حمله گازانبری به داعش؛ آیا سر مار در حال قطع شدن است؟
حمله گازانبری به داعش؛ آیا سر مار در حال قطع شدن است؟
دوشنبه 21 تیر 1395
خلافت خودخوانده داعش در سراشیبی افول قرار گرفته است، چند هفتهای است که حمله به قلمروی این گروه تروریستی، در دو جبهه عراق و سوریه افزایش چشمگیری داشته است.
در عراق، شهر مهم فلوجه پس از کشوقوس های فراوان از دست داعش پس گرفته شد. مدتی قبل از آن نیز الرمادی آزاد شده بود؛ فلوجه نخستین شهر عراق بود که داعش حدود دو سالونیم پیش آن را به تصرف خود درآورد و در ادامه موفق به پیشروی در خاک عراق شد. اینک اما با آزادسازی این شهر، همه نگاهها به سمت موصل دوخته شده است؛ دومین شهر پرجمعیت عراق که اینک پایگاه اصلی داعش در این کشور محسوب میشود. موفقیت اخیر نیروهای عراقی، اعتماد بهنفس آنها را برای عملیات بزرگ آزادسازی موصل افزایش داده است و چنین هدفی دور از دسترس نیست.
در سوریه نیز حمله چند سویه، از ارتش گرفته تا مجموعهای از گروههای کُرد و عرب سوری، به سمت قلب خلافت داعش یعنی شهر رقه در شرق این کشور شدت گرفته است.
در این میان نیروهای موسوم به ائتلاف ضدداعش در قالب حملات هوایی و نیز نیروهای برخی کشورها از جمله ایران در حمله به مواضع داعش شرکت دارند.
تردیدی نیست که داعش امروز اصلیترین تهدید برای امنیت و ثبات منطقه است و موفقیت حملات اخیر علیه این گروه، افزون بر اینکه دو کشور عراق و سوریه را از چنگال تروریسم سیاه تکفیری رها خواهد کرد، برای منطقه نیز پیامدهای مثبتی بهبار خواهد نشاند.
اما این همۀ ماجرا نیست و دشواریها و چالشهای بزرگی در مسیر مبارزه با داعش وجود دارد.
یکی از مهمترین این چالشها، ضعف بنیه سختافزاری و رزمی نیروهای نظامی در عراق و سوریه است؛ این ضعف هم در فرایند آزادسازی شهرهای در اشغال داعش وجود دارد و هم در پاسداری از شهرهای آزاد شده. بارها پیش آمده که نیروهای داعش پس از خروج از یک شهر در فاصلهای نه چندان دور عملیاتی را برای اشغال دوباره آن شهر کلید زدهاند که بعضاً موفقیتهایی را نیز کسب کردهاند. ناهماهنگی بین طرفهای مختلف در مبارزه با داعش در اجرای عملیات و پیشبرد آن یکی دیگر از این مشکلات است.
اما در این میان یکی از پیچیدهترین چالشها در روند مبارزه با داعش، حضور غیرنظامیان در شهرهای زیرِ اشغال این گروه است. باتوجه به اصل ضرورت حفظِ جان غیرنظامیان در نبردهای اخیر، معمولاً عملیات آزادسازی شهرها روند کُندی داشته است؛ بهویژه اینکه داعش تلاش میکند با ممانعت از فرار غیرنظامیان از مناطق درگیری، از آنها بهعنوان سپرِ انسانی بهره ببرد و عملیات را با اخلال و کُندی روبهرو سازد.
با وجود چالشهای مهمی که به آن اشاره شد؛ بهنظر میرسد اصلیترین مانع در موفقیت و ماندگاری مبارزه با داعش، نبود پروسه سیاسی در عراق و سوریه و در کل منطقه بهعنوان عامل اصلی در از بین بردن زمینهها و بسترهای فعالیت گروههایی چون داعش است.
نباید از یاد برد که تشدید اختلافهای سیاسی در عراق و بهطور مشخص افزایش شکاف بین دولت وقت نوری مالکی با شخصیتها و رهبران عشایر اهل سنت باعث شد گروهی همچون داعش از این شکاف بهره ببرد و با سوار شدن بر موج نارضایتیها، زمینه را برای حضور خود در برخی از این شهرها فراهم کند. بهعبارتی دیگر درست است که داعش گروهی تروریستی و افراطی است، اما توسعۀ حضورش بر بستر عوامل مهم دیگری، همچون شکاف دولت و مردم در برخی از مناطق بود.
