ریشهیابی شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات هفتم ژوئن
ریشهیابی شکست حزب عدالت و توسعه در انتخابات هفتم ژوئن
سهشنبه 9 تیر 1394
اتفاقات جدید سیاسی ترکیه و ناکامی حزب عدالت و توسعه در حصول اکثریت کرسیهای پارلمانی باعث شگفتی افکار عمومی جهان و محافل سیاسی منطقه گردید. بهعبارتی این پرسش در میان محافل آکادمیک مطرح گردید که آیا این امر میتواند نشانهای بر پایان گفتمان اردوغانیسم در ترکیه باشد و جامعه ترکیه وارد مرحله پسااسلامگرایی گردد، یا اینکه این حادثه دورهای و عادی بوده و جامعه ترکیه همچنان تحت زعامت سیاسی و ایدئولوژیک نخبگان عدالت و توسعه به مسیر و افق سیاسی خود ادامه خواهد داد. به نظر فهم و تحلیل دقیق این مسئله در درجه اول نیازمند تأمل تاریخی و همچنین بررسی ماهیت و سازوکار نظامهای دموکرتیک و حزبی است.
تاریخ تحولات سیاسی ترکیه آکنده از تحولات پرشتابان سیاسی است. ترکیه مدرن از ابتدای تأسیس خود بهسبب ماهیت متکثر قومی، فرهنگی و تناقض بین سنت و مدرنیته از شکنندگی سیاسی رنج میبرد؛ بهطوریکه تاکنون شاهد وقوع سه کودتا در سالهای 1960، 1970، و 1981 در سپهر سیاسی ترکیه هستیم. از طرف دیگر به نگاهی با کارنامه دولتها در ترکیه متوجه این مسئله میگردیم که عمر و دوام احزاب حاکم در قدرت کمتر از مدت قانونی حکمرانی چهارساله بوده است. بهسبب ناتوانی احزاب در حصول اکثریت آراء و تشکیل دولت ائتلافی، سقوط سریع دولتها به امری مرسوم بدل شده بود. در این میان حزب عدالت و توسعه از دل چنین ساختار شکننده و پرآشوب سیاسی ترکیه پا به عرصه حیات گذاشت و از همان روزهای آغازین توانست با آرمانهای فرهنگی و ملی مشترک همچون ایجاد ترکیه نوین، و احیای عظمت ترکیه، توجه افکار عمومی را به خود جلب نماید.
بدینترتیب عدالت و توسعه اولین حزبی بود که در ترکیه بدون نیاز به ائتلاف با سایر احزاب، قدرت را در دست گرفت و در طی این مدت با نهادسازیها و کادرسازیهای متعدد و همچنین کارنامه موفق اقتصادی ـ بهطوریکه تورم افسار گسیخته هفتاد درصدی ترکیه را به مرز هشت درصد رساند و با نرخ رشد میانگین شش درصدی ثبات و رونق بزرگی به اقتصاد و تجارت ترکیه بخشید ـ جایگاه خود را تثبیت کرد. مجموع این عوامل باعث دوام و استمرار حکمرانی حزب عدالت و توسعه در ترکیه گردید. ازاینرو اگر امروز شاهد ریزش نه درصدی آرا حزب عدالت و توسعه هستیم آن را نباید بهمثابه خاتمه حیات این حزب تلقی کرد؛ بلکه این حزب همچنان صاحب اکثریت کرسیهای پارلمان در قیاس با سایر احزاب است. رقیب ایدئولوژیک این حزب در انتخابات هفتم ژوئن، 25 درصد آراء را کسب نمود؛ این درحالی است که در انتخابات گذشته نیز همین میزان کرسی را داشت. ازاینرو نخبگان عدالت و توسعه نهتنها هیچ حزبی را در حد و قواره خود نمیبینند بلکه معتقدند با داشتن 258 کرسی پارلمانی همچنان حزب محبوب و اول ترکیه درطول تاریخ سیاسی این کشور هستند.
