نتانیاهو در مسیر ناهموار تشکیل دولت آینده خود


نتانیاهو در مسیر ناهموار تشکیل دولت آینده خود
 
 
یکشنبه 13 اردیبهشت 1394
 
 
 
 
با پیروزی قاطع بنیامین نتانیاهو در انتخابات زودهنگام پارلمانی در 17 مارس (26 اسفند)، به‌نظر می‌رسید که او راه همواری را برای تشکیل سریع یک دولت ائتلافی با متحدان ملی‌گرای سنتی، مذهبی و بنیادگرای خود پیش رو داشته باشد؛ اما نتانیاهو پس از یک ماه مذاکره فشرده با شرکای بالقوه‌اش، دریافته که این وظیفه دشوارتر از آنچه تصور می‌کرده بوده است. او اکنون در حال سبک سنگین کردن ایده رفتن به‌سمت رقبای اصلی صلح‌طلبش برای تشکیل یک دولت فراگیر است.
هم‌زمان با سنجیدن جوانب این تصمیم، او درپی گرفتن دو هفته مهلت اضافی برای در کنار هم قرار دادن اجزاء دولت ائتلافی خود برآمده است. بدین ترتیب، نتانیاهو تا 6 مه (16 اردیبهشت) می‌باید دولت خود را معرفی کند، هرچند براساس شواهد، نتانیاهو به تشکیل دولت جدید پس از تجدیدنظر نفتالی بنت ، رهبر حزب دست‌راستی «خانه یهودی»، از درخواست پست وزارت امور خارجه، نزدیک‌تر شده است. بنت که در دولت قبلی نتانیاهو سمت وزیر اقتصاد را برعهده داشت، خواستار مقامی شده بود که اکنون در اختیار آویدور لیبرمن ، رهبر حزب «اسرائیل خانه ماست» قرار دارد. حال نشانه‌هایی به چشم می‌خورد که بنت با دریافت پست وزارت آموزش موافقت کرده است. مبحث آموزش و پرورش در اسرائیل برای رأی‌دهندگان سنتی و مذهبی که حزب بنت نمایندگی بخشی از این گروه را برعهده دارد، از اهمیت ویژه برخوردار است. به گفته رسانه‌های صهیونیستی، «حزب خانه یهودی» پیش از این وزارتخانه‌های کشاورزی و فرهنگ را از آن خود کرده بود. این در حالی است که احتمالاً لیبرمن علی‌رغم کم شدن تعداد کرسی‌های حزبش از یازده به شش کرسی کنست، در مقام وزارت امور خارجه ابقا می‌شود. بنت و لیبرمن هر دو از دستیاران دیرین نتانیاهو محسوب می‌شدند که دارای روابطی جنجالی با رئیس خود بوده‌اند. نتایج مأیوس‌کننده برای احزاب تحت رهبری این دو تن در انتخابات اخیر، درخواست پست‌های برجسته در کابینه با قدرت تأثیرگذاری زیاد را بی‌تناسب جلوه داده است.
چنانچه نتانیاهو در کنار متحدان تندرو خود قرار گیرد که اغلب شرکای طبیعی‌اش خوانده می‌شوند، می‌تواند یک اکثریت مستحکم پارلمانی از احزاب همفکر را به‌دست آورد و با کمک آنها خواهد توانست تا حد زیادی از درگیری و مناقشات داخلی که هنگام تشکیل دولت رخ می‌دهد، دوری کند و از مواهب یک ثبات سیاسی در خانه بهر‌ه‌مند شود.