این مسئله در سوریه نیز صادق است؛ افزایش درگیری بین دولت و گروههای سوری بهویژه در یک سال نخست آغاز بحران این کشور، فضا را برای داعش و دیگر گروههایی از این دست فراهم کرد تا با بهره بردن از برخی نارضایتیها، حضور خود را محکمتر کنند.
تشدید شکافهای سیاسی بهعنوان یکی از زمینههای قدرتیابی داعش نه فقط در سوریه و عراق بلکه در کل منطقه نیز صادق است. افزایش گسست و نبود تفاهم بین قدرتهای منطقهای باعث شده تا گروههایی از جنس داعش فرصت قدرتنمایی بیابند. تلختر اینکه بازی مرگ و زندگی بین قدرتهای منطقهای باعث شده تا برخی از این کشورها حتی به گروههای تروریستی بهعنوان ابزاری برای کنارزدن رقیب نگاه کنند و آنها را به صورتهای مختلف حمایت کنند.
بنابراین ماندگاری موفقیتهای اخیر در مبارزه با داعش در گرو بازسازی روند سیاسی در عراق، سوریه و کل منطقه است. در عراق، کاهش اختلافهای سیاسی و اتکا به همه طوایف و گروهها برای اداره کشور، راه را برای بازیابی قدرت داعش خواهد بست. در سوریه نیز وضع به همین منوال است. ریشهکنی داعش و دیگر گروههای تروریستی در گرو آن است که طرفهای دیگر از دولت گرفته تا مخالفان، بر سر میز مذاکره بنشینند و مسیر جدید سیاسی این کشور را ترسیم کنند. در فضای کلان منطقه هم استمرار اختلافها بین قدرتهای منطقهای همچنان فضا را برای رشد داعش فراهم خواهد کرد. بنابراین منطقه نیز نیاز به یک پروسه سیاسی برای گذار به شرایط جدید دارد؛ پروسهای که ضامن پذیرش نقش همه طرفهای اثرگذار در مناسبات منطقهای است.
در پایان باید گفت با تشدید حملات به مواضع داعش در عراق و سوریه و باز پسگیری تدریجی شهرهای این دو کشور، این احتمال که داعش جهت حملات خود را به خارج از قلمرو عراق و سوریه همچون کشورهای منطقه یا فرامنطقهای ببرد و دست به اعمال تروریستی و کور در این کشورها بزند بسیار محتمل است.
در عراق، شهر مهم فلوجه پس از کشوقوس های فراوان از دست داعش پس گرفته شد. مدتی قبل از آن نیز الرمادی آزاد شده بود؛ فلوجه نخستین شهر عراق بود که داعش حدود دو سالونیم پیش آن را به تصرف خود درآورد و در ادامه موفق به پیشروی در خاک عراق شد. اینک اما با آزادسازی این شهر، همه نگاهها به سمت موصل دوخته شده است؛ دومین شهر پرجمعیت عراق که اینک پایگاه اصلی داعش در این کشور محسوب میشود. موفقیت اخیر نیروهای عراقی، اعتماد بهنفس آنها را برای عملیات بزرگ آزادسازی موصل افزایش داده است و چنین هدفی دور از دسترس نیست.
در سوریه نیز حمله چند سویه، از ارتش گرفته تا مجموعهای از گروههای کُرد و عرب سوری، به سمت قلب خلافت داعش یعنی شهر رقه در شرق این کشور شدت گرفته است.
در این میان نیروهای موسوم به ائتلاف ضدداعش در قالب حملات هوایی و نیز نیروهای برخی کشورها از جمله ایران در حمله به مواضع داعش شرکت دارند.
تردیدی نیست که داعش امروز اصلیترین تهدید برای امنیت و ثبات منطقه است و موفقیت حملات اخیر علیه این گروه، افزون بر اینکه دو کشور عراق و سوریه را از چنگال تروریسم سیاه تکفیری رها خواهد کرد، برای منطقه نیز پیامدهای مثبتی بهبار خواهد نشاند.
اما این همۀ ماجرا نیست و دشواریها و چالشهای بزرگی در مسیر مبارزه با داعش وجود دارد.
