عربستان سعودی و گفتمان مردم‌سالاری در جهان عرب


عربستان سعودی و گفتمان مردم‌سالاری در جهان عرب

 
شنبه 20 خرداد 1391
 
 

جنبش‌های مردمی و تحولات خاورمیانه و شمال آفریقا از اواخر سال 2010 باعث مطرح شدن و تقویت جدی گفتمان مردم‌سالاری در جهان عرب شده است. هرچند در گذشته نیز گفتمان مردم‌سالاری در این منطقه قابل طرح و مشاهده بوده است، اما در سایه گفتمان‌های دیگری مانند سوسیالیسم و ناسیونالیسم عربی، گفتمان مردم‌سالاری به‌عنوان گفتمانی حاشیه‌ای مطرح بوده است. بر این اساس، می‌‌توان گفت که مردم‌سالاری به‌عنوان یک گفتمان، برای نخستین بار است که در تاریخ جهان عرب موقعیت و پتانسیل‌های لازم برای تبدیل شدن به گفتمان مسلط را دارد. در جهان عرب مهم‌ترین ویژگی تحولات و جنبش‌های جدید را می‌توان مردمی بودن این جنبش‌ها محسوب کرد و با توجه به این ویژگی است که جنبه‌های دیگری مانند اسلام‌گرا بودن و موفقیت گروه‌های اسلام‌گرا نیز مطرح می‌شود. در حالی که در جهان عرب در گذشته عمده تغییرات به واسطه مؤلفه‌هایی مانند کودتا یا تسلط و اقدامات یک حزب یا گروه سیاسی و یا مداخله قدرت‌های خارجی صورت می‌گرفت، به نوعی می‌توان گفت که برای نخستین بار مردم به‌عنوان یک نیروی اجتماعی وارد عرصه سیاست شده‌اند و دگرگونی‌هایی را ایجاد می‌کنند. بر این اساس، گفتمان مردم‌سالاری فراتر از گفتمان‌های سنتی جهان عرب مانند سوسیالیسم و یا ناسیونالیسم مطرح شده و مورد استقبال قرار گرفته است.


با توجه به جدید بودن موضوع ظهور گفتمان مردم‌سالاری، فارغ از نوع نگاه و برخورد گروه‌های داخلی و رژیم‌های سیاسی گذشته، واکنش‌ها و رویکردهای متفاوت بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های فرامنطقه‌ای نیز در قبال این ظهور یا تغییر گفتمانی قابل توجه است. در حالی که برخی بازیگران در عناصر درونی این گفتمان دچار اختلاف نظرند و برای مثال در پی پیوند مردم‌سالاری و اسلام‌گرایی یا قرار دادن مردم‌سالاری در چهارچوب‌های لیبرالی غربی هستند، برخی دیگر از بازیگران در پی مقابله و به حاشیه بردن این گفتمانند.


در میان بازیگران منطقه‌ای و قدرت‌های فرامنطقه‌ای می‌توان عربستان سعودی را یکی از مهم‌ترین بازیگرانی محسوب کرد که در طول یک‌ونیم سال اخیر تلاش کرده مانع از تسلط گفتمان مردم‌سالاری در جهان عرب شود. هرچند نوع رویکردهای سعودی‌ها در حوزه‌های مختلف بحرانی متفاوت بوده است، اما در مجموع نارضایتی سعودی‌ها از کنار گذاشته شدن رهبران گذشته مانند مبارک و بن علی، قدرت گرفتن احزاب و گروه‌‌های مردمی جدید و مقابله با جنبش‌های مردمی یا کنترل آنها به‌خصوص در محیط نزدیک خود مانند بحرین و یمن، نشان‌دهنده تقابل جدی با گفتمان مردم‌سالاری در جهان عرب است. در خصوص اینکه چرا دولت سعودی با طرح و تقویت گفتمان مردم‌سالاری در جهان عرب مخالف است، مهم‌ترین علت را می‌توان ساختار اقتدارگرا و سنتی قدرت در این کشور محسوب کرد. عربستان سعودی به لحاظ سیاسی یکی از عقب‌مانده‌ترین نظام‌ها را دارد که در آن مردم نقشی ندارند و حتی هیچ مبنا و چهارچوب قانونی‌ای برای مشارکت جدی مردم در عرصه سیاست پیش‌بینی نشده است. رژیم سعودی از گذشته سعی کرده است با توسل به آئین وهابیت و همچنین فراهم کردن تسهیلات و رفاه اقتصادی و ثبات سیاسی، مشروعیت خود را تقویت کند. با توجه به اینکه دولت سعودی واجد هیچ‌گونه ابعاد مردم‌سالار و حتی مردم‌گرا نیست، تسلط گفتمان مردم‌سالاری به‌مثابه تهدیدی جدی برای بقای نظام سیاسی این کشور خواهد بود و با توجه به برخی گرایشات و درخواست‌های اصلاح‌طلبانه داخلی در میان‌مدت و بلندمدت، چالش‌های مهمی برای سعودی‌ها به وجود خواهد آمد.
 

مسئله و علت مهم دیگر آن است که سعودی‌ها از تأثیرات منطقه‌ای تقویت و تسلط گفتمان مردم‌سالاری به‌خوبی آگاهند؛ چراکه تسری و تسلط این گفتمان با تضعیف و حذف دولت‌های اقتدارگرا و سنتی به‌خصوص رژیم‌های پادشاهی و ظهور نظام‌های مردمی، باعث می‌شود نفوذ منطقه‌ای سعودی‌ها کاهش یافته و این دولت با محدودیت و انزوای سیاسی قابل ملاحظه‌ای روبه‌رو شود. کما اینکه ابزار سنتی و متعارف دولت سعودی در سطح منطقه مانند سلفی‌ها و ابزار اقتصادی نیز به‌تدریج کارآیی کمتری خواهند داشت و جهان عرب وارد مرحله جدیدی می‌شود که دولت‌هایی مانند عربستان سعودی نمی‌توانند در آن نقشی بزرگ ایفا کنند.

بر این اساس، می‌توان گفت عربستان سعودی یکی از بازیگران اصلی است که در پی تضعیف و یا تخریب گفتمان مردم‌سالاری و روند تقویت آن در جهان عرب می‌باشد و تلاش‌های مختلفی را در این راستا به انجام می‌رساند. هرچند نقش‌آفرینی‌ها و تلاش‌های عربستان سعودی در این راستا در کوتاه‌مدت با توجه به چالش‌ها و بحران‌های منطقه‌ای و ابزارهای قدرت موجود این دولت می‌تواند تا حدی و در برخی حوزه‌ها موفقیت‌آمیز باشد، اما به‌نظر می‌رسد روند تقویت و در نهایت تسلط گفتمان مردم‌سالاری در جهان عرب، سرنوشت محتوم اما پرچالشی است که در بلندمدت دولت‌هایی اقتدارگرا مانند عربستان سعودی را ناگزیر به ایجاد دگرگونی‌هایی اساسی می‌کند.