تبعات پیروزی ترامپ بر روابط اتحادیه اروپایی با جمهوری اسلامی ایران
نتیجه انتخابات ریاستجمهوری آمریکا میتواند پیامدهای قابل توجهی در سراسر کشورهای حوزه آتلانتیک داشته باشد و به ایجاد تغییرات عمیق و بیثباتکنندهای منجر شود. برخی از صاحبنظران همهپرسی خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی (برگزیت) را سرآغازی برای تغییر و تحولات عمده در اتحادیه اروپایی و ژئوپلیتیک قدرت در اروپا قلمداد میکنند. اروپاییان عمدتاً معتقد بودند خانم هیلاری کلینتون در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا پیروز میشود؛ لکن پیروزی دونالد ترامپ یک شوک سیاسی در صحنه بینالملل بهوجود آورد و قطعاً پیامدهای غیرقابل پیشبینی در تعاملات فراآتلانتیکی خواهد داشت.
پیروزی ترامپ پیامدهای گستردهای نهتنها در جامعه آمریکا بلکه در سطح جهانی بهجای خواهد گذارد. این پیروزی همراه با یک زلزله سیاسی در صحنه بینالملل است و میتواند موجبات تغییراتی در روابط خارجی آمریکا و بهخصوص در رابطه با شریک استراتژیک آن اتحادیه اروپایی باشد. با رویکار آمدن ترامپ، احیاناً باید شاهد تحولاتی در مناسبات فراآتلانتیکی و تنظیم روابط با کشورهای ثالث و دیگر بلوکهای قدرت و ازجمله در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران باشیم. برجام یکی از بسترهای مهم و حساس تعاملات آتی آمریکا با اتحادیه اروپایی و لاجرم با ایران است.
اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو آن توجه ویژهای به اجرایی شدن برجام دارند و آن را بهنوعی مکانیسم و استراتژی مناسبات آینده خود با ایران میدانند. اتحادیه وارد راهکارهای اجرایی و عملی در روابط خود با ایران شده و انجام گفتگوهای سطح بالا و تأسیس هیئت روابط اتحادیه در تهران را در دستور کار قرار داده است. اتحادیه در مقایسه با آمریکا انگیزه و علاقه بیشتری برای گسترش روابط با جمهوری اسلامی دارد. نشانه آن هم اعزام هیئتهای بلندپایه سیاسی ـ پارلمانی و اقتصادی ـ تجاری، از دو سال پیش چه در سطح دوجانبه و چه در سطح اتحادیه میباشد و بدینترتیب اتحادیه در عمل خواست و اراده خود را نشان داده است. چنانچه که تا آبان 1395 بیش از دویست هیئت بلندپایه به تهران اعزام شدهاند.
اجرایی شدن برجام (از تاریخ 26/10/1394)، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا بهنظر میرسد اتحادیه اروپایی بالاخره راهبرد یا مکانیسمی برای بهبود روابط خود با ایران پیدا کرده است؛ امری که حداقل در دهه گذشته و تا قبل از دولت یازدهم، بههیچوجه مطرح نبود و روابط دو طرف در پایینترین سطح ممکن قرار داشت. امروزه اتحادیه بیشتر از هر زمانی عزمی جدی برای بهبود روابط خود با ایران دارد که نشانههای عینی آن در عملکرد اتحادیه و کشورهای عضو آن دیده میشود.