اما چنین ائتلافی در تضاد با حرکت به‌سوی صلح با فلسطینی‌ها و در هواداری از گسترش ساخت شهرک‌های یهودی‌نشین در کرانه باختری رود اردن خواهد بود. در چنین شرایطی، نتانیاهو خود را در مسیر برخورد با جامعه جهانی قرار خواهد داد، آن هم در حالی که او از قبل با متحدان بین‌المللی‌اش بر سر روند رو به مرگ صلح و توافق هسته‌ای با ایران که وی به‌شدت با آن مخالفت می‌ورزد، وارد نزاع لفظی شده است. با در نظر گرفتن چنین شرایطی، دولت وحدت ملی که دربرگیرنده رقبای چپ‌گرای او نیز می‌باشد، کمک می‌کند که مانع از عمیق شدن انزوای در حال شکل‌گیری رژیم صهیونیستی در جهان شود. در جریان مبارزات انتخاباتی، نتانیاهو احتمال شراکت با اسحاق هرتزوگ  و بلوک چپ میانه «اتحاد صهیونیست‌» را رد کرد و به‌سمت احزاب دست‌ راستی رفت. نتایج انتخابات، حزب لیکود را صاحب سی کرسی در پارلمان کرد و امکان داد تا نتانیاهو بتواند با کمک احزاب متحد خود بر روی کسب اکثریت پارلمانی بالقوه با 67 کرسی از 120 کرسی کنست حساب باز کند. اما در مذاکرات بعدی، این متحدان خواستار کسب وزارتخانه‌های کلیدی در دولت آتی شدند و اکنون محدوده زمانی چهارهفته‌ای برای تشکیل دولت جدید نیز در حال سپری شدن است. نتانیاهو در اوایل ماه جاری (آوریل) با روون ریولین ، رئیس‌جمهور رژیم صهیونیستی که بیشتر یک مقام تشریفاتی به‌شمار می‌آید، دیدار کرد و خواستار دو هفته مهلت اضافی شد. براساس قوانین انتخاباتی رژیم اسرائیل، اگر نخست‌وزیر برگزیده نتواند در زمان تعیین‌شده دولت خود را معرفی کند، رئیس‌جمهور می‌تواند فرد دیگری را مأمور انجام این وظیفه کند.
اندک افرادی هستند که ائتلاف بلوک‌های دست راستی و دست چپی را در دولت جدید محتمل می‌دانند. آنها عقیده دارند که کسب اکثریت از سوی احزاب راست‌گرا با 67 کرسی نتیجه خود را خواهد داد. به‌نظر می‌رسد نتانیاهو به توافق نهایی خود با دو حزب بنیادگرای شاس  و اتحادیه یهودیت توراتی  که درپی کسب مقام وزارت و ریاست کمیته‌های پارلمانی هستند، دست‌ یافته است. همچنین روشن شده که وی به توافقی با حزب میانه‌رو کولانو  با ده کرسی پارلمانی که بر مسائل اقتصادی تمرکز دارد، نزدیک شده است.
در همین حال، تساهی هانگبی ، معاون وزیر امور خارجه و عضو حزب لیکود، اخیراً تأکید کرد که دورنمای شرکت هرتزوگ در دولت ائتلافی آینده، فقط در شرایطی ممکن است که وی مواضع خود را به مواضع احزاب دست راستی نزدیک کند. او افزود این احتمال فقط در شرایطی افزایش می‌یابد که سناریوی بعیدی رخ دهد که در چهارچوب آن هر دو حزب «خانه یهودی» و «اسرائیل خانه ماست» یا یکی از آنها حاضر به نشان دادن انعطاف نشوند.
از سوی دیگر، دستیاران نتانیاهو اظهار کرده‌اند که با وجود لفاظی‌های نتانیاهو در ابراز خواسته‌هایش در سطح بین‌المللی، وی نگران بروز تنش بیشتر در روابط با متحدانش، ایالات متحده و کشورهای اروپایی است. افزایش شهرک‌سازی‌ها در اراضی اشغالی، وقفه طولانی در مذاکرات صلح با فلسطینی‌ها و تصویب قوانین ملی‌گرایانه که ماهیت رژیم صهیونیستی را به‌عنوان یک حکومت دارای موازین «دموکراتیک» زیر سؤال می‌برد، مطمئناً موجب سرزنش شدن تل‌آویو و شاید حتی وضع تحریم و بایکوت علیه رژیم اسرائیل شود. نتانیاهو با رابطه تیره‌وتارش با اوباما، پس از بروز اختلاف شدید با او بر سر صلح خاورمیانه و گفتگوهای هسته‌ای با ایران، اکنون از آن بیمناک است که مهم‌ترین متحد رژیم اسرائیل ممکن است در رویه خود در پشتیبانی و محافظت خودکار از این رژیم در سازمان ملل متحد و دیگر نهادهای بین‌المللی تجدیدنظر کند. نتانیاهو پیش از برگزاری انتخابات قول داده بود که در دوره تصدی وی، هیچ کشور فلسطینی پا به عرصه وجود نخواهد گذاشت. او با اینگونه سخنان و تأکیدش بر احتمال حمله نظامی یک‌جانبه به تأسیسات هسته‌ای ایران، موجب ناخرسندی شدید کاخ سفید شد. پس از این گفته‌های تحریک‌آمیز بود که اوباما تهدید کرد روابط کشورش با رژیم صهیونیستی که سالانه سه میلیارد دلار کمک نظامی از آمریکا دریافت می‌کند را مورد ارزیابی مجدد قرار می‌دهد.
