سفر تاریخی عبدالله عبدالله به ریاض؛ آغاز فصل تازهای در روابط افغانستان و عربستان سعودی
سفر تاریخی عبدالله عبدالله به ریاض؛ آغاز فصل تازهای در روابط افغانستان و عربستان سعودی
شنبه 8 آبان 1395

دکتر عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان از 17 تا 20 اکتبر (26ـ29 مهر ماه) از عربستان سعودی دیدار کرد. در این سفر که تحلیلگران آن را مهمترین سفر خارجیِ دکتر عبدالله در دو سال حکومتداریاش عنوان کردهاند، رئیس اجرایی حکومت افغانستان را عطاء محمد نور، دبیرکل جمعیت اسلامی افغانستان و والی بلخ، وزرای تحصیلات عالی، معارف/ آموزش و پرورش، مبارزه با مواد مخدر، عدلیه/ دادگستری، ارشاد، حج و اوقاف، کار و امور اجتماعی، تجارت و صنایع و برخی دیگر از شخصیتهای سیاسی و بیست تن از تجار افغانستان، ازجمله مسئولان اتاق تجارت و صنایع این کشور همراهی میکردند.
در این سفر، عبدالله عبدالله با اکثر مقامات بلندپایۀ سعودی، ازجمله ملکسلمان بن عبدالعزیز، پادشاه و همچنین ولیعهد، وزرای دفاع، عدلیه، حج، معارف، داخله و تجارت این کشور دیدار کرد و استقبال ویژه و تاریخی مقامات ریاض، بهخصوص ولیعهد سعودی ـ بهعنوان بلندپایهترین مقام عربستان پس از پادشاه این کشور ـ نشان داد که اهمیت این سفر تاریخی برای طرف سعودی کمتر از مقامات دولت کابل نیست.
به گفته جاوید فیصل، معاون سخنگوی ریاست اجرایی حکومت افغانستان، ملک سلمان در دیدار با عبدالله بر سه نکته تأکید کرد: «نخست اینکه عربستان تمام امکانات خود را برای تأمین صلح دراختیار دولت افغانستان قرار میدهد. دوم، طالبان بهمنظور نشان دادن حسننیتشان درقبال برقراری صلح، به حملات تروریستی خود پایان دهند و سوم، عربستان خواهان روابط خوب میان افغانستان و پاکستان است».
عربستان درعینحال اعلام کرد که بهزودی تیمهای فنی و کارشناسان خود را برای مذاکره در زمینه چگونگی سرمایهگذاری در افغانستان به کابل میفرستد و پادشاه سعودی درپی درخواست عبدالله عبدالله، دستور داد همه کارگران افغان مقیم این کشور که شمار آنها به دهها هزار نفر بالغ میشود و شماری از آنها بهدلیل محدودیتهای کاری وضعشده ازسوی ریاض، گذرنامههای پاکستانی گرفتهاند، اجازه پیدا کنند تا بدون مشکل، گذرنامه افغان بهدست آورند. ریاض و کابل توافق کردند تا به کارگران افغان در این کشور مجوز کار نیز داده شود. بهعلاوه در این سفر، سعودیها وعدههایی برای اعطای سالیانه چهارصد بورس تحصیلی به دانشجویان افغان و کمک در زمینه ظرفیتسازی در بخشهای قضایی و قانونگذاری نیز به افغانستان دادهاند. دکتر عبدالله همچنین در دیدار با وزیر دارایی عربستان از این کشور خواست همراه با سایر کشورهای حوزه خلیج فارس معافیتهای گمرکی بهمنظور صادرات انواع کالا از افغانستان به این کشورها درنظر بگیرند.
بهطور کلی، دیدار سهروزه رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان از عربستان از دو جهت حائز اهمیت زیادی است؛ نخست، از نظر رژیم سعودی و دوم، از نظر حکومت افغانستان. اهمیت سفر برای عربستان از آن جهت است که این کشور در زدوبندهای آشکار و پنهان چند دهۀ اخیر درمورد افغانستان نقش تعیینکنندهای داشته است. عربستان از بدو پیدایش طالبان از متحدان این گروه پیکارجو بوده و مستقیم و غیرمستقیم به حمایت از امارت اسلامی ملا محمد عمر یا همان رژیم طالبان (1996ـ2001) پرداخته است. اکنون نیز بهرغم اینکه برخی برایناعتقادند که طالبان وارد مناسبات کلان منطقهای شدهاند دیگر از کشورهایی مانند عربستان دستور نمیگیرند، آلسعود همچنان نفوذ زیادی بین رهبران طالبان و دیگر جریانهای مخالف دولت افغانستان دارد و میتواند با استفاده از این نفوذ فزاینده، بخشی از سران طالبان را پای میز مذاکره با دولت وحدت ملی افغانستان بکشاند.
