایر مخالفان سیاسی و اجتماعی خودش در داخل و خارج از عربستان، وجههای منفی در سطوح منطقه و بینالمللی برای خود و آل سعود رقم زده است، با چند هدف عمده ازسوی پاکستان صورت گرفته است:
1. این احتمال وجود دارد که دولت عمران خان و مقامات نظامی و امنیتی پاکستان تصور کنند با نزدیک شدن بیشازپیش به عربستان و تلاش برای جلب سرمایهگذاری بیشتر و تقویت همکاری نظامی با این کشور، همزمان میتوانند با تحریک حساسیت آمریکا و قطر، و از این دو کشور، امتیازات مشخصی را در زمینههای اقتصادی ـ تجاری، نظامی و امنیتی دریافت کنند؛ برای مثال، واشینگتن را وادارند که هند را برای کاستن از فعالیتهای اطلاعاتیاش در افغانستان که پاکستان مدعی است برضد این کشور درحال انجام است تحت فشار بگذارد؛ کمکهای مالی و نظامی آمریکا دوباره به سمت اسلامآباد سرازیر شود و دولت ترامپ زمینه را برای خارج شدن نام پاکستان از فهرست خاکستری گروه ویژه اقدام مالی (افایتیاف) فراهم کند.
همچنین عمران خان که در پایان ژانویه 2019 از دوحه دیدار کرد کوشید با استقبال ویژه از بن سلمان به شکل غیرمستقیم قطریها را تحت فشار بگذارد تا در رقم دریافتی و مدت زمان پرداخت پول بابت صدور سالیانه گاز طبیعی مایع (الاِنجی) از قطر به این کشور به ارزش چهار میلیارد دلار تجدیدنظر کنند.
2. استقبال خاص مقامات پاکستانی از ولیعهد عربستان و اعلام سرمایهگذاری بیست میلیاردی سعودیها در مناطق مجاور مرز مشترک پاکستان و ایران این پیامد مشخص را برای تهران به همراه داشت که همکاریاش با دهلی نو در توسعه بندر چابهار و بدینترتیب، فراهم کردن زمینه لازم برای دور زدن پاکستان و دست یافتن هند به بازارهای افغانستان و آسیای مرکزی، هزینههای سیاسی و امنیتی سنگینی بهدنبال خواهد داشت. افزایش حملات تروریستهای وهابی مستقر در خاک پاکستان به اهداف نظامی و غیرنظامی در شهرها و جادههای استان سیستان و بلوچستان از زمان رویکار آمدن عمران خان و نزدیک شدن بیشتر دولت و ارتش پاکستان به عربستان و امارات متحده (که دو عملیات انتحاری مرگبار به مقر نیروی انتظامی چابهار در دسامبر 2018 و در جاده زاهدان ـ خاش به اتوبوس حامل نیروهای قرارگاه قدس سپاه پاسداران که در مجموع حدود سی شهید و دهها زخمی برجا گذاشتند نمونههایی از آن هستند)، اوج این نزدیکی استراتژیک برضد ایران را نشان میدهد. چنین رویکردی البته با وعده صریح عمران خان درمورد تلاش دولتش برای ایجاد موازنه مثبت در روابط پاکستان با ایران و عربستان و حتی اقدام احتمالی او در میانجیگری بین این دو کشور متخاصم غرب آسیا در تضاد آشکار است؛ سطح تنش و رقابت بین تهران و ریاض را در غرب و جنوب آسیا افزایش میدهد و ازهمهمهمتر، بیاعتمادی و سوءظن مقامات ایرانی را به صداقت طرف پاکستانی در روابط خودش با جمهوری اسلامی ایران دوچندان میسازد.
جمعبندی و توصیههای راهبردی
روابط عربستان سعودی و امارات متحده عربی با پاکستان، بهویژه با رویکار آمدن عمران خان، شاهد پیشرفتهای سریعی بوده است که امنیت و منافع ملی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران را با تهدید جدی مواجه میسازد، بهطوریکه زمامداران سعودی و اماراتی باوجود ناخرسندی از نخستوزیری او و حمایتهای مختلف از حزب مسلم لیگ/ نواز (PML/N) درمقابل حزب تحریک انصاف (PTI) به رهبری عمران خان در انتخابات پارلمانی تابستان 2018 سعی کردند با استفادۀ بهموقع از نیاز شدید اسلامآباد به کمک مالی و سرمایهگذاری هنگفت در زیرساختهای این کشور، دولت جدید پاکستان را که با وعده بهبود شرایط اقتصادی و وجهه این کشور در سطوح منطقهای و بینالمللی در انتخابات پیروز شده بود، در وهله اول، از گسترش روابط با ایران و در ادامه، از افزایش همکاریهای پاکستان با قطر و ترکیه بازدارند.