گفتگوهای سیاسی و مسائل منطقهای اهمیت اساسی در روابط اتحادیه با ایران دارد. به خطر افتادن صلح و امنیت، افزایش بیثباتی، روند تندرویها و بحران فزاینده در خاورمیانه، نگرانیهای بسیاری را برای اروپاییها ایجاد کرده است و لذا کشورهای اروپایی بهدنبال این هستند تا وضعیت بیثبات خاورمیانه از بین برود، ثبات وآرامش در این منطقه حاکم شود و دراینراستا رایزنی و همکاری با ایران، بهعنوان یک کشور قدرتمند، با موقعیت ژئوپلیتیکی بالا اهمیت زیادی دارد. کشورهای اروپایی در مجاورت منطقه ژئوپلیتیکی خاورمیانه قرار دارند و هرگونه بحران و نابسامانی در منطقه در وضعیت، ثبات و امنیت آنها تأثیرگذار است. افزایش حضور گرایشهای سلفی افراطی، تکفیری و قدرتیابی گروههای تروریستی مثل داعش، القاعده، النصره و... در منطقه، باعث نگرانی کشورهای منطقه و اروپایی شده و لذا رایزنی با کشور قدرتمندی چون ایران که از جایگاه و نفوذ بسیار بالایی در منطقه برخوردار است، مورد توجه اتحادیه اروپایی و اعضای آن میباشد و ما طی دو سال اخیر شاهد گفتگوها و رایزنیهای سطح بالایی بین طرفین بودهایم.
برجام نقطه اشتراک مناسبات امریکا اتحادیه اروپا و ایران است. احیانا" اگر اختلافاتی بین ایران و آمریکا در مسیر اجرای توافقنامه به وجود آید، اتحادیه اروپایی و خانم موگرینی نقشی مهم و تعیین کننده در حل اختلافات و نزدیکی دیدگاه ها خواهند داشت. ممکن است اجرای توافقنامه برجام نیز چندان ساده نباشد و تفاسیر مختلفی از آن ارائه شود لکن هدف اصلی رسیدن به حل و فصل نهایی قضیه هسته ای ایران است و لذا احیانا کشورهای گروه 1+5 تلاش خود را برای اجرایی شدن آن به عمل خواهند آورد و اتحادیه اروپایی در این راستا نقش مهمی خواهد داشت. با پیروزی ترامپ نقش و وظیفه اتحادیه اروپایی در این زمینه پررنگ تر خواهد شد.
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دوره ای جدید را در امریکا رقم خواهد زد. بنظر می رسد در سیاست خارجی نیز روابط آمریکا با حوزه های دیگر از جمله با ایران و اتحادیه اروپایی دستخوش تغییراتی خواهد شد. برجام مهمترین مسئله مشترک بین امریکا اتحادیه اروپایی و ج.ا.ایران است که در دوره اوباما دمکرات به نتیجه رسیده و مورد توافق جامعه بین المللی قرار گرفته است. دونالد ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی اظهارات زیادی مبنی بر بیهوده بودن مفاد برجام و لزوم تغییر در آن بیان داشت. این موضوع بازتاب زیادی در محافل سیاسی امریکا، کشورهای اروپایی و ایران داشته است. بسیاری از صاحبنظران معتقدند ساختار توافقنامه هسته ای وین طوریست که یک کشور از اعضای 1+5 نمی تواند آنرا فسخ نماید. از طرفی اتحادیه اروپایی و خانم موگرینی وظیفه و مدیریت اجرایی برجام را بعهده دارند و چنانچه اختلافی در مراحل اجرایی بین طرفین پیش آید وظیفه دارند از طریق کمیسیون اجرای برجام طرفین اختلاف را گرد هم آورده و نسبت به رفع آن اقدام نمایند.
از طرفی احتمال دارد که ترامپ پس از در دست گرفتن قدرت، شعارهای انتخاباتی را کنار گذاشته و با واقعیات صحنه سیاست خارجی مواجه شود. از طرفی بنظر می رسد جامعه سرمایه داری، شرکتهای بزرگ اقتصادی تجاری، بانکداران بزرگ و.... دولت ترامپ را تحت فشار قرار داده و اهمیت گسترش روابط بازرگانی با ایران را خاطرنشان سازند. قرارداد فروش 108 فروند بویینگ پیشرفته به ایران و در رقابت با ایرباس اروپایی می تواند آزمونی مهم در نحوه عملکرد تیم آتی ریاست جمهوری ترامپ باشد. از طرفی ترامپ نشان داده که کمتر از دموکراتها و خانم کلینتون تحت تاثیر یهودیان است و باصطلاح خود را وامدار آنها نمی داند. این موضوع نیز می تواند نکته ای مثبت تلقی شود و احیانا اثرات عملی مثبتی بجای گذارد. ترامپ شخصیتی پراگماتیک و تاجر محور دارد وخود از تجار بزرگ امریکاست. این امر حتی می تواند رویکرد ایشان نسبت به گسترش مناسبات تجاری با ایران را تسهیل کند و احیانا زمینه های همکاری اقتصادی با ایران بیشتر از سابق فراهم شود.