اینکه تا چه اندازه دولتمردان سعودی به وعدههایشان درمورد کمک به پایان جنگ خونین در افغانستان و کشاندن طالبان پای میز مذاکره تاکنون پایبند بوده و به این وعدهها عمل کردهاند، نیاز به بررسی عمیق ندارد؛ تنها کافی است روند قدرت یافتن گروههای پیکارجوی هوادار سلفیگری افراطی و وهابیت در منطقه و ازجمله در افغانستان را درطول سالها و ماههای اخیر بهشکل اجمالی مطالعه کنیم تا میزان صداقت آلسعود مشخص شود؛ گروههایی که آبشخور اکثر آنها، عربستان و ایدئولوژی وهابیت بوده است.
ازسویدیگر، عربستان روابط نزدیکی با پاکستان دارد و بهطور سنتی شریک استراتژیک پاکستان در منطقه محسوب میشود. این روابط سبب شده است که دستکم درمورد تحولات افغانستان در دهههای اخیر تاحدودی ریاض از عینک پاکستان به افغانستان نگاه کند و در مناسبات سیاسی دوجانبه خود با کابل، از جریانهای همسو با پاکستان حمایت نماید.
اکنون برخلاف آنچه بعضی جریانات متمایل به نیروهای جهادی افغان که دکتر عبدالله نیز از اعضای آن بهشمار میرود، تصور میکنند، دعوت رسمی عربستان از رئیس اجرایی حکومت افغانستان و عطا محمد نور که وی نیز از چهرههای شناختهشده جهادی افغان است، بدینمعنا نیست که ریاض نگاه خویش را به مسائل داخلی افغانستان عوض کرده و دیگر قرار نیست همانند اسلامآباد به تحولات مرتبط با جنگ افغانستان بنگرد. درواقع بهنظر میرسد که مقامات رژیم سعودی در راستای افزایش نفوذ سیاسی ـ اجتماعی خود در افغانستان به موازات پاکستان، آمریکا و دیگر بازیگران این عرصهها در افغانستان قصد دارند در جهتدهی به روند مذاکرات صلح با طالبان نقشآفرینی مؤثرتری داشته باشد. همزمان بهتدریج با ورود سعودیها به عرصههایی مثل سرمایهگذاری وسیع مالی در امور زیربنایی افغانستان و کمک به گسترش توسعه اسلام وهابی ازطریق احداث مساجد و دانشگاهها و مدارس علمیه متعدد در جایجای افغانستان، افغانها شاهد رسوخ هرچه گستردهتر تفکرات وهابی و سلفیگری افراطی بهویژه میان نسل جوان افغانستان خواهند بود؛ امری که پیامدهای آن در میانمدت و بلندمدت دیده خواهد شد.
کاستن از نفوذ سیاسی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان رقیب اصلی عربستان در افغانستان، بهخصوص بین اقلیتهای قومی ـ مذهبی هزاره و تاجیک این کشور از دیگر پیامدهای افزایش سطح مراودات کابل و ریاض بهشمار میرود. آلسعود که هرگز مناسبات حسنه ایران شیعه و افغانستان را برنتابیده و گسترش اندیشه اسلام سیاسی انقلابی ازسوی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان را بهمثابه خطری جدی برای گسترش تفکرات افراطی سلفی و وهابیت در این کشور و منطقه تلقی کرده، به هر نحوی میکوشد نیروهای سیاسی و مقامات وابسته به جریانات غیرپشتون در ساختار سیاسی افغانستان را که بهطور سنتی به تهران تمایل نسبی دارند، با ارائه مشوقهایی به طرف خود جلب کرده و ایشان را برضد ایران تحریک نماید و بدینترتیب دامنه نفوذ اجتماعی جمهوری اسلامی ایران را در افغانستان کوچک سازد؛ تلاشی که تاکنون بهجز در مقاطعی در عملی کردن آن توفیق خاصی نداشته است. همین مسئله موجب شده است تا بهویژه در این مقطع، ریاض از نیاز مبرم حکومت وحدت ملی افغانستان به دخالت عربستان در روند صلح با طالبان سوءاستفاده کند و احتمال دارد هرگونه کمک به پیشرفت مذاکرات صلح و همچنین سرمایهگذاریهای اقتصادی در افغانستان را به کاهش سطح همکاریهای کابل ـ تهران ازسوی افغانها منوط و مشروط سازد. این مسئله بهطور حتم، گروهها و جریانات ضدایرانی داخل و خارج از حاکمیت در افغانستان را که برخی از آنان ـ همچون حزب همبستگی ملی افغانستان و حزب افغان ملت ـ بهدلیل داشتن گرایشهای صرفاً قومی و ملیگرایانه افراطی، میانه خوبی با سعودیها ندارند، خوشنود خواهد کرد.
