چشم‌انداز صیانت از مخازن مشترک گازی ایران و قطر، فرصت‌ها و تهدیدها


 
 

 
منطقه خلیج فارس و کشورهای حاشیه آن هرچند عمق استراتژیک ایران نیستند لااقل حوزه ژئوپلتیک منافع امنیتی ـ اقتصادی جمهوری ایران به شمار می‌آیند. در دیدار اخیر سفیر جدید قطر با وزیر امور خارجه علاوه بر تمایل برای گسترش روابط صحبت از ایجاد کمیسیون مشترک اقتصادی میان دو کشور نیز شد. ایران و قطر در سالهای گذشته روابط خوب تجاری با یکدیگر داشتند به‌طوری‌که در نیمه دهه 80 حدود 143 میلیون دلار حجم مبادلات بازرگانی دو کشور بود؛ اما از  سال1386 به بعد مناسبات اقتصادی این دو کشور کاهش یافته به طوریکه در سال 1391، حجم  مبادلات بازرگانی دو کشور به 84 میلیون دلار رسید. اما آنچه در مناسبات سیاسی و اقتصادی میان این دو کشور اهمیت عمده‌ای دارد بهره‌برداری از منابع مشترک انرژی گازی و چرخش مالی و تکنولوژیک و مزایای عمده آن است؛ بویژه زمانی که با ورود به سال 2014 و انتشار آمار جدید از ذخایر اکتشافی جهان، ایران در صدر بزرگترین ذخایر اثبات شده گازی مطرح می‌شود.
در آخرین گزارش BP (statistical review of world energy 2014) از وضعیت منابع گازی جهان، ایران با 6/33 تریلیون مترمکعب در مرتبه اول، روسیه با 9/32 در مرتبه دوم و قطر با 25/1 تریلیون مترمکعب در مرتبه سوم قرار گرفته‌اند و به این ترتیب ایران با پیشی گرفتن از روسیه به بزرگترین دارنده گاز جهان تبدیل شده است.
میدان پارس جنوبی (گنبد شمالی) که در ابتدای دهه 70 میلادی کشف شد نزدیک به دو دهه است که توسط قطری‌ها با برداشت‌های عمده گاز مواجه است؛ به طوریکه در سال 2012 بالغ بر 157 میلیارد مترمکعب گاز از میدان گازی مشترک با ایران برداشت کرده است. به این ترتیب تقریبا طی بیست سال اخیر برداشت قطری‌ها از این میدان 15 برابر شده است. در حالیکه میزان برداشت ایران از میدان گازی مشترک با قطر در سال تا انتهای سال 2013 تقریبا نصف این میزان برآورد شده است.
توافق هسته‌ای ایران و افق‌های پیش‌روی آن، قطری‌ها را بر آن داشته تا نگران از فرصت‌های پیش‌روی ایران  برای جبران برداشت‌های نامتعارف خود از مخازن و حفظ پایداری آن پیشگام شوند به طوریکه چندی پیش قطرپترولیوم اعلام کرد خواهان کمک به ایران در توسعه بخش ایرانی بزرگ‌ترین میدان گازی جهان (پارس جنوبی) است تا دو کشور بتوانند امتیازهای بیشتری در بلندمدت به دست آورند.
امروزه بازیگران عرصه انرژی هنجارها و مقرراتی را در روند اکتشاف، تولید، استخراج و انتقال رعایت می‌کنند تا علاوه بر بهره‌برداری پایدار و حفظ محیط زیست به برخی دستاوردهای مشترک بشری در عرصه میراث بشریت احترام بگذارند. از جمله مباحثی که در عرصه حقوق انرژی مطرح است ملاحظه الزام‌آور صیانت از مخازن (Mandatory observation on MER wells) است.
منظور از MER (Maximum exploration rate) میزان حداکثر تولید است که باید در طول سالیان متعدد، و نه به یک‌باره، به آرامی خارج شود. امروزه در مهندسی مخازن گازی حداقل دوره‌ای که برای تخلیه میدان پذیرفته شده است 25 سال می‌باشد؛ اما شدت برداشت‌ها در پارس جنوبی فشار جدی بر مخزن ایجاد کرده و این میدان عظیم را با افت فشار در بلندمدت درگیر خواهد نمود.
اداره اطلاعات انرژی آمریکا نیز در این‌باره اعلام نمود با وجود حق توسعه‌های جدید، برنامه‌های اکتشافی در دو بخش مرزی، باعث افت فشار در بسیاری از چاه‌ها شده و به کاهش جریان به سطح منجر شده است.
برآوردهای اقتصادی وزارت نفت نشان می‌دهد که با بهره‌برداری تمامی فازهای پارس جنوبی و تکمیل طرح توسعه این میدان مشترک گازی، درآمد ناخالص داخلی کشور به بیش از 110 میلیارد دلار در سال افزایش می‌یابد. این در حالی است که محدودیت‌های مهمی بر سر راه ایران در این خصوص وجود دارد که مهمترین آنها مصرف داخلی گاز است.
کمیسیون حقوق بین‌الملل با استفاده از قطعنامه 1083 مجمع عمومی اعلام می‌دارد که کشورها در روند اعمال حاکمیت خود باید بر اساس منشور و اصول حقوق بین‌الملل تا حدی به استخراج منابع آبی خود بپردازند که ملاحظه مربوط به محیط زیست و توسعه رعایت شود. در همان حال هیچ چیز نباید به حق حاکمیت کشورها در استخراج، توسعه و مدیریت منابع طبیعی که متعلق به آنها است خدشه‌ای وارد سازد. بهره‌برداری پایدار (sustainable utilization) در کنار اصل تساوی حاکمیت، تمامیت ارضی و توسعه پایدار مورد توجه کمیسیون بوده و اعلام می‌دارد که کشورها صرفا مصرف‌کننده منابع زیرزمینی نیستند بلکه باید ضمن استفاده منطقی، تدابیری را نیز در جهت طولانی شدن عمر این منابع اتخاذ کنند.
هرچند عده‌ای بر این باورند که قطر به دلیل برخورداری از گستره وسیع‌تری از میدان و سکوهای مرزی بدون توافق با ایران هم می‌تواند از مزایای این میدان بهره‌مند شود؛ اما این ساده‌لوحانه است که در شرایط فقدان قواعد آمره بین‌المللی، عرف طبیعی و وضعیت جغرافیایی آن را نادیده گرفت.
جمهوری اسلامی ایران با در پیش ‌گرفتن سیاست خارجی اعتدال‌گرا و طرح‌هایی جهت افزایش و حفظ ثروت ملی هرچند بنا به گفته وزیر نفت خواهان همکاری مشترک با قطر برای حداکثر تولید از این میدان مشترک است باید ضمن توجه به حیات نسل آینده و صیانت از مخازن طبیعی به توافقات مشترک با قطر در حوزه استخراج و تولید بیندیشد تا از این طریق از شدت برنامه‌های استخراج قطر نیز کاسته شود. برای جمهوری اسلامی الزامی است که در عرصه امنیت انرژی در خلیج فارس و نقش‌آفرینی بعنوان قدرت اول منطقه از ثروت و قدرت ملی پایدار برخوردار باشد.