چالش در روابط اتحادیه اروپایی و آمریکا در دوران ترامپ
بهقدرت رسیدن دونالد ترامپ در آمریکا سایهای از ترس و نگرانی در روابط فراآتلانتیکی بهوجود آورده است. اروپای غربی و آمریکا در خلال هفت دهه بعد از پایان جنگ جهانی دوم همکاریهای استراتژیک و روبه گسترشی در تمامی زمینهها داشتهاند. این وضعیت امروز تغییر یافته و شرایط ابهامآلودی بر مناسبات طرفین سایه افکنده است. چند هفته بعد از روی کار آمدن ترامپ نگرانی رهبران اروپایی جنبه عینی و ملموس یافته و بسیاری از حوزههای متعدد همکاریها را در بر گرفته است. مناسبات فراآتلانتیک بیش از هر زمانی طی هفتاد سال اخیر با اما و اگرهایی زیادی همراه شده است.
روی کار آمدن دونالد ترامپ و تشکیل دولت جدید آمریکا با ترکیبی از تندروترین افراد، موجی از نگرانی در مناسبات بینالمللی را بهوجود آورده است. دراینمیان، اتحادیه اروپایی بهعنوان شریک استراتژیک آمریکا که بعد از جنگ جهانی دوم موفق به برقراری روابط همهجانبه گستردهای با ایالات متحده شده با شرایط بسیار حساسی مواجه شده است. امروزه بهنظر میرسد شک وتردیدهای همهجانبهای در مناسبات فراآتلانتیک بهوجود آمده و حوزههای مختلفی از همکاریهای طرفین با چالشهای عدیدهای درگیر شده است. در زمان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، بسیاری از اظهارات و مواضع دونالد ترامپ کاندیدای جمهوریخواه، با شگفتی و نگرانی در بین رهبران اروپایی بازتاب یافت و سوالات زیادی از همان زمان نسبت به آینده روابط دوسوی آتلانتیک درصورت پیروزی ترامپ مطرح شد.
رهبران اروپایی چه در سطح مناسبات دوجانبه و چه مقامات اتحادیه اروپایی اعم از رئیس شورا، کمیسیون و پارلمان اروپا طی چند هفته اخیر به اشکال مختلف و البته با احتیاط هشدارهای لازم را نسبت به رویکرد دولت ترامپ در مناسبات بینالمللی و فراآتلانتیکی دادهاند. دراینبین، (8 بهمن 1395) فرانسوا اولاند رئیسجمهور فرانسه از دولت جدید آمریکا بهعنوان چالشی جدی برای اروپا یاد کرد. ایشان در کنفرانس خبری مشترک با آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان گفت که رویکرد دولت جدید آمریکا در قوانین مربوط به تجارت و همچنین همکاری در زمینه حل مناقشات جهانی، برای اروپا چالشبرانگیز خواهد بود. خانم مرکل نیز بر ضرورت وحدت اروپا برای مقابله با تهدیدهای روزافزون داخلی و خارجی ازجمله گسترش عوامگرایی در سراسر اروپا و تهدیدهای آمریکا درخصوص کنار گذاشتن تجارت آزاد، تأکید کرد.
اساساً درک شرایط جدید ناشی از سیاستهای اعلامی دولت ترامپ برای جامعه جهانی و شرکای اروپایی بسیار سخت و غیرقابل باور است. البته رهبران اروپایی هماینک امیدوارند ترامپ بعد از شعارهای انتخاباتی و در زمان استقرار در کاخ سفید رویکرد متعادلانهتری را در پیش بگیرد و به چارچوبهای ایجاد شده قوی در مناسبات فراآتلانتیک متعهد باشد. اتحادیه اروپا معتقد است مزایای زیادی در روابط دوطرف وجود دارد و آمریکا باید به این همکاریهای گسترده و همهجانبه که چند دهه در مناسبات طرفین حاکمیت داشته توجه جدیتری نماید. اگرچه بهنظر میرسد دولت ترامپ همچنان سرمست از شعارهای افراطی خود، به این نگرانیها وقعی نمینهد و بهدنبال تغییر و تحول در مناسبات بینالمللی است؛ اما هنوز این امیدواری در رهبران اروپایی وجود داردکه دولت ترامپ بعد از مدتی با درک واقعیات و ملزومات صحنه بینالملل رویکرد معقولانهتر و مبتنیبر واقعیات را در پیش بگیرد.
همکاریهای استراتژیک بین اتحادیه اروپایی و آمریکا همواره بخش مهمی در تعاملات فراآتلانتیکی بوده است. امروزه مسائل امنیتی و دفاعی اروپا تبدیل به یکی از نگرانیهای مهم کشورهای اروپایی در تعامل با دولت جدید آمریکا شده است. بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا نقش کلیدی و منحصربهفردی در تأمین امنیت اروپا به عهده داشته و اروپاییان بهرغم شعارها و تلاشهای زیاد در ایجاد یک دفاع مشترک اروپایی همچنان به میزان زیادی وابسته به چتر اتمی آمریکا بوده و هستند. آمریکا بهمدت هفتاد سال و از طریق پیمان ناتو امنیت را در قاره کهن برقرار کرده و اکثر کشورهای اروپایی به حمایت آمریکا ولو به اکراه عادت کردهاند. هرگونه تغییر و تحول در این ساختار ایجاد شده میتواند پیامدها و چالشهای زیادی در کشورهای اروپایی به جای گذارد. سخنان عجیب ترامپ که ناتو را سازمانی منسوخ شده خوانده نگرانیهای زیادی در کشورهای اروپایی بهوجود آورده است. ترامپ به دفعات انتقادهای زیادی از عملکرد پیمان ناتو و اتحادیه اروپا به عمل آورد و این امر نهتنها موجب هراس بسیار عمیق کشورهای اروپایی شده بلکه آنها را برای مواجهه با این وضعیت به فکر واداشته است. بهتدریج این ذهنیت قوت میگیرد که کشورهای اروپایی باید بهطور جدی به فکر تأمین امنیت خود و سرنوشت آینده اروپا باشند، دراینبین، ضروریست که کشورهای اروپایی همبستگی بین خود را بیشازپیش شدت بخشند.