پیروزی ترامپ پیامدهای گستردهای نهتنها در جامعه آمریکا بلکه در سطح جهانی بهجای خواهد گذارد. این پیروزی همراه با یک زلزله سیاسی در صحنه بینالملل است و میتواند موجبات تغییراتی در روابط خارجی آمریکا و بهخصوص در رابطه با شریک استراتژیک آن اتحادیه اروپایی باشد. با رویکار آمدن ترامپ، احیاناً باید شاهد تحولاتی در مناسبات فراآتلانتیکی و تنظیم روابط با کشورهای ثالث و دیگر بلوکهای قدرت و ازجمله در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران باشیم. برجام یکی از بسترهای مهم و حساس تعاملات آتی آمریکا با اتحادیه اروپایی و لاجرم با ایران است.
اتحادیه اروپایی و کشورهای عضو آن توجه ویژهای به اجرایی شدن برجام دارند و آن را بهنوعی مکانیسم و استراتژی مناسبات آینده خود با ایران میدانند. اتحادیه وارد راهکارهای اجرایی و عملی در روابط خود با ایران شده و انجام گفتگوهای سطح بالا و تأسیس هیئت روابط اتحادیه در تهران را در دستور کار قرار داده است. اتحادیه در مقایسه با آمریکا انگیزه و علاقه بیشتری برای گسترش روابط با جمهوری اسلامی دارد. نشانه آن هم اعزام هیئتهای بلندپایه سیاسی ـ پارلمانی و اقتصادی ـ تجاری، از دو سال پیش چه در سطح دوجانبه و چه در سطح اتحادیه میباشد و بدینترتیب اتحادیه در عمل خواست و اراده خود را نشان داده است. چنانچه که تا آبان 1395 بیش از دویست هیئت بلندپایه به تهران اعزام شدهاند.
اجرایی شدن برجام (از تاریخ 26/10/1394)، از اهمیت ویژهای برخوردار است؛ زیرا بهنظر میرسد اتحادیه اروپایی بالاخره راهبرد یا مکانیسمی برای بهبود روابط خود با ایران پیدا کرده است؛ امری که حداقل در دهه گذشته و تا قبل از دولت یازدهم، بههیچوجه مطرح نبود و روابط دو طرف در پایینترین سطح ممکن قرار داشت. امروزه اتحادیه بیشتر از هر زمانی عزمی جدی برای بهبود روابط خود با ایران دارد که نشانههای عینی آن در عملکرد اتحادیه و کشورهای عضو آن دیده میشود.
گفتگوهای سیاسی و مسائل منطقهای اهمیت اساسی در روابط اتحادیه با ایران دارد. به خطر افتادن صلح و امنیت، افزایش بیثباتی، روند تندرویها و بحران فزاینده در خاورمیانه، نگرانیهای بسیاری را برای اروپاییها ایجاد کرده است و لذا کشورهای اروپایی بهدنبال این هستند تا وضعیت بیثبات خاورمیانه از بین برود، ثبات وآرامش در این منطقه حاکم شود و دراینراستا رایزنی و همکاری با ایران، بهعنوان یک کشور قدرتمند، با موقعیت ژئوپلیتیکی بالا اهمیت زیادی دارد. کشورهای اروپایی در مجاورت منطقه ژئوپلیتیکی خاورمیانه قرار دارند و هرگونه بحران و نابسامانی در منطقه در وضعیت، ثبات و امنیت آنها تأثیرگذار است. افزایش حضور گرایشهای سلفی افراطی، تکفیری و قدرتیابی گروههای تروریستی مثل داعش، القاعده، النصره و... در منطقه، باعث نگرانی کشورهای منطقه و اروپایی شده و لذا رایزنی با کشور قدرتمندی چون ایران که از جایگاه و نفوذ بسیار بالایی در منطقه برخوردار است، مورد توجه اتحادیه اروپایی و اعضای آن میباشد و ما طی دو سال اخیر شاهد گفتگوها و رایزنیهای سطح بالایی بین طرفین بودهایم.
