ترامپ با آمریکا و دنیا چه خواهد کرد؟
ترامپ با آمریکا و دنیا چه خواهد کرد؟ فکر کردن به آنچه فکر نکردنی است
دوشنبه 9 اسفند 1395
دوشنبه 9 اسفند 1395
دونالد ترامپ سال قبل در چنین روزهایی یکی از نامزدهای حاشیهای حزب جمهوریخواه برای انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 بود و اکثریت تحلیلگران حتی انتخاب وی بهعنوان نامزد این حزب را بسیار دور از ذهن میدانستند؛ اما حالا وی بهرغم رأی کمتری که نسبت به رقیب خود کسب کرده، بهعنوان رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا سوگند یاد کرده و سرگیجه و نگرانی سیاسی را بر جهان حاکم کرده است.
نخبگان جامعه آمریکا و بهخصوص رسانههای این کشور تمام تلاش خود را کردند که ترامپ را از چشم مردم بیندازند؛ اما وی که سابقه فعالیتهای رسانهای بسیاری داشت با استفاده هوشمندانه از برخی شبکههای اجتماعی بهخصوص توییتر و سپس فیسبوک، پیامهای خود را به گوش جامعه هدف مدنظر خود که بیشتر ایالات مرکزی این کشور را شامل میشوند، رساند و آرای آنان را از آن خود کرد. وی که این روزها هیچ فرصتی را برای زیرسؤال بردن رسانههای «ریاکار» این کشور از دست نمیدهد، حمایت رأیدهندگان عمدتاً سفیدپوست، اکثر روستانشین و اهل شهرهای کوچک و دارای تحصیلات نه چندان عالی را به همراه دارد؛ بخشی از جامعه آمریکا که از بیتوجهی نظام سیاسی ایالات متحده به خود خشمگین هستند و امیدوارند ترامپ فکری به حال بهبود اوضاع اقتصادی و اجتماعی آنها بکند.
سؤال کلیدی این است که ترامپ چگونه میخواهد رأیدهندگان به خود را راضی نگه دارد و وعدههای انتخاباتی جاهطلبانه خود را عملی کند؟ ویژگیهای شخصیتی و سوابق ترامپ این مشکل را تشدید میکند، بهخصوص که او اولین رئیسجمهور ایالات متحده است، و هیچ سابقه سیاسی یا نظامی قابل اعتنایی ندارد و به راحتی از پذیرش حقایق طفره میرود، برای مثال هیچ اعتقادی به گرم شدن کره زمین و خطرات ناشی از آن ندارد، به پذیرش تئوریهای توطئه علاقه مفرطی داشته و اصولاً شخصیتی پرتناقض و غیرقابل پیشبینی دارد.
وی درمورد بهبود کسبوکار و تجارت مردم، ارتقای رفاه آنها و مسائلی از این دست وعدههای کلی و مبهمی به مردم داده و از ارائه هرگونه راهحل جزئی و عملیاتی خودداری کرده است. با توجه به سوابق و عملکرد وی و همینطور دوپارگی شدید جامعه آمریکا پس از انتخاب وی، نگرانیهای جدی درمورد بدتر شدن اوضاع اقتصادی و اجتماعی ایالات متحده وجود دارد.
واقعیت این است که گروههای کم درآمد و طبقات پایین جامعه آمریکا تأثیر چندانی بر سیاستگذاریها در این کشور ندارند و تقریباً هیچ نماینده مؤثری در نظام سیاسی این کشور ندارند. ترامپ نیز با توجه به خاستگاه طبقاتی و شیوه کسبوکار خود و سابقه فرارهای مالیاتی و تقلبهای متعدد واقعاً نمیتواند درکی از شرایط و مشکلات این افراد داشته باشد و مدعی ایفای نقش بهعنوان نماینده آنها باشد. وی در جریان رقابتهای انتخاباتی با تحریک احساسات این افراد توانست بخش زیادی از آرای آنان را به خود اختصاص دهد؛ اما این مسئله که در آینده بتواند یا بخواهد در جهت تحقق منافع این افراد عمل کند، کاملاً در هالهای از ابهام قرار دارد.