در ارتباط با ماهیت نظامهای حزبی نیز باید گفت که بنای کار نظام پارلمانی و دموکراتیک در شکست و پیروزیهاست. بهعبارتی، تفاوت و برتری این نوع نظامها در همین نکته طلایی تغییر و چینش آرام قدرت نهفته است. اگر امروز شاهد این اتفاق در سپهر سیاسی ترکیه هستیم آن را نباید بهمثابه شکست گفتمان اردوغانیسم و اسلامگرایی درنظر بگیریم بلکه باید بگوییم در سایه تغییرات و تحولات رخداده در سامان سیاسی ترکیه احزاب و گروههای جدید با دغدغهها و آرمانهای جدید وارد فضای سیاسی این کشور شدهاند.
گروهها برخلاف گذشته دیگر فضای مونولوگی، انحصار و قطبیت را رد کرده و خواهان شنیده شدن پژواکهای جدید در امر سیاسی ترکیه هستند. یکی از این صداهای جدید حزب کردی است که پدیده این انتخابات بود. کردها از ابتدای فعالیت سیاسی خود در ترکیه نتوانسته بودند به شکل امروزین در فضای سیاسی تأثیرگذار باشند. آنها بعد از گذر از مرحله انکار اکنون درحال شناسایی رسمی ازسوی حاکمیت سیاسی ترکیه هستند و در این انتخابات هم با کسب حدنصاب ده درصدی موفق به ورود رسمی به پارلمان شدند. کردها در دور قبلی انتخابات حدود شش درصد آراء را کسب نموده بودند و اکنون حدود سیزده درصد آراء کرسیهای پارلمان را دراختیار دارند.
ازاینرو مشخص است که ریزش نه درصدی آرای حزب عدالت و توسعه ارتباط مستقیمی با قدرتگیری حزب کردی دارد. با چنین نگاهی واقعیت انتخاباتی ترکیه بهتر نمایان میشود. محبوبیت حزب مذکور در میان جمعیت کرد زبان کاهش یافته است و دلیل آن هم بیشک به ماجرای کوبانی و آواره شدن هزاران کرد برمیگردد که رئیسجمهوری ترکیه در این اتفاق آشکارا به مقابله با کردها پرداخت و همین امر باعث افزایش انتقادها نسبت به وی گردید. ازاینرو باید گفت که حزب عدالت و توسعه در اثر یکسری سیاستها با کاهش اقبال عمومی مواجه شده که بیتردید این نزول بهمعنی فروپاشی شاکله گفتمانی این حزب در عرصه اقتصاد، فرهنگ و اقتصاد ترکیه نیست.
تاریخ تحولات سیاسی ترکیه آکنده از تحولات پرشتابان سیاسی است. ترکیه مدرن از ابتدای تأسیس خود بهسبب ماهیت متکثر قومی، فرهنگی و تناقض بین سنت و مدرنیته از شکنندگی سیاسی رنج میبرد؛ بهطوریکه تاکنون شاهد وقوع سه کودتا در سالهای 1960، 1970، و 1981 در سپهر سیاسی ترکیه هستیم. از طرف دیگر به نگاهی با کارنامه دولتها در ترکیه متوجه این مسئله میگردیم که عمر و دوام احزاب حاکم در قدرت کمتر از مدت قانونی حکمرانی چهارساله بوده است. بهسبب ناتوانی احزاب در حصول اکثریت آراء و تشکیل دولت ائتلافی، سقوط سریع دولتها به امری مرسوم بدل شده بود. در این میان حزب عدالت و توسعه از دل چنین ساختار شکننده و پرآشوب سیاسی ترکیه پا به عرصه حیات گذاشت و از همان روزهای آغازین توانست با آرمانهای فرهنگی و ملی مشترک همچون ایجاد ترکیه نوین، و احیای عظمت ترکیه، توجه افکار عمومی را به خود جلب نماید.