یکی از مهمترین این چالشها، ضعف بنیه سختافزاری و رزمی نیروهای نظامی در عراق و سوریه است؛ این ضعف هم در فرایند آزادسازی شهرهای در اشغال داعش وجود دارد و هم در پاسداری از شهرهای آزاد شده. بارها پیش آمده که نیروهای داعش پس از خروج از یک شهر در فاصلهای نه چندان دور عملیاتی را برای اشغال دوباره آن شهر کلید زدهاند که بعضاً موفقیتهایی را نیز کسب کردهاند. ناهماهنگی بین طرفهای مختلف در مبارزه با داعش در اجرای عملیات و پیشبرد آن یکی دیگر از این مشکلات است.
اما در این میان یکی از پیچیدهترین چالشها در روند مبارزه با داعش، حضور غیرنظامیان در شهرهای زیرِ اشغال این گروه است. باتوجه به اصل ضرورت حفظِ جان غیرنظامیان در نبردهای اخیر، معمولاً عملیات آزادسازی شهرها روند کُندی داشته است؛ بهویژه اینکه داعش تلاش میکند با ممانعت از فرار غیرنظامیان از مناطق درگیری، از آنها بهعنوان سپرِ انسانی بهره ببرد و عملیات را با اخلال و کُندی روبهرو سازد.
با وجود چالشهای مهمی که به آن اشاره شد؛ بهنظر میرسد اصلیترین مانع در موفقیت و ماندگاری مبارزه با داعش، نبود پروسه سیاسی در عراق و سوریه و در کل منطقه بهعنوان عامل اصلی در از بین بردن زمینهها و بسترهای فعالیت گروههایی چون داعش است.
نباید از یاد برد که تشدید اختلافهای سیاسی در عراق و بهطور مشخص افزایش شکاف بین دولت وقت نوری مالکی با شخصیتها و رهبران عشایر اهل سنت باعث شد گروهی همچون داعش از این شکاف بهره ببرد و با سوار شدن بر موج نارضایتیها، زمینه را برای حضور خود در برخی از این شهرها فراهم کند. بهعبارتی دیگر درست است که داعش گروهی تروریستی و افراطی است، اما توسعۀ حضورش بر بستر عوامل مهم دیگری، همچون شکاف دولت و مردم در برخی از مناطق بود.
این مسئله در سوریه نیز صادق است؛ افزایش درگیری بین دولت و گروههای سوری بهویژه در یک سال نخست آغاز بحران این کشور، فضا را برای داعش و دیگر گروههایی از این دست فراهم کرد تا با بهره بردن از برخی نارضایتیها، حضور خود را محکمتر کنند.
تشدید شکافهای سیاسی بهعنوان یکی از زمینههای قدرتیابی داعش نه فقط در سوریه و عراق بلکه در کل منطقه نیز صادق است. افزایش گسست و نبود تفاهم بین قدرتهای منطقهای باعث شده تا گروههایی از جنس داعش فرصت قدرتنمایی بیابند. تلختر اینکه بازی مرگ و زندگی بین قدرتهای منطقهای باعث شده تا برخی از این کشورها حتی به گروههای تروریستی بهعنوان ابزاری برای کنارزدن رقیب نگاه کنند و آنها را به صورتهای مختلف حمایت کنند.
بنابراین ماندگاری موفقیتهای اخیر در مبارزه با داعش در گرو بازسازی روند سیاسی در عراق، سوریه و کل منطقه است. در عراق، کاهش اختلافهای سیاسی و اتکا به همه طوایف و گروهها برای اداره کشور، راه را برای بازیابی قدرت داعش خواهد بست. در سوریه نیز وضع به همین منوال است. ریشهکنی داعش و دیگر گروههای تروریستی در گرو آن است که طرفهای دیگر از دولت گرفته تا مخالفان، بر سر میز مذاکره بنشینند و مسیر جدید سیاسی این کشور را ترسیم کنند. در فضای کلان منطقه هم استمرار اختلافها بین قدرتهای منطقهای همچنان فضا را برای رشد داعش فراهم خواهد کرد. بنابراین منطقه نیز نیاز به یک پروسه سیاسی برای گذار به شرایط جدید دارد؛ پروسهای که ضامن پذیرش نقش همه طرفهای اثرگذار در مناسبات منطقهای است.
در پایان باید گفت با تشدید حملات به مواضع داعش در عراق و سوریه و باز پسگیری تدریجی شهرهای این دو کشور، این احتمال که داعش جهت حملات خود را به خارج از قلمرو عراق و سوریه همچون کشورهای منطقه یا فرامنطقهای ببرد و دست به اعمال تروریستی و کور در این کشورها بزند بسیار محتمل است.
نظر شما