نکته دیگر رفتار تنشآفرین ترامپ این است که جلوی ایجاد وحدت در جامعه آمریکا را میگیرد، اختلافات و درگیریهای موافقان و مخالفان وی را تشدید میکند. وی با گفتار و رفتارش بهجای آنکه خود را رئیسجمهور همه مردم نشان دهد و آنان را با یکدیگر برابر بداند، در عمل به رئیسجمهور بخشی از مردم مبدل شده و با رفتارهای عوامفریبانه خود مخالفانش را که اکثراً افرادی نخبه، تحصیلکرده و صاحب نفوذ هستند از خود میراند و آنان را به انجام واکنشها و رفتارهای تندتر و رادیکالتر بر علیه خود ترغیب میکند.
این وضعیت به وجهه آمریکا در جهان خارج نیز لطمه وارد کرده و انتظار میرود سیاست خارجی ترامپ کشورهای زیادی را در آسیا، اروپا و آمریکای لاتین تهدید کند. میتوان پیشبینی کرد که سیاستهای داخلی وی در مدت زمان کوتاهی بسیاری از حامیان او در داخل آمریکا را نیز که به تغییرات سریع اقتصادی و اجتماعی پس از انتخاب وی امید بستهاند، ناامید کند، وی درصورت احساس خطر دراینزمینه، برای جلوگیری از کاهش محبوبیت احتمالاً به تأکید بر مسائل هویتی، دفاع از سفیدپوستان، حمله به مهاجران و مسلمانان، کوبیدن بر طبل اختلافات داخلی، بحران آفرینیها و ماجراجوییهای بینالمللی روی خواهد آورد و هیچ بعید نیست که در چنین شرایطی شاهد وقوع ناآرامیها و شورشهای بیسابقه مدنی در ایالات متحده هم باشیم.
در چنین شرایطی نهتنها دموکراسی آمریکایی به خطر خواهد افتاد، بلکه ژئوپلیتیک نظام غرب که بعد از جنگ دوم جهانی پایهگذاری شده نیز شرایطی بحرانی پیدا خواهد کرد. اظهارات ترامپ در مخالفت با ساختار و کارکردهای ناتو زنگهای خطر را برای کشورهای اروپایی به صدا درآورده است؛ بنابراین ترامپ نظم جهانی که کشورهای آمریکای شمالی و اروپایی مدافع آن هستند را به خطر خواهد انداخت و در ادامه این تحول ثبات و کارکردهای نهادهای مختلف بینالمللی مانند سازمان ملل و دیگر نهادهای بزرگ اقتصادی و اجتماعی وابسته به آن و غیره نیز زیرسؤال خواهد رفت. دراینشرایط، زمینه برای تشدید فعالیت و نقشآفرینی مؤثرتر بازیگرانی که نظم بینالمللی مستقر را به هر دلیل قبول ندارند، و همینطور بازیگران آشوبطلب مانند گروههای تروریستی خطرناک بیش از گذشته فراهم خواهد شد.
بنابراین، انتخاب ترامپ کل نظام بینالملل فعلی و اتحادها و نهادهای سربرآورده از آن را تهدید میکند و ضمانتهای امنیتی آمریکا برای متحدانش دیگر قابل اعتماد و آرامش آفرین نخواهد بود. میتوان تصور کرد که نگرانی دولتهای دوست آمریکا از این وضعیت و فرصتطلبی دول دشمن با این کشور در چنین شرایطی چه آشوبی را در سطح نظام بینالملل حاکم خواهد کرد. ترامپ بارها تأکید کرده که دیگر حاضر نیست مفت و مجانی امنیت دولتهای دوست را تأمین کرده و نقش پلیس را برای آنها بازی کند. وی قصد دارد از این طریق برای آمریکا کسب درآمد کند؛ ازاینرو، موجب نگرانی شدید کشورهای ضعیف اروپای شرقی، عربستان سعودی و غیره، شده است. وی که مرتباً از طریق ارسال پیامهای عامیانه و گستاخانه در توییتر به چین حمله میکند، حتی ژاپن و کره جنوبی را به دستیابی سلاحهای هستهای تشویق کرده؛ بنابراین نشان داده که هیچ درکی از واقعیات نظام بینالملل ندارد. چشماندازی که از شرایط داخلی آمریکا و همینطور دغدغههای کشورهای دیگر از عملکرد ترامپ در این مقاله ترسیم شد تردیدی باقی نمیگذارد که شعار انتخاباتی ترامپ دال بر «بازگرداندن مجدد عظمت آمریکا» در عمل به کجا خواهد انجامید!
نظر شما