دفاع از اروپا و استقرار یک ساختار دفاعی امنیت کارا همواره بخشی از مناسبات استراتژیک اروپا و آمریکا بوده است. شاید مهمترین و اساسیترین تغییر و دگرگونی محتمل در سیاست خارجی آمریکا دوره ترامپ، مربوط به شک وتردید نسبت به پشتیبانی همیشگی آمریکا از یکپارچگی اروپا و همچنین کاستن از نقش رهبری ایالات متحده در امنیت و دفاع اروپا است. دونالد ترامپ در شانزدهم ژانویه، طی مصاحبهای با دو نشریه اروپایی، موجب حیرت رهبران اروپایی شد. ترامپ در این مصاحبه به صراحت گفت که به فروپاشی اتحادیه اروپا اهمیتی نمیدهد و با تکرار همان ادبیات دوران رقابتهای ریاست جمهوری خود، ناتو را یک سازمان «منسوخ» خواند.
موضوع یکپارچگی اروپایی و همچنین ساختار دفاعی امنیتی اروپا از مهمترین و کلیدی ترین مسائل مربوط به ژئوپلیتیک اروپاست که بر سرنوشت و جایگاه این اتحادیه تأثیر میگذارد؛ لذا اظهارات ترامپ و مشاورین ارشد و اعضای کابینه وی نسبت به تضعیف این ساختارها نگرانیهای گستردهای در کشورهای اروپایی بهوجود آورده است. بهنظر میرسد، دوران اوج تعاملات فراآتلانتیکی به پایان رسیده و حداقل اینکه شک و تردیدهای عمیقی بر این مناسبات حاکم شده است. با پایان یافتن جنگ دوم جهانی در سال 1945، با توجه اهمیت دفاع از امنیت اروپای غربی و متحد استراتژیک در برابر شوروی سوسیالیست و رقیب، آمریکا نقش بیبدیل و قدرتمندی در قاره اروپا پیدا کرد. چهارچوب دیپلماسی آمریکا از آن تاریخ تا سالهای اخیر، برقراری امنیت در کشورهای اروپای غربی با چتر اتمی گسترده و از طریق ناتو و به رهبری آمریکا بوده است.
آمریکا نقش قابلتوجهی در تأسیس جامعه اقتصادی اروپا داشته و از طریق طرح مارشال کمک زیادی به بازسازی اقتصادی اروپای متحد و قدرت یافتن تدریجی متحدین اروپایی خود کرد. این درحالی است که توجه آمریکا از چند سال پیش نسبت به شرکای اروپایی خود چه در ابعاد اقتصادی تجاری (مثلاً عدم جدیت کافی نسبت به انعقاد موافقتنامه تجارت آزاد ترانس آتلانتیکی) و چه در زمینههای مربوط به دفاع و امنیت اروپا کاسته شده است. این نگرانی بسیار عمیق است که رویکرد منفی یوروآتلانتیکی آمریکا در دوره ترامپ حتی تشدید خواهد شد و این خود موجب هراس کشورهای اروپایی شده و آنها را به فکر چارهجویی واداشته است.
همکاریهای اقتصادی و مناسبات گسترده تجاری همواره نقش زیادی در روابط فراآتلانتیکی داشته است. کافی است درنظر آوردیم با 465 میلیارد یورو، روابط تجاری بیشترین حجم تجارت در سطح دنیا بین دو قطب آمریکا و اتحادیه اروپایی به ثبت رسیده است. اظهارات ترامپ نسبت به ساختار کنونی اقتصاد و تجارت جهانی شوکهای گستردهای در تمامی اقتصادهای جهان و همچنین در اتحادیه اروپایی و کشورهایی با اقتصادهای بزرگ خصوصاً آلمان، فرانسه و ایتالیا بهوجود آورده است. این اظهارات و تأکید بر اینکه لازم است نوع مناسبات تجاری آمریکا با کشورهای مثل چین، فرانسه، آلمان، مکزیک، کانادا و غیره ـ که از تراز تجاری مثبتی با آمریکا برخوردارند ـ تغییر کند، میتواند منجر به یک جنگ تجاری گسترده شود که پیامدهای آن بسیار گسترده و غیرقابل پیشیبینی خواهد بود و از هماکنون خطکشیهای جدیدی در نوع مناسبات کشورها ایجاد کرده است. حتی میتوان گفت از هماکنون یک جنگ تجاری اعلام نشده بین برخی اقتصادهای بزرگ جهان ازجمله چین، آلمان و فرانسه، مکزیک و... با آمریکا آغاز شده است که میتواند پیامدهای زیادی برای سایر نقاط جهان بهدنبال داشته باشد.
نظر شما