برجام نقطه اشتراک مناسبات امریکا اتحادیه اروپا و ایران است. احیانا" اگر اختلافاتی بین ایران و آمریکا در مسیر اجرای توافقنامه به وجود آید، اتحادیه اروپایی و خانم موگرینی نقشی مهم و تعیین کننده در حل اختلافات و نزدیکی دیدگاه ها خواهند داشت. ممکن است اجرای توافقنامه برجام نیز چندان ساده نباشد و تفاسیر مختلفی از آن ارائه شود لکن هدف اصلی رسیدن به حل و فصل نهایی قضیه هسته ای ایران است و لذا احیانا کشورهای گروه 1+5 تلاش خود را برای اجرایی شدن آن به عمل خواهند آورد و اتحادیه اروپایی در این راستا نقش مهمی خواهد داشت. با پیروزی ترامپ نقش و وظیفه اتحادیه اروپایی در این زمینه پررنگ تر خواهد شد.
پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری امریکا دوره ای جدید را در امریکا رقم خواهد زد. بنظر می رسد در سیاست خارجی نیز روابط آمریکا با حوزه های دیگر از جمله با ایران و اتحادیه اروپایی دستخوش تغییراتی خواهد شد. برجام مهمترین مسئله مشترک بین امریکا اتحادیه اروپایی و ج.ا.ایران است که در دوره اوباما دمکرات به نتیجه رسیده و مورد توافق جامعه بین المللی قرار گرفته است. دونالد ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی اظهارات زیادی مبنی بر بیهوده بودن مفاد برجام و لزوم تغییر در آن بیان داشت. این موضوع بازتاب زیادی در محافل سیاسی امریکا، کشورهای اروپایی و ایران داشته است. بسیاری از صاحبنظران معتقدند ساختار توافقنامه هسته ای وین طوریست که یک کشور از اعضای 1+5 نمی تواند آنرا فسخ نماید. از طرفی اتحادیه اروپایی و خانم موگرینی وظیفه و مدیریت اجرایی برجام را بعهده دارند و چنانچه اختلافی در مراحل اجرایی بین طرفین پیش آید وظیفه دارند از طریق کمیسیون اجرای برجام طرفین اختلاف را گرد هم آورده و نسبت به رفع آن اقدام نمایند.
از طرفی احتمال دارد که ترامپ پس از در دست گرفتن قدرت، شعارهای انتخاباتی را کنار گذاشته و با واقعیات صحنه سیاست خارجی مواجه شود. از طرفی بنظر می رسد جامعه سرمایه داری، شرکتهای بزرگ اقتصادی تجاری، بانکداران بزرگ و.... دولت ترامپ را تحت فشار قرار داده و اهمیت گسترش روابط بازرگانی با ایران را خاطرنشان سازند. قرارداد فروش 108 فروند بویینگ پیشرفته به ایران و در رقابت با ایرباس اروپایی می تواند آزمونی مهم در نحوه عملکرد تیم آتی ریاست جمهوری ترامپ باشد. از طرفی ترامپ نشان داده که کمتر از دموکراتها و خانم کلینتون تحت تاثیر یهودیان است و باصطلاح خود را وامدار آنها نمی داند. این موضوع نیز می تواند نکته ای مثبت تلقی شود و احیانا اثرات عملی مثبتی بجای گذارد. ترامپ شخصیتی پراگماتیک و تاجر محور دارد وخود از تجار بزرگ امریکاست. این امر حتی می تواند رویکرد ایشان نسبت به گسترش مناسبات تجاری با ایران را تسهیل کند و احیانا زمینه های همکاری اقتصادی با ایران بیشتر از سابق فراهم شود.
نظر شما