بدینترتیب عدالت و توسعه اولین حزبی بود که در ترکیه بدون نیاز به ائتلاف با سایر احزاب، قدرت را در دست گرفت و در طی این مدت با نهادسازیها و کادرسازیهای متعدد و همچنین کارنامه موفق اقتصادی ـ بهطوریکه تورم افسار گسیخته هفتاد درصدی ترکیه را به مرز هشت درصد رساند و با نرخ رشد میانگین شش درصدی ثبات و رونق بزرگی به اقتصاد و تجارت ترکیه بخشید ـ جایگاه خود را تثبیت کرد. مجموع این عوامل باعث دوام و استمرار حکمرانی حزب عدالت و توسعه در ترکیه گردید. ازاینرو اگر امروز شاهد ریزش نه درصدی آرا حزب عدالت و توسعه هستیم آن را نباید بهمثابه خاتمه حیات این حزب تلقی کرد؛ بلکه این حزب همچنان صاحب اکثریت کرسیهای پارلمان در قیاس با سایر احزاب است. رقیب ایدئولوژیک این حزب در انتخابات هفتم ژوئن، 25 درصد آراء را کسب نمود؛ این درحالی است که در انتخابات گذشته نیز همین میزان کرسی را داشت. ازاینرو نخبگان عدالت و توسعه نهتنها هیچ حزبی را در حد و قواره خود نمیبینند بلکه معتقدند با داشتن 258 کرسی پارلمانی همچنان حزب محبوب و اول ترکیه درطول تاریخ سیاسی این کشور هستند.
در ارتباط با ماهیت نظامهای حزبی نیز باید گفت که بنای کار نظام پارلمانی و دموکراتیک در شکست و پیروزیهاست. بهعبارتی، تفاوت و برتری این نوع نظامها در همین نکته طلایی تغییر و چینش آرام قدرت نهفته است. اگر امروز شاهد این اتفاق در سپهر سیاسی ترکیه هستیم آن را نباید بهمثابه شکست گفتمان اردوغانیسم و اسلامگرایی درنظر بگیریم بلکه باید بگوییم در سایه تغییرات و تحولات رخداده در سامان سیاسی ترکیه احزاب و گروههای جدید با دغدغهها و آرمانهای جدید وارد فضای سیاسی این کشور شدهاند.
گروهها برخلاف گذشته دیگر فضای مونولوگی، انحصار و قطبیت را رد کرده و خواهان شنیده شدن پژواکهای جدید در امر سیاسی ترکیه هستند. یکی از این صداهای جدید حزب کردی است که پدیده این انتخابات بود. کردها از ابتدای فعالیت سیاسی خود در ترکیه نتوانسته بودند به شکل امروزین در فضای سیاسی تأثیرگذار باشند. آنها بعد از گذر از مرحله انکار اکنون درحال شناسایی رسمی ازسوی حاکمیت سیاسی ترکیه هستند و در این انتخابات هم با کسب حدنصاب ده درصدی موفق به ورود رسمی به پارلمان شدند. کردها در دور قبلی انتخابات حدود شش درصد آراء را کسب نموده بودند و اکنون حدود سیزده درصد آراء کرسیهای پارلمان را دراختیار دارند.
ازاینرو مشخص است که ریزش نه درصدی آرای حزب عدالت و توسعه ارتباط مستقیمی با قدرتگیری حزب کردی دارد. با چنین نگاهی واقعیت انتخاباتی ترکیه بهتر نمایان میشود. محبوبیت حزب مذکور در میان جمعیت کرد زبان کاهش یافته است و دلیل آن هم بیشک به ماجرای کوبانی و آواره شدن هزاران کرد برمیگردد که رئیسجمهوری ترکیه در این اتفاق آشکارا به مقابله با کردها پرداخت و همین امر باعث افزایش انتقادها نسبت به وی گردید. ازاینرو باید گفت که حزب عدالت و توسعه در اثر یکسری سیاستها با کاهش اقبال عمومی مواجه شده که بیتردید این نزول بهمعنی فروپاشی شاکله گفتمانی این حزب در عرصه اقتصاد، فرهنگ و اقتصاد ترکیه نیست.
پینوشتها
- http://www.al-monitor.com/pulse/tr/originals/2015/11/turkey-next-election-erdogan-constitution-opposition.html
- http://www.aljazeera.com/news/2015/09/clone.of.turkey-set-polls-debate-presidential-syst.html
نظر شما