پاکستان، آمریکا و ترکیه نیز از دیگر رقبای جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و منطقه هستند که تضعیف جایگاه ایران را در این کشور به سود خود تلقی میکنند و دراینزمینه با عربستان همسو بهنظر میرسند. بنابراین آثار و نتایج تخریبی سفر رئیس اجرایی حکومت افغانستان به عربستان سعودی دستکم برای منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بیش از منافع آن است.
در این سفر، عبدالله عبدالله با اکثر مقامات بلندپایۀ سعودی، ازجمله ملکسلمان بن عبدالعزیز، پادشاه و همچنین ولیعهد، وزرای دفاع، عدلیه، حج، معارف، داخله و تجارت این کشور دیدار کرد و استقبال ویژه و تاریخی مقامات ریاض، بهخصوص ولیعهد سعودی ـ بهعنوان بلندپایهترین مقام عربستان پس از پادشاه این کشور ـ نشان داد که اهمیت این سفر تاریخی برای طرف سعودی کمتر از مقامات دولت کابل نیست.
به گفته جاوید فیصل، معاون سخنگوی ریاست اجرایی حکومت افغانستان، ملک سلمان در دیدار با عبدالله بر سه نکته تأکید کرد: «نخست اینکه عربستان تمام امکانات خود را برای تأمین صلح دراختیار دولت افغانستان قرار میدهد. دوم، طالبان بهمنظور نشان دادن حسننیتشان درقبال برقراری صلح، به حملات تروریستی خود پایان دهند و سوم، عربستان خواهان روابط خوب میان افغانستان و پاکستان است».
عربستان درعینحال اعلام کرد که بهزودی تیمهای فنی و کارشناسان خود را برای مذاکره در زمینه چگونگی سرمایهگذاری در افغانستان به کابل میفرستد و پادشاه سعودی درپی درخواست عبدالله عبدالله، دستور داد همه کارگران افغان مقیم این کشور که شمار آنها به دهها هزار نفر بالغ میشود و شماری از آنها بهدلیل محدودیتهای کاری وضعشده ازسوی ریاض، گذرنامههای پاکستانی گرفتهاند، اجازه پیدا کنند تا بدون مشکل، گذرنامه افغان بهدست آورند. ریاض و کابل توافق کردند تا به کارگران افغان در این کشور مجوز کار نیز داده شود. بهعلاوه در این سفر، سعودیها وعدههایی برای اعطای سالیانه چهارصد بورس تحصیلی به دانشجویان افغان و کمک در زمینه ظرفیتسازی در بخشهای قضایی و قانونگذاری نیز به افغانستان دادهاند. دکتر عبدالله همچنین در دیدار با وزیر دارایی عربستان از این کشور خواست همراه با سایر کشورهای حوزه خلیج فارس معافیتهای گمرکی بهمنظور صادرات انواع کالا از افغانستان به این کشورها درنظر بگیرند.
بهطور کلی، دیدار سهروزه رئیس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان از عربستان از دو جهت حائز اهمیت زیادی است؛ نخست، از نظر رژیم سعودی و دوم، از نظر حکومت افغانستان. اهمیت سفر برای عربستان از آن جهت است که این کشور در زدوبندهای آشکار و پنهان چند دهۀ اخیر درمورد افغانستان نقش تعیینکنندهای داشته است. عربستان از بدو پیدایش طالبان از متحدان این گروه پیکارجو بوده و مستقیم و غیرمستقیم به حمایت از امارت اسلامی ملا محمد عمر یا همان رژیم طالبان (1996ـ2001) پرداخته است. اکنون نیز بهرغم اینکه برخی برایناعتقادند که طالبان وارد مناسبات کلان منطقهای شدهاند دیگر از کشورهایی مانند عربستان دستور نمیگیرند، آلسعود همچنان نفوذ زیادی بین رهبران طالبان و دیگر جریانهای مخالف دولت افغانستان دارد و میتواند با استفاده از این نفوذ فزاینده، بخشی از سران طالبان را پای میز مذاکره با دولت وحدت ملی افغانستان بکشاند.
اینکه تا چه اندازه دولتمردان سعودی به وعدههایشان درمورد کمک به پایان جنگ خونین در افغانستان و کشاندن طالبان پای میز مذاکره تاکنون پایبند بوده و به این وعدهها عمل کردهاند، نیاز به بررسی عمیق ندارد؛ تنها کافی است روند قدرت یافتن گروههای پیکارجوی هوادار سلفیگری افراطی و وهابیت در منطقه و ازجمله در افغانستان را درطول سالها و ماههای اخیر بهشکل اجمالی مطالعه کنیم تا میزان صداقت آلسعود مشخص شود؛ گروههایی که آبشخور اکثر آنها، عربستان و ایدئولوژی وهابیت بوده است.