در جبهه مخالف نتانیاهو، هرتزوگ، رهبر حزب کارگر، زیر فشار شدیدی از سوی هوادارانش است تا در یک ائتلاف با نتانیاهو وارد نشود. هر دوی آنها گزارش‌های مبنی بر یک ملاقات محرمانه در این مورد را تکذیب کرده‌اند. طی روزهای اخیر، هرتزوگ با تشکیل رسمی جناح مخالف دولت موافقت کرد. او در این مورد گفت: «قرار گرفتن در کنار مخالفان دولت، انتخابی به‌دلیل «باخت» نیست بلکه یک «اولویت و برتری» است. جایگاه ما در جناح مخالف است. ما جایگزین دولت لیکود خواهیم شد».
اما حزب کارگر که عضو اصلی بلوک «اتحادیه صهیونیست» محسوب می‌شود، دارای تاریخ طولانی در برکنار کردن رهبران شکست‌خورده خود است. در این صورت، ممکن است هرتزوگ دچار این وسوسه شود تا برای افزایش شانس بقای سیاسی خود، مقام وزیر امور خارجه در دولت نتانیاهو را بپذیرد. هرتزوگ هفتمین رهبر حزب کارگر از هنگام آخرین پیروزی این حزب چپ‌گرا در انتخابات پارلمانی سال 1999 به‌شمار می‌آید. تنها زمینه مشترک هرتزوگ با نتانیاهو، بیانیه‌ای بود که موضع هوادارانه حزب او از نتانیاهو در برابر تفاهم هسته‌ای اخیر آمریکا و دیگر قدرت‌های جهان با ایران را نشان می‌داد. وی برای نشان دادن تصویری متحد از رژیم اسرائیل گفته بود که درخصوص این موضوع جدی، هیچ «ائتلاف اپوزیسیون یا مخالفی در اسرائیل وجود ندارد». تاکنون با نظرسنجی‌ها و ارزیابی‌های صورت‌گرفته در حزب هرتزوگ، چنین به‌نظر می‌رسد که اعضای حزب کارگر مخالف پیوستن به نتانیاهو هستند و مشتاقانه خواهان صبر و مشاهده سقوط دولت تندرو او هستند. اما در مقابل، صداهای بلندی در اسرائیل شنیده می‌شود که می‌گویند «اتحادیه صهیونیست» به رهبری هرتزوگ، از توانایی لازم برای تشکیل ائتلاف سیاسی خود به‌عنوان «دولتی در سایه» برخوردار نیست؛ برای مثال، کارول اشترنگر ، نویسنده روزنامه چپ‌گرای هاآرتص، در این مورد عقیده دارد: «حضور حزب کارگر در دولت ائتلافی نتانیاهو، برای حفظ رژیم اسرائیل به‌عنوان یک «لیبرال دموکراسی» ضروری است. در نهایت، ایده باقی ماندن در جناح مخالف، ریشه در توهمی عمیق دارد. به این معنی که چپ میانه لیبرال می‌تواند قدرت را در آینده قابل پیش‌بینی از آن خود کند و همچنین رأی‌دهندگان صهیونیست دقیقاً متوجه تأثیر مخرب سیاست‌های جناح راست شوند».