مجموعه تحولات ماههای اخیر در روابط پاکستان ـ عربستان، بهویژه سفر بن سلمان به اسلامآباد و استقبال بینظیر مقامات پاکستانی از وی و همچنین تنش فزاینده در روابط ایران و پاکستان، بهخصوص پس از آخرین حمله مرگبار تروریستهای وهابی مستقر در ایالت بلوچستان پاکستان به نیروهای سپاه پاسداران در فوریه 2019 نشان داد که استراتژی آل سعود در دور کردن نسبی پاکستان از ایران تاکنون موفق بوده است. باوجوداین، هنوز چیزی بین تهران و اسلامآباد تغییر نکرده و ولیعهد عربستان و مقامات اطلاعاتی سعودی و اماراتی نیز به این امر واقفاند که ایجاد تنش جدی در روابط جمهوری اسلامی ایران و پاکستان، نیازمند برنامهای بلندمدت است؛ بههمیندلیل، پیشبینی میشود که به موازات تلاش ریاض و ابوظبی برای تبلیغات گسترده درزمینه سرمایهگذاریهایشان در بلوچستان پاکستان، در ماههای آینده، حملات تروریستی بیشتری در ابعاد بزرگتر با تحریک و حمایت عربستان و امارات ازسوی افراطگرایان وهابی مورد حمایت سازمان اطلاعات پاکستان مستقر در خاک این کشور در جنوبشرقی ایران صورت بپذیرد. دراینراستا، نکات زیر قابل توجهاند:
1. محمد بن سلمان درحالی قراردادهای به ارزش بیست میلیارد دلار را با دولت عمران خان به امضا رساند که بخش اعظم طرحهای موردنظر در این قراردادها قرار است در ایالت ناآرام بلوچستان پاکستان و نزدیک مرزهای ایران به اجرا درآیند. پرسش کلیدی این است که در ایالتی که سالهاست مأمن گروههای تجزیهطلب بلوچ پاکستانی و ایرانی است و ماهی نیست که یک یا چند عملیات مرگبار تروریستی برضد نیروهای امنیتی و بهطور مشخص، شیعیان آنجا صورت نگیرد و به ادعای مقامات پاکستانی، دولت مرکزی بر حدود 45 درصد آن ایالت سیطره و کنترل ندارد، چگونه چین با مشارکت پاکستان درحال اجرای طرح توسعه بندر گوادر است و عربستان قرار است در زیرساختهای پتروشیمی و معادن بلوچستان پاکستان سرمایهگذاری کند.
2. رژیم سعودی برنامههای دقیق و زمانبندیشدهای برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران و سیطره بر سیاست و اقتصاد کشورهای همسایه ایران با هدف تأثیر بیشتر بر روند تصمیمگیری سران این کشورها درجهت تأمین منافع خود دارد. دراینمیان، پاکستان بیشازپیش در اولویت ریاض قرار گرفته و به مجری تمامعیار اوامر آل سعود تبدیل شده است. درواقع، اکنون اسلامآباد بیش از از هر زمانی، روابط شکننده خود را با تهران، فدای وامها و سرمایهگذاریهای اهدایی عربستان کرده است. بنابراین، از این پس انتظار میرود که سراسر پاکستان، بهویژه مناطق همجوار با ایران، بیشازپیش جولانگاه و بهشت مبلغان وهابی، مأموران سازمان اطلاعات سعودی و تروریستهای وابسته به ریاض و سازمان اطلاعات پاکستان شود.
3. به باور برخی از کارشناسان، عناصر تروریست مورد حمایت سازمان اطلاعات پاکستان، یعنی جیش العدل و جیش محمد، در آستانه دیدار ولیعهد سعودی از آن کشور، به فاصله یک روز، اتوبوس نیروهای سپاه پاسداران را در استان سیستان و بلوچستان ایران و اتوبوس پلیس هند را در کشمیر تحت کنترل این کشور، با خودروهای مملو از مواد منفجره هدف حملات انتحاری قرار دادند. این دو حمله درمجموع تاکنون حدود 75 قربانی گرفته است. اینگونه حملات در ماههای اخیر در جنوبشرقی ایران شدت گرفته و افزایش شمار آنها و گسترش دامنه حملات به استانهای مجاور دور از انتظار نیست؛ همچنین دولت و ارتش پاکستان همچون گذشته به ابراز تأسف لفظی یا حداکثر اقداماتی سطحی در مناطق مرزی با ایران بسنده کردهاند و امیدی به برخورد قهرآمیز مقامات این کشور با عناصر دستپرورده «آیاسآی» نیست.
4. به گفته مقامات پاکستانی، بن سلمان در سفر به پاکستان، ضمن بازتر کردن باب همکاریهای دوجانبه اقتصادی ـ سیاسی و نظامی ـ امنیتی با پاکستانیها قرار بود با هیئت اعزامی طالبان از دوحه قطر نیز دیدار خصوصی داشته باشد. این دیدار که برای پیش از مذاکره آن هیئت با نماینده ویژه آمریکا در امور صلح افغانستان، بههمت پاکستان برنامهریزی شده بود، ازطرفی، گویای افزایش تلاشهای این کشور درجهت فعال نشان دادن خود در عرصه تحولات صلح افغانستان برای متقاعد کردن دولت ترامپ، و ازطرفدیگر، ثمره تلاشهای ریاض در تحت فشار گذاشتن اسلامآباد در مقوله صلح افغانستان است. درواقع، یکی از خواستههای اصلی بن سلمان از ارتش و دولت پاکستان آن است که به آمریکاییها مدام توصیه کنند دست عربستان را برای ایفای نقش مؤثرتر در روند مذاکرات صلح واشینگتن با گروه طالبان بازتر بگذارد. این موضوع بیشتر ناشی از نگرانی آل سعود درمورد پیشبرد روند مذاکرات یادشده ازسوی دولت ترامپ با کمک قطر و با رایزنی مستقیم و غیرمستقیم با دیگر بازیگران مسائل افغانستان، ازجمله ایران و ترکیه است. هرچند اینبار نیز همچون دسامبر 2018، تلاشهای اسلامآباد و ریاض برای برگزاری نشستی بین سعودیها با طالبان ازجانب این گروه ناکام ماند، در ماههای آینده، شاهد تلاش بیشتر آل سعود برای نقشآفرینی مستقیم در بحران افغانستان خواهیم بود.
در راستای مطالب فوق میتوان چند توصیه راهبردی را در قالب تاکتیکها و سیاستها ارائه کرد که مهمترین آنها عبارتاند از:
1. رسانهها در پاکستان (در نقش تنها همسایه غربی) توجه چندانی به تحولات داخلی ایران ندارند؛ درحالیکه به مسائل افغانستان، بنگلادش، میانمار و کشورهای عرب خلیج فارس بسیار بیشتر میپردازند. رویکرد کلی رسانههای پاکستانی (اعماز: دولتی یا خصوصی) درقبال ایران نیز درمجموع مثبت نیست. نفوذ محافل ضد ایرانی وهابی یا غربگرا در رسانهها، از علل اصلی این مسئله است. بنابراین، لازم است که هرچه زودتر ازطریق انعقاد قراردادهای همکاری بین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و و دولت پاکستان و همچنین بین رسانههای مهم ایرانی، مثل: خبرگزاریهای جمهوری اسلامی (ایرنا)، فارس، تسنیم، و ایسنا با همتایان پاکستانی آنها، بهتدریج زمینه برای برگزاری دورههای آموزشی جهت آشنایی بیشتر اصحاب رسانه در پاکستان با فرهنگ و مشترکات تاریخی و تمدنی دو ملت و نیز با ویژگیها و دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران در کنار دورههای آموزشی تخصصی روزنامهنگاری و خبرنگاری فراهم شود؛ بدینترتیب، میتوان امیدوار بود که فضای حاکم بر رسانههای پاکستان در جریان تعامل گستردهتر با رسانهها و مسئولان فرهنگی ایران با واقعیتهای موجود در جمهوری اسلامی ایران آشناتر شوند و از حجم مواضع ضد ایرانی خود بکاهند. در طرف مقابل، لازم است رسانههای ایرانی ضمن پوشش فراگیرتر اخبار و گزارشهای مرتبط با پاکستان، نگاه مثبتتری به عملکرد مجموعه حکومت این کشور و روابط دو کشور داشته باشند و آن را به مردم دو کشور القا کنند.
2. روابط دفاعی و نظامی ایران و پاکستان تقویت گردد؛ ازجمله با برگزاری منظم رزمایشهای زمینی، دریایی و هوایی به شکل سالیانه یا فصلی، ترغیب دولت و ارتش پاکستان به خریدهای تسلیحاتی بیشتر و با تخفیفهای قابل توجه ازطریق ارائه انواع ادوات نظامی سبک، نیمهسنگین و سنگین در نمایشگاههای صنایع دفاعی در ایران و پاکستان یا دیگر کشورها. همچنین ایران میتواند مشتری برخی ادوات و تسلیحات نظامی پاکستان باشد که در داخل اصلاً تولید نمیشود یا کم تولید میشود.
3. همکاری امنیتی تهران ـ اسلامآباد با وجود اختلافات موجود و وعده محققنشده ازطرف پاکستان باید تقویت شود تا زمینه برای سوء استفاده دیگران فراهم نشود. دراینمورد، لازم است حتماً بر اجرای مفاد توافقات سالهای گذشته بین وزرای کشور و مقامات انتظامی و امنیتی ایران و پاکستان تأکید گردد و دولت و سازمان اطلاعات پاکستان برای پایبندی بر این توافقات که مبارزه با گروههای تروریستی تجزیهطلب بهاصطلاح بلوچ ایرانی در خاک پاکستان بخش مهم آن است، بهطور مستمر تحت فشار قرار بگیرد.
نظر شما