ازسویدیگر، عربستان روابط نزدیکی با پاکستان دارد و بهطور سنتی شریک استراتژیک پاکستان در منطقه محسوب میشود. این روابط سبب شده است که دستکم درمورد تحولات افغانستان در دهههای اخیر تاحدودی ریاض از عینک پاکستان به افغانستان نگاه کند و در مناسبات سیاسی دوجانبه خود با کابل، از جریانهای همسو با پاکستان حمایت نماید.
اکنون برخلاف آنچه بعضی جریانات متمایل به نیروهای جهادی افغان که دکتر عبدالله نیز از اعضای آن بهشمار میرود، تصور میکنند، دعوت رسمی عربستان از رئیس اجرایی حکومت افغانستان و عطا محمد نور که وی نیز از چهرههای شناختهشده جهادی افغان است، بدینمعنا نیست که ریاض نگاه خویش را به مسائل داخلی افغانستان عوض کرده و دیگر قرار نیست همانند اسلامآباد به تحولات مرتبط با جنگ افغانستان بنگرد. درواقع بهنظر میرسد که مقامات رژیم سعودی در راستای افزایش نفوذ سیاسی ـ اجتماعی خود در افغانستان به موازات پاکستان، آمریکا و دیگر بازیگران این عرصهها در افغانستان قصد دارند در جهتدهی به روند مذاکرات صلح با طالبان نقشآفرینی مؤثرتری داشته باشد. همزمان بهتدریج با ورود سعودیها به عرصههایی مثل سرمایهگذاری وسیع مالی در امور زیربنایی افغانستان و کمک به گسترش توسعه اسلام وهابی ازطریق احداث مساجد و دانشگاهها و مدارس علمیه متعدد در جایجای افغانستان، افغانها شاهد رسوخ هرچه گستردهتر تفکرات وهابی و سلفیگری افراطی بهویژه میان نسل جوان افغانستان خواهند بود؛ امری که پیامدهای آن در میانمدت و بلندمدت دیده خواهد شد.
کاستن از نفوذ سیاسی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران بهعنوان رقیب اصلی عربستان در افغانستان، بهخصوص بین اقلیتهای قومی ـ مذهبی هزاره و تاجیک این کشور از دیگر پیامدهای افزایش سطح مراودات کابل و ریاض بهشمار میرود. آلسعود که هرگز مناسبات حسنه ایران شیعه و افغانستان را برنتابیده و گسترش اندیشه اسلام سیاسی انقلابی ازسوی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان را بهمثابه خطری جدی برای گسترش تفکرات افراطی سلفی و وهابیت در این کشور و منطقه تلقی کرده، به هر نحوی میکوشد نیروهای سیاسی و مقامات وابسته به جریانات غیرپشتون در ساختار سیاسی افغانستان را که بهطور سنتی به تهران تمایل نسبی دارند، با ارائه مشوقهایی به طرف خود جلب کرده و ایشان را برضد ایران تحریک نماید و بدینترتیب دامنه نفوذ اجتماعی جمهوری اسلامی ایران را در افغانستان کوچک سازد؛ تلاشی که تاکنون بهجز در مقاطعی در عملی کردن آن توفیق خاصی نداشته است. همین مسئله موجب شده است تا بهویژه در این مقطع، ریاض از نیاز مبرم حکومت وحدت ملی افغانستان به دخالت عربستان در روند صلح با طالبان سوءاستفاده کند و احتمال دارد هرگونه کمک به پیشرفت مذاکرات صلح و همچنین سرمایهگذاریهای اقتصادی در افغانستان را به کاهش سطح همکاریهای کابل ـ تهران ازسوی افغانها منوط و مشروط سازد. این مسئله بهطور حتم، گروهها و جریانات ضدایرانی داخل و خارج از حاکمیت در افغانستان را که برخی از آنان ـ همچون حزب همبستگی ملی افغانستان و حزب افغان ملت ـ بهدلیل داشتن گرایشهای صرفاً قومی و ملیگرایانه افراطی، میانه خوبی با سعودیها ندارند، خوشنود خواهد کرد.
پاکستان، آمریکا و ترکیه نیز از دیگر رقبای جمهوری اسلامی ایران در افغانستان و منطقه هستند که تضعیف جایگاه ایران را در این کشور به سود خود تلقی میکنند و دراینزمینه با عربستان همسو بهنظر میرسند. بنابراین آثار و نتایج تخریبی سفر رئیس اجرایی حکومت افغانستان به عربستان سعودی دستکم برای منافع و امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بیش از منافع آن است